بنده يك وقتى به يك مناسبتى در يك صحبت عمومى عرض كردم به مردم كه قرآن كريم ميفرمايد: «لولا اذ سمعتموه ظن المؤمنون و المؤمنات بأنفسهم خيراً»؛ یعنی وقتى افك را شنيديد چرا به همديگر حسنظن نداشتيد؟ يعنى از اول رد كنيد افك را. [اگر] آمدند به يك نفرى تهمت زدند، يك چيزى را گفتند چرا قبول ميكنيد؟
حضرت آیتالله العظمی خامنهای در جلسه درس خارج فقه امروز (89/10/7) در ذیل بحثِ موارد استثناء از حكم حرمت غیبت، در پاسخ به سؤالی پیرامون صدق غیبت در مواردی چون ذكر در نوشته، وبلاگ یا ضبط صوت و تصویر و انتقال آن، به نكات مهمی در تبیین احكام آن اشاره فرمودند، كه نظر به اهمیت بحث، این بخش از بیانات معظمله در اختیار علاقمندان قرار میگیرد:
اينى كه اصلاً اين كار [غیبت] جايز است يا جايز نيست ولو به قصد اصلاح باشد، اين را نميشود به طور مطلق يك چنين چيزى را پابند شد؛ كه ما بگوئيم ما چون ميخواهيم در امر جامعه اصلاح كنيم، پس زيدى را، عمروى را يا يك جريانى را به طور مطلق مورد تهاجم قرار بدهيم، غيبت كنيم؛ حالا آن كسانى كه اين كارها را ميكنند، خيلى اوقات به غيبت هم اكتفاء نميكنند؛ خب، ملاحظه ميكنيد ديگر. گاهى چيزهائى را مىآورند كه معلوم نيست حدِّ غيبت(1) بر او صادق باشد؛ شايد مصداق تهمت است، مصداق افتراء است، مصداق قول به غير علم است، مصداق سبّ و شتم است؛ نميشود اين را گفت كه اگر طرف قصد اصلاح دارد، پس بنابراين اين جايز است براى او، نه؛ موارد استثناء همان مواردى است كه [در كتب فقهی] ذكر شده است.
منتها بايد اين موارد صدق كند، احراز بشود. اين خیلی مهم است. واقعاً يكى از چيزهائى كه ما همهمان [باید توجه كنیم]، به مردم هم بايد بگوئيم، ياد بدهيم كه توجه بكنند اين است كه: به صرف توهم اين كه حالا اين كار مصلحت دارد، دستشان را، يا قلمشان را، يا وبلاگشان را آزاد نكنند كه هر چه به دهنشان آمد، آن را بگويند؛ اينجور نيست، چون وسائل مدرن امروز همه مشمول همين حكم است. يعنى خواندن وبلاگ هم مثل خواندن كاغذ است، كتاب است، نامه است، مثل شنیدن حرف است. استماع غيبت شامل همهى اينها ميشود؛ يعنى ملاك استماع در اينها وجود دارد مسلّماً. شنيدن به گوش خصوصيتى ندارد، خواندن تو نامه هم عين همان است كه ما در بحث استماع اين را تأكيد كرديم و عرض كرديم.
خب، دوربين هم همين جور است. فرض كنيد كه اگر چنانچه انسان يك خطائى را از كسى ديد، اين را رفت با دوربين ثبت كرد، بعد آمد يك جائى نشان داد؛ اين هم همان است ديگر، چه فرقى ميكند؟ يعنى بايستى واقعاً به اینها توجه كرد. محيط را بايد محيط اخلاقى كرد. ما اگر بخواهيم جامعه را اصلاح بكنيم، اين اصلاح فقط به اين نيست كه انسان از افراد غيبت بكند. راههاى ديگرى هم وجود دارد. حالا من غيبت را عرض ميكنم. فضلاً (2) از تهمت و افتراء و اينها.
بنده يك وقتى به يك مناسبتى در يك صحبت عمومى عرض كردم به مردم كه قرآن كريم ميفرمايد: «لولا اذ سمعتموه ظن المؤمنون و المؤمنات بأنفسهم خيراً»؛(3) یعنی وقتى افك(4) را شنيديد چرا به همديگر حسنظن نداشتيد؟ يعنى از اول رد كنيد افك را. [اگر] آمدند به يك نفرى تهمت زدند، يك چيزى را گفتند - حالا يا با عنوان تهمت يا به عنوان غيبت - چرا قبول ميكنيد؟ ببينيد اين كلمهى لولاى تحذيريه در قرآن و در كلام عرب خيلى معناى وسيعى دارد، فقط معنايش «چرا» نيست، كه ما بگوئيم چرا اين كار را نكردى. چراى با تأكيد است. يعنى آه، واى، چرا؛ معناى «لولا» اين است؛ تحذيريه است. {literal}{{/literal}چرا{literal}}{/literal} «لولا اذ سمعتموه ظن المؤمنون و المؤمنات بأنفسهم [خيراً]»؛ یعنی چرا به هم ظن نيك نداريد، چرا به هم حسنظن نداريد. تا فوراً كسى آمد، شما بگوئيد بله، احتمال درستىاش هم اگر بود، آدم به صورت يقين آن را بداند و نقل بكند. اين درست نيست، اين ممنوع است. اين چيزى كه امروز مورد ابتلاست در جامعهى ما، از همان چيزهائى است كه بايست از همين ادلهى غيبت بفهميم كه درست نيست؛ اين وضعى كه وجود دارد درست نيست. البته انتقاد منطقى، گفتن حرف صحيح اينقدر حرفهاى آشكار وجود دارد كه انسان اگر ذكر آنها را بكند، اصلاً هم غيبت نيست، و ميتواند انسان نقد بكند. بله مسلّم است، امروز يك جريان صحيح و حقّى در جامعهى ما وجود دارد، جريانهاى باطلى هم وجود دارد كه به انواع و اقسام طرق ميخواهند جامعه را خراب كنند، انقلاب را منحرف كنند؛ در اين شكى نيست. آدمهايى هم در رأس اين جريانات هستند. چه لزومى دارد كه انسان به اين آدمها تهمت بزند. چه لزومى دارد كه غيبت اينها را بكند. حرف آشكار اينقدر دارند؛ همان حرفهاى آشكار را بيان بكنند، تبيين بكنند، توضيح بدهند، مطلب روشن خواهد شد؛ هيچ نيازى به غيبت كردن نيست كه آدم بگويد حالا ما براى اصلاح مثلاً غيبت ميكنيم.
بنابراين به نظر من همين ادلهاى كه در باب غيبت خوانديم، اين تمام المراد را به ما نشان ميدهد؛ يعنى واقعاً همانى كه بايد بفهميم از شرع مقدس همين را انسان ميفهمد و تشخيص ميدهد. بايد بر طبق همين هم عمل كرد.
پينوشت:
1) معنی غیبت، تعریف غیبت
2) تا چه رسد به
3) سورهی نور، آیه 12
4) تهمت، افترا، نسبت ناروا