هشت سال دفاع مقدس مدافعان مخلص و جان بر كف جمهوري اسلامي از سرزمين پاك ايران اسلامي را بعضاً»جنگ تحميلي«،»جنگ ايران و عراق« يا جنگ حق عليه باطل« گفته مي شود،ولي به نظر مي رسد»دفاع مقدس«بامسمي تر، رساتر و از نظر معنا ومفهوم واقعي تر مي باشد،زيرا كه اين جمهوري اسلامي و سرزمين عزيز ايران اسلامي بود كه مورد تهاجم ،تجاوز و اشغال بي رحمانه ،ناجوانمردانه و قدرت طلبانه صدام معدوم باپشتيباني و حمايت هاي همه جانبه ي تجاوزگران ، چپاولگران و زياده خواهان و قدرت طلبان بين المللي شرق وغرب قرار گرفت .
بر اين باوريم كه از دفاع مقدس دو معناي سلبي و
اثباتي برداشت مي شود: سلبي يعني اينكه ما اهل تجاوز ،زورگوئي و اشغالگري نيستيم و
طمع به آب وخاك ديگران نداريم.
اثباتي به معناي اينكه در عين حالي كه تجاوز گر
و زورگو و جنگ طلب نيستيم ولي در مقام دفاع از حق
وشرف وناموس و وطنمان،مرد جنگيم ،عزيز وجان بركفيم ،غيور با شهامتيم وتن به
ذلت نمي دهيم.
»دفاع« مقدس است،چونكه نه فقط حق طبيعي ومسلم هر
فردي است بلكه حق هر موجود وصاحب حياتي است و خداي متعال از ابتداي خلقت هر موجودي
،براي دفاع از حق حيات خود ،آن را مجهز وراهنمايي (هدايت تكويني) نموده است
»دفاع« مقدس است چرا كه يك حكم عقلي وتكليف شرعي
است وعزيزاني كه در اين عرصه جان خود را در طبق اخلاص گذاشتند و در اين دفاع 8 ساله
شركت كردند ، چون به تكليف خويش عمل نمودند در زمره قديسين قرار گرفته اند و جاودانه
شدند چنانكه فرمانده تكليف گراي آنها،حضرت روح ا...(ره) معتقد بود كه »چه پيروز شويم
وچه شهيد گرديم ،پيروزيم چون به تكليف عمل كرده ايم.«
و امروز كه همچنان مورد هجوم ناجوانمردانه دشمنان
متجاوز و زورگو هستيم ولي اين هجوم از جنس سخت نيست بلكه سخت افزار آن به نرم افزار
تغيير كرده است ، در اين جنگ هجوم به جسم انسانها و زيرسازهاي فيزيكي وصنعتي و ...نيست
در اين جنگ هجوم متوجه فكر ،انديشه ،باورها ،اعتقادات و هنجارها مي باشد .
آيا اگر جنگ تحميلي دشمن از سخت به نرم تغيير ماهيت داد دفاع لازم ندارد ؟ واضح و روشن است كه پاسخ عقل وشرع در اين رابطه مثبت است و دفاع در عرصه جنگ نرم هم ،عمل به تكليف است بنابراين مقدس مي باشد و شايد بتوان گفت »مقدس تر«، زيرا كه با توجه و مطالعه اي اجمالي پيرامون تفاوتهاي جنگ سخت ونرم در مي يابيم كه اين جنگ پيچيده تر، ودفاع سخت تر است.
اشاره اي گذارا به تفاوتهاي جنگ سخت ونرم
در جنگ نرم به جاي سخت افزار نرم افزار هاي رسانه
اي نظير اينترنت،ماهواره،ابزارهاي ديجيتال و... استفاده مي شود،در جنگ نرم مبارزه بدون
خونريزي وابزار خشن و بدون غوغا وسر وصدا است،نسبت به جنگ سخت رعايت اختفا واستتار
بسيار بالا و ماهيتاً مخفي ومستتر است ، در جنگ نرم مقابله به مثل و پاتك مناسب بسيار
سخت تر است زيرا كه امكان مشاهده واندازه گيري ميزان هجمه ونوع آن كمتر مي باشد. در
جنگ نرم بيشتر به نيروهاي كيفي ،باسواد و صاحب فكر وانديشه و خلاق نياز است .عوامل
مؤثر در جنگ نرم دولتها ، سرويس هاي اطلاعاتي، سفارت خانه ها ، نظريه پردازان فرهنگي،
جامعه شناسان، تئوريسين هاي عمليات رواني، متخصصان رسانه ها، نويسندگان، مفسران، كارگردانان،
فيلمسازان، هنرپيشگان، تصويربرداران، گروه هاي معاند، اپوزيسيون، جنبشهاي اجتماعي،
بعضيNGOها و ... هستند.
طبيعي است كه شيوه ها وترفند ها هم در جنگ نرم
نسبت به جنگ سخت بسيار متفاوت است كه براي قريب ذهن به چند مورد آن اشاره مي شود.
شيوه هاي اعتراض به شكل تظاهرات،نافرماني هاي اجتماعي
يا مدني،عدم همكاري اقتصادي، اعتصابات، روشهاي رواني وتهاجم هاي غير خشونت آميز،دامن
زدن به اختلافات قومي ومذهبي ،دامن زدن به نارضايتي هاي عمومي،تلاش براي كشاندن سطح
منازعات سياسي به كف خيابانها و...
به زبان ساده تر،در جنگ سخت با دشمنان خارجي، صف
دشمن مشخص است ولي در جنگ نرم، تشخيص صف دشمن و ترفندهاي آنها دشوار و احتياج به بصيرت
لازم دارد.
بنابراين مي توان ادعا كرد كه دفاع از حق در دوره
8 ماهه فتنه 88 به مراتب سخت تر از قرار گرفتن در جبهه هاي نبرد حق عليه باطل در جنگ
تحميلي 8 ساله بود.
و چه فراوان بودند كسانيكه در دفاع سخت از آزمايشهاي
سخت تر سربلند بيرون آمدند؛اما در امتحانات پيچيده دوران فتنه نمره مردودي گرفتند،
چنانچه برخي از قبولي هاي فتنه88 در حوادث90 ،به بيراهه رفتند ومنحرف گرديدند.
بر همين اساس ،اداي تكليف ودفاع از حق در برابر
جبهه هاي فراروي ، شايد اگر بگوييم داراي قداست بيشتري است،گزافه نگفته باشيم به اميد
پيروزي و غلبه هر چه زودتر وگسترده تر حزب ا... بر حزب شيطان.