جوابیه انتشارات «سلمان فارسی»:
آقاي صحرايي «باران و بوران» را حجيم شده «خاك خنده ريز» دانسته است. اين در حالي است كه گرچه اين دو كتاب در گويش كازروني و هسته اصلي مشترك هستند اما به هيچ عنوان نميتوان آنها را يكي دانست. چرا كه كتاب اول در قالب «داستانك» و كتاب دوم در قالب «نمايشنامك» نگاشته شده است.
هفتم خرداد ماه گزارشي با عنوان «باران و بوران» همان «خاك
خندهريز» است، در خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) منتشر شد. انتشارات سلمان
فارسي جوابيهاي را در پاسخ به اين نقد ارسال و تاكيد کرده كه «باران و
بوران» فقط «باران و بوران» است.
به
گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، متن جوابيه انتشارات سلمان فارسي،
ناشر کتاب «باران و بوران» درباره گزارش: «باران و بوران» همان
«خاكخندهريزه» است كه هفتم خرداد سال 1391 منتشر شد، به اين شرح است:
«انتشارات
«سلمان فارسي» به عنوان ناشر اين كتاب، ضمن تشكر از توجه آن خبرگزاري به
كتاب مذكور و نكات مثبتي كه در آن گزارش وجود داشت، به عرض ميرساند كه
گزارش مورد اشاره حاوي برخي انتقادهاي غيرمنصفانه نيز بود كه ذكر موارد
مذكور جهت تنوير اذهان كاربران آن سايت لازم به نظر ميرسد.
1.
كتاب «باران و بوران» اثر دكتر محمد عارف كه به سفارش اين انتشارات نگاشته
شده است، در خرداد ماه 1390 منتشر شد. اين كتاب ظرف مدت كمتر از يك سال به
سه چاپ رسيد.
2. باران و بوران شامل 25 نمایشنامه کوتاه کمدی جنگی
با گويش محلي (كازروني) است که در ژانر و قالب خود مستقل و در حوزه
هنرهای نمایشی تعریف ویژه خود را دارد.
3. حدود 11 سال پيش (در
سال 1380) كتاب ارزشمند ديگري به قلم همين نويسنده با عنوان «خاك خنده ريز»
توسط کمیته تألیف در كنگره سرداران و چهارده هزار شهيد استان فارس منتشر
شده بود. اين كتاب در هفتمین دوره انتخاب کتاب سال دفاع مقدس (1382) مورد
تقدیر و حائز دریافت جایزه نقدی گردید.
4. در گزارش ايبنا از اين
كتاب به نقل از آقاي «اكبر صحرايي» نويسنده محترم كتاب «خمپاره خواب
آلود» ادعاهايي از جمله اين كه «باران و بوران» حجيم شده «خاك خنده ريز»
است مطرح شده است. اين در حالي است كه گرچه اين دو كتاب در گويش كازروني و
هسته اصلي (Theme) مشترك هستند اما به هيچ عنوان نميتوان آنها را يكي
دانست. چرا كه كتاب اول در قالب «داستانك» و كتاب دوم در قالب «نمايشنامك»
نگاشته شده است. «خاک خنده ریز» مجموعه داستانهای کوتاه ولی «باران و
بوران» مجموعه نمایشنامههای کوتاه است. در عین این که هر دو کتاب زاییده
شرایط فکری، روحی ـ روانی و ذوق محمد عارف هستند. اين بدان معناست كه اگر
فرد دیگري (غیر از محمد عارف) میخواست با استفاده از هسته اصلي «خاك خنده
ريز» کتابي را با همین شکل «باران و بوران» بنویسد، عارف نه میتوانست و نه
حق داشت که بر وی خرده بگیرد. زیرا این تکنیک نگارش (آدابته) همیشه و در
حال حاضر هم در جهان هنرهای نمایشی بدیع و پسندیده است؛ نمایشنامههایی که
بر اساس داستانهایی نوشته شدهاند.
6. جناب آقاي صحرايي در كتاب
ارزشمند «خمپاره خواب آلود» نيز برخي از داستانهاي خود را از «خاك خنده
ريز» الهام گرفته است. به عنوان نمونه داستان «طلسم» از داستان «زخمي شدن
قمبه» اقتباس شده است. آيا ميتوان بر ايشان خرده گرفت كه چرا داستان خود
را از كتاب ديگري اقتباس كرده است؟ آيا ميتوان ادعا كرد كه «طلسم» همان
«زخمي شدن قمبه» است؟! آيا ميتوان ادعا كرد كه تنها تفاوت اين دو داستان
در اين است كه يكي به گويش محلي و ديگري به زبان محاوره است؟! مسلماً پاسخ
همه اين پرسشها منفي است. چرا كه اين نوع اقتباسها در دنياي هنر امري
نيكو و پسنديده است.
