1. بسم الله النور
2. باید ابتدا تقدیر و تشکر کنم از همه کسانی که کلبه مجازی حقیر را قابل دانستند و با رویت و اظهارنظرهای فراوان دیدگاه ها و پیشنهاداتشان را انعکاس دادند. عذرخواهی میکنم از بابت تاخیر بوجود آمده. به تناوب میزبان 5 نفر از اعضای محترم هیات دولت (معاون محترم رئیس جمهور و وزرای محترم رفاه ، صنایع ، دفاع و نیرو)) در این دو سه هفته بودم و خدا رو شکر تعداد زیادی پروژه های مهم عمرانی و صنعتی و رفاهی و علمی و فرهنگی به بهره برداری رسید.
3. مطلب قبلی با استقبال زیادی از سوی عزیزان مراجعه کننده روبرو شد و اظهار نظرها و نقدهای متعددی هم ارسال شد که علامت و نشانه پویایی ، نشاط فکری و علمی قشر جوان و فرهیخته ما در فضای عمومی و مجازی است.
4. در این نوشته سعی خواهم کرد به مساله ای بپردازم که در کلیه محافل عمومی و اجتماعی و نخبگی محل مناقشه و بحث است : بحث موسیقی
5. به راستی موسیقی چیست ؟ فرق موسیقی و غنا در چیست؟ ملاک حرمت وحليت در موسیقی چیست ؟ مقصود از موسیقی لهوی و مطرب یا مناسب مجالس عیش و نوش چیست؟ عرف که یکی از منابع تعیین کننده حرام و حلال در موسیقی است چیست؟ آموزش و یادگیری موسیقی چگونه حکمی دارد ؟ گوش دادن به صدای زن حرام است یا حلال ؟
6. در جستجوی پاسخ به چنین سوالاتی بودم که ترجیح دادم به سایت مقام معظم رهبری khamenei.ir در قسمت استفتائات و مبحث موسیقی و غنا مراجعه کنم. البته بنده سالیان زیادی است که در احکام عبادی مقلد ایشان هستم و اعلمیت ایشان در مسایل فقهی برای حقیر محرز است.
7. در سایت معظم له، ملاک لهوی و مطرب بودن موسیقی آنست که عرف (عموم جامعه) آنرا لهوی بدانند و یا این موسیقی در مجالس عیش و نوش و حرام (مثل مجالس مختلط ، پارتی های آلوده به حرام ، مجالس مصرف مشروبات و ماکولات حرام و...) مورد استفاده قرار گیرد. این گونه استنباط نمودم که حضور در مجالس عمومی موسیقی مثل ارکسترسمفوني های موسیقی و یا موسیقی هایی که در آغاز یا خلال برنامه های رسمی دولتی و غیردولتی ويا برنامه هاي عمومي و جشن هاي مذهبي و ملي و ساير برنامه هاي فرهنگي مفيد و یا موسیقی هایی که از صد و سیما پخش میشود فاقد حرمت است.
8. در فضای مجازی در جستجوی مفهوم غنا بودم که باز با بیانات جالب ایشان مواجه شدم. معظم له در سال 66 در شیراز به واکاوی فرق مفهوم غنا و موسیقی پرداخته اند. ایشان در آن جلسه میفرمایند ((آن چیزی که در اسلام حرام است، غناست نه موسیقی. موسیقی هر آهنگ و صدایی است که از حنجره یا از وسیله ای ، به شکل حساب شده بیرون آید... اما چیزی که حرام است ، نوع خاصی از موسیقی است که غنا باشد. علت اینکه نظرات (در باب موسیقی) مختلف است، این است که در مورد غنا ما آیات و روایات صریحی که مشخص کند غنا چگونه چیزی است نداریم))؛(1)باز در جای دیگر در تبیین مفهوم غنا می فرمایند :((غنا که در شرع اسلام حرام است، اشاره به شکل ندارد بلکه اشاره به محتوا میکند. اصلا وقتی میخواهید دنبال غنا بگردید، آن آهنگ را از لحاظ شکل مطالعه نکنید تا بگویید حرام است یا حلال است ، بلکه آهنگ را لحاظ محتوا مطالعه کنید. یعنی غنا یک امر محتوایی است ، نه یک امر قالبی(2) ))
9. مفاد سخنان مقام معظم رهبری را که متعلق به سالهای 60-66 است را با استفتائات ایشان مقایسه کردم. مثلا در استفتائات شماره های 1133 و 1138 ایشان غنا را ترجیع صدا به نحوی که مناسب مجالس لهو باشد میدانند که حرام است و در واقع نظرات جدید و قدیم ایشان در باب موسیقی و غنا یکسان است.
