به گزارش خبرنگار كازرون نما؛ آيت الله مصباح يزدي همزمان با هفتهي نيروي انتظامي در درس اخلاق خود و در شرح قسمتي از خطبهي فدكيه كه در تاريخ 14 مهر ماه در دفتر مقام معظم رهبري در قم برگزار شد در پاسخ به اين پرسش كه چرا دستگاه ارزشي جامعه دچار تغيير شده است گفت: فرهنگ ما تحت تأثير فرهنگ الحادي قرار گرفته و بسياري از عناصر فرهنگي ما از غرب وارد شده است.
آنها ميگويند وظيفهي دولت فقط اين است كه جلو ناامني و تجاوزات را بگيرد و نيروي انتظامي و پليس در اين موارد ميتواند دخالت كند اما اگر مثلاً مرد و زن هر رفتاري را انجام دادند كه مزاحم آزادي ديگران نباشد اشكالي ندارد. اين فرهنگ وقتي موج آن به وسيله راديو، تلويزيون، ماهوار، روزنامهها مقالات فيلمهاي سينمايي به ما مي رسد كم كم بر روي ما هم اثر ميكند و به آنجا مي رسد كه اگر به كسي اعتراض كردي كه چرا اين كار را انجام ميدهي، ميگويد به شما مربوط نيست! يعني امر به معروف كه از بالاترين ارزشهاست به زشتترين كارها تبديل ميشود. آن را فضولي در كار مردم و بالاترين ارزش را آزادي ميدانند.
اين فرهنگِ وقتي به وسيلهي رسانههاي مختلف به جامعه سرايت ميكند، در كتابهاي درسي هم ميآيد، در دانشكدهها هم تدريس ميشود، اساتيد هم توجيه ميكنند، آن وقت امر به معروف و نهي از منكر تبديل به فضولي كردن ميشود. يعني واجبترين كارها به زشتترين كارها تبديل ميشود.
وي در ادامهي سخنان خود گفت: البته الحمدلله جامعهي ما هنوز اينطور نشده است ولي موج آن به جامعهي ما هم رسيده است. آن وقت انسان به راحتي نميتواند امر به معروف و نهي از منكر كند.
آيت الله مصباح در ادامه در تبيين وظيفهي مسلمانها گفت: در اين شرايط وظيفهي مسلمانها چيست؟ آيا امر به معروف و نهي از منكر وظيفهي عمومي است يا وظيفهي گروه خاصي است؟ همه ميدانيم كه امر به معروف و نهي از منكر وظيفهي همه است اما فقها بررسي كردهاند كه مواردي است كه در مظان آن است كه اگر كساني امر به معروف كنند درگيري پيدا ميشود، ناامني پيش ميآيد. زد و خورد پيدا ميشود. در جاهايي كه در مظان ضرب و جرح قرار مي گيرد؛ آنجا گفتهاند كه بايد با اذن حاكم باشد و براي اين كار از قديم الايام يك گروه خاصي كه مجاز بودند را معرفي ميكردند و لباسي را هم براي آنها مشخص ميكردند كه كم كم به پليس رسيدند.
در زمانهاي سابق به آنها محتسب ميگفتند و اين كار را امور حسبه ميگفتند. محتسب خودش بخشي از پليس امروز بوده تا اين اواخر در اين دوران مدرن مسالهي نيروي انتظامي و پليس در همهي دنيا مشخص شده است.
وي در ادامه با طرح اين سئوال كه در يك نظام اسلامي وظيفهي پليس با كسي كه در يك نظام كفر جزو نيروي انتظامي است يكي است يا فرق دارد؟ گفت: شنيده ايد بعضيها ميگويند پليس فقط بايد جلوي جرايم سازمان يافته را بگيرد. يعني چيزهايي كه به ناامني ميكشد اما مسايل فردي كه كساني گناهي را در جامعه انجام بدهند؛ پليس نبايد دخالت كند! ميگويند فقط بايد كار فرهنگي بكنيد. كار انتظامي نيست. اين يعني چه؟ اين همان ريشهي فرهنگ غربي است كه ميگويد وظيفهي نيروي انتظامي فقط حفظ امنتيت است و پليس نبايد در چيزي كه به امنيت مربوط نميشود دخالت كند. يعني آزادي هر چه بيشتر براي مردم بايد حفظ شود! فقط آنجايي كه به ناامني مي كشد پليس بايد دخالت كند.
حالا اين را هم عرض كنم كه اين مسالهي امر به معروف و نهي از منكر اينطور نيست كه غير مسلمانها يا غربيها اصلاً قبول نداشته باشند. آنها هم براي خودشان يك ضوابط امر به معروفي دارند. كساني كه به سفرهاي اروپايي رفتهاند، ديدهاند كه آنها هم به بعضي چيزها خيلي مقيدند. تميز بودن خيابان، رعايت قواعد رانندگي، اينها را معمولاً خوب رعايت ميكنند. اگر كسي پوست موز در خيابان بياندازد آن وقت بر ميگردند به او چپ نگاه ميكنند. اگر كسي بد رانندگي كند رانندههاي ديگر بوق ميزنند كه چرا حواست را جمع نميكني. اين همان امر به معروف است اما اين را فقط در جايي ميگويند كه جان در خطر است اما اگر خانمي نيمه عريان بيرون آمد كسي حق ندارد به او چيزي بگويد.
فرق پليس اسلامي با پليس غربي اين است كه مصالح و مفاسد ما فقط امنيت نيست مهمتر از مصالح مادي مصالح معنوي است. وقتي حضرت زهرا ميفرمايد: «و الامر بالمعروف مصلحة للعامة» اين معنايش مصلحتي نيست كه آنها ميگويند. آنها مصلحت را فقط در ماديات ميبينند. براي ما مهمترين مصلحت حفظ ارزشهاي اسلامي، اجراي احكام اسلامي، مبارزه با گناه، مبارزه با فسق، مبارزه با انحرافات فكري و عقيدتي است. امر به معروف و نهي از منكر در اينها خيلي واجب تر از اين است كه در امور مادي به كسي ضرري بخورد. اين سعادت ابدي انسان را به خطر مياندازد. امر به معروف مگر براي اين نيست كه ما دلسوزي كنيم كه ديگران مرتكب كاري نشوند كه مجازات دارد. خب! اين مجازات دنيوي چيز محدودي است اگر كسي كاري كند كه باعث ميشود الي الابد در جهنم بسوزد نبايد دلمان برايش بسوزد؟
پس مهمترين مصلحتي كه در تشريع امر به معروف و نهي از منكر لحاظ شده حفظ مصالح معنوي و ديني جامعه است. پس پليس اسلامي فقط با جرايم سازمان يافته كار ندارد بلكه بايد با هر فسقي مقابله كند. جامعهي اسلامي نبايد جامعهي فاسقي باشد كه افراد در آن تجاهر به فسق كنند. اين جامعهي اسلامي نيست.