روزنامه شرق / صدرا محقق: سهم نقشبرجستههاي بينظير تنگ چوگان اين روزها فقط تخريب است و تخريب. همين 20 روز پيش بود كه خبر آمد بخشي از نقشبرجسته پيروزي امپراتور ساساني بر اعراب به عمد با پتك شكسته شد. حالا هم خبر رسيده اولين نقش از اين مجموعه كه تنها نقشبرجسته مقعر ايران است به دليل نشت آب باران و عدم انجام حفاظت و عايقسازي در حال تخريب كامل است. از همينرو نيز بارشهاي چند روز گذشته باران در منطقه كازرون، باعث شد تا باز هم سفرههاي آب واقع در كوههاي تنگ چوگان پر شده و به دنبال آن آبياري قطرهاي يكي از بزرگترين نقشبرجستههاي ايران و تنها نقش مقعر دوران ساسانيان شروع شود. البته اين رخداد تنها مربوط به امسال نيست و در همه سالهاي پيش از اين با بارش باران و پر شدن سفرههاي آبي كوههاي تنگ چوگان اين ماجرا تكرار ميشد، با اين حال اما پايگاه ميراث فرهنگي بيشاپور كه وظيفه حفاظت و مراقبت از آثار تاريخي اين محوطه باستاني را عهدهدار است، تاكنون هيچ اقدامي براي حل اين بحران فرساينده انجام نداده است. در همين رابطه محسن عباسپور، عضو شوراي مركزي NGO انجمن همانديشان جوان كازرون به «شرق» ميگويد: «پس از هر بارندگي، بسته به ميزان بارشها، آب در سفرههاي آب درون كوهي كه اين نقشبرجسته روي آن نقش بسته است، جمع شده و اين آب در طول روزهاي پس از بارش باران، به آرامي از ميان درزها و سوراخهاي موجود در نقشبرجسته بيرون آمده و قريب 70درصد از سطح آن را كاملا خيس كرده و اين مساله باعث شده كه به مرور زمان آسيبهاي بسيار جدي به اين نقش پرارزش وارد شود.»آنگونه كه اين فعال ميراث فرهنگي تاكيد ميكند: «حجم آب انباشته شده در سفرههاي واقع در پشت نقشبرجسته ياد شده به اندازهاي است كه پس از اولين بارش باران در پاييز، تا پايان اسفندماه كه بارشهاي پراكنده باران در منطقه كازرون رخ ميدهد، يعني تقريبا در نيمي از سال، حدود 70درصد از اين نقشبرجسته يا بهطور كامل خيس است يا رطوبت آن به وضوح حس ميشود. در اين شرايط تنها نزديك به 30درصد از اين نقشبرجسته از اين آسيب درامان بوده و حتي با يك مقايسه بصري ابتدايي نيز ميتوان متوجه آسيبهايي كه ناشي از ماندگاري آب روي 70درصد ديگر از نقش است، شد. به نحوي كه نقوش حجاري شده در اين دو قسمت هم به لحاظ رنگ ديواره و هم به لحاظ ميزان سالم ماندن نقشها، كاملا از يكديگر متمايز شدهاند.»
عباسپور با اشاره به آسيبهايي كه به اين نقشبرجستههاي
باستاني وارد شده است، نيز ميگويد: «بارش باران و برخورد مستقيم قطرات باران به
نقشبرجستهها همواره به عنوان يكي از عوامل فرسايشي اين سطوح سنگي ياد ميشود،
اما آنچه كه امروز براي تنها نقشبرجسته مقعر ايران اتفاق ميافتد، آن است كه نه
تنها قطرات باران به صورت مستقيم به آن برخورد ميكنند، بلكه حتي در روزهاي زيادي
از سال آب جمع شده در سفرههاي كوه، به صورت قطرهاي از پشت سنگ نگاره نقش را خيس
كرده و تخريب ميكند. از همينرو و طي ساليان گذشته، تداوم چنين مسالهاي باعث شده
در ماههاي پاياني سال، اين نقشبرجسته تبديل به محلي براي رويش گياهان و بوتههاي
كوچكي شود كه وجود آنها هم به منظر نقش آسيب ميرساند و هم ريشههاي آنها بهتدريج
باعث گسترش ترك در سطح نقشبرجسته شده كه مجموعه اين عوامل در نهايت موجب تشديد
فرسايش در ديواره و سطوح نقش ميشود.»