10. همچنین در خصوص گوش دادن به صدای زن در استفتاء شماره 1146 معظم له میفرمایند : ((اگر صدای زن به صورت غنا نباشد و گوش دادن به صدای او هم به قصد لذت و ریبه نباشد و مفسده ای هم بر آن مترتب نگردد اشکال ندارد.))
11. در خصوص نواختن و آموختن موسیقی نیز در استفتائات شماره های 1144 و 1145 ، ایشان تصریح دارند که ((بکارگیری آلات موسیقی برای نواختن موسیقی غیرلهوی ، اگر برای اجرای سرودهای انقلابی یا دینی و یا برای اجرای برنامه های فرهنگی مفید و برنامه های دیگر با غرض عقلایی مباح باشد اشکال ندارد به شرط اینکه مستلزم مفاسد دیگری نباشد و همچنین آموختن و یاد دادن نوازندگی برای امر فوق فی نفسه اشکال ندارد. ولی ترویج موسیقی با اهداف عالیه نظام مقدس اسلامی سازگار نیست.))
12. از آنچه در موارد صدر الاشاره گذشت چنین به نظر میرسد که اسلام اصالت را به حلیت موسیقی داده است مگر خلاف آن (موسیقی غنایی و موسیقی مناسب مجالس لهو و عیش و نوش) اثبات گردد. به عبارتی نسبت حلال مطلق دادن یا حرام مطلق دادن به موسیقی خلاف سیره فقاهتی و اجتهادی فقهای عظام تلقی میگردد.
13. از چشم انداز فقهی که عبور نماییم، از منظر فلسفه هنر و زیبایی شناسی باید میان زیباشناسی و فلسفه هنر ، انسان شناسی و منطق ریاضی در ارتباط با موسیقی روابط عمیق و پیچیده ای را جستجو کرد. موسیقی مبتنی بر یک هارمونی و نظم ارگانیکی است که قابل ترجمه به زبان ریاضی، زبان منظق و زبان فطرت است. در پیشینه موسیقی، در برخی روایات آمده است که حضرت آدم (ع) با نوای خوش به مناجات با حضرت حق تعالی و توبه و انابه در هجران او تا آخر عمر سپری کرد. موسیقی نقطه تلاقی عینیت (Objectivity) و ذهنیت (Subjectivity) است و منجر به خلق احساسات , عواطف و تاملات بیناذهنی (Intersubjectivity) میشود و بطور كلي هنر و موسيقي زمينه ایجاد ادراکات و احساسات مشترک بین الاذهانی را میان آحاد مختلف و گوناگون انساني از قومیت ، زبان ، جنسیت ، فرهنگ ومذهب و طبقات اجتماعی را فراهم می آورد. امروزه به واسطه تنوع و تکثر زبانی ، فرهنگی و تمدنی ، هنر میتواند فصل مشترک و عامل وحدت بخش در توسعه و تعمیق میان ملت ها باشد. به ديگر سخن هنر و تجلیات آن چون موسیقی ، شعر و... میتواند به عنوان مکانیزمی برای توسعه دیپلماسی فرهنگی و عمومي توسط دولت ها قلمداد شود.به عبارتی خصلت هنر و موسیقی ابتناء آن بر فطرت و جهان شمول بودن و فرا مرز بودن آن میتواند باشد.
