«این كتاب [المراقبات] دریای لبریزی است كه در سنگ و پیمانه نگنجد و مؤلف آن پیشوای والامقامی است كه بلندای شخصیت او با هیچ مقیاسی قابل اندازهگیری نیست.» علامه طباطبایی(رحمت الله علیه) پس، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
نكاتی آموزنده از كتاب المراقبات آیت الله ملكی تبریزی در مورد ماه رجب
یكی از مراقبت های مهم در این ماه [رجب] به یاد داشتن حدیث «ملك داعی» میباشد كه از پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) روایت شده كه فرمود: «خدای متعال در آسمان هفتم فرشته ای را قرار داده است كه «داعی» گفته میشود. هنگامی كه ماه رجب آمد، این فرشته در هر شب این ماه تا صبح میگوید: خوشا به حال تسبیحكنندگان خدا، خوشا به حال فرمانبرداران خدا. خدای متعال میفرماید: همنشین كسی هستم كه با من همنشینی كند، فرمانبردار كسی هستم كه فرمانبردارم باشد و بخشنده خواهان بخشایش هستم. ماه ماه من، بنده، بنده من و رحمت ،رحمت من است. هر كسی در این ماه مرا بخواند او را اجابت میكنم و هر كس از من بخواهد به او میدهم و هر كس از من هدایت بخواهد او را هدایت میكنم. این ماه را رشته ای بین خود و بندگانم قرار دادم كه هر كس آن را بگیرد به من میرسد.
افسوس از كوتاهی ما در طاعت خدا كجایند شكرگزاران كجایند تلاشگران آیا عاقلان توان فهم حق این ندای آسمانی را دارند چرا جوابی نمیشنوم كجایند عارفانی كه میدانند كسی توان شكر این نعمت را ندارد كجایند كسانی كه اقرار به كوتاهی و عجز دارند كه در جواب این منادی آسمانی بگویند: اجابت كرده و یاریت میكنیم درود و سلام بر تو ای منادی خدای زیبا و جلیل، شاه شاهان، مهربانترین مهربانان، خدای بردبار و كریم، رفیق دلسوز، صاحب عفو بزرگ، تبدیل كننده بدیهای انسان به خوبیها اینان بندگانی گناهكار و طغیانگر، پست و اسیر شهوتها و غفلتها میباشند.
ای فرستاده بزرگ خدا مردگان بظاهر زنده را صدا میكنی كسانی كه قلبهایشان مرده و عقلهایشان جدا و روحهایشان فاسد شده چرا مردگان را صدا میزنی كسانی كه صدای تو سودی به آنان نمیرساند، مگر اینكه با ندای تو قلبها زنده شده، عقلها بازگشته و روحها بیدار شود و درباره ارزش و بهای گران این ندای آسمانی و بزرگی پروردگار و پستی نفس و سختی آزمایش و بدی حال خود بیندیشند. آنان شایسته راندن و دور نمودن و لعنت و عذاب هستند، ولی وسعت رحمت پروردگار باعث این دعوت بزرگ شده است، آن هم با این زبان و بیان لطیفی كه بالاتر از تصور انسان و خواسته و آرزوی اوست. اكنون با واسطه قرار دادن این ندای آسمانی و لطف بزرگ از خدا میخواهیم ما را موفق به اجابت این دعوت و كرامت بزرگ بدارد.
با گوش دل شنیدیم آنچه را از پروردگار به ما رساندی كه «من همنشین كسی هستم كه با من همنشینی كند» در حالی كه بزرگی این ابلاغ هر زبانی را در عالم امكان و در تكلیف جواب آن، لال كرده و عاقلان از زیبایی این كرامت متحیر شدند. اگر هر كدام از مشرفشدگان به این خطاب دارای بدن تمام جهانیان و روحهای تمام صاحبان روح بودند و تمام آن را در جواب و برای بزرگداشت این خطاب فدا میكردند، چیزی از حقوق آن را ادا نكرده و شكر حتی جزیی از آن را نمیتوانستند بجا آورند.
پس چرا انسان بیكاره پست از اجابت این دعوت غفلت میكند و در استفاده از این منزلت و مقام بزرگ كوتاهی میكند و به این هم بسنده ننموده و بجای تمجید و تسبیح خدا، كسی را تمجید میكند كه تمجیدش مستوجب آتش بوده، و به جای همراهی با فرشتههای نزدیك خدا و پیامبران، در مجلسی كه پروردگار جهانیان حضور دارد، به قرین شدن با جنها و شیطانها در میان طبقات جهنم راضی میشود.
