الکریم اذا وعد و فا
جوانمرد کیست که به عهدخودوفاکند
اینک قریب چهل روز از حرکت شتابزده برکناری فرماندار مردمی کازرون وانتصاب سرپرست جدید میگذرد، حرکتی که بدون هیچ مقدمهای باعث اعتراض بیسابقه وخودجوش مردم وتجمعات مختلف آنها طی یک هفته گردید.
جنابعالی به عنوان یک مسؤول عالی رتبه وبااختیارات ویژه جهت رسیدگی به این موضوع دربعدازظهر روز پنجشنبه 89/4/3 در جلسهای که در دفتر امام جمعهي کازرون تشکیل شد حضور بهم رسانده و پس ازاستماع دلایل اعتراضات، متعهد شدید حد اکثر ظرف سه هفته مشکل پیش آمده را درسه بند حل کنید.
1- ضمن پذیرش صادقانه اشتباه بودن نحوه برخورد بافرماندارکازرون وبخشدارجره بالاده قول دادید که درجلسهای باحضور استاندار محترم ازاین خدمتگزاران به نحو شایستهای تقدیر و جبران مافات شود.
2-ضمن تأکید بر موقت بودن سرپرست فرمانداری قول دادید ظرف سه هفته حکم ایشانرالغوو فرماندار رسمی جایگزین گردد.
3-متعهدشدیدباهماهنگیاصولگرایان شهرستانوائمهمحترمجمعه، فرمانداری توانمند،اصولگراومناسبتعيینومنصوب نمایید.
هم اکنون پنج هفته از وعده سه هفتهای شما میگذرد و هیچ نشانهای از عملی شدن حتی یکی از وعدههای شما به چشم نمیخورد، دفتر شما ازپاسخگویی طفره میرود، وجنابعالی از پاسخ تلفنی هم ابا دارید درحالی که مردم روی قول شما حساب کرده ومنتظرند تا عملی شدن وعدههای شما را ببینند.
جنابعالی حتی از پیگیری قولی که در رابطه با بودجه کنگره سلمان که یک کارفرهنگی است هم خودداری کردید وآن راهم به کارهای سیاسی گره زدید.
جناب دهقانان قول و وعده یک مسؤول عالی رتبه استان یک قول ساده و پیش پا افتاده نیست که بتوان از آن به آسانی گذشت زیرا خلف وعده عملی زشت و ناپسند است و سلب اعتماد عمومی را به دنبال دارد برای یک مسؤول در ردهي شما اعتماد مردم بالاترین سرمایه است واگر این سرمایه به راحتی از دست برود چیزی برای شما باقی نخواهد ماندودرآنصورت دیگرادامه خدمت دراین سنگر موضوعیتی نخواهد داشت.
به نظر میرسد گزارشات بعدی مشاوران جوان استانداری ورفت وآمدهای سیاسیون ذینفع دراین قضایا و طومارهای ساختگی بعضی افراد نظر شمارا تغییرداده و به این موضعگیری کشانده باشد، ویا مطالب بعضی سایتها که دربست درخدمت اهداف آیتا... هاشمی رفسنجانی هستند درتصمیم گیری شما مؤثر بوده است، اما کیست که نداند بعضی ازاینها خودعاملان ومشوقان پشت پرده آن حرکت نسنجیده و بدعت زشت بودند و ازاینها جز این انتظاری نبود، و اظهارات کسانی که دراین قضایا منفعتی دارند نمیتوان بیطرفانه دانست.
آری اینها ازآن جهت درصدد لوث کردن اصل قضیه و محکومیت معترضین برآمدند تا خودرا به مرکز قدرت نزدیکتر کرده و ازاین نمد کلاهی برای خود دست وپا کنند.
مطمئن باشید درپشت این تعریف و تمجیدها ودر ورای این تکریم و کرنشها خواستههای شخصی ومنافع گروهی زیادی نهفته است، باورکنید. چرب و شیرین دنیا وزرق و برق پست و مقام دردهان آنها مزه کرده وبرای نزدیکترکردن خودشان به کانون قدرت ازیکدیگر سبقت میگیرند.
اما دلایل مردمی بودن اعتراضات:
اگر درعکسها، شعارها و پارچه نوشتهها دقت شود اکثرمعترضین از پیشکسوتان اصولگرایان، خانوادههای معظم شهدا وجانبازان جنگ تحمیلی تا 70 درصد جانبازی هستند که در تمامی تظاهرات 30 سال گذشته انقلاب حضوری فعال داشته اند وغالباً بیاعتنا به زخارف دنیا روزگارمیگذرانند.
صدایی که از بلندگوی معترضین پخش میشد همان صدای آشنایی بود که 30 سال است درهمه تجمعات و اعتراضات مردمی علیه مستکبران شعار داده و طنین مرگ برآمریکای آن مرتباً به گوش مردم میرسد.
جناب معاون، روحیهي سلحشوری و گستاخی مردم کازرون زبانزد خاص و عام است و هرجا احساس کنند پای تحقیر آنها درمیان است بیمحابا اعتراض میکنند و این را بارها به اثبات رساندهاند.
اما معترضین طی چندتجمع خود هرگز از جاده عدالت وانصاف خارج نشدند و خواستههای خود را به طور شفاف و صریح و شجاعانه به اطلاع همه وازجمله خود شما رساندند.
این گلایهي دوستانه وتذکر برادرانه فقط جهت اطلاع شما ارسال گردید واز رسانهای کردن آن خودداری شد زیرا معتقدیم وذکر ان الذکری تنفع المومنین
شما اگر طنز نویس بشوید خیلی بهتر است.چرا که استعداد خدادادی در این زمینه دارید.
