پایگاه خبری کازرون نیوز | kazeroonnema.ir

کد خبر: ۹۸۵۶
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۲:۳۹
يكي از مسايل قابل بررسي در جريان «انقلاب اسلامي ايران» نقش كازروني‌ها در مبارزات ساير نقاط كشور است. ما در اين مقاله تلاش داريم به نقش حجت‌الاسلام والمسلمين بزرگ بنيادي در شهرستان خمين به عنوان محل زندگي حضرت آيت الله خميني (ره) رهبر كبير انقلاب اسلامي ايران بپردازيم.

مقاله‌ي حاضر بخشي از تحقيق نويسنده درباره‌ي «انقلاب اسلامي در كازرون» است.


رضا صنعتی / مقدمه: یكي از مسايل قابل بررسي در جريان «انقلاب اسلامي ايران» نقش كازروني‌ها در مبارزات ساير نقاط كشور است. ما در اين مقاله تلاش داريم به نقش حجت‌الاسلام والمسلمين بزرگ بنيادي در شهرستان خمين به عنوان محل زندگي حضرت آيت الله خميني (ره) رهبر كبير انقلاب اسلامي ايران بپردازيم.


***


بزرگ بنيادي فرزند محمدحسين در سال 1321 شمسي در محله‌ي فخاران كازرون متولد شد. از پنج سالگي براي آموزش قرآن به مكتب‌خانه رفت. در سن هفت سالگي تحصيلات ابتدايي را در دبستان بازيار كازرون آغاز كرد. پس از اتمام تحصيلات ابتدايي وارد دبيرستان ابواسحق شد و تحصيلات دبيرستاني را تا كلاس نهم ادامه داد. او در سال 1337 تحت تأثير شخصيت حاج ميرزا آقاي شيرازي يكي از علماي كازرون تحصيلات حوزوي را نزد سيد عبدالرسول مهدوي، سيدمحمد نبوي‌زاده، شيخ عبدالكريم مختاريان و شيخ لطف‌الله توكلي در كازرون آغاز كرد. در سال 1339 براي ادامه‌ي تحصيل به حوزه‌ي علميه‌ي قم مهاجرت كرد. دروس سطح را نزد اساتيدي چون حضرات آيات محمد فاضل لنكراني، محمدتقي ستوده، مصطفي اعتمادي، علي مشكيني، صلواتي و سيدمحمدباقر سلطاني طباطبايي به پايان رساند. سپس به مدت 15 سال از حوزه درس خارج فقه و اصول حضرات آيات ميرزا هاشم آملي، سيدمحمد محقق داماد، سيد محمدرضا گلپايگاني، مرتضي حائري، جواد تبريزي و ناصر مكارم شيرازي بهره برد. وي آنگاه به تدريس در حوزه‌ي علميه‌ي قم مشغول شد. همكاري با مجله‌ي «نسل جوان» در قالب نگارش مقاله براي اين نشريه از ديگر فعاليت‌هاي علمي و فرهنگي اوست.

بنيادي در دوران مبارزات انقلابي به تبليغ دين، تشكيل كلاس‌ها و جلسات مذهبي و آشنا كردن جوانان با مباني اسلام و انديشه‌هاي امام خميني(ره) در مناطق مختلف كشور از جمله تهران، اقليد، كازرون، خمين، بوشهر و... پرداخت.

امضاي وي پاي برخي از اعلاميه‌هاي حمايت از امام و نهضت روحانيت از جمله اعلاميه‌ي فضلا، روحانيان و علماي حوزه‌ي علميه‌ي قم خطاب به اميرعباس هويدا ـ نخست وزير وقت ايران ـ در اعتراض به ادامه‌ي تبعيد امام خميني در تاريخ 30 آبان ماه 1344 موجود است.(1) وي اين اعلاميه را با عنوان «الاحقر بزرگ كازروني» امضا كرده است.(2)

بر اساس برخي اسناد ساواك، پس از آنكه آيت الله خميني در مهر ماه 1344 از تركيه به عراق تبعيد شد. حجت‌الاسلام والمسلمين بزرگ بنيادي طي مكاتباتي با برخي از دوستان خود ضمن ابراز خرسندي از اين انتقال، آن را ادامه‌ي تبعيد ايشان قلمداد مي‌كند.(3) وي چند ماه بعد؛ در دي ماه 1344 با هماهنگي حج اسلام والمسلمين علي‌اكبر مسعودي خميني و محمدحسين آل‌طاهر براي فعاليت تبليغي در ايام ماه مبارك رمضان به شهرستان خمين سفر مي‌كند.

او در خمين علاوه بر فعاليت تبليغي به حمايت و تجليل از آيت الله خميني مي‌پردازد. از جمله در تاريخ 15 دي ماه 1344 در مراسم ختم باشكوهي كه براي بزرگ‌داشت مرحوم آيت الله شهيدي محلاتي ـ از هم‌مباحثه‌هاي آيت الله بروجردي (ره) ـ برگزار مي‌شود، سخنراني كرده و در آنجا به تجليل از آيت الله خميني ‌مي‌پردازد.

