|
و سرانجام محمد(ص) را فرستاد تا دین کامل را عرضه کند. دینی به نام اسلام. دینی برای ابد. تا هدایت کند برای حرکت در صراط. نه هر صراطی، صراط مستقیم.
و بعد از محمد(ص) خیلی ها کینه از دین داشتند. و باید کاری می کردند. فرصتی پیش آمده بود که به جنگ دین بروند. اما تنهایی نمی شد. باید مردم هم همراهی می کردند، زیرا در هر زمان مردم اند که سرنوشت تاریخ را می سازند. و چه جنگی بهتر از آنکه با نام دین به جنگ دین بروی! پس سقیفه برپا شد. و از آن نقطه بود که فتنه آغاز، و از دین محمد تفسیرها بسیار، و هر کس دین را به نفع خود تفسیر کرد. و آن روز علی هم بود. اما علی مانند دیگران نبود. او درد دین را داشت، نه درد نفس را. و او حقیقت دین را می گفت و نه تفسیر خود را. اما...
امروز 1400 سال گذشته. و ما از دین می نویسیم و از علی و از فاطمه و و و.
و همیشه نوشتیم علی سکوت کرد و خونِ فرق اش، محراب را سرخ کرد، و ای کاش می نوشتیم چرا؟!
و همیشه نوشتیم فاطمه سیلی خورد، و پهلوی فاطمه شکست، و محسن فاطمه در شکم اش شهید شد، و ای کاش می نوشتیم چرا؟!
و همیشه نوشتیم حسن صلح کرد، و تابوتش تیرباران شد، و ای کاش می نوشتیم چرا؟!
و همیشه نوشتیم حسین قیام کرد، و سر حسین را تشنه بریدند، و سر حسین را برنیزه کردند. و هر سال زار زار گریه می کنیم و بر سینه می زنیم، و ای کاش می فهمیدیم چرا؟!
و همه ی اینها از سقیفه شروع شد. اصلاً ای کاش می فهمیدیم سقیفه چرا برپا شد، و در سقیفه چه گذشت و...
و آنها خواستند که ما از دین همین قدر بفهمیم که باید برای علی و فاطمه و حسن و حسین و... گریه کرد و اشک ریخت. و نخواستند که بفهمیم چرا فرق علی شکافت، و پهلوی فاطمه شکست و زهر جگر حسن را سوزاند و خنجر گلوی حسین را برید و...
و تاریخ تکرار می شود. و هنوز هم نمی خواهند که ما بفهمیم. بفهمیم که آنها از خود گذشتند چون درد دین داشتند. و پای دین ایستادند. آخر اگر این بفهمیم خیلی بد می شود. آخر می گویند قرار است مهدی هم بیاید. می گویند وعده ی خداست. پس باید سقیفه برپا باشد، تا بتوان جان او را هم گرفت. آخر اگر مهدی بیاید و زنده بماند انتقام می گیرد. آخر او هم درد دین دارد. از آنهایی که از دین کینه دارند انتقام می گیرد. انتقام خون آنهایی که درد دین داشته اند. اما سقیفه نشینان می خواهند کاری کنند، می خواهند باز فقتنه به پا کنند. می خواهند مردم مهدی را همراهی نکنند. زیرا در هر زمان مردم اند که سرنوشت تاریخ را می سازند.
نکند خواب بمانیم! اما نه، زمانش رسیده بیدار شویم. زمانش رسیده ما هم درد دین داشته باشیم. زمانش رسیده نگذاریم سقیفه برپا بماند. زمانش رسیده پای دین بایستیم. زمانش رسیده تا اسلام ناب را بشناسیم.اسلام محمد(ص) را. تا هدایت شویم و صراط را بیابیم. نه هر صراطی را، صراط مستقیم.
نه همین طوری چند تا جمله ادبی بندازین پشت سر هم و ....
ارزش قلم زدن بیش از این هاست
قابل توجه هیأت تحریریه کازرون نما...
عالی بود من رفتم تو فکر اشکم ریخت