شايد تا به حال به قدمگاههايي در شهر خود يا ديگر شهرها رفته باشيد و يا نام آنها براي شما آشنا باشد و اين قدمگاهها به نام ائمه و يا حتي غير از ائمه همچون ابوالفضلالعباس(ع) و ديگر بزرگان دين معروف و مشهور شده باشند اما بايد توجه داشته باشيم كه قدم گاههايي كه در ايران است، به حضرت عليبن موسيالرضا(ع) منسوب است نه حضرت علي بن ابيطالب(ع)، زماني كه امام رضا(ع) به دستور مأمون عباسي از مدينه به مرو جلب شد.
در مسيرخود در بعضي جاها فرود آمده، نماز خوانده يا عبادت كرده و يا مردم را كه در آن زمان از اهل سنت بودند موعظه نمودهاند. مردم نيز چون آن حضرت را از اهلبيت پيامبر(ص) ميدانستند به ايشان علاقه داشته و آن مكان را به عنوان يادگار و مكان مقدس حفظ كردهاند و اين تاريخ را سينه به سينه به نسلهاي بعدي منتقل كردهاند.
گاهي مردم در آن مكان بنا يا مسجدي ميساختند كه اين عمل خدايي در ميان مردم به قدمگاه معروف ميشد (به معني محل نزول امام در آن محل)، قدمگاه جايي نيست كه فقط پاي امام رضا(ع) روي خاك يا سنگي از آن محل قرار بگيرد و آن يك مقدار از زمين را قدمگاه بنامند، بلكه قدمگاه اين است كه امام رضا(ع) و يا امامان ديگر در آن محل كار بزرگي انجام داده باشند و مردم هم آن مكان را به خاطر وجود امام(ع) به عنوان مكان مقدس به حساب آوردند و آنجا را محل عبادت و زيارت قرار دهند.
قدمگاههايي كه توسط مردم و نسل به نسل منتقل شده، داراي اعتبار هستند گرچه در كتابهاي تاريخي نوشته نشده باشد چون در آن زمان همه چيز را نمينوشتند ولي چنين نيست كه هر كجا قدمگاه ناميده شد اعتبار داشته باشد بلكه در ايران برخي قدمگاهها اعتبار ندارد. و ما در اين مختصر برآنيم كه قدمگاههايي كه اصلاً معتبر نميباشند از قدمگاههايي كه معتبرند را به خوانندهي عزيز شناسانده و به عبارتي راه شناخت قدمگاههاي معتبرتر را به شما بشناسانيم و در ضمن چند قدمگاه معتبر را به عزيزان خواننده معرفي نموده و شبهاتي كه راج به بعضي از جاپاهاي ائمه است را برطرف نماييم.
ميدانيم كه امام رضا(ع) تنها امامي است كه به ايران قدم نهاده و براساس دستور مأمون از مسيری بايد برده ميشد كه در آن مسير پيروان امام كمتر باشند تا براي حكومت مشكلي پيش نيايد. و در آن عصر، اگر كارواني ميخواست از مدينه به مرو برود دو مسير داشت يك مسير به اين صورت بود: مدينه، نقره، قادسيه، كوفه، بغداد، كرمانشاه، اراك، قم، ري، سمنان، آهوان، دامغان، نيشاپور، ده سرخ، طوس، سرخس، مرو. كه اين مسير براي حكومت خطرناك بود چون در آن عصر مردم قم شيعه بودند، مردم كوفه شيعه بودند و در بغداد شيعه زياد بود و بردن امام از اين مسير براي حكومت صلاح نبود.
مسير ديگر به اين صورت بود: مدينه، نقره، نباج، بصره، اهواز، بهبهان، شيراز، اصطخر، ابركوه، ده شير، يزد، خزانق، رباط پشت، بادام، نيشاپور، ده سرخ، طوس، سرخس، مرو، مسير دوم بيخطر بود در همين مسير است كه مردم يزد و برخي از مناطق ديگر يادگارهايي را به نام قدمگاه حفظ كردهاند در يزد چند قدمگاه است يكي از قدمگاهها، قدمگاه «خرانق» است و اين قدمگاه را «مشهدك» ميگويند.