حجت الاسلام والمسلمين بزرگ بنيادي درباره‌ي اين سخنراني مي‌گويد: «يكي از شب‌هاي ماه مبارك رمضان مجلس ترحيمي براي آيت الله شهيدي محلاتي در مسجد جامع خمين گذاشتند. من چنين جمعيتي را تا آن روز نديده بودم. مسجد جامع، خيابان‌ها و بازارهاي اطراف مملو از جمعيت بود. اتوبوس‌هاي متعددي از محلات، از اطراف خمين، از كمره و از عراق براي شركت در مراسم آمده بودند و سخنران جلسه هم اين حقير بودم. يادم نمي‌رود كه آن وقت نام بردن از امام كاملاً ممنوع بود و جرم بسيار سنگيني داشت اما من در آن جلسه شش بار از امام به صراحت با عنوان «حضرت آيت الله العظمي خميني» نام بردم و هر بار هم اين جمعيت سه صلوات فرستادند. يعني 18 صلوات براي ايشان فرستاده شد.»(4)

در گزارش محرمانه‌ي جمال‌الدين آزاد (فرماندار خمين)(5) خطاب به سروان عزت الله فرتاش (رييس شهرباني خمين) درباره‌ي سخنراني‌ شيخ بزرگ بنيادي آمده است: «ساعت 9 ديشب ليله 16/10/44 شخصي از بلندگوي مسجد با صداي بسيار بلند و گوش‌خراشي افكار عمومي را بر عليه مصالح عاليه كشور و دستگاه دولت و سياست دولت، تحريك و ضمناً از اقدامات آقاي خميني تجليل و سپاس‌گذاري مي‌نمود و همچنين آقاي پسنديده برادر آقاي خميني را مي‌ستود. مثل اينكه نظر نهايي گوينده تشنج منطقه و قيام مردم بر عليه دستگاه دولت بوده است. بديهي است مأمورين شهرباني و آقاي رييس شهرباني بهتر به تمام سخنان گوينده گوش فرا داشته قدغن فرمايند. از نتيجه اقدامي كه در اين مورد نسبت به شخص محرك و هم‌دستان وي به عمل آورده‌اند، فرمانداري را مستحضر دارند.»(6) فرماندار خمين رونوشتي از اين گزارش را نيز براي وزير كشور ارسال داشته است.(7)

پس از اين مكاتبه؛ حجت الاسلام و المسلمين بنيادي دستگير شده، ابتدا به شهرباني قم و سپس به ساواك اراك منتقل مي‌شود. وي در اين رابطه مي‌گويد: «همان شبي كه من سخنراني كرده بودم، نصف شب مأموران شهرباني آمدند در محل سكونت ما و بنده را دستگير كردند. ابتدائاً به شهرباني خمين بردند و بعد به ساواك اراك انتقال دادند...(8) روزي که ما را به وسيله‌ي نيروهاي شهرباني با ماشين شهرباني به ساواک بردند، فصل سرما و يخ‌بندان بود. يک اتاقي دم در ساواك بود ما را در آن اتاق جا داده بودند. با اين‌که بخاري نفتي هم بود اصلاً روشن نکردند و چون اهل جنوب هستم و به سرماي آنجا عادت نداشتم تا صبح از حيث سرما شکنجه شدم. خيلي سرد بود لذا آن شب سرماي شديدي را تحمل كردم. تقريباً حدود ساعت 8 صبح بود که رييس ساواک آمد و مقداري با من صحبت کرد و من هم به او جواب قاطع دادم. واقعاً با شجاعت تمام در مقابلش ايستادم. زمان زيادي نگذشت؛ ديدم يک آقاي روحاني آمد و با رييس ساواک صحبت کرد. من در اتاق مجاور بودم. نام آن روحاني؛ آقاي بادکوبه‌اي بود. وقتي من را از خمين دستگير و به ساواک اراک منتقل مي‌كنند، آيت‌الله [سيدمرتضي] پسنديده (ره) ـ برادر حضرت امام [خميني] كه در خمين اقامت داشته و در آنجا زندگي مي‌كرد ـ با همين روحاني كه نزد دستگاه شخص موجهي بود تماس مي‌گيرند که برويد و آقاي بنيادي را نجات دهيد و نگذاريد که مثل شهيد [حجت الاسلام والمسلمين سيدكاظم] قريشي بشود. چون... مدتي قبل مرحوم شهيد قريشي در همين مسجد جامع منبر رفته بود، او را به ساواک برده بودند و آن‌قدر شلاق زده بودند که مشکل معده پيدا کرده بود و در اثر همان ضربات به شهادت رسيد...(9) رمضان سال قبل هم آقاي [حجت الاسلام والمسلمين] سيد عبدالرسول حجازي را دعوت کرده بودند. ايشان هم دستگير شده بود و همين آقاي بادکوبه‌اي مي‌گفتند: "وقتي که من آمدم ايشان را نجات بدهم ديدم در اين برف‌ها ايشان را برهنه کرده‌اند و با شلاق دارند مي‌زنند." بعد آقاي بادکوبه‌اي به من گفت: «شما شانس آورديد كه من زود به دادت رسيدم و الا شما هم انواع و اقسام وسائل شکنجه [در انتظارت بود.]» كه در همان ساواک نشانم دادند و بنا بود من هم آنجا بروم. ولي ديگر اين آقاي بادکوبه‌اي آمده بود و يک تعهدي داده بود که من نگهش مي‌دارم. ما مدتي که در اراک بوديم، ميهمان همين آقاي بادکوبه‌اي بوديم فقط روزي يک بار مي‌رفتيم ساواک اراک و يک امضا مي‌کرديم [تا بدانند] که هنوز ما فرار نكرده‌ايم تا اينکه با تلفن‌هايي که آيت الله پسنديده داشتند، همين آقاي بادكوبه‌اي باعث شد که ما رفع حصر شويم. »(10)

