|
برداشتی آزاد از این کلام حضرت سلمان فارسی سلام الله علیه را تقدیم محضرتان می کنم.
حضرت سلمان فارسی دارای معرفتی والا بوده است تا آنجا که به مقام سلمان منا اهل البیت می رسد و حجت را بر همه انسان های کمال طلب تمام می کند که یک انسان معمولی و غیر معصوم هم می تواند در کنار اهل بیت قرار بگیرد و جایی برای این سخن نمی ماند که بگوییم ما کجا و اهل بیت کجا.
سلمان در کسب معرفت علاوه بر پیامبر اعظم و حضرت امیرالمومنین شاگردی فاطمه زهرا علیهم سلام الله را هم کرده. سلمان هم در معرفت از اهل بیت است و هم حضور فیزیکی نزدیکی با اهل بیت دارد.
در کلام سلمان که ذکر گردید، کمال بیرون آمدن از من و خودیت و غرق شدن در معشوق و مطلوب به چشم می خورد و تکلیف انسان را برای خودش روشن می کند که انسان مؤمن چگونه شخصیتی دارد.
شخصیت انسان مؤمن از جنس شخصیت بادکنکی که روان شناسی غربی برایش تعریف می کند نیست. وقتی به خود می نگرد هیچ چیزی از خود ندارد اما وقتی به خود متصل به خدا می نگرد صاحب همه چیز است.
سلمان همه چیزش را از محمد (ص) دارد و این را به خوبی درک کرده است که بدون او هیچ نیست ، اما با او همه چیز دارد. و با خدا بودن شخصیتی والا به او می بخشد.
امام سجاد علیه السلام نیز در دعای ابو حمزه ثمالی خیلی زیبا این کلام را به تصویر کشیده اند که من هرچه دارم از تو دارم ای خدای مهربان. آنجا که می فرمایند:
انا الصغیر الذی ربیته و الجاهل الذی علمته و انا الضال الذی هدیته و انا الوضیع الذی رفعته و انا الخائف الذی آمنته و الجائع الذی اشبعته و العطشان الذی ارویته والعاری الذی کسوته والفقیر الذی اغنیته و الضعیف الذی قویته والذلیل الذی اعززته و السقیم الذی شفیته و السائل الذی اعطیته و المذنب الذی سترته و الخاطئ الذی اقلته و انا القلیل الذی کثرته والمستضعف الذی نصرته و انا الطرید الذی آویته