|
به گزارش خبرآنلاین، آیت الله مصباح یزدی در جمع تعدادی از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، طی سخنانی خاطرنشان کرد: با توجه به وضع دانشگاهها و درحالی که بسیاری از مسئولان درجه اول کشور سکولاریسم را ترویج میکردند، چگونه میتوان به اسلامی شدن دانشگاهها امیدوار بود؟
مهمترین محورهای سخنان وی به نقل از فارس به این قرار است:
نمیتوان توقع داشت به محض پیروزی انقلاب همه امور به سرعت سامان بگیرد، چراکه کشور از آغاز با کمبودهای زیادی روبه رو بود و از طرفی بیگانگان نیز با تمام قوا به تلاش برای سرنگونی نظام پرداختند و این که نظام اسلامی توانست با رهبری حضرت امام(ره) و زحمات یارانش پابرجا بماند، مانند معجزه بود، اما میتوان با توجه به شرایط عینی و امکانات جامعه، شرایط و زمان معقولی برای به سامان رسانیدن کارها پیش بینی کرد.
در اوایل انقلاب افرادی مانند شهیدان بهشتی، مطهری و باهنر در صدد پاسخ گویی به نیاز فرهنگی جامعه برآمدند و در همان چندماه کوتاه کارهای بنیادینی را پیریزی کردند؛ به طوری که امروز هم از ثمرات آن استفاده میکنیم، اما دشمنان زودتر از ما آنان را شناخته و با شهید کردن آنها خسارت فرهنگی زیادی را به کشور وارد آوردند. با شهادت این بزرگان، نظام با خلأ مدیریت فرهنگی مواجه شد و حتی در بحث اسلامی شدن دانشگاهها کسانی روی کارآمدند که خودشان منشأ اشکال بودند و دانشکدههای حقوق و علوم سیاسی در اختیار کسانی بود که بعدها فسادشان معلوم شد و میتوان گفت بسیاری از کسانی که در فتنهها نقش کلیدی داشتند، از تربیتشدگان همین اساتید بودند.
با وجود آن که به فرموده حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری، مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در حکم قانون است، اما کسانی که هنوز معنای ولایت فقیه را نفهمیده و یا قصد سوئی دارند، اختیارات ولی فقیه را محدود به موارد ذکر شده در قانون اساسی میدانند و معتقدند که رهبری حق ندارد در قانونگذاری دخالت کند.
مشکل دیگر شورای عالی انقلاب فرهنگی، سایه انداختن مسائل سیاسی بر مسائل فرهنگی است؛ چراکه اگر فرهنگ بازیچه سیاستمداران شود، هرگونه خواستند قانون را تفسیر و عمل میکنند، هر چند مصوبات شورای عالی در حکم قانون باشد. مشکل دیگر، خلأ ابزارهای نظارتی و پیگیری برای انجام مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی است که موجب میشود، مصوبات آن شورا پشتوانه اجرا نداشته و کسی انجام آن را مطالبه نکند.
مشکل دیگر نبودن دغدغه مجریان برای اجرا است. چه بسا مسئولانی حتی بدون سوء نیت به قانون مصوب عمل نکنند، چون آن را خلاف مصلحت میدانند، مگر آن که از قدرتی مافوق بترسند یا دغدغه شخصی داشته باشند.