بنيادي پس از آن در تاريخ 19 دي ماه 1344 به خمين برگشت. او در اين رابطه مي‌گويد: «آقاي بادكوبه‌اي يک ماشيني دربست کردند و من را به طرف خمين فرستادند. خميني‌ها نيز استقبال عجيبي از من کردند. البته من چيزي نبودم ولي بخاطر اين‌که در رابطه با انقلاب و امام دستگير شده بودم و اين مشکلات برايم پيش آمده بود، مردم قهراً استقبال کردند و مرا به خانه‌ي آيت‌الله پسنديده آوردند. ايشان فرمودند همين جا باش و بيرون نرو چون اگر بيرون بروي شهرباني شما را مي‌گيرد ولي اينها جرأت ندارند به خانه‌ي ما بيايند.»(11)

در گزارش محرمانه‌ي «رييس شهرباني» خمين خطاب به «فرماندار» اين شهر درباره‌ي بازگشت بنيادي از اراك چنين آمده است: «پيرو گزارش شماره 839/5 ـ 19/10/44 وسيله‌ي اتومبيل سواري شماره 2644ـ22ـ تهران به رانندگي رضايي مراجعت و مستقيماً به دفتر كار آقاي سيد مرتضي پسنديده (برادر خميني) وارد و به مأمورين دستور داده شد به علت سوابق مربوطه از موعظه‌ي وي خودداري و كاملاً مراقب(12) اعمال و مراودات(13) او باشند. البته اقدامات بعدي متعاقباً معروض خواهد شد.»(14)

آيت الله پسنديده و برخي ديگر از روحانيان خمين پس از بازگشت حجت الاسلام والمسلمين بنيادي؛ بر برپايي مجدد منبر و موعظه‌‌ي وي اصرار مي‌كنند. شهرباني خمين اما از سخنراني وي ممانعت به عمل مي‌آورد. اين اقدام شهرباني باعث اعتراض روحانيان خمين و در نتيجه تعطيلي مساجد و منابر اين شهر به مدت 24 ساعت و نيز تشويق مردم به تحصن در پست و تلگراف مي‌شود.(15)

روحانيان شاخص خمين همچنين در منزل آيت الله پسنديده گرد آمده تا درباره اقدامات بعدي خود تصميم‌گيري ‌كنند.(16) در قسمتي از گزارش رييس شهرباني خمين به فرماندار اين شهر آمده است: «طبق گزارش مأمورين ويژه، شيخ بزرگ بنيادي واعظ در دفتر كار آقاي پسنديده بالا ساكن و از ليله‌ي گذشته نماز و روضه‌ي كليه‌ي مساجد تعطيل و در بين ساعت 19 الي 23 مورخه 20/10/44 آقايان زير 1. شيخ محمدحسين آل‌طاهر 2. شيخ محمدصادق آل‌طاهر 3. سيدمهدي غضنفري پيش‌نماز 4. شيخ محمد حبيب‌الهي بطور انفرادي به منزل سيدمرتضي پسنديده (برادر خميني) رفته و در حدود ساعت 23 فرد فرد از منزل خارج و به طرف منازل خود رهسپار و از اينكه براي چه منظور در محل مذكور اجتماع نموده‌اند؛ چون داخل منزل بوده‌اند اطلاعي حاصل نگرديد و همچنين برابر گزارش ديگري پسنديده و ساير روحانيون مردم را تحريك كه به عنوان شكايت از شهرباني در پست و تلگراف متحصن شوند. بلافاصله به منظور جلوگيري از هرگونه بي‌نظمي و برقراري نظم، پيش‌بيني‌هاي لازم معمول، ضمناً با توجه به سوابق موجوده گزارش مأمورين ويژه مورد تأييد [است.] زيرا سوابق امر حاكي است جلوس و اعاي(17) مرجع تقليد شيعيان از طرف سيد روح الله خميني معروف در قم، برادرش كه سيدمرتضي مرقوم باشد، منزل خود را هميشه مركز جلسات و تحريكات عليه اقدامات دولت اختصاص داده و در ايام مختلف به خصوص ماه‌هاي محرم و صفر و رمضان هر سال كه موقع مناسب‌تر و بيشتر مردم در مساجد اجتماع مي‌نمايند، مدت‌ها روحانيون شهر بلكه كساني كه از شهرهاي ديگر مثل قم و غيره براي روضه‌خواني و تبليغ دين به خمين وارد مي‌شوند همه را به منزلش دعوت، ضمن تشكيل كميسيون، دستورات لازم را در مورد تمرد و سرپيچي از مقررات و ايراد سخنراني‌ها[ي] خارج از مطالب مذهبي و سياسي و تحريك آن‌ها عليه مصالح عاليه كشور به آنان تلقين مي‌نمايد. واعظين نيز به تصور اين‌كه نامبرده برادر خميني و داراي قدرت مي‌باشد براي اشتهار خود و يا منافع شخصي و شخصاً به علت داشتن روحيه‌ي سركش دستورات وي را اجرا مي‌نمايند چون روحانيون اين شهر به خصوص پسنديده اصرار به موعظه‌ي شيخ بنيادي دارد لذا شخص مزبور شديداً مورد سوءظن اينجانب واقع و نه تنها از موعظه‌اش جلوگيري حتي اعمال [و] مراودات(18)  وي نيز دقيقاً تحت كنترل قرار دارد و با اين‌كه عده‌اي از اشخاص خود شهر نظير آقاي صابري شهردار و غيره حاضر شده‌اند مبالغي پول جمع‌آوري و به ايشان بپردازند تا اين‌كه اين شهر را ترك و رفع غائله نمايد، شيخ مذكور به اشخاص مختلف اظهار داشته گذشته از اين‌كه ساواك اراك پس از دو ساعت به التزام شفاهي مرا مرخص نمودند حتي اجازه روضه خواني در خمين را هم فرموده‌اند و به همين جهت مصر در وعظ و سخنراني در اين شهر مي‌باشد. با عرض مراتب بالا تصديق خواهند فرمود كه آزادي و مراجعت به خمين ضمن اين‌كه باعث تحريك وي شده، موجب تحريض و تشويق سايرين و ايجاد تشنج و تعطيل مساجد گرديده است. علي‌اي‌حال جريان از لحاظ استحضار و اتخاذ تدابير لازم معروض گرديد.»(19)