هادی صحرابان
اگرچه بخش اول اين نامه در خصوص عمل به وعده با شرط اينكه چنين وعدههايي داده باشد صحيح است اما بيشتر به نظر ميرسد آن بند از نامه بهانهاي براي رسيدن به بخشهاي بعدي بوده چراكه شتابزدگي ايشان براي تاخت و تاز به كساني كه مد نظر دارد واضح است. به اعتقاد من مشكل مملكت همين است كه عدهاي خودشان و مواضعشان و حركاتشان را بنا به تشخيص و تفسير خود با معيارها مطابقت ميدهند اما براي بقيه اين حق را قائل نيستند.
متاسفانه امروز چون دوران معاويه كه لعن امام علي (ع) بر هر منبري و در ابتداي هر سخني و شروع هركلامي واجب بود، امروز هم آقايان در متلك پراني و وصله چسباندن به آيت الله هاشمي از يكديگر سبقت ميگيرند و تا در هر موضع گيري يك لگد هم نثار ايشان نكنند خود را اصولگرا و ولايي نمي دانند. وگرنه اين نامه و حوادث چه ربطي به هاشمي دارد و در كل در خط اهداف آيت الله هاشمي بودن چه جرمي محسوب ميگردد را بايد از آقايان حزبي عشق مافياي قدرت پرسيد.
تمام ماجرا و حرف آقايان يك كلام است "فرماندار و همه مسئولين بايد از حزب موتلفه آقايان انتخاب شود" همين. اگر شد عين انقلاب و اصولگرايي و خدمتگذاري است. اگر نشد نفاق است و خيانت و در خط هاشمي رفسنجاني بودن.
با تشكر - علي بحراني
آقای دریاب طوری از آیت الله رفسنجانی نام برده که گویا می خواسته از باراک اوباما و یا نتانیاهو و یا مسعود رجوی نام ببرد. آخر این قدر تندروی برای چه به عبارتی باید به شما و دوستانت گفت: این تذهبون ؟من از سن ۶ سالگی که در حزب جمهوری بودم تا کنون شما را می شناسم. شما هر وفت فرماندار و یا مسئولی به کازرون می آمد می خواستید خود را بر وی دیکته کنید چون خود را تنها میراث دار مسئولیت شهرستان می دانید. هیچ گاه به دیگران اعتقادی ندارید. در قضایای اخیر عملکرد مجموعه استانداری اشتباه و بچه گانه و توآم با لجاجت بود و این بر هیچ کس پوشیده نیست اما اصرارهاو اعتراضهای شما و دوستانتان هم از سر دلسوزی نیست بلکه ناشی از کوتاه شدن دستتان از قدرت است .چون دیگر نمی توانید روحیه قدرت طلبی خود را اشباع کنید. کارت به جایی رسیده که جا پای اربابت احمدی نژاد می گذاری و برخلاف نظر رهبری که ادعای تبعیت از وی را دارید شخصیت همرزم همیشگی رهبری و یکی از ۲ یار بزرگ امام راحلمان را به این شکل وقیح زیر سئوال می بری؟البته وقتی امثال شما به حضرت آیت الله رفسنجانی توهین می کنند ابهت و عظمت آن عزیز بر همگان بیشتر ثابت می شود.
حسین خرسند
سلام
در بالا در وصف من نوشته اید:اما شما ازکودکی بقول خودتان با همه مسوولین جمهوری اسلامی مشکل داشتید وحالا هم که تکلیفتان معلوم است .
جالب است گویا جدیدا" به شما نیز الهامات غیبی می شود.من کی و در کجا نوشته ام از کودکی با همه مسئولین جمهوری اسلامی مشکل داشته ام؟ من که از کودکی شاگرد همان حزب جمهوری بودم که شما مسئول دفتر کازرون آن بودی و در ایام جنگ هم رنگ جبهه را به چشم ندیدی .اینجانب همواره نسبت به این انقلاب مقدس ارادت داشته و دارم اما اگر مسئولی در جهت اهداف امام نبود مثل دولت فعلی و امروز همه کاره انقلاب شده را قبول ندارم.اما مثل شما نیستم که در یک انتخابات با وجود محمد صادقی از نوذری حمایت کنم و در دوره بعدی سنگ محمد صادقی را بزنم. یک دوره طرفدار هاشمی باشم و یک دوره او را این چنین نقد نمایم. در جای دیگر گفته اید: ثانیا هنوز هم بنده بیشتراز شما به آقای هاشمی ارادت دارم چون بنده صادقانه انتقاد می کنم .
آری هیچ بقالی نمی گوید ماست من ترش است. در این مدت یک سال خود و آقا بالا سریهایتان انواع تهمتها را نثار آیت الله رفسنجانی نموده اید اما آن را از سر دلسوزی و صادقانه می دانید؟ پس اگر از سر دلسوزی نبود چه کار می کردید؟ در پایان هم نوشته اید که حالا هم که تکلیف من روشن است.
آری تکلیف من همیشه روشن است. حمایت از نظام اسلامی مورد نظر امام در خارج از کشور و حضور در تجمعات اسلامی مثل روز قدس و تظاهراتهایی درحمایت از اسلام و پیامبر و قرآن آنهم با شرایط سخت حاکم بر اروپا. آری در کازرون مسلمان بودن و شرکت در راهپیمائیها نه تنها هزینه ای ندارد بلکه برای امثال شما پست و مقام آور است اما در آلمان شرکت در این مراسمها برای ما باعث رفتن در لیست سیاه دولت آلمان و همچنین پرداخت هزینه های مادی بسیار می شود اما من با جان و دل آن را پذیرا هستم حال امثال شما و دوستانتان هر فکری می خواهند درباره من کنند . مشکل خودتان است چون مثلی وجود دارد که می گوید:
کافر همه را به کیش خود پندارد.
والسلام علی من التبع الهدی
حسین خرسند