جناب آقاي دهقان ناصرآبادي!
اخيراً طي نشستي در جمع مردم شهر نودان اعلام كرده ايد كه تنها با شهرستان شدن كوهمره نودان و چنارشاهيجان، مشكلات مردم مرتفع خواهد شد (به نقل ازهفته نامهي شهر سبز، ش 79 ) اين عقيده و تفكر، قبل از اين در محافل خصوصي و عمومي ديگر در مورد بخش هاي كازرون بيان شده است .
علي الظاهر ديدگاه فوق نيز پيش از اين توسط برخي كانديداهاي مطرح و برخي نمايندگان ادوار گذشته ابراز و حتي پي گيري هم شده بود ! حال با توجه به بيان رسمي چنين نظريه اي و دنبال كردن راهكارهاي اجرايي آن توسط جناب عالي، نكات و ابهامات و سؤالاتي در ذهن نگارنده و شايد در اذهان مردم و صاحب نظران مطرح شده است كه بجا خواهد بود براي تنوير افكار عمومي، پاسخ هاي منطقي و قانوني ارائه دهيد چرا كه زماني فضاي جامعه آماده ي پذيرش تغيير و تحول و طرح و برنامه اي خواهد بود كه مسؤولان مربوط با دلايل عقلاني و قانع كننده، زمينه ي لازم را فراهم كرده باشند . لذا موارد زير را ملاحظه فرماييد:
1. چه مشكلاتي از مردم مناطق ياد شده با شهرستان شدن قابل حل خواهد بود كه در شرايط فعلي رفع آ نها امكان ناپذير است؟!
2. شرايط شهرستان شدن براي چه مناطق و بخش هايي از لحاظ جمعيتي و جغرافيايي فراهم شده است؟!
3. كدام مناطقي از كشور را مي شناسيد تا به عنوان نمونه ارائه دهيد كه صرفاً با شهرستان شدن، مشكلات مختلف مردم آن، مرتفع شده است؟!
4. طبق كدام بند و فصل از قوانين بودجه بندي كشور، با تفكيك بخشي از شهرستان كازرون، بدون تغيير و كاهش بودجه ي فعلي، ترفيعات و تسهيلات جداگانه اي به شهرستان جديدالتأسيس تخصيص مي يابد؟!
5. آيا كوهمره نودان و چنارشاهيجان به يك شهرستان واحد و يا به دو شهرستان جداگانه تبديل مي شوند؟ و در صورتي كه هر دوي آن ها بر روي هم، يك شهرستان واحد را تشكيل دهند نام شهرستان جديد، كوهمره نودان، چنارشاهيجان و يا چه چيز ديگري خواهد بود؟! همچنين مركز اين شهرستان، شهر نودان و يا شهر قائميه خواهد بود؟ ! نيز همين سؤالات را در خصوص شهرستان شدن منطقه ي خشت و كنارتخته و كمارج قابل طرح ميباشد!
6. در صورت شهرستان شدن مناطق مذكور، اگر بر سر تعيين مركز شهرستان بين شهرهاي نودان و قائميه و خشت و كنارتخته، اختلاف نظري پيش آيد و احياناً هيچ كدام از نظر خود عدول نكند، معضل جديد چگونه قابل حل خواهد شد؟! بهتر نيست از هم اكنون مركز شهرستان هاي جديدالتأسيس و نام آن ها تعيين و اعلان گردد؟!
7. حل معضلات و مشكلات فعلي روستاها و دهستانهاي شهرستانهاي جديدالتأسيس و نيز دهستانهاي شهرستان مركزي كازرون (حومهي اطراف كازرون) و رفع كمبودها و برآوردن توقعات آنها، در تقسيمات جديد چگونه صورت خواهد پذيرفت؟!
آيا با شهرستان شدن يك منطقه، موهبت آن فقط شامل شهروندان مركز شهرستان خواهد گرديد يا همه روستاها و دهستان ها و شهرهاي زير مجموعهي آن منتفع ميشوند؟!