روحانيان خمين در اقدام بعدي خود، در تاريخ 21 دي ماه 1344 با دعوت از مردم ضمن حضور در اداره‌ي پست و تلگراف اين شهر به شكايت از رييس شهرباني و رييس كلانتري خمين پرداختند.

سروان عزت الله فرتاش (رييس شهرباني) در قسمتي از گزارش خود به جمال‌الدين آزاد (فرماندار خمين) مي‌نويسد: «به استحضار مي‌رساند، طبق گزارش مأمورين مربوطه ساعت 12:15 مورخه 21/10/44 مردم در مسجد جامع مشغول نماز بوده چند نفر [از] روحانيون شهر به مسجد وارد [شدند]، شيخ محمدحسين آل‌طاهر با صداي بلند اعلام مي‌دارد: مردم ما تصميم داريم از رييس شهرباني و رييس كلانتري به لحاظ اين‌كه از موعظه‌ي شيخ بنيادي جلوگيري نموده‌اند شكايت كنيم. آماده شويد، برويم پست و تلگراف در موقع به تبعيت از دستور وي و به سرپرستي سيدمرتضي پسنديده (برادر خميني) روحانيون شهر به شرح زير 1ـ محمدحسين آل‌طاهر 2ـ شيخ محمد حبيب‌الهي 3ـ شيخ صدرالدين نجفي 4ـ شيخ محمدصادق آل‌طاهر 5ـ سيدمحمدباقر مبلغ 6ـ سيدمهدي غضنفري پيش‌نماز و عده‌اي از اهالي دهات و چند نفر از اشخاص درجه 4 شهري اجتماعاً در اداره پست و تلگراف حاضر و پس از تسليم شكواييه، تلگرافي عليه اينجانب و استوار محمدي متصدي كلانتري خارج و بدواً در خيابان، شيخ محمدحسين آل‌طاهر به مردم اعلام كرد: به دستور آقاي پسنديده از امشب روضه و نماز جماعت برقرار و در محل ديگري از خيابان نيز خود آقاي پسنديده با صداي بلند خطاب به مردم اظهار داشت كه ما قصد داشتيم روضه‌خواني و نماز جماعت را تعطيل كنيم ليكن به واسطه‌ي شب احيا از امشب نماز جماعت و روضه برقرار خواهد بود. در تمام اوقات انتظامات برقرار و اتفاق قابل عرض ديگري نبوده است.»(20)

متن تلگراف شكواييه‌ي روحانيان و جمعي از مردم خمين بدين شرح بود: «جناب آقاي وزير محترم كشور / رونوشت: جناب آقاي وزير محترم دادگستري / رونوشت: جناب آقاي سپهبد نصيري / رونوشت: رياست كل شهرباني تهران / آقايان سروان فرتاش و محمدي رييس شهرباني و رييس كلانتري خمين برخلاف قانون؛ «بنيادي» منبري را به جرم شركت در مجلس ترحيم مرحوم شهيدي جلب و بازداشت و به سازمان امنيت اراك اعزام، بي‌تقصيري وي در ساواك ثابت و اجازه‌ي مراجعت و ادامه‌ي شغل منبر در خمين دادند. شهرباني خمين توجهي به نظريه‌ي سازمان ننموده او را محاصره و با شدت قصد تبعيد دارد. مغرضانه رفتار مي‌نمايد و چون مطلع گرديده اهالي قصد شكايت به مقامات عاليه دارند، تعداد زيادي پاسبان جلو مساجد براي جلوگيري از رفتن به تلگرافخانه و شكايت تمركز و اهالي را مرعوب مي‌نمايد. مراتب را به مقامات قضايي خمين اعلام به عنوان اعتراض به عمليات شهرباني 24 ساعت مساجد و منابر تعطيل، امر فرماييد مطابق موازين قضايي و قانون رسيدگي و با انتقال دو نفر مزبور، اهالي را راحت فرمايند. متأسفانه براي آمدن به تلگراف‌خانه جلو درب تلگراف‌خانه مأموران شهرباني از ورود ممانعت نموده‌اند. انا لله و انا اليه راجعون»(21)

