تاكنون سه دور از انتخابات شوراي شهر را پشت سر گذاشتهايم. شوراهاي اول شهر و روستا در سراسر كشور غالباً داراي گرايش سياسي به جبهه دوم خرداد بودند. در شهر كازرون نيز گرچه سه نفر اول از اعضاي شوراي شهر (آقايان لقماني، بينا و حجازي) افرادي مستقل بودند اما اكثريت اعضاي شوراي اول داراي گرايشات سياسي به جبههي دوم خرداد بود.
تجربهي شوراي شهر اول در كل كشور تجربهي چندان موفقي نبود به شكلي كه شوراي شهر تهران به انحلال كشيده شد و در شهرستانها نيز شوراهاي شهر و روستا عليرغم برخي تلاشهاي صورت گرفته نتوانستند آنچنان كه بايد رضايت و اعتماد مردم را به خود جلب كنند. شايد همين مسأله باعث شد كه هيچ يك از اعضاي شوراي اول شهر كازرون در دومين دوره از انتخابات شوراها ثبت نام نكنند. در دور دوم از اين انتخابات گرچه هيچ يك از اعضاي سابق شوراي شهر شركت نكردند اما با اين وجود، رقابت سياسي ميان كانديداها با گرايشات مختلف سياسي همچنان وجود داشت. اما مردم كه چندان از عملكرد شوراي اول راضي نبودند، حضور كمرنگي در انتخابات داشتند. در دور دوم از اين انتخابات در شهر كازرون اكثريت اعضاي شورا را نيروهاي اصولگرا تشكيل ميدادند.
شوراهاي دوم شهر در سراسر كشور توانستند، بخشي از اعتماد سلب شدهي مردم به شوراها را بازسازي كرده، زمينهي گرايش مردم به اصولگرايان در انتخابات مجلس شوراي اسلامي و رياست جمهوري را فراهم آورند. به گونهاي كه شركت مردم در دورهي سوم از انتخابات شوراهاي شهر و روستا در سراسر كشور نسبت به دور دوم رشد چشمگيري كرد.
در دور سوم انتخابات شوراهاي شهر و روستا غالباً نيروهاي مستقل يا اصولگرا به شوراي شهر راه يافتند و اين در حالي بود كه نامزدهاي جبههي دوم خرداد به مراتب شاخصتر و شناخته شدهتر از نامزدهاي اصولگرا بودند. (علت اين مسأله آن بود كه غالب شخصيتهاي توانمند اصولگرا در بخشهاي مختلف اجرايي مسئوليت پذيرفته بودند.) در شهر كازرون نيز هيچ يك از چهرههاي شاخص جبههي دوم خرداد كه در قالب ائتلاف شهر سبز به رقابت با نامزدهاي اصولگرا و مستقل ميپرداختند موفق به راهيابي به شوراي شهر نشدند.
آراي هفت نفر اول سه دوره شوراي شهر كازرون
اتفاق جديدي كه در سومين دور از انتخابات شوراها افتاد، حضور برخي از اعضاي اصلي شوراي شهر اول و دوم در رقابتهاي اين دوره بود. آقايان بينا و پرويزي از اعضاي اصلي شوراي اول و آقايان فرشتهحكمت و عباسپور و خانمها مصلاييپور و سجادي از اعضاي اصلي شوراي دوم به رقابت با ساير نامزدها پرداختند. آقاي بينا، در آخرين فرصتهاي باقيمانده به روز رأيگيري انصراف داد اما بقيه تا پايان رقابت در صحنه باقيماندند.
نتيجهي اين حضور پيام جالبي داشت. آراي تمام اعضاي اصلي شوراي دوم به استثناي خانم سجادي شايد به دليل حمايت بخشهايي از جريان اصولگرا از يك كانديداي زن جوانتر (خانم وزيري) نسبت به دور قبل رشد يافته بود. به عنوان مثال آراي آقاي فرشتهحكمت 778 رأي، رشد كرده بود اما آراي تنها عضو شوراي اول 1099 رأي كاهش يافته بود. به جدول زير توجه كنيد.
ميزان تغيير آراي اعضاي اصلي شورا كه براي چندمين مرتبه در انتخابات نامزد شدهاند.
بدين ترتيب اين حربهي جناحي از برخي گروههاي سياسي گرفته شد كه با مقايسهي آراي دور اول دوستان خود با آراي دورهي دوم يا سوم رقباي سياسيشان به تحقير آنها بپردازند و حقانيت اين سخن آشكار گرديد كه آراي هر دوره را تنها با نامزدهاي همان دوره ميبايست سنجيد و چه بسا اگر برخي ديگر از اعضاي شوراي اول كه منتسب به جبههي دوم خرداد بودند، باز هم در دورهي دوم يا سوم كانديدا ميشدند در نتيجهي آراي شوراي دوم و سوم تغييري حاصل نميشد.