مهدی صنعتی: حضور فرماندار شهرستان در میان احزاب كازرون - در واقع تنها حزب رسمی شهرستان کازرون – این سوال را به اذهان متبادر می کند که به واقع شهرستان کازرون از ابتدای پيروزي انقلاب تا کنون تا چه میزان توانسته است در برپایی شاخصه های نظام های مردم سالار موفق عمل کند و سازمان ها و نهادهای متفاوتی را در جهت احقاق حقوق مردم ایجاد نموده، به ارائه ی برنامه در ساحت های گوناگون اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، عمرانی بپردازد و از این رهاورد نقش و کارکرد اجتماعی پررنگی برای خود تعریف و در راستای برقراری هر چه بهتر آن تلاش نماید؟ بی گمان نگاهی به برخی از انتخابات گذشته می تواند در راستای ارائه پاسخی متقن، راهگشا باشد.
پیروزی انقلاب اسلامی در کشور ایران سبب شد تا گروه ها و دسته
جاتی که تا دیروز در صف مجاهدت دوش به دوش هم بودند، در صف مشارکت، با توجه به اختلاف
سلایق گوناگون، اقدام به راه اندازی دسته جات و گروه های مختلفی نمایند که ورای فعالیت
های جمعی ای که داشتند نقشی فعال در عرصه فعالیت های اجتماعی – سیاسی از خود بروز دهند. در این ایام جمعی از فعالان انقلابی با راه اندازی
گروه هایی که بعد ها در قاموس سیاسی شهرستان به گروه های چپ و سپس اصلاح طلب معروف
شدند، به ابراز هویت برای فعالیت های اجتماعی روی آوردند که با کاندیداتوری ” محمدباقر
باقری نژادیان فرد ” در مجالس اول و سوم و ششم به شکل دهی و ساختار سازی هویت اجتماعی
خویش روی آوردند و از این رهاورد توانستند مجالس سوم و ششم را از آن خود کنند.
دردیگر سو اما به تبعیت از فضای کلی کشور و در پی راه اندازی
حزب جمهوری اسلامی، بخشی دیگر از انقلابیون اقدام به تاسیس و راه اندازی ” شاخه حزب
جمهوری اسلامی" و در ادامه با راه افتادن جناح
راست در کازرون نموده و در انتخابات گوناگون مجلس اول کاندیداتوری ” مهندس طاهری،حجت الاسلام بنیادی، حمیدی، نوذری و محمدصادقی" به رقابت با همرزمان دیروز و رقیبان
امروز پرداختند و از این رهاورد توانستند 5 دوره از 9 دوره مجلس شورای اسلامی را از
آن خود نمایند.
در این میان البته بودند گروه های دیگری که در این ایام و در
کنار آن ها به رشد و نمو سیاسی پرداخته و در مواردی به منصب های سیاسی ای هم در فضای
سیاست زده کازرون رسیدند لکن تا کنون هیچ گاه نتوانسته اند در عرصه ی انتخابات محلی
کازرون به موفقیتی دست یابند جز آن که در دوره ای فرمانداری کازرون در جانب اردوگاه
جوانان اصلاح طلب و فعالیت در جهت دستیابی به شورای شهر در جانب جوانان اصولگرا می
توان نام برد که در هر دو مورد دولت مستعجل بوده است.
لکن اندک توجهی به مسیر طی شده از دیرباز تا کنون ، ذهن هر جستجوگر
مسایل اجتماعی را با این سوال مواجه می سازد که در همه ی این انتخابات، نقش و جایگاه
فعالیت های حزبی تا چه اندازه پررنگ و اثرگذاربوده است و منتخبین مردم کازرون چه مقدار
از آرایشان را مدیون سازمان رای احزاب حامی خود می باشند؟ کدام یک از کاندیداها، کاندیدای
حزبی و نماینده تام و تمام احزاب حامی خود بوده اند و بر اساس برنامه ی از پیش تعیین
شده حزبی پا به رقابت های انتخاباتی نهاده و نیروها و مدیران شهرستان را انتخاب نموده
اند؟ به عنوان مثال در انتخابات اخیر که دکتر شاهین محمدصادقی به عنوان کاندیدای احزاب
و گروه های اصولگرا به نمایندگی مجلس نهم از حوزه انتخابیه کازرون مفتخر شد، در چه
رقابت حزبی و از میان چند نفر به نمایندگی بخشی از گروه های سیاسی شهرستان رسید؟
توجه عمیق به شرایط شهرستان – و در شرایط وسیعتر کشورمان ایران
– ما را با این واقعیت روبرو می سازد که در غالب انتخابات های گذشته در کازرون، این
کاندیداهای منتخب بوده اند که با تکیه بر شخصیت و یا آرای همشهریان و یا مردم زادگاه
خود اقدام به شروع فعالیت های انتخاباتی نموده اند و در این مسیر با توجه به علایق
فرهنگی و سیاسی خود گروه های دیگر سیاسی را نیز با خود همراه نموده اند در حالی که
این روند در قاموس فعالیت های حزبی باید دگرگونه باشد. طنز فعالیت سیاسی در شهرهایی
چون کازرون، آن جا بیشتر می شود که مردمی که در سال و یا حتی دو سال پیش در انتخاباتی
محلی به کاندیدای جریان سیاسی خاصی رای داده اند ممکن است – و بسیار هم روی داده است
– که در انتخابات ملی به کاندیدای جریان مقابل این کاندیدا رای بدهند که این امر نیز
خود شاهدی بر این ماجراست.