خرانق در شصت كيلومتري يزد است و مشهدك در كنار قبرستان خرانق است و همين الان بقعهي گلي كوچك از آن باقي است. اهالي محل، مشهدك را محل عبادت و نماز امام رضا(ع) ميدانند يكي از قدمگاهها قدمگاه«ده شير» است. اين قدمگاه را قدمگاه «فراشاه» مينامند. اين قدمگاه داراي مجموعه بناهايي است و به مسجد علي بن موسيالرضا(ع) معروف است.
اصل بناي مسجد مشهد عليبن موسيالرضا(ع) در فراشاه چهار ضعلي است و هر ضلع آن از داخل هشت قدم است و در ارتفاع سه متري بنا به هشت ضلعي بدل شده است و برسر آن گنبد آجري قرار دارد. براي آگاهي كاملتر دربارهي حركت امام رضا(ع) به سوي مرو قدمگاههاي مسير حركت امام رضا(ع) به كتاب «جغرافياي تاريخي هجرت امام رضا(ع) از مدينه تا مرو» نوشتهي خليل عرفان منش و از انتشارات بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي مراجعه كنيد.
اين كتاب در كتاب خانهي محقق طباطبايي تحت شماره 31-1-1 موجود است. همچنين در فاصلهي 26 كيلومتري شهرستان كنوني نيشاپور، منطقهاي به نام قدمگاه عليبن موسيالرضا(ع) معروف است. صاحب «تحفه رضويه» مينويسد: هنگامي كه امام رضا(ع) از نيشاپور خارج شد در راه به چشمه آبي رسيد و در كنار آن چشمه سنگي بود. امام رضا(ع) بر روي آن سنگ ايستاد و مشغول نماز شد. نقش قدم امام رضا(ع) بر آن سنگ ظاهر شده و در حال حاضر آن قسمت از سنگ را كه اثر پاي امام بر آن است بريده و بر ديوار نصب كردهاند و بقعهاي براي آن ساختهاند و من آن محل را زيارت كردهام و نظير همان سنگ و همان نقش را در مقبرهي امامزاده محمد محروق در خارج از نيشاپور ديدهام و ممكن است چنين اتفاقي در آن منطقه هم روي داده باشد و بعدها آن سنگ را به مقبره امامزاده آورده و بر ديوار نصب كردهاند.
نويسنده تاريخ نائين معتقد است كه اين قدمگاه و نظاير آن، نقشي است كه به عنوان يادبود آن توسط هنرمندان عاشق آن حضرت بر روي سنگ حك شده است.
به احتمال زياد، اثر پاي امام رضا(ع) بر روي سنگ توسط سنگ تراش صورت گرفته باشد و هدف اين بود كه يادگاري از امام در ميان مردم باشد و مردم با آن امام را ياد بكنند.
در «عيون اخبار الرضا(ع)» جزء دوم، ص 132 به بعد چاپ اسلاميه يك مجلدي،«اثبات الهداه» ج سوم، ص 247 به بعد «منتهيالآمال» ج2، چاپ هجرت ص 475 و «عيون المعجزات»، عربي، ص 107 اشارهاي به فرو رفتن پاي امام رضا(ع) نشده است و اگر امام رضا(ع) تصميم به اظهار معجزه و كرامتي ميگرفت ميبايستي در اين مأخذ ميآمد در حالي كه در اين مأخذ كه به طور تفصيلي درباره ی معجزات و كرامات امام رضا(ع) بحث كردهاند، اشارهاي به اين مطلب نشده است و اين نشان ميدهد كه امام در فكر اظهار چنين معجزه و كرامتي نبودهاند. در بحارالانوار، ج49 هم دربارهی قدمگاه چيزي نديدم.
منبع: هفته نامه سلمان
پي نوشت:
1- جغرافياي تاريخي هجرت امام رضا(ع) از مدينه تا مرو، ص 133 به بعد