7. بر خلاف ادعاي آقاي صحرايي، نويسنده
«باران و بوران» در ديباچه اين كتاب با بيان ادبي جذاب همواره از «قناري
اول» خود كه همان «خاك خنده ريز» است ياد كرده و حتي از آنها كه در پرواز
دادن آن «قناري» يارياش كردهاند تجليل ميكند. در حالي كه نويسنده محترم
«خمپارهي خواب آلود» در اين كتاب از ذكر منشأ اقتباس برخي از داستانهاي
خويش خودداري ميورزد.
8. يكي از اهداف محمد عارف از نگارش «باران
و بوران» ایجاد جنبههای آموزشی برای دانشجویان و علاقهمندان حوزه هنرهای
دراماتیک است. با این طرز تلقی که: آیا میتوان از یک هسته اصلی (تم) یک
داستانک نوشت؟ و سپس آن را به یک نمایشنامک تبدیل کرد؟ و در نهایت آیا
قابلیت یک فیلمنامه سینمایی را هم دارد یا نه؟
وي با تأمل، زیرکی و
صرف وقت فراوان، تمِ سوء تفاهم در جشن ساده «عروسی حسن» را به نمایشنامک
«عروسی بادر» و در نهایت به فیلمنامه سینمایی «روز تولد تو» که اکنون در
وزارت ارشاد منتظر مجوز تولید است، تبدیل کرده است.
در حالی که
اکبر صحرایی نویسنده محترم «خمپاره خواب آلود» این حرکت پژوهشی، آموزشی و
کاربردی محمد عارف را به کشکول تشبیه کرده و آن را حجیم شده «خاک خنده
ریز» دانسته است. تجربه و سوابق محمد عارف نشان میدهد که وي از سالهای
1366 با نگارش طنزهای سیاسی اجتماعی آشنا بوده است. نمایشنامه «مَتَل» اجرا
شده در تالار ابوریحان شیراز (فستیوال تئاتر استان فارس 1368) و سپس
«سروش» در سال 1369 با اجراهایی در بوشهر و کازرون گویای این نگاه است.
به
هر حال وي در سالهای 1375 و 1376 در ماهنامه «نی نوا» با ایجاد فصلی نو
به نام «لبخند بزن برادر»، به پژوهش و نگارش در زمینه نشر خاطرات طنز
رزمندگان پرداخته و در نهایت علاوه بر ثبت خاطرات و خلاقیتهای هنری خود،
سه قالب ادبی ـ هنری داستانک نویسی، نمایشنامک نویسی و فیلمنامه سینمایی
نویسی از یک هسته اصلی را تجربه کرده و ماحصل آن به فیلمنامه سینمایی «روز
تولد تو» کشانده شده است. بنابراین او میداند که نباید در یک کتاب از سه
قالب گونه گون استفاده کند پس با آگاهی به گنجاندن شوخ طبعی و ذکر حرکتهای
جذاب نمایشی به تعدادی از شخصيتهاي کازروني در لابهلای ماجراهای کتاب
پرداخته و فرهنگ عامه کازرونیها را غنیتر، ژرفتر و البته دشوارتر در
تاروپود نمایشنامههایش پرداخته است. البته میزانسن دادن به رزمندگان
کازرون در جبههها بر اساس طرح نمایشی کتاب «باران و بوران» کاری بسیار
دشوار بوده و بیتردید جامعه فعلی، هم ما و هم حتی رزمندگان هم باید
آمادگی احتمال اشتباهات زیادی را میداشتیم، در حالیکه اِشکال وارده بر
باران و بوران به کمتر از 2 درصد (هم از لحاظ تاریخی، هم شخصیت پردازی و هم
داستان سرایی) رسیده است.
ما می دانیم که جبهه و رزمنده شوخی
بردار نیست. پس خنداندن مخاطب دفاع مقدس نیز به همین نسبت دشوار و غیر ممکن
به نظر می رسد. اما عارف با این پنج فاکتور سنگین و سخت و نگران کننده،
توانسته است با موفقیت از پس این رکورد پنجگانه بر آید.
1- دشواری نگارش در حوزه دفاع مقدس (موضوع جبهه و جنگ)
2- دلهره گنجاندن ماجراهای مستند (نام دقیق رزمندگان و ماجراهای موجود)
3- انتخاب ژانر کمدی در نمایشهایی مستند و مقدس
4- رعایت اصول فولکلوریک (فرهنگ عامه مردم کازرون)
5- درام نویسی (با تکیه بر استناد و تخیل نویسنده)
به
همين دليل بر خلاف تصور نويسنده محترم «خمپاره خواب آلود» كتاب «باران و
بوران» عليرغم حجم بيشتر آن نسبت به «خاك خنده ريز» و «برخي ديگر از آثار
طنز دفاع مقدس» و عليرغم آن كه مخاطب اين كتاب غالباً افرادي هستند كه از
پس فهم گويش كازروني برميآيند در كمتر از يك سال، سه چاپ از آن منتشر
ميشود. پس اين ادعا كه حجم بيشتر آن باعث كاهش جذابيتش شده است، با
استقبال صورت گرفته از آن همخواني ندارد. اين حقيقت زماني آشكارتر خواهد
شد كه بدانيم كتاب كمحجم «خاك خنده ريز» به هر دليلي عليرغم گذشت يازده
سال از انتشار آن، تاكنون تجديد چاپ نشده و يا برخي ديگر از كتابهاي طنز
دفاع مقدس پس از گذشت چندين سال به چاپ سوم رسيدهاند.