8. اگر روستاهاي حد فاصل مرز بين دو شهرستان جديد، بر سر اين كه به كدام شهرستان تعلق داشته باشند و يا الحاق شوند و از امتيازات كدامين برخوردار گردند، دچار اختلاف نظر گردند و يا خواستار جدايي از يكي و الحاق به ديگري شوند، اين معضل در آينده چگونه بررسي خواهد گرديد؟! و اگر اين جدايي ها و الحاق شدن هاي پيش بيني نشده، به اُفت ضوابط و شرايط شهرستان شدن بينجامد چگونه رفع و رجوع خواهد گرديد؟!
9. وجود آثار باستاني بيشاپور و تنگ چوگان و امام زاده سيد حسين و تالاب پريشان، در زير مجموعه ي كدام شهرستان باقي خواهند ماند؟! بر سر الحاق اين مناطق به يكي از شهرستان هاي تفكيكي، اختلاف نظر محلي ايجاد نخواهد شد؟!
10. اگر از هر شهرستان جديدالتأسيس، حداقل يك نامزد انتخاباتي به صحنه ي رقابت حوزه ي انتخابيه مجموعه ي كازرون، پا گذارد چند گزينه قابل پيش بيني است :
الف) با توجه به شرط حداقل يك سوم آراي مردم براي انتخاب شدن، و با توجه به اين كه جمعيت هيچ كدام از شهرستان هاي جديد نمي تواند نصاب لازم را تحقق بخشد، هيچ يك از كانديداها قطعاً در مرحله ي نخست به مجلس راه نمييابند.
ب) متأسفانه با توجه به حساسيت هاي محلي موجود و تشديد آن ها توسط كانديداهاي گذشته و آينده، ائتلاف بر سر يك كانديدا در مرحله ي اول تقريباً غير ممكن به نظر ميآيد!
ج) در مرحله ي دوم، از ميان دو كانديداي بالا آمده، يك نفر با حداقل آرا به مجلس راه مييابد! احتمالات فوق نتايج سوء ذيل را به دنبال خواهد داشت:
I. نمايندهي منتخب با پشتوانه ي اندك آراي مردم، از قدرت تصميم گيري و اعتماد عمومي برخوردار نيست!
II. ميزان مشاركت در دوره هاي بعد به شدت تنزل خواهد كرد به ويژه در شهرستانهايي كه از جمعيت كمتري برخوردار است و شانس پيروزي كانديداي بومي خود را صفر تصور ميكنند.
III. جابجايي آرا از خارج از حوزه ي انتخابيه، ايجاد زمينه هاي تخلف انتخاباتي حتي رقابت براي تخلف بين شهرستا نها!!!
11. توفير معنادار تخصيص بودجه ي سنواتي براي شهرستان هاي متعدد جديدالتأسيس، زمينه هاي دوگانگي و بدبيني نسبت به يكديگر و نيز نسبت به منتخب حوزه ي انتخابيه و ايضاً شايعات ديگر، ايجاد نخواهد شد؟!
12. داشتن نماينده ي مشترك براي دو يا چند شهرستان كه در سطح استان فارس نمونههاي ناموفقي وجود داشته است (ني ريز- استهبان-كوار- خرامه- سروستان) براي منطقه ي ما با آن همه قدمت تاريخي ميتواند تجربهي ميموني باشد؟!
13. به خاطر برخورداري از منابع و امكانات مشترك، همچون شبكه هاي ارتباطي ترابري و ريلي و آبرساني و برق رساني و مخابرات و سوخت رساني و خطوط بين شهري و كارخانجات، معادن، مراتع، محل دفن زباله، محيط زيست، دانشگاه و . . . ، اختلافات محلي ايجاد نميشود؟!