عجیبتر از این دیدهای دیدهای كه خالق مخلوق را برای همنشین خود بخواند ولی مخلوق اجابت نكند و در حالی كه آقا مناجات بنده و انس او را دوست دارد، بنده از قبول عنایت او خودداری كند پس با تأسف و اعتراف به غفلتهای خود و با ناچاری جواب میگوییم: بله، ای پروردگار و آقا و ای مالك و مولا اگر توفیق تو نصیب ما شده و در این دعوت عنایت تو شامل حال ما شود و با این دعوت ما را به كرامت برسانی ـ چنانچه از كرم تو جز این انتظار نمیرود و از كمال بخشش تو جز این انتظاری نیست ـ چه سعادت بزرگی كه در این صورت به بالاتر از آرزوی خود میرسیم. ولی وای بر ما اگر جز این باشد در این حالت چه كنیم با این تیره روزی و مجازات دوری از رحمت حق پس میگوییم: و هیچ خدایی جز تو نیست.
كسی هستی كه بهای بیشتری به من دادی و به كسانی كه مهمان نبوده ولی مضطر باشند، وعده اجابت دادی و در كتابت وعده بر طرف كردن گرفتاری آنان را دادی و اكنون ای پروردگار ما محتاج بخشایش تو و نجات از مجازات دردناكت میباشیم و هیچ نیاز و اضطراری بالاتر از این اضطرار نیست. پس كجاست اجابت و بر طرف كردن گرفتاری ای بخشاینده دست ما را بگیر و از ورطه هلاكت شدگان و سقوط زیانكاران نجات ده. و چنانچه ماه، ماه تو، بنده، بنده تو و رحمت رحمت تو است، دست زدن و گرفتن طناب نجات تو نیز تنها با توفیقی از جانب تو میسر است.
ای كریم! اگر عدل تو ما را اجابت نموده ولی ترازوی حكمتت ما را رد كند و بگوید: فضل و بخشش بر شما خلاف حكمت و موفق نمودن شما خلاف عدالت در قضاوت است زیرا سزاوار فضل و بخشش نبوده و خوبی به شما كار درستی نیست بخاطر این كه گناهان روی شما را سیاه و غفلت از یاد من قلوب شما را تیره و دوستی دنیا نفس و عقل شما را مریض كرده و رحمت من گرچه شامل هر چیزی هست ولی مگر سخنم را در كتابم نشنیدید كه: رحمتم را برای متقین قرار میدهم. [1] و من گرچه ارحم الراحمین و بخشنده مهربانی هستم ولی مجازاتم نیز سخت و شدید است و اگر حكمتم در میان آفریدگانم نبود.
بنابراین اگر ما را نورانی نكنی چگونه نورانی شویم و اگر ذرّهای از نور و روشنی خود را به ما عنایت فرمایی و ما را با دادن ذرهای از زندگی خود، بزرگ بداری ما را زندگی و شفا داده و كامل و نورانی خواهی نمود. و آیه قرآن (رحمت خود را برای متقین قرار میدهم)[2] نیز با امیدواری و آرزوها و دعای ما منافاتی ندارد. زیرا ما نیز توقع داریم از فضل خود به ما تقوا عنایت فرمایی. چنانچه به متقین عطا فرمودی و سپس رحمتت را نصیب ما سازی.
و ما را به آل محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ملحق نمایی همراه با شیعیان نزدیك و اولیای گذشته آنان در جایگاه راستی نزد پادشاه توانا ـ كه در آنجا از نعمتها بهرهمندند ـ[3] و بر محمد و آل پاك او صلوات فرست كه هر چه خدا خواهد، همان است و قدرتی جز او نیست.
از دیگر مراقبتها در این ماه این است كه سالك معنی ماه حرام را بداند تا مواظب تمام كارها و حالتها و حتی اموری كه وارد قلبش میشود باشد. و بداند كه سه ماه رجب، شعبان و رمضان ماه عبادت است. بنابراین سزاوار است طالبان علم در آن ماهها عبادت را مقدم بر تحصیل علم نمایند، گرچه تحصیل علم نیز از برترین عبادتهاست.
پینوشتها:
ـ برگرفته از كتاب المراقبات، میرزاجوادآقا ملكی تبریزی، فصل هشتم، ص 96
1.«فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ»؛ (اعراف/ 156)
2. همان
قمر/ 55 .3
تهیه و تنظیم : گروه حوزه علمیه تبیان