9. «خاك
خنده ريز» اگرچه اثري جذاب و بديع در عرصه طنز دفاع مقدس محسوب ميشد اما
با هدف انتشار در يك كتاب نوشته نشده بود. «خاك خنده ريز» مجموعه نوشتههاي
«محمد عارف» در يكي از نشريات محلي (نينوا) بود كه بدون هماهنگيهاي لازم
با نويسنده و بدون آن كه مناسب انتشار در يك كتاب بازنويسي شود از سوي
«كنگره سرداران و چهارده هزار شهيد استان فارس» در قالب كتاب منتشر شد و
عليرغم آن كه دو مقدمه بر آن نگاشته شده اما حتي از مقدمه نويسنده نيز
بيبهره مانده است. علاوه بر اين برخي از اصول اوليه صفحه آرايي در انتشار
آن رعايت نشده است. مثلاً آوانگاري كلمات و اصطلاحات بومي هر صفحه در
حالي كه ميتوانست در پاورقي يا حداقل روبهروي همان صفحه منتشر شود اما در
كمال بدسليقهگي در مقابل هر صفحه آوانگاري اصطلاحات صفحهي قبل قرار
گرفته است! ناشر «خاك خنده ريز» همچنين اين كتاب را از كمترين جذابيتهاي
بصري بهرهمند نساخته است.
10. نويسنده محترم «خمپارهي خواب
آلود» يكي ديگر از اشكالات خود به «باران و بوران» را ضعف در تصوير سازي و
نقاشيهاي كتاب عنوان كرده است. وي در اين باره گفته است: «اگر مخاطب كتاب
جوانان و بزرگسالانند بايد از نقاشيهاي دو رنگ يا سياه و سفيد استفاده
ميشد.» اين در حالي است كه اتفاقاً در طراحي چاپ سوم «خمپاره خواب آلود»
نيز از تصاوير چهار رنگ استفاده شده است. اگر استفاده از نقاشيهاي چهار
رنگ براي گروه سني جوانان و بزرگسالان اشكال دارد چرا در چاپ آخر «خمپاره
خواب آلود» دقيقاً از همين روش استفاده شده است؟!
تصوير يك صفحه از كتاب «خمپاره خواب آلود»
11. در بخش ديگري
از گزارش خبرگزاري ايبنا به نقل از تصويرگر كتاب «باران و بوران» ادعا شده
است كه «فرم تصويرسازي كتاب بر اساس سليقه نويسنده است.» اين در حالي است
كه تصويرگر كتاب هيچگونه ارتباطي با نويسنده نداشته است. وي همچنين در
گفتوگو با ناشر، بيان اين ادعا كه به نقل از خود در خبرگزاري كتاب منتشر
شده است را نيز تكذيب ميكند.
12. «باران و بوران» عليرغم آن كه
كتابي فاخر در عرصه طنز دفاع مقدس است اما نه نويسنده و نه ناشر، آن را
بينياز از نقد و يا بري از نقص نميدانند و همواره از نقد منصفانه آن
استقبال ميكنند. لذا اين وعده را به خوانندگان عزيز ميدهيم كه
انشاءالله اين اثر در چاپهاي آينده با كيفيتي بالاتر به دست مخاطبان
خواهد رسيد. علاوه بر آن به اطلاع علاقمندان ادبيات دفاع مقدس ميرسانيم كه
دكتر محمد عارف اکنون در حال تبديل آدابته باران و بوران به زبان فارسی
محاورهای است. همچنين در آينده ترجمهای از «باران و بوران» توسط وي به
زبان انگلیسی منتشر خواهد شد.
انتشارات سلمان فارسي در پايان ضمن
عرض سپاس به خبرگزاری کتاب ایران و احترام به منتقدان گرانقدر، از حسن
انتخاب، دانش و حوصله ادبی هنری آنان تشکر میکند. همچنین تواضع، انعطاف و
کوششهای بیوقفهي محمد عارف به نشر دفاع مقدس را به دیده منت مینگرد و
منتظر آثار و عناوین جدیدتری از فعالان عرصه ادبيات دفاع مقدس از جمله
آقايان اكبر صحرايي و محمد عارف است.» مطالب مرتبط :