|
در عرف جامعهي ما و در ميان كشورهاي جهان و بلكه در طول تاريخ هميشه«فال بد» رواج داشته است. حوادثي را به فال بد ميگرفتند و آن را مايهي شومي و بدبختي و شكست و ناكامي ميپنداشتند. در صورتي كه از لحاظ منطقي و عقلي هيچگونه رابطهاي ميان آن حادثه و حوادثي كه بعد از آن اتفاق ميافتاد وجود نداشته است. متأسفانه فال بد نه تنها در افراد بيسواد يا كم سواد نفوذ كرده بلكه در كشورهاي پيشرفته ودر ميان افراد تحصيل كرده وجود داشته و دارد. چنانچه درميان غربيها رد شدن زير نردبان، افتادن نمكدان، هديه دادن چاقو به فال بد گرفته ميشود و در ميان جامعهي خودمان مثلاً ميگويند فلان حادثه به خاطر قدم فلان عروس بود و يا فلان حادثه نتيجهي متولد شدن فلان شخص ميباشد و...
حال سؤال اين است كه آيا شريعت اسلامي فال بد را تأييد ميكند يا خير، آن را امري خرافي ميداند؟ در پاسخ بايد گفت آنچه از آيات و روايات استفاده ميشود شريعت اسلامي فال بد را كه عرب به آن «تَطَيُّر» يا «طِيَرَه» ميگويد شديداً نهي كرده و آنرا امري نامعقول ميشمارد. در اينجا برخي از شواهد قرآني و روايي بر رد فال بد بيان ميشود.
شاهد اول
قرآن در سورهي اعراف آيهي 131 فال بد فرعونيان كه حوادث ناگوار خودشان را به فال بد گرفتند و آن را به موسي(ع) و پيروان آن حضرت نسبت دادند مردود شمرده و حوادث تلخ را نتيجهي شوم اعمال خودشان دانسته است و در نتيجه با فال بد مبارزه كرده است. همچنين در سورهي يس آيهي 19-18 مخالفان پيامبران الهي حوادثي مانند قطع نزول باران كه نتيجهي گناهان خودشان بوده به آمدن پيامبران نسبت ميدهند كه قرآن شديد آن را رد كرده است.
شاهد دوم
پيامبر اسلام(ص) فال بد را شرك به خدا دانسته و ميفرمايد:
الطَّيَرَه شِركٌ؛ فال بد زدن، يك نوع شرك به خداست.
شاهد سوم