|
محسن احمدی:به قول شهید آوینی آنچه امروز تحت عنوان تمدن غرب بر جهان سلطه و حاکمیت دارد مثل یک بازی است. بازیی باقواعد و قوانینی که سردمداران استکبار و در راس آنها ابوالهولی به نام آمریکا تعریف کرده است. بی شک داور، ناظر و آقا بالاسر این بازیها آمریکاست. اوست که زمین بازی را تعیین می کند و قوانین حاکمه را مشروعیت می بخشد.
وقتی ابوالهول آمریکا داور باشد پس قواعد را هر طور که خود بخواهد تعریف و تحریف می کند و
هرجا که شرایط اقتضا کند عده ای را از قوانین معاف می کند. ابوالهول تحت همین
سیطرگی اش است که براحتی می تواند مخالفت های چند گروهک در داخل سوریه را شورشی مردمی و انقلابی همگانی
نشان دهد و قواعد بازی را به گونه ای بچیند که به نفع آن گروه کوچک بازی نشان داده
شود و در عوض در بحرین چشم هایش را روی هم بگذارد و انفلابی را که مردم مظلوم
بحرین بر علیه حاکمیت فاسدش شروع کرده ندید بگیرد و بر عکس سوریه هرچه توان دارد
بکار گیرد تا نتیجه بازی به نفع دولت دلخواهش تمام شود. قواعد بازی دهکده جهانی
مک لوهان است که در این دهکده کدخدایی به نام آمریکا و تمدن غرب حاکم است و
هرکس بخواهد در این دهکده کاری انجام دهد یا حرفی بزند باید مصالح و منافع کدخدا
را در نظر بگیرد و احترام و تعظیم کدخدا را فراموش نکند. هر کس هم در این دهکده
بخواهد بر علیه کدخدا کاری کند و یا حتی
حرفی بزند به بدترین شکل ممکن گوشمالی داده خواهد شد. قاعده این باز ی این است که
همه باید تلاش کنند تا کدخدا در رفاه و آرامش بیشتر باشد. همه باید تلاش کنند تا
خواسته های کدخدا عملی شود و همه باید چشم و گوش بسته مطیع کدخدا باشند.
تفاوت ملت بحرین با فتنه سبز در همین است. ملت بحرین بر
خلاف منافع و مصالح کدخدا حرف می زنند و
شعار می دهند و در پی آن هستند که بساط کدخدایی را بردارند و بساط امام-امت را راه
بیاندازند اما فتنه سبز درست برعکس آن! آنها له له می زنند بساط امام –امت را از این کشور برچینند
و به جای آن لیبرالیسم تحت حاکمیت کدخدا را بر این کشور حاکم کنند. پس غیر طبیعی
نیست اگر برای فتنه و افرادش از کنگره آمریکا بودجه می فرستند به نام دفاع از
آزادی و دموکراسی و در طرف دیگر به حکومت بحرین اسلحه می دهند و کمک های سیاسی
–بین المللی می کنند این بار به نام ثبات و امنیت در منطقه!! و کیست که ندادند ملت
بحرین دارد تاوان عدولش از قواعد و قوانین بازی حاکم بر جهان را می دهد، همانگونه
که ایران سی و سه سال است تا تاوان همین عدولش را می دهد.
اما چه باک! شیعه عادت دارد به برهم زدن قواعد ظلم و جور.
شیعه عادت دارد به ریشه کن کردن بساط کدخدا بازی! شیعه عادت دارد به خون فشانی
کردن برای به ثمر نشستن و مگر نه این بود که امام روح الله می فرمود بکشید ما را
تا این نهضت زنده بماند؟به ما یاد نداده اند که در میدان دیگران بازی کنیم . به ما
یاد نداده اند که تلاش کنیم برای امنیت و آسایش کدخدا ها! ما امتی هستیم که سرمان
به نیزه می رود به جرم اینکه سر خم نمی کنیم. ماامتی هستیم که دهانمان را در
امپراطوری رسانه ای عالم دوخته اند چرا که مجیزه گویی و دست بوسی کدخدا را بلد
نشده ایم! ما امتی هستیم که از دار افتخار و عزت بالا می رویم تا به دار ذلت و
خواری نکشندمان! کدخدا چه بخواهد و چه نخواهد باید بپذیرد که دیگر دوره ی حقارت
ملت ها به سر آمده. باید بپذیرد که مردم بیدار شده اند و مردم بیدار مسلمان حاکمیت
کفر و نفاق را نمی پذیرد. مردم بیدار آگاهانه منافع و مصالحشان را لگد مال ترس از
ابوالهول ها نمی کنند. کدخدا بخواهد یا نخواهد باید بپذیرد که امت اسلامی امام می
خواهد نه کدخدا! امت اسلامی ولی می خواهد نه آقا بالاسر! کدخدا باید بداند به قول
شهید آوینی: حلقوم ها را می توان برید، اما فریادها را هرگز. فریادی که از حلقوم
بریده برمی آید جاودانه است
نویسنده در این نوشته از اصطلاحات معلمش شهید آوینی بسیار بهره برده است.