در چشم انداز فلسفی و عرفانی همواره موسیقی دالانی به سمت آسمان بوده است و در بسیاری از نگره های عرفانی، موسیقی را ترجمان اصوات و سروش آسمانی و حلقه وصل میان فطرت با ماورالطبیعه دانسته اند. موسیقی پلی میان عوالم انفسی و آفاقی دانسته شده است. شاید بتوان گفت موسیقی در آوردگاه های آفاقی نشانگاهی از صیرورت های انفسی باشد. فیثاغورث موسیقی را تقلید انسان از صداهای آسمانی میداند و لایپ نیتس موسیقی را ترجمان اصول ریاضیات میداند. (3) ابونصر فارابی ، فیلسوف وموسیقیدان شهیر ایرانی و صاحب اثر ((الموسیقی الکبیر)) نیز میان فطرت انسان و موسیقی پیوند قائل است و پیدایش موسیقی را معلول سرشت آدمی میشناسد. دکتر حسین نصر به ارتباط نزدیک بین شعر و موسیقی اشاره دارد و معتقد است که در تمدن اسلامی، به طور کلی موسیقی بسیار آمیخته با شعر بوده است. لذا برخی از بزرگترین شاعران در جهان اسلام ، نوازندگان و موسیقی دانان بزرگی نیز بوده اند. نمونه بارز چنین شعرایی ، مولانا جلال الدین بلخی است. مولانا هم در موسیقی علمی و هم در موسیقی عملی تبحر فراوان داشته است. البته بزرگان دیگری چون زکریای رازی در کتاب فی الجمل الموسیقی، ابوعبدالله خوارزمی در کتاب مفاتیح العلوم ، رودکی شاعر و موسیقیدان بزرگ ایرانی ، ابوعلی سینا در رساله المدخل الی صناعته الموسیقی و بسیاری از اندیشمندان جهان اسلام و ایران به مبحث موسیقی پرداخته اند.
14. به نظر می رسد زمان آن فرا رسیده است که با تاکید بر حوزه فرهنگ ملی که به تعبیر مقام معظم رهبری یکی از مهمترین ارکان فرهنگ ملی اسلام است(4) و باپرهیز از هرگونه افراط و تفریط به منطقی سازی نقش موسیقی و بازتعریف نقش هنرمندان و فعالان در عرصه موسیقی درجهت تقويت و تثبيت فرهنگ ملي و گسترش ارتباطات ميان فرهنگي بپردازیم. نفی موسیقی اصیل و با هویت ایرانی و بي تفاوتي نسبت به آن ، به معنای ظهور امواج موسیقی های نئوکلاسیک غربی چون رپ، هوی متال، پاپ و... و به انزوا رفتن ساختارهای اصیل موسیقائی ، سازهای اعجاز آفرین موسیقی ایرانی و ضربه به پیکره شعر ایرانی و ملی است. باید مسئولین فرهنگی کشور اعتراف کنند که طي سي سال گذشته، گام درخور شان برای احیاء و تقویت موسیقی ایرانی و اسلامی برداشته نشده است. ایران امروز در عرصه موسیقی صاحب تئوری، مکتب، ساختار ، سازها و دستگاه های منحصر به فردی است که ترجمان هزاران سال خلاقیت ، جوشش ، ذوق و استعداد و قریحه ایرانیان در طول تاریخ میباشد.
15. گفت اگر در خانه کس است یک حرف بس است؛ مقام معظم ولایت در باب موسیقی حرفهای شنیدنی برای نسل من دارند : مثل اینکه ((موسیقی هنر دقیقی است.... هنر موسیقی تلفیقی از دانش ، اندیشه و فطرت خداداد است..... موسیقی جان دادن به بی جان هاست..)). و آخرهم اینکه فرموده اند : ((موسیقی را نجات دهید)) (5)
پی نوشت ها :
1. فرمایشات معظم له در استانداری فارس 7/9/66
2. فرمایشات معظم له در جمع اعضاء واحد فرهنگی روزنامه جمهوری 26/11/60
3. جهانگیر نصری اشرفی ، عباس شیرزادی ، تاریخ هنر ایران (جلد 2)
4. فرمایشات معظم له در مراسم تنفیذ حکم رئیس جمهور 12/5/72
5. فرمایشات معظم له در بازدید از صدا و سیما و اجرای موسیقی 9/5/1375