یکی از سنتهای سیئه در مسایل اجتماعی و حکومتی، دخالت قوا در وظایف خاص یکدیگر است. در حالی که تأکید قانون اساسی در اصل پنجاه و هفتم بر استقلال قوای سه گانه از یکدیگر میباشد.
پرواضح است که حداقل ضرر و زیان این تداخل نامیمون، لوث شدن مسئولیتها و عدم پاسخگویی مسولین مربوطه است و این دخالتها به صورت تحمیل خواسته های خود، غالباً مربوط به قوه مقننه و مجریه بوده و بیشتر از دو راه اتفاق میافتد.
1– از راه نرم و مسالمتآمیز – معاملهی وزیر و وکیل و ... با محمل تفاهم و تعامل
2– از راه تهدید با تکیه بر اهرم فشار– به اصطلاح قانونی – طرح سئوال و یا استیضاح وزیر که متاسفانه این دو فراگیر شده و به صورت یک سنت سیئه در آمده است زیرا که از یک طرف، وزیر به رأی اعتماد و حمایتهای نماینده در مجلس نیاز دارد و از طرف دیگر، نماینده هم برای حل مشکلات و مطالبات و خواستههای خود به همکاری وزیر نیازمند است و مطالبات نماینده از دو حال خارج نیست.
الف– یا به حق است، که از راههای قانونی و با جدیت هرچه بیشتر باید پیگری شود و دولت یا نمایندگان دولت هم بدون اتلاف وقت و سهلانگاری و در حد وسع و به طور عادلانه رسیدگی و اقدام نمایند.
ب– اگر مطالبات ناحق است باید با شجاعت، شهامت، منطق و متانت رد شود و اگر چنین شد قابل تحسین و تشویق است.
اگر پیگیری مطالبات به حق دچار دستاندازها گردد و از راههای مذموم و ناصحیح «تهدید» و یا «معامله» دنبال شود معلوم است که یکی یا هر دو به دنبال سوء استفاده از موقعیت و باجخواهی به نفع خود، اطرافیان و یا باند و گروه خود است.
یکی از مصادیق بارز این سنت سیئه مربوط به عزل و نصبها و در رأس آنها عزل و نصب فرمانداران، بخشداران، رؤسای آموزش و پرورش و دانشگاهها میباشد. که از طرف نمایندگان به مسئولین مربوطه تحمیل میشود آن هم نه بر اساس ملاک و معیارهای شایستهسالاری و پذیرفته شده که قاعدتاً نیازی به اهرم فشار و تحمیل ندارد، بلکه در واقع بر اساس حب و بغضهای ناشی از انتخابات یا منافع و مصالح شخصی خود، اطرافیان، طرفداران و یا برای به کارگیری دور و بریهای متوقع و طلبکاران انتخاباتی میباشد.
معالاسف این مطالبهي ناحق مربوط به یک یا چند وکیل و نماینده، یک شهرستان و استان و این دوره و آن دوره نیست بلکه بسیار فراگیر شده و شاید اغراق نباشد که گفته شود مربوط به اکثر نمایندگان بوده و در دورههای مختلف رایج گردیده است و هرچه پیش میرود به عنوان یک حق مسلم و وظیفهي معین برای نمایندگان، اطرافیان و هوادران انتخاباتی بیشتر جا میافتد. بطوریکه چنین مطالبهای را هوادران و اطرافیان از نمایندگان دارند و بر آنها تحمیل مینمایند.
این عزل و نصبهای تحمیلی ثمری جز نادیده گرفتن ضوابط، حاکمیت روابط، عدم ثبات مدیریت، عدم امنیت شغلی، افت کارایی، از دست رفتن فرصتها، هدر دادن تجربهها و ضرر و زیان ناشی از اینها ندارد و این خود بدعتی نارواست و نارواتر آن است که با دستپاچگی و عدم تدبیر، عدم رعایت آبرو و حیثیت شخصی و حقیقی افراد و جایگاه حقوقی آنان به روش و شیوهای نادرست و ناپسند اقدام به عزل مسئولینی خدوم و نصبی عجول بدون فراهم آوردن شرایط نموده که نتیجهای جز بازی کردن با آبرو و حیثیت منصوبین و معزولین و لطمه به اعتماد و آرامش اجتماعی نخواهد داشت.
انشاءا... که همهي تلاشها برای حاکمیت قانون و قانونگرایی جهت یافته و از توقعات نابجا دوری کرده و همه حول محور منافع و مصالح عموم و آسایش و آرامش اجتماعی، اتحادی ناگسستنی داشته باشیم.
منبع: هفته نامه شهرسبز
كازرون نما از مقالات تمام صاحب نظران كازروني با گرايشات مختلف فكري و سياسي استقبال ميكند.