14. جناب نماينده ي محترم اطلاع دارند كه هم اكنون ميزان برخورداري هر يك از شهرهاي نودان و قائميه و خشت و كنارتخته و بالاده از محل درآمد تجميع عوارض وزارت كشور با شهر كازرون تفاوت معنادار فاحشي وجود دارد ! يعني مبلغ خيلي كمتري شامل شهر كازرون ميشود!
15. شرط اصلي عمران و آباداني و زيبايي شهرهاي كوچك و بزرگ و روستاها و دهكدههاي شهرستان كازرون، همانا مشاركت عمومي و سرمايه گذاري هاي شخصي و جمعي مي باشد. لذا به جاي وعده دادن شهرستان كردن مردم جهت حل شدن مشكلات كه هيچ تضمين عقلي و منطقي براي تحقق آن وجود ندارد بهتر نيست از اعتمادي كه مردم نسبت به شما از ناحيه ي انتخابات پيدا كرده اند، استفاده كنيد و آن ها را تشويق و ترغيب كرده تا در خصوص رعايت قانون مندي، پرداخت عوارض، پرداخت ماليات، زيباسازي نماي اماكن شخصي و تجاري، رعايت بهداشت، مشاركت در ساخت مراكز آموزشي و درماني و بهداشتي و تفريحي و فرهنگي و مذهبي و . . . همت و تلاش مجدانه داشته باشند تا در سايهي چنين تلاشي، محيطي آباد و زيبا و پيشرفته بسازند.
16. جناب دهقان ناصر آبادي، به مصداق شعر:
تو مو مي بيني و من پيچش مو
تو ابرو من اشارت هاي ابرو
حل المسايل مشكلات و معضلات، شهرستان شدن نيست! لذا مردم را به اين سراب رهنمون نفرماييد . نهادن نام شهر و شهرستان بر سر در مجموعه اي آبادي تحت عنوان روستا و بخش و دهكده، باعث پيشرفت و عمران و آباداني آن ها نمي شود «مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد» قبلاً مرقوم داشته بودم كه نمي بايست نام روستا و ده و قصبه، مصادف و مساوي با عقب ماندگي و خرابي و حقارت و نابرخورداري باشد! زندگي در يك دهكدهي تر و تميز و بهداشتي با كوچه هاي آسفالت شده و در ديوارهايي با نماي زيبا و برخوردار از برق و مخابرات و گاز و آب بهداشتي و اورژانس و آژانس و ايستگاه اتوبوس و نظم و امنيت و مسجد و كتابخانه مي بايست بر زندگي در شهرهاي شلوغ و پر از سر و صدا و ترافيك و آلودگي، ترجيح داشته باشد و جزو فرهنگ ما گردد .
هم اكنون در اكثر كشورهاي توسعه يافته به ويژه در كشورهايي كه زبان زد هستند مانند سوئيس و سوئد، نخبگان و دانشمندان و نويسندگان و ثروتمندان در دهكده هايي برخوردار از امكانات رفاهي اقامت گزيده و زندگي مي كنند تا فارغ از سر و صدا و تأسيسات و آلودگي شهر باشند.
17. در پايان مقال، جناب عالي را به عواقب سوء اين تصميم متذكر مي شوم و پيشنهاد مي كنم همايشي با شركت نخبگان، علماي حوزه و دانشگاه، ائمه جمعه و جماعات، منتخبين مردم در شوراها، نمايندگان جرايد، منتخبين مردم در ادوار گذشته مجلس، فرهنگيان، هنرمندان، رؤساي دواير دولتي، نمايندگان اصناف و شركت ها ترتيب داده شود تا در خصوص آثار منفي و مثبت احتمالي چنين اقدامي بحث و تبادل نظر صورت گيرد.
هفته نامه سلمان، ش 451
نظر اينجانب متوجه افراد نظر دهنده اي است كه برسر موضوعات جزيي مثل چاه تلمبه درگير هستند بوده واميدوارم تعبير به مخالفت با نظر نويسنده مطلب نگردد زيرا نظر ايشان هم بعنوان يك نظر كارشناسي محترم است.هرچندممكن است مورد قبول بنده هم نباشداما جهت سخن وروي حرف بنده بغا اين گروهي است كه حاشيه پردازي ميكنند.