در تاريخ 23 دي ماه 1344 نيز در گزارش «خيلي محرمانه» ساواك از وقايع خمين آمده است: «طبق اطلاع واصله از خمين ساعت 20:15 روز 15/10/44 آقاي بزرگ بنيادي واعظ در مسجد جامع خمين ضمن وعظ، بياناتي بر خلاف مصالح كشور نموده كه بلافاصله به شهرباني محل احضار و بنا به تقاضاي فرماندار محل به ساواك اراك معرفي مي‌گردد و ساواك اراك از نامبرده تعهد اخذ و به وي ابلاغ مي‌نمايد كه به خمين مراجعت كند و خود را به شهرباني معرفي نمايد و از طرف شهرباني به تهران اعزام گردد. ليكن واعظ مزبور روز 19/10/44 به خمين مراجعت و اظهار مي‌دارد: "ساواك اراك مرا مطلقاً آزاد كرده است." چون به علت عدم صلاحيت  از رفتن به منبر مجدد وي جلوگيري مي‌شود، به تحريك سيدمرتضي پسنديده (برادر خميني) روحانيون خمين از اقامه‌ي نماز در مساجد خودداري و قصد داشته‌اند كه درب مساجد را قفل كنند و نيز به تحريك پسنديده عده‌اي از اهالي شكواييه‌اي از رييس شهرباني محل تهيه و تلگرافاً به مقامات مركز مخابره مي‌كنند. از طرف شهرباني محل با گماردن مأمور از قفل زدن به درب مساجد جلوگيري شده و شاكيان پس از خروج از تلگراف‌خانه تشكيل مجدد نمازجماعت را در مساجد اعلام كرده و فعلاً آرامش برقرار [است] و هيچ‌گونه بي‌نظمي نيز مشاهده نشده است.»(22)

جمال‌الدين آزاد (فرماندار خمين) نيز در تاريخ 23 دي ماه 44 نيز گزارش مشابهي به وزير كشور مي‌نويسد. در قسمتي از اين گزارش آمده است: «همانطوري كه در صورت مجلس تقديميه شهرباني خمين در مورد اظهارات آقاي بزرگ بنيادي طلبه اعزامي از قم در مسجد جامع خمين مراتب به استحضار رسيد و بعد از اعزام نامبرده به ساواك شهرستان اراك و مراجعت نامبرده از آنجا به فاصله‌ي 48 ساعت موجب گرديد كه آقاي پسنديده برادر آقاي خميني از اين موضوع سوء‌استفاده نمايد بر عليه شهرباني محل دست به اقداماتي زند و با تماسي كه اينجانب با ساواك اراك حاصل نموده معلوم گرديد طبق دستور اخير، شهرباني‌ها در اين موارد بايستي اين قبيل اشخاص را مستقيماً به گروه اطلاعاتي شهرباني كل اعزام و معرفي نمايند و به نامبرده دستور داده شد به محض ورود به خمين خود را به شهرباني معرفي نمايد ولي وي مستقيماً به منزل آقاي پسنديده رفته و خود را به شهرباني معرفي ننموده و آقاي پسنديده هم در مقام حمايت از شخص مذكور برآمده تا آن‌جايي كه توسط عوامل خود از دهات عده‌اي را جمع و شخصاً به اتفاق آقايان صدرالدين نجفي ـ سيدمهدي خوانساري غضنفري ـ شيخ محمدحسين آل‌طاهر ـ محمد حبيب‌الهي به تلگراف‌خانه رفته و بر عليه رييس شهرباني و متصدي كلانتري به شكايت واهي مبادرت نموده‌اند كه ضمناً قصد تحصن را هم داشته و اينجانب با تدابير لازم نامبردگان را از اين امر منصرف و عواقب وخيم اين اقدام را به آنان يادآور شده است كه اكنون آرامش و نظم از هر حيث در شهر مستقر مي‌باشد...»(23)

وزارت كشور نيز در تاريخ 27 دي ماه طي نامه‌اي به ساواك ضمن اشاره به تلگراف اهالي خمين و شكواييه‌ي آنان، خواستار انجام تحقيقات لازم مي‌شود.(24)

مقدم ـ مدير اداره كل سوم ساواك (25)ـ نيز يك روز بعد، در نامه‌اي به رياست ساواك استان مركز[ي] خواستار انجام تحقيقات لازم و اعلام نتايج آن مي‌‌گردد.(26)