اين نقشبرجسته اولين اثر از مجموعه چهار نقش سمت چپ ورودي
تنگ چوگان است، علاوه بر اين بزرگترين و شلوغترين نقشبرجسته در ميان ديگر آثار
اين محوطه است، نقشي مربوط به جشن پيروزي شاپور اول بر امپراتوري روم. در اين نقشبرجسته
شاپور اول در مركز نقش و سوار بر اسب به تصوير كشيده شده، جنازه گرديانوس در زير
پاهاي اسب شاپور افتاده و دستان والريان به نشانه اسارت در دست شاپور قرار دارد.
فيليپ نيز در جلو اسب شاپور زانو زده و تقاضاي صلح دارد. افسران و نظاميان ايراني
در پنج رديف سوار بر اسب در پشت سر شاپور قرار دارند و سربازان و صاحبمنصبان رومي
نيز در پنج رديف در جلو شاپور در حال حمل هدايا و پيشكشهايي براي او ديده ميشوند.
در اين نقشبرجسته ۱۱۵ پيكر ديده ميشود كه از اين نظر ركورددار نقشبرجستههاي
ايراني به شمار ميآيد.
تنگ طبيعي و تاريخي چوگان در كنار ويرانههاي شهر تاريخي
بيشاپور قرار دارد. تنگ چوگان در دل خود گنجينهاي بينظير از آثار و حجاريهاي
دوره ساسانيان را جاي داده و به همراه طاق بستان در كرمانشاه و نقش رستم و نقش رجب
در نزديكي تخت جمشيد يكي از محوطههاي تاريخي باارزش آن دوره به شمار ميآيد. اين
دره علاوه بر شش نقشبرجسته مربوط به شاپور اول و بهرام اول و دوم، مجسمه عظيمي از
شاپور اول به ارتفاع شش متر را در غار شاپور كه در ارتفاعي نزديك به ۸۰۰ متر از
بستر رودخانه قرار دارد، در خود جاي داده است. نقشبرجستههاي اين تنگ نسبت به
ساير نقوش دوره ساساني بزرگتر و شلوغتر است به گونهاي كه سه مورد از اين نقشبرجستهها
بيش از ۳۰ متر مربع مساحت داشته و در هر كدام نقش پيكر بيش از ۳۰ نفر تراشيده شده
است كه تنها نقشبرجسته صحنه شكار خسرو پرويز در طاق بستان كرمانشاه با آنها قابل
قياس است.
شاپور در طي دوران ۳۰ساله فرمانروايي بر ايران (از ۲۴۱ تا
۲۷۱ ميلادي) دو بار با امپراتوري روم وارد جنگ شد. در پايان اولين نبرد، گرديانوس،
امپراتور روم در اثر شورش فرمانده گارد خود، فيليپ معروف به عرب، كشته شد و فيليپ
براي استقرار پايههاي حكومت خود به سرعت پيشنهاد صلحي به همراه قبول پرداخت غرامت
و واگذاري ارمنستان به ايران را مطرح كرد (۲۴۴ ميلادي). سالها بعد با به قدرت
رسيدن والريانوس در روم، او براي جبران شكستهاي قبلي مجددا در سال ۲۶۰ ميلادي به
ايران حمله كرد كه اين بار هم به دنبال شكست ارتش روم، والريانوس به همراه ۷۰ هزار
نفر از صاحبمنصبان و لشكريانش به اسارت شاپور درآمدند. در ايران نيز شاپور در
مراسمي كه در پايتخت ايران، شهر تيسفون برگزار كرد، در حضور والريانوس و ژنرالهايش
ايران را خورشيد گيتيتاب و تنها ابرقدرت دنيا خواند و دستور داد تا نقش اين
پيروزي را در محلهاي متعددي بر كوه حك كنند. معروفترين اين نقشبرجستهها در نقش
رستم و بزرگترين و باشكوهترينهايشان در تنگ چوگان قرار دارند.