ما بايد براي استان كردن كازرون با نام كازرون موجب درخشش اين شهرستان در جايگاه استاني در تقسيمات كشوري بكوشيم.
اين به نفع شهرستان ماست تا شهرستان ماندن وزير چتر استان ديگري ماندن آن.
متاسفانه جرياني در كازرون بطور ناخودآگاه مانع پيشرفت اين شهرستان شده است كه اين جريان مركزيت خاصي هم نداردتا بتوان ابتدا چاره ان را كرد.
يكي از مراكز مهم ان كوته فكري ما نهفته است يعني به آينده وشهرستان شدن واثرات آنوكه استان شدن كازرون است كمتر توجه داريم وسعي ميكنيم با هر نظري وارد ميدان شويم تا عرض اندامي كنيم.
گاهي وقت هاهمينطوري براي هر نظري يك سري نظر مخالف از پيش آماده شده داريم وبه محض فراگير شدن يك نظرمثبت و سازنده كه به نفع شهرستان است به هر قيمتي كه ممكن است آن نظر را مي كوبيم ونظر دهنده را هم تا پاي دار مجازات مي كشيم.
عامل ديگر حسادت بيش از اندازه اي كه در بين ماست يعني همان چيزي كه پيغمبراسلام (ص) در ميان عالمان بيشتر از جهال ديده است.
گروه باصطلاح روشنفكر ما بجاي نقد وتعديل يك نظرسعي برتحقير نظر دهنده دارند.خوي وخصلت خوبي نيست بهتر است تجديد نظري در اخلاق وشخصيت خودمان كنيم.
تجزيه شدن شهرستان كازرون نه تنها مانع از پيشرفت ومركزيت يافتن اين شهرستان نخواهد شدبلكه موجب ميشود تا بودجه كازرون افزايش يابد نقاط ضعف شهرستان در اين تقسيم شناسايي شود ومورد تقويت وترمييم قرار گيرد.
فرض كنيد براي آباداني يك منطقه ميخواهيد دست بكار شويد ادارات بمنزله كمپ هاي كاري شماست وقرار است در جاي جاي منطقه مورد نظرگروههاي كاري با جا ومكان وهزينه ونظارت خاص خود قرار گيرند.
حال اگر اين گروهها همه از چند منبع بابودجه كارشناسي شده وهزينه برآورد شده تغذيه شوندبا پيشرفت وكارايي بيشتري برخوردارند يا اينكه از يك منبع كوچكي كه تنها براي سرپا ايستادن خودش تلاش مي كند؟
معلوم است كازرون همان منبع كوچكي است كه متاسفانه با آن وضعيتي كه در شهرداري آن ديديدم ياراي ايستادن خودش را نداردتاچه رسد به ديگر توابع اين به دليل جمعيت زيادي است كه كازرون با توجه به وسعت در خود جاي داده اما هنوز از امكانات كافي برخوردار نيست.
بنابراين تقسيم وتجزيه كازرون به معناي تجزيه شهرستان نيست در واقع راه حلي است براي درك بهتر مشكلات وتجزيه مشكل موجود ونهايتا حل ان زيرا در هر حال اگر روزي وروزگاري قرار شد كازرون استان شود اولا مستلزم وجوديك سري شرايط است براي واجد به آن شرايط شدن كه دارا بودن چندين شهرستان از لوازم اصلي كار است درچنين صورتي هم بجاي واژه شهرستان كازرون استان كازرون سري در ميان سرها بلند خواهد كرد.
پس باد نگاهها وجهت نگاه ما به آينده باشد واز اين اختلافات انحرافي بپرهيزيم شايد كه خير تو دراين باشد