اضطراب امتحان به عنوان پديده اي رايج که به وفور در مراکز آموزشي و تحصيلي ديده مي شود، همبستگي زيادي با عملکرد موفق يا ناموفق دانش آموز دارد. آرکين ( به نقل از باندالوس و همکاران، 1995) اضطراب امتحان را ناشي از احساس ناکارآمدي و درماندگي دانسته، آن را با کاهش عملکرد مرتبط تلقي مي کنند. وقتي که فرد در خصوص کارايي وتوانايي ذهني خود در موقعيت امتحان دچار نگراني و اضطراب گردد، به نحوي که موجب کاهش و افت عملکرد واقعي وي شود، مي توان گفت که او دچار اضطراب امتحان است. دانش آموز داراي اضطراب امتحان فردي است که به خوبي مواد و موضوعات درسي کلاس و دوره را فرا گرفته، اما به دليل نگراني قادر به بيان دانسته هاي خويش در امتحان نيست.
بر اساس برآورد پژوهشگران، سالانه حدود ده دانش آموز اضطراب امتحان را تجربه مي کنند وبراي 25 درصد اين عده اضطراب فلج کننده است و با افزايش سن ميزان آن افزايش مي يابد. کودکان در سنين دوره ابتدايي، اضطراب اندکي را درباره امتحان تجربه مي کنند. اضطراب امتحان در سنين 12 - 10 سالگي شکل مي گيرد و تا دوران بزرگسالي و حتي تحصيلات دانشگاهي ادامه مي يابد. به نظر مي رسد با بالاتر رفتن سن و اهميت يافتن موفقيت هاي تحصيلي، ميزان اضطراب امتحان هم بالا مي رود”. (کريگ ودابسون، 1995)
در زمينه تفاوت هاي جنسي پژوهش هاي چندي نشان داده اند که اضطراب امتحان به صورت معني داري بين اين دو جنس متفاوت است. نتايج به دست آمده حاکي از اين بوده اند که دختران مضطرب تر (در زمينه امتحان) از پسران هستند. در بررسي علل اين موضوع مي توان به مسائل فرهنگي و نقش هاي جنسيتي اشاره کرد. به نظر مي رسد ابراز واظهار اضطراب توسط زنان و دختران پذيرفته است (کريگ ودابسون 1995)
در روزهاي امتحان زمان براي معلمان، اولياء و دانش آموزان به نحوي خاص سپري مي شود. روزهاي امتحان، روزهايي است همراه با تلاش، اضطراب ونگراني، بيم واميد وبالاخره مراقبت هاي خاص. در اين روزها همه دانش آموزان خود را براي آزموده شدن آماده مي کنند. معلمان شرايط را براي آزموني دقيق و با اميد توفيق دانش آموزان فراهم مي آورند. پدران و مادران هم ضمن تشويق و ترغيب فرزندان در جهت آمادگي براي امتحان، تلاش مي کنند به سهم خود در توفيق فرزند خويش موثر واقع شوند. آنان با بيم واميدي خاص به اين تلاش مي نگرند اميد به موفقيت در حال و آينده و بيم از شکست و عقب ماندگي از تحصيل وزندگي.
روزهاي امتحان با توصيفي که از آن شد، براي بسياري از دانش آموزان، معلمان واولياء همراه با خاطراتي خوش سپري مي شود، اما براي بعضي همراه با خستگي است که اين خستگي بر جان وتن آن ها باقي مي ماند. شکي نيست اگر نکاتي را در اين روزها مورد توجه قرار دهيم مي توانيم تلاش انجام گرفته در روزهاي امتحان را با شادماني موفقيت پس از آن عجين کنيم و خاطره اي خوش در روح خويش برجاي گذاريم و در غير اين صورت با بي توجهي ممکن است گذشت روزهاي امتحان را سخت کرده، تلخي عدم توفيق فرزندان خويش را بر خاطر خود و آنان بنشانيم. بنابراين لازم است معلمان و والدين نکاتي را در اين زمينه موردتوجه قرار دهند.
نقش و وظيفه معلمان در روزهاي امتحان:
مهمترين وظايفي که معلمان در روزهاي امتحان با آن مواجه هستند، عبارتند از:
1 ) طراحي امتحان به عنوان وسيله اي براي آموزش:
معلمان نبايد امتحان را به عنوان نقطه پايان مرحله اي از آموزش به شمار آورند، بلکه بايد آن را بخشي از فرآيند ياددهي و يادگيري محسوب نمايند. هر معلم بايد با خود بينديشد که امتحان را به گونه اي طراحي کند که طي آن دانش آموز به آموختن علاقه مند شودو به نقاط ضعف خود در فراگيري يک درس پي ببرد. بدين منظور لازم است سوالها جنبه تشويقي براي دانش آموزان داشته باشند. مثلا سوال ها از ساده آغاز شده، به تدريج مشکل شوند، در ضمن بهتر است سوالهايي ساده در ميان سوال هاي مشکل نيز گنجانده شوند که پاسخگويي به آن موجب تقويت دانش آموز و علاقه مندي وي براي ادامه پاسخ دادن به پرسش هاي امتحاني شود.
2) آماده سازي رواني دانش آموزان:
معلمان وظيفه دارند به لحاظ رواني، دانش آموزان خود را آماده کنند. اولا مي بايد آنان را ضمن تشويق براي تلاش و کوشش به موفقيت خويش اميدوار کنند. با بيان خاطرات و داستان هايي به آنان نشان دهند که همواره افرادي داشته اند که به رغم احساس ناتواني و حتي معروفيت به عنوان دانش آموزي ضعيف توانسته اند موفقيت هاي چشمگيري در زمينه تحصيل کسب کنند. اين گونه افراد از طريق غلبه به احساس حقارت و ناتواني خويش و نيز تصميم به تلاش و کوشش، توانسته اند بر مشکلات درسي خود فائق آمده، خود را به عنوان افرادي موفق مطرح کنند. ثانيا تلاش کنند روش ها وچگونگي شب ها و روزهاي امتحان رابه دانش آموزان بياموزند. هر معلمي با توجه به درسي که مي دهد مي تواند دانش آموزان خود را به نحو شايسته اي راهنمايي کند ودر مورد چگونگي مطالعه کردن در شب امتحان و با نحوه پاسخ دادن به سوالات امتحاني، آنها را ارشاد نمايد.
ثالثا بايد نحوه آرام سازي خود درجلسه امتحان و غلبه بر اضطراب امتحان را از طريق تذکر و ياد خداوند و نيز آرام سازي بدن و فکر، به آنان بياموزند. معلمان بايد توجه داشته باشند که وظيفه انساني و الهي آنان اقتضا مي کند که علاوه بر آموختن مواد درسي، درجهت پرورش شناختي، عاطفي، اجتماعي، اخلاقي و خلاصه تربيت ديني مناسب آنان نيز نقش و وظيفه اي بر دوش بگيرند.