|
فتح قسطنطنيه (کنستانتين) مرکز امپراطوري روم شرقي (بيزانس) از ابتداي ظهور اسلام آرزوي بزرگ مسلمانان بود و لشکرکشي هاي بسيار به منظور فتح اين پايگاه مهم مسيحيت بارها انجام گرفت و ناکام ماند تا آنکه در سال 856 قمري اين شهر به تسلط عثمانيان که خود را جانشينان پيامبر مي دانستند درآمد و از آن پس سلطان محمد عثماني، محمد فاتح خوانده شد و نام شهر به استانبول تغير يافت.
به رسم رايج آن زمان، سلطان فاتح پيروزي خود را با ارسال فتحنامه هايي به ديگر امرا و پادشاهان اعلام مي داشت. يکي از اين فتحنامه ها در نسخه اي خطي متعلق به کتابخانه ملک تهران (ش3781) موجود است. در اين سند ارزشمند که براي سلطان ابوسعيد گورکان(پادشاه ماورالنهر و خراسان) فرستاده شده است، سلطان عثماني پيروزي خود را در اين جنگ، با استناد به حديثي از پيامبر مبني بر آنکه "زماني فرا خواهد رسيد كه هفتادهزار نفر از فرزندان ابواسحاق استانبول را فتح خواهند كرد و اين فتح نه با شمشير بلكه با بانگ تكبير خواهد بود" مديون حمايت هاي معنوي شيخ ابواسحاق کازروني و سپاهيان(علمداران) او مي داند. در بخش از متن آمده است:
"و بنابراين در حيني كه بر منتماي اقبال و روشناي عنايت ذوالجلال و موافقت توفيق الهي و مساعدت فضل نامتناهي، دولت توجه به مقصد آمال و اماني و كعبه حصول مقاصد دوجهاني دست داده بود، به حضور عزيزي از اصحاب قلوب كه امناي اسرار غيوبند، مشرف گشت و از هر طريقي سخن گذشت؛ تا فرمودند كه از عالم غيب و مبدأ لاريب، چنان مكشوف گشته كه اهل اسلام را فتح حصَن قسطنطنيّه كه منبع و مسكن جماعت دنيّه است، بدان مشروط است كه شخصي از خاندان حضرت ولايتمآب حقايقاياب، والي ممالك الولاية، صاحب الكرامة و الهداية، مرشد الخلايق الي طريق اليقين، وارث علوم سيد المرسلين، قطب الاقطاب بالاتفاق، سلطان آفاق، شيخ ابواسحاق ـ قدس سره العزيزـ با علَم عالمگير آن صاحب كرم به بلده مذكوره در آيد و اذن و اقامه صلات، ـ علي وجه العلانية ـ به جاي آورد. ....
يادآوريها:
الف: در کتاب فردوس المرشديه نيز چندين حکايت در باب علمداران و غازيان مرشدي که از زمان خود شيخ ابواسحاق (سده پنجم) هرساله به عنوان جهاد با کفار به مرزهاي روم فرستاده مي شده اند وجود دارد(براي نمونه ص 181)
ب: قصد اين يادداشت قضاوت در باب درستي و نادرستي اين حديث نيست. بلكه غرض نشان دادن رواج اين انديشه و تصريح خود سلطان محمد فاتح به اين موضوع و اظهار ارادت به شيخ ابواسحاق كازروني است.