در نهايت ساواك استان مركز[ي] در تاريخ 25 بهمن ماه 44 در نامه‌اي به رياست ساواك و مدير كل اداره سوم با استناد به گزارش مورخ 25 دي ماه ساواك اراك مي‌نويسد: «برابر گزارش شهرباني خمين نامبرده بالا [شيخ بزرگ بنيادي] در تاريخ 19/10/44 پس از مراجعت به آن شهرستان ضمن عدم معرفي خود به شهرباني محل، روحانيون و افراد مخالف را در مورد اين‌كه وي بي‌گناه بوده و شهرباني بي‌جهت مشاراليه را دستگير و به ساواك اراك اعزام داشته تحريك و كليه‌ي روحانيون و افراد مخالف نيز به تبعيت از سخنان وي و با راهنمايي سيدمرتضي پسنديده (برادر خميني) اعلام جرمي بر عليه شهرباني خمين تهيه و تسليم دادسرا نموده‌اند و به منظور طرف‌داري از شيخ مورد نظر مدت 24 ساعت هم نماز و روضه‌ي مساجد شهر تعطيل كه با اتخاذ تدابير لازم از طريق شهرباني مربوطه از هرگونه بي‌نظمي جلوگيري و موضوع فيصله يافته است.»(27)

علي‌رغم ادعاي ساواك مبني بر اخذ تعهد از حجت‌الاسلام والمسلمين بنيادي براي معرفي خود به شهرباني خمين؛ وي حتي اكنون نيز ـ پس از گذشت سال‌ها از پيروزي انقلاب اسلامي ـ در گفتگو با نويسنده، وجود چنين تعهدي را انكار مي‌كند. البته در صورتي كه وجود تعهد ادعا شده را ثابت بدانيم اين احتمال وجود دارد كه آقاي بادكوبه‌اي ـ به عنوان شخصيتي كه ميان آيت الله پسنديده و ساواك اراك براي آزادي بنيادي نقش‌آفريني كرد ـ بدون اطلاع بنيادي چنين تعهدي را به ساواك اراك داده باشد.

به هر حال بزرگ بنيادي پس از مراجعت به ساواك تا پايان ماه مبارك رمضان در منزل آيت الله پسنديده ساكن بوده و پس از ماه مبارك به صورت مخفيانه به قم مراجعت مي‌كند. وي در قم از سوي ساواك بازداشت و مورد بازجويي قرار مي‌گيرد. او خود در اين رابطه چنين مي‌گويد: «تا آخر ماه رمضان در منزل آيت الله پسنديده، ميهمان و مزاحم ايشان بودم. هوا هم خيلي سرد بود. يادم نمي‌رود که با خود آيت الله پسنديده زير کرسي مي‌خوابيديم. آخر ماه رمضان که شد يک ماشيني پيدا کردند و ما را مخفيانه از طريق اراک به قم فرستادند. بخاطر اينکه مأمورين مترصد بودند که ما را دستگير کنند؛ از جاده‌ي خمين نرفتيم بلكه دور زديم و از جاده‌ي اراک رفتيم. با يک ماشين کامپرسي ـ که کسي احتمال ندهد ما داخل آن هستيم ـ به دو راهي اراک رفتيم و از آنجا با يک وسيله‌ي ديگر به قم آمديم. بعد از يک  ساعت که به قم رسيديم يک مرتبه ديديم که مدرسه‌ي خان(28) را محاصره کردند و گفتند آقاي بنيادي [كجاست؟] ما هم آمديم بعد ما را دستگير کردند و به ساواک قم بردند. در آنجا عکس‌برداري کردند و بيوگرافي برداشتند ولي نه شکنجه کردند نه حبس بلكه فقط پرونده ساختند و عکس گرفتند.(29)

 

تداوم مبارزه

حجت الاسلام والمسلمين بنيادي پس از آن نيز مبارزات انقلابي خود را ادامه داد و به علت ايراد سخنان سياسي در منابر خود؛ در كازرون ممنوع المنبر و در بوشهر بازداشت، ممنوع‌المنبر و ممنوع الورود شد.(30) ممنوعيت منبر وي در بوشهر مربوط به سال 1345 است.(31) ساواك در سال 1346 از وي به عنوان يكي از «وعاظ ناراحت و ممنوع المنبر» ياد مي‌كند.(32)


بنيادي در ايام اوج‌گيري انقلاب، در اقليد نيز خطابه‌هاي تندي عليه رژيم ايراد كرد اما به علت همراهي رييس ژاندارمري آن منطقه از تعرض رژيم مصون ماند.(33) او همچنين در جريان مبارزه و از جمله در انتقال برخي اطلاعيه‌هاي امام خميني (ره) و ساير انقلابيون از قم به كازرون نقش داشت. وي در روزهاي منتهي به پيروزي انقلاب به كازرون آمده و در كنار برخي ديگر از روحانيان شهرستان در صفوف اول راه‌پيمايان حضور داشت. بررسي تفصيلي نقش وي در مبارزات انقلابي كازرون، بوشهر و اقليد نيازمند فرصتي ديگر است.

