دیر گاهیست که متاسفانه بی توجهی و بی اعتنایی به میراث ملی در جامعه ما به یک عادت تبدیل گشته است. بسیاری از نمادهای هویت ملی ما همچون تخت جمشید طاق بستان و کتیبه های بیستون و گنج نامه و..... سالهاست که زیر شلاق و تازیانه آفتاب و باد و باران از رمق افتاده ونفس های آخر خود را می کشندو کسی هم ککش نمی گزد و هیچ کس خود را در این رابطه مسئول نمی داند . همین نقوش برجسته بیشابور که نمادی از قدرت و عظمت یک ملت در برخورد با تجاوز گران بیگانه است را بنگرید که چگونه به حال خود رها شده و بر اثر تردد بیش از حد اتو مبیل هااز کنار آنها و آلودگی هوا رو به نابودیست. در حالیکه می شود باصرف هزینه ای نه چندان زیاد آنها را در حفاظ های شیشه ایی محصور کرد .و با افزایش امکانات رفاهی موجبات جذب گردشگر را به این منطقه فراهم کرد . کاروانسرای میان کتل(دشت برم) از دیگر آثار تاریخی و ملی فراموش شده این شهر مظلوم از یاد رفته می باشد که خاموش وبی صدا در حال فروپاشی است. این کاروانسرا صدها سال پذیرای مسافران خسته ایی بوده که شبها را در آن می آسودندو غبار راه از تن می زدودند. او شبهای بسیاری تنها پناه بی پناهان مانده در راه بوده واکنون خود در سکوت مطلق کوهستان شب ها مونسی جز ستارگان درخشان آسمان نداردو روزها کاری جز مرور خاطرات تلخ وشیرین جند صد ساله خود. واکنون ذره ذره وجودش زیر تابش آفتاب و بارش باران در حال نابودیست و ما فرزند زادگان همان در راه ماندگان بی پناه مرگش را به نظاره نشسته ایم.
این کاروانسرا که به کاروانسرای شاه عباسی هم معروف است در ارتفاعات مشرف بر دشت برم ودر مسیر جاده قدیم کازرون به شیراز واقع گردیده و قدمت آن علی الظاهر به دوران صفویه برمی گردد ودر دوران فاجاریه توسط مشیر الملک بازرگان معروف فارس تجدید بنا و مرمت گردیده است. این بنا در زمینی به مساحت تقریبی3000متر مربع به صورت حیاطی مربع شکل در وسط و اتاق ها و حجره هایی به هم پیوسته و کاملا متقارن در اطراف حیاطساخته شده است مصالح ساختمان عمدتا سنگ و گچ و ساروج می باشد. سقف ها و نماها هلالی شکل بوده و از ویژگی بارز این نما تقارن جالب اتاق ها ونورگیر ها و حتی سنگهای بکار گرفته شده در نمای ساختمان است . در کنار هر اتاق محل هایی را نیز برای نگهداری چارپایان در نظر گرفته بوده اند.ورودی این بنا در چوبی بزرگ و زیبایی است که متاسفانه در چند سال اخیر بخش هایی از آن شکسته شده است .این در در قسمت جنوب غربی و رو به قبله قرار دارد ومسافران از این قسمت تردد می کرده اند. از آنجا که ساختمان بر روی مکان تپه مانند و شیبداری ساخته شده برای محافظت از آن و استحکام بیشتر دور تادور ساختمان در قسمت بیرونی با ستون های محافظ بسیار قوی مستحکم شده است تا از لغزش ساختمان جلوگیری شود.
در مرداد ماه گذشته فرصتی دست داد تا بایاران همیشگی خود دیداری از این بنای زیبای خاموش داشته باشیم و ساعاتی را مهمان خلوتش باشیم .بر پشت بام گل اندودش نشسته و مناظر بکر طبیعت را نظاره میکردم و با خود می اندیشیدم که ایکاش قدرتی اجرایی در دستم بود تا
این بنا راباز سازی و ترمیم نمایم . به دوستان گفتم تصور کنید می توانستیم از تپه های مشرف بر دریاچه پریشان سوار بر تله کابین شده و پس از گذر از فراز کوهها و جنگلهای سرسبز دشت برم در کنار این کاروانسرا فرود آئیم . ومناظری را شاهد باشیم که در کمتر جای ایران امکان مشاهده اش وجود دارد .به نظر شما در صورت وجود چنین امکانی چه میزان گردشگر در طول سال به شهر ما می آمد و چه رونق اقتصادی برای این منطقه شکل می گرفت .اینها نه خواب است ونه رویا بلکه واقعیت هایی است که هیچ کس نمی خواهد حتی به آن فکر کند . هر سال چند صد هزار مسافر از سراسر ایران هزاران کیلومتر راه را می پیمایند تا به شمال و نمک آب رود رفته وبا تله کابین به عمق جنگل های شمال بروند. خداوکیلی آیا در ایام نوروز پتانسیل توریستی کازرون کم از شمال دارد .انصافا در کجای ایران پهناور این ترکیب زیبا از تابلوی آفرینش دیده میشود که در یک سو نگین زیبای پریشان بدرخشد ودر سوی دیگر جنگل های سرسبز و قله های پرازبرف .حال اگر به این شاهکار خلقت شهر تاریخی بیشاپور و معبد زیبای آناهیتا ونقش برجسته های تنگ چوگان و غار شاپور و امامزاده سید حسین و چشمه بزرگ سراب اردشیر و..... را بیفزائیم آیا نباید شهری آباد و پررونق را شاهد باشیم ؟ براستی چه کسی مسئول است ؟چرا نباید دست در دست هم داد و شهری نو ساخت؟
چرا سلام یکدیگر را پاسخ نمی گوئیم و سرها را در گریبان فرو برده ایم؟ و باز چرا و چرا و چرا....
از ابراز علاقه شما به میراث این سرزمین بسیار سپاسگزاریم اما چه کار کنیم که ارزش های حاکم بر میراث این سرزمین با ارزش های حاکمان آن کاملا در تعارض است .به امید روزی که ....