درهيچ نظري از نظرات مطالعه شده توسط نگارنده اين مطلب تاكنون ديده نشده است كه سخني خارج از اين مقوله گفته شده و حول درد محروميت تلقي نشده باشد.
محروميت اگرچه عنواني كلي بوده اما بايجاز كالبدي است كه بسياري از دردها را ميتوان بالعينه درآن مشاهده كرد و هردردي خود كالبد مشكلات ديگر ميتواند باشد.اينجاست كه علاوه بر مشكلات كلان كه عموما ناشي از سياستگذاريهاست و فشارهايي كه از پايين جامعه مانندبيكاري و بالا رفتن سن ازدواج واعتياد و... خانواده را بعنوان مهمترين ركن اجتماع تهديد مينمايدهمانگونه كه اصل بيكاري وعدم اشتغال كليت جامعه را واعتياد بخش خاصي از بيكاران را تهديد مي نمايد. لاجرم همه موارد يادشده تبعاتي خاص خود را داشته و دارند كه بمراتب خسارات ناشي ازان جبران ناپذير تر علت خواهد بود.
اعدم توجه به فرهنگ كارو وكوشش ويا توليدفرهنگ در ساير موارد كه مجموعا فرهنگ يك جامعه رادرهمه زمينه ها تعريف مي كند باعث گرديده كه با رسيدن فرهنگ بيگانه در پس مرزها نه تنها فرهنگ اسلامي وابيراني ما را تهديد كند بلكه به نوعي با هدف قرار دادن نيروهاي جوان مارا با نوعي بن بست مواجه كرده كه بي ترديد ابزار فرهنگي غرب بلحاظ رسانه اي قويتر وغلبه فرهنگ غرب بعلت توسعه تكنولوژي غربي آسانترو امري اجتناب ناپذير شده است .
رفع يا حل بسياري از معضلات اجتماع ويا جامعه ما هم نياز به فرهنگ سازي وانتقال آن ازطرق همين ابزارها دارد كه وبلاگ درفضاي مجازي آن عامل انتقالي مهمي است كه دراين رهگذراميدوارانه به توليدات فرهنگي همشهريان در بسياري از امور وانتقال ان به قلمروزبان فارسي دل بسته ايم.
ناگفته نماند التزام به اخلاق و رعايت قواعد اخلاقي را يكي از موارد پايندگي وپيشرفت درفرهنگ است واين مهم بيش از پيش ازطريق مطالعه نظرات موجود در سايت ها بالاخص سايت كازرون نما پس از آن همه دلسوزي و صداقت ناشي از روحيهي كار و تلاش فكري مشاهده شده است.
ازمهمترين مواردي كه لازم است گذرا به آن پرداخت در نظرات موجود برخلاف رويه معمول ورود به حيطه شخصيت وشخصي كردن مباحث است كه اين موضوع مستلزم ظهورنوعي نگرش فراتر ازنگرش شخصي است بحث پيرامون اشخاص هرگز به ما فرصت آن را نميدهد كه راهكارهايي لازمه را براي محروميت زدايي و يا رفع گرد محروميت از چهرهي اين شهر به عنوان يكي از مهمترين شهرهاي تاريخي و مذهبي و فرهنگي بزداييم، ما درميان دوستان براي راه حل اجتماعي مشكل اعتياد تا كنون راهكاري نديده ايم وبا وجود گريبانگير شدن اين معضل مدعي وجود خبرگان علمي درشهرستان هستيم بي انكه به اين موضوع پرداخته باشيم اما كماكان در معرفي چهره ها كوشا ولي در ارايه كارهاي موثر آنان سهل انگاريم.
متاسفانه هيچ كدام از افراد عالم اين شهرستان در خصوص مشكلات موجود نكوشيده است تا پيرامون مهمترين مشكل و مانع بر سر توسعه شهرستان تحقيقي نمايد و راهكارهاي موجود را ارايه دهد تا پيرامون آن راهكار تحقيق و نقد لازم صورت پذيردواگر فعاليتي از سوي عزيز شده باشد هيچ كدام از ما آنرا قبول نداريم تاچه رسد به نقد ويا تكميل واعتبار بخشيدن به آن.
خوف از ارايه نظر كارشناسي و ادعاي حل مشكلات تعارضي است فاحش كه اين ترديد را در پاره اي موارد و در اغلب همشهريان صاحب نظر تقويت نموده كه مبادا كارشناسان مدعي در راستاي تحقق منافع شخصي صرفا بار ادعايي خود را افزوده اند و با ارايه مدارك تحصيلي و معرفي خود در جايگاههاي عالي همراه با يدك كشيدن عناوين برجسته و فرهيختهي علمي امر را برخود نيز مشتبه نموده اند.
اين موضوع درجاي خود به عنوان مبحثي دامنه دار ميتواند در مقام يكي از مهمترين مشكلات سد راه و يكي از آسيبهاي پوشش دهنده بر مشكلات شهرستان مورد بررسي واقع گردد. چرا ؟ چون مادام كه پيش كسوتان علوم متفاوت نشسته اند و كار علمي و متكي به تحقيق براي رسيدن به واقعيت ها ارايه نميدهند، هرگز تصور ايجاد انگيزه در پسينيان نيست تا قدمي در راه پيشرفت و توسعه شهرستان گذارند.
از اين رو براي آنكه بدانيم اين شهرستان در فضاي كنوني نيازمند گزينه اي از اين قبيل و يا حضور رستم دستاني است كه همه مشكلات را در هم كوبد و اين شخص خود را مصداق آن چهرهي قهرمانانه معرفي كند به فرض امكان هم محال است زيرا امورات اداري از يك سو و تخصصي بودن امور مانع از ظهور چنين شخصي است كه تكيه بر اين تكيه گاه زند.
شهرداري و فرمانداري و در صدر همه آنان شوراي شهر به عنوان دو نهاد تصميم ساز با مساعي و تلاشي كه براي پيشرفت امور مي توانند آن يكي به عنوان نماينده دولت و اين يك نماينده مردم درشهر و روستاها كه به تبع آن شورا و بخشدارهاي مركزي با زير مجموعههاي خود كار ميكنند و همچنين با پيوستن و همدل و همراه شدن با نهادهايي كه در امور مذهبي شهرستان فعاليت مستمر دارند فارغ از اين ماجراهاي مدعيگرايانه ميتوانند بسياري از مشكلات را شناسايي و كمر همت بر حل آن بندند بي آنكه كسي بتواند مانع تصميمات متخذه از چنين مصادري گردد. ليكن به شرط آنكه :
نخست همدلي و تعاون ميان نهادهاي دولتي و ملتي و مذهبي با قطع نظر كردن از سلايق پديدار شود
در وهلهي دوم مشكلات با توجه به سعي و تلاش همين عوامل در جاي جاي شهرستان شناسايي شود. در وهلهي سوم كارگروهي از ميان جوانان زبده و دانش آموخته كه در جاي جاي شهرستان يافت ميشوند، تشكيل و با طرح نظرات و ارائهي راه حل ها ساده ترين و درست ترين راه حل را به مقامات متولي و متصدي تحويل نمايند.
اين بنده خدا مثل اينكه خيلي ... ما كه چيزي متوجه نشديم.