 

پس از پيروزي انقلاب

وي پس از پيروزي انقلاب اسلامي از طرف آية الله رباني املشي مأموريت يافت تا دفتر حزب جمهوري اسلامي كازرون را راه‌اندازي كند.(34) وي همچنين در راه‌اندازي و مديريت حوزه‌ي علميه‌ي آباده با مرحوم حجت الاسلام والمسلمين عباس فرخي همكاري كرد. بنيادي در سال 1358 در پي يك سفر تبليغي به سپيدان(35) مورد استقبال اهالي آنجا قرار گرفته، در نتيجه به درخواست مردم آن شهر از سوي دفتر امام خميني (ره) به امامت جمعه‌ي سپيدان منصوب شد و تا سال 1365 اين مسئوليت را بر عهده داشت. او در اين مدت سازمان تبليغات اسلامي سپيدان را تأسيس و مديريت كرد. وي همچنين مصلاي نمازجمعه و منزل امام جمعه‌ي سپيدان را احداث و براي راه‌اندازي كارخانه‌ي كبريت سازي سپيدان تلاش كرد.


بزرگ بنيادي همچنين در سال 1363 در حالي كه امامت جمعه‌ي سپيدان را بر عهده داشت به دعوت برخي از فعالان سياسي كازرون در دومين دوره از انتخابات مجلس شوراي اسلامي از حوزه‌ي انتخابيه‌ي كازرون نامزد شده اما موفق به راه‌يابي به مجلس نشد. او از سال 1365 به دعوت حجة الاسلام والمسلمين اسدالله ايماني(36) به كازرون برگشته و مديريت حوزه‌ي علميه‌ي كازرون را بر عهده گرفت. وي به مدت 15 سال مديريت اين حوزه را بر عهده داشت و در تربيت طلاب كازرون نقش مهمي ايفا كرد.


بنيادي همچنين پس از مهاجرت ايماني به بوشهر در سال 1380 به امامت جمعه‌ي كازرون منصوب شد. او در مدت امامت جمعه‌ي كازرون خدمات فرهنگي متعددي به اين شهرستان انجام داد كه از جمله مي‌توان به اداره‌، تجهيز و تعمير حوزه علميه‌ي كازرون، تعمير ساختمان مكتب الزهرا (س)، تأسيس حوزه علميه خواهران، تجهيز كتابخانه‌ي حوزه علميه كازرون، حمايت مادي و معنوي از برخي طرح‌هاي معرفتي از جمله طرح معراج انديشه جهت آشنايي دانش‌آموزان نخبه با معارف اسلامي، حمايت از طرح نهضت قرآن‌آموزي، حمايت از طرح آشنايي نوجوانان با نمازجماعت، راه‌اندازي مركز نشر معارف اسلامي، آغاز بازسازي مصلاي نمازجمعه‌، احداث خانه و تأمين وسيله‌ي نقليه براي شخصيت حقوقي امام جمعه، برگزاري جلسات تفسير قرآن براي اساتيد دانشگاه، جواب‌گويي به مسايل شرعي مردم، كمك به اعزام مبلغ به بخش‌ها و روستاهاي مختلف، تلاش در جهت رونق مجالس روضه‌ي اهل بيت (ع)، تلاش براي جلوگيري از تنش‌هاي سياسي در شهرستان، كمك به خانواده‌‌ي فقرا، همكاري در برگزاري يادواره‌ي شهداي روحاني شهرستان، برگزاري همايش ائمه‌ي جمعه‌ي‌ استان‌هاي فارس، كهكيلويه و بويراحمد، بوشهر و چهارمحال بختياري در كازرون، برگزاري همايش مجريان ستادهاي نماز جمعه جنوب كشور در كازرون و... اشاره كرد.

بزرگ بنيادي در سال 1386 به علت بيماري از پذيرش تمديد دوران امامت جمعه‌ي كازرون اجتناب كرد. وي از آن پس به تدريس علوم ديني در حوزه‌ي علميه‌ي مكتب الصادق (ع) كازرون مشغول شد و همچون گذشته در مسجد مدرسه به اقامه‌ي جماعت و تبليغ دين پرداخت.

پي نوشت:

1.  اسناد انقلاب اسلامي، ج 3، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامي، صص 191-185

2 .  همان

3 . آيت الله حاج سيدمرتضي پسنديده، (ياران امام به روايت اسناد ساواك، ج 20)، تهران: مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، چاپ اول، بهار 1380، ص 63.

4 . مصاحبه رضا صنعتي با بزرگ بنيادي، كازرون، جلسه اول، 20 تير 1386

5 . در گزارش‌هايي از ساواك وي فردي بددهن، عصباني و اخاذ معرفي شده است. (ر.ك: آيت الله حاج سيدمرتضي پسنديده، پيشين، صص 53-52)

6 . همان،  ص 52.

7 . همان

8 . مصاحبه رضا صنعتي با بزرگ بنيادي، كازرون، جلسه اول، 20 تير 1386

9 . حجت الاسلام والمسلمين شهيد سيدكاظم قريشي پس از آزادي از زندان در اثر آسيب‌هاي ناشي از شكنجه‌هاي ساواك در تاريخ 6 مرداد 1344 به شهادت رسيد.