فقر نگاه برنامه نگر و مبتنی بر مطالعات مختلف جهت رشد متوازن
و پیشرفت روزافزون شهرستان از جمله دیگر شواهد عدم وجود احزاب در شهرستان کازرون است؛
به گونه ای که در همهی موارد نگاه یکجانبه به این مقوله موجودی ناقص الخلقه را موجب
شده است که هر کسی سبب رشد بیش از حد گوشه ای از تن رنجور آن است در حالی که برنامه
ریزان و متخصصان فراوانی در هر دو جبهه سیاسی وجود دارند که در صورت مجتمع شدن و در
لوای تشکیلات واحدی قرار گرفتن، می توانند به ارایهی برنامه های متعددی در زمینه های
گوناگون بپردازند. از جمله دلایل این عدم نیاز به ارایه برنامه، عدم انتخاب از روی
برنامه ها در میان مردم است به نحوی که در شهری چون کازرون، تعداد قابل توجهی از آرای
کاندیداها را سلایق قومی و قبیله ای تشکیل می دهند که در مواردی بی برنامه ترین کاندیداها
را به اصلح ترین آن ها بدل می کند.
حاصل آن که، برای پی بردن به بی اثری و یا کم اثری احزاب موجود
در شهرستان ها و از جمله کازرون، نیاز به کنکاش و بحث های ریشه دار و استدلالات متقن
نبوده و نیست و اندک مشاهده ای با چشمان بینا، فریادهای فراوان مردم را در نفی تعلقات
حزبی موجود از یک سو و ضعف نیروهای سیاسی کشورمان در ساختارسازی و گفتمان سازی تشکیلاتی
متوجه خواهد شد. امری که اهمیت آینده نگری بزرگان انقلاب و نظام در روزهای آغازین انقلاب
اسلامی با راه اندازی تشکیلاتی با عنوان ” حزب جمهوری اسلامی ” و با شعار ”حزب معبد
من است" که از سوی شهید بهشتی مکرراً بیان می شد را بیش از بیش آشکار می کند تا بیانگر
”کار تشکیلاتی" در کنار ” نگاه دینی و نه قدرت طلبانه ” به قدرت را در پی داشت.
به امید تحقق سازمان ها و تشکیلات متفاوت و گوناگون واقعی اسلامی
در کشور
شاید بتوان گفت این گفتار که در نوع خود سخن بسیاری از دلسوزان واقعی نظام نیز می باشد می تواند فتح باب خوبی در راستای آسیب شناسی فرهنگ و کنش سیاسی در ابعاد مختلف و در سطح شهرستان ما باشد.
از این رو از جناب آقای صنعتی بخاطر حسن سلیقه ای که بخرج داده اند تشکر می کنم.
البته یک پیشنهاد هم دارم و آن اینکه به نظر می رسد تحلیل ، ارزیابی و آسیب شناسی این موضوع که اتفاقاً حیطه بسیار گسترده ای دارد، مستلزم ایجاد یک بستر مناسب و بویژه تشکیل یک اتاق فکر و یا میز گرد اختصاصی و با حضور صاحب نظران و فعالان عرصه های سیاسی ، اجتماعی وعلمی شهرستان می باشد، لذا انتظار دارد در این خصوص اقدامات بایسته صورت پذیرد.
اطمینان دارم بافت و ساخت فضای سیاسی شهرستان ما گر چه جدای از بافت و ساختار سیاسی کلان کشور ما نیست، لیکن دارای مختصات ویژه ای است که محصول همین بی قاعده گی های کنش سیاسی است.
از این رو هر اقدام آسیب شناسانه و معقول ، علمی و واقع گرایانه ضروری می نماید و به بهبود اوضاع کمک خواهد کرد. بدون شک بخشی از این فضا محصول رفتار و عملکرد کنشگران سیاسی در ادوار گذشته می باشد. ساختن همواره سخت تر از خراب کردن است. اما نباید ناامید بود. اطمینان دارم مردان و زنان زیادی از شهرستان ما بخاطر همین بی قواره گی و بی قاعده گی فعالیت سیاسی کشور و شهرستان ما وارد این عرصه نمی شوند. آنهایی هم که با هزاران خون دل و با انگیزه کمک به ایجاد و شکل گیری فرهنگ سالم و پاک فعالیت سیاسی و با شفافیت مواضع وارد معرکه کارزار سیاسی می شوند آنچنان مورد استقبال و لطف قرار می گیرند که عطایش را به لقایش می بخشند و سرخورده می شوند.
با تشکر مجدد
دلایل مختلفی را می توان در این باب برشمرد:
1-به دلیل فعالیت های خلاف قاونون بسیاری از احزاب در طول تاریخ ایران مردم دید خوبی نسبت به حزب و کار حزبی ندارند حال آنکه منش ها،فرمایشات و سیره ی بسیاری از بزرگان کشور در راستای تایید حزب و کار تشکیلاتی قانونی بوده است(امام خمینی(ره)،امام خامنه ای،آیت الله بهشتی و...)
2-شاید بتوان گفت در شهر کازرون نسل های بعد از انقلاب (نسل های دوم وسوم و به نوعی چهارم)و جوانانی که داعیه ی حزب الهی بودن دارند و در بسیاری از موارد وارد وحدت اصول گرایان کازرون نشده اند هیچ اعتقادی به حزب ندارند(نه فقط احزاب کازرون بلکه کل کشور)و گاهی دیده شده که مواضعی به شدت خصمانه در مقابل حزب از خود نشان میدهند و گاهی وقت ها دلیل اینگونه اظهارنظر خود را "شایسته سالاری"!!! عنوان کرده اند. به نظر بنده یکی از دلایلی که کازرون دارای احزاب فعال و مثمر ثمر سیاسی نیست همین موضع گیری های جوانانی است که فقط خود را "اصول گرا"میدانند
به دلیل آنکه این کامنت جای همه ی مشکلات نیست نمی توان به بقیه موارد اشاره کرد