10 . مصاحبه رضا صنعتي با بزرگ بنيادي، كازرون، جلسه سوم، 16 آذر 1386

11 . همان

12 . اصل: مراقبت

13. اصل: مراودت

14 . آيت الله حاج سيدمرتضي پسنديده، پيشين،  ص 54.

15 . همان،  صص 57-55

16. همان،  صص 57-56

17 . نامفهوم

18 . اصل: مراودت

19 . آيت الله حاج سيدمرتضي پسنديده، پيشين،  صص 58-56.

20 . همان،  صص 60-59

21 . اسامي افراد ذيل در اين تلگراف مشاهده مي‌شود: سيدمرتضي پسنديده، صدرالدين نجفي، سيدمهدي خوانساري غضنفري، محمدحسين آل‌طاهر، محمد حبيب‌الهي، حاج محمدحسين رضايي، علي سرمدي، باقر فريدوني نعمتي، ابراهيم جديدي، غلام‌علي طاهري، محمدحسين شعيبي، عباس براتي، محمدعلي قريشي، سيدمرتضي شاه‌ولايتي، محمود ابوطالبي، حسين هاشمي، مرتضي روشن، قربان‌علي فرجي، محمدنبي قنبري، كريم جديدي، امين‌الدوله سرمدي، غلام‌حسين مشايخي، حميد رضايي، محمدي، ابراهيم هادي‌زاده، عباس‌قلي پاگردي و عده ديگري در حدود يك‌هزار نفر. (همان،  صص 62-61)

22 . همان،  صص 64-63

23 . همان،  صص 66-65

نامه‌ي فرماندار خمين به وزير كشور در تاريخ 11 بهمن ماه 44 از سوي وزارت كشور به سازمان امنيت ارسال مي‌شود. (همان)

24 . همان،  ص 67

25 . اداره‌ي امنيت داخلي

26 . آيت الله حاج سيدمرتضي پسنديده، پيشين،  ص 68

27 . همان،  ص 69

28 . مدرسه‌ي آيت الله بروجردي مشهور به مدرسه‌ي خان

29 . مصاحبه رضا صنعتي با بزرگ بنيادي، جلسه سوم،  كازرون، 16 آذر 1386

30 . مصاحبه‌هاي رضا صنعتي با بزرگ بنيادي، جلسه اول: كازرون، 20 تير ماه 1386 / جلسه دوم: كازرون، 30 مرداد ماه 1386 / جلسه سوم و چهارم: كازرون، 16 آذر 1386 / جلسه پنجم و ششم: كازرون،  16 دي 1386

31 . آيت الله حاج سيدمرتضي پسنديده، پيشين، ص 63.

32. همان

33 . مصاحبه‌هاي رضا صنعتي با بزرگ بنيادي، جلسه سوم و چهارم: كازرون، 16 آذر 1386

34 . مصاحبه رضا صنعتي با بزرگ بنيادي، جلسه پنجم، كازرون، 16 دي 1386

35 . اردكان فارس

36 . امام جمعه‌ي وقت كازرون

نویسنده: رضا صنعتي
مطالب مرتبط :
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۲
سهیل
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۸:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۱
0
0
خداوند حفظش کند واقعا که بزرگ هستند .
ofrcguoj
|
UNITED STATES
|
۱۹:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۱
0
0
20
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مخاطبین محترم؛
۱) کازرون نما، معتقد به آزادی بیان و لزوم نظارت مردم بر عملکرد مسئولان است؛ لذا انتشار حداکثری نظرات کاربران روش ماست. پیشاپیش از تحمل مسئولان امر تشکر می کنیم.
۲) طبیعی است، نظراتي كه در نگارش آنها، موازین قانونی، شرعی و اخلاقی رعایت نشده باشد، یا به اختلاف افكني‌هاي‌ قومي پرداخته شده باشد منتشر نخواهد شد. خواهشمندیم در هنگام نام بردن از اشخاص به موازین حقوقی و شرعی آن توجه داشته باشید.
۳) چنانچه با نظری برخورد کردید که در انتشار آن دقت کافی به عمل نیامده، ما را مطلع کنید.
۴) در صورت وارد کردن ایمیل خود، وضعیت انتشار نظر به اطلاع شما خواهد رسید.
۵) اگر قصد پاسخ گویی به نظر کاربری را دارید در بالای کادر مخصوص همان نظر، بر روی کلمه پاسخ کلیک کنید.
مشاركت
آب و هوا و اوقات شرعی کازرون
آب و هوای   
آخرين بروز رساني:-/۰۶/۰۲
وضعيت:
سرعت باد:
رطوبت:%
°
كمينه: °   بیشینه: °
فردا
وضعيت:
كمينه:°
بیشینه:°
کازرون
۱۴۰۳/۰۹/۰۴
اذان صبح
۰۵:۱۲:۰۴
طلوع افتاب
۰۶:۳۵:۳۳
اذان ظهر
۱۱:۵۰:۵۰
غروب آفتاب
۱۷:۰۴:۴۱
اذان مغرب
۱۷:۲۱:۵۷