نیمه ی دهه پنجاه، جوانانی چند بنا به احساس تکلیف شرعی و در راستای امر به معروف برای نشر احکام اسلامی و شیعی، کمر همت بستند و جلسات دینی و حلقه های بحث و بررسی موضوعات دینی و معارف قرآنی و پاسخ به شبهات آن روز تشکیل می دادند چرا که در آن روزگار هجمه های دین ستیزی مُدرنیسم و کمونیسم، اذهان جوانان و نوجوانان را مورد هدف قرار داده بود. از آن جا که رژیم طاغوت از تشکیل محافل دینی با صبغه ی سیاسی و مبارزاتی و نشر اسلام واقعی و محمدی واهمه داشت و ممانعت به عمل می آورد لذا محافل دینی مذکور که هریک متشکل از ده پانزده نوجوان مدرسه ای در مقاطع راهنمایی و دبیرستانی بود معمولاً در منازل شخصی و یا در برخی مساجد کوچک واقع در کوچه های کازورن دایر می گردید تا حتی الامکان از نظر ماموران رژیم دور بماند. آقایان مصطفی بخرد، علی اسدزاده، حسین وامرالله مختاری ، علی صحرابان، اصغر دریاب، عبدالرسول وصال، نیلی پور(معلم اهل اصفهان وساکن کازرون)،شهیدجعفری(اهل اصفهان ودرجه داروظیفه پادگان کازرون) و ... از جمله جوانان فعال مذهبی بودند که متناسب با بضاعت دانش دینی خود، مدیریت و هدایت و راه اندازی محافل فوق الذکر را به عهده داشتند و البته خود آن جوانان متاثر از هدایت روحانیت مبارز و آگاه و تشکل های منسجم دیگری بودند که در کشور فعالیت های تبلیغی و ارشادی و مبارزاتی داشتند، در شهر کازرون مرحوم غلامرضا باقری نژاد نقش ویژه ای ایفا می کردند.

-          باری، نگارنده در یکی دو جلسه از حلقه های دینی فوق الاشاره توفیق حضور پیدا کردم که بخشی از روحیات دینی فعلی خود را مرهون شرکت در آن محافل می دانم. سال ها بعد در همان مجالس با نام رجبعلی طاهری به عنوان یکی از مجاهدان و مبارزان در برابر رژیم ستم شاهی آشنا شدم، قابل ذکر است مرحوم دکتر طاهری برادر مهندس رجبعلی طاهری در شهر کازرون طبابت می کرد که آن مرحوم هم همچون برادرش علاوه بر داشتن تخصص و تعهد و تدین فعالیت های مبارزاتی هم داشت، بالاخره متوجه گردیدم در آن دوران سایه مبارزاتی و دینی آن مجاهد کم نظیر یعنی مرحوم رجبعلی طاهری بر محافل دینی جوانان شهر کازرون حکم فرماست و به عنوان اُسوه و نمونه ای مبارزاتی مورد توجه جوانان قرار دارد.

-          درگیری روزهای پیروزی انقلاب و تشکیل نهاد سپاه پاسداران در شیراز و کل استان فارس با فرماندهی و مدیریت آن مرحوم انجام گرفت بدون شک مرحوم رجبعلی طاهری که روز عرفه همین ماه و درحالی که روزه دار بود روح ملکوتیش از این دنیا مرخص گردید عمر پربرکت خود را همراه با حوادث و خدمات متعدد و تحمل رنح ها و شکنجه ها و مشقات بسیاری سپری کرده بود که شمه ای از حوادث دوران زندگی آن مرحوم در مصاحبه ها و نقل خاطرات و در قالب صدا و تصویر و مکتوبات، ضبط و درج و ثبت شده است لذا این قلم بضاعت کمینه ای هم برای نقل و بیان حوادث زندگی آن اسطوره ی جهاد و مبارزه را ندارد امّا از دریچه ای دیگر آن مرحوم را توصیف می نمایم که نیاز مبرم نسل امروز است .

-          طاهری دژ مستحکم و شکست ناپذیر اندیشه و علم و تدین و ولایت و معارف قرآنی بود به گونه ای که هیچ کدام از جریان های سیاسی و نِحله های فکری التقاطی و انحرافی و هیچ تلخ و شیرین روزگار و هیچ و زرق وبرق دنیا نتوانست حتی ذره ای از اعتقاد و بارورهایش را مورد خدشه و تغییر دهد و از صراط مستقیمی که یافته بود و در آن راه با استوار و یقین گام بر می داشت ذره ای کژ راهه نرفت. تیرهای خشم آلود و کور تروریست های آدم کُش منافقین و ضد انقلاب طرفدار شرق و غرب اوایل انقلاب با این که شماری از اعضای خانواده اش را به شهادت رسانید امّا نتوانستند در روحیات او اثری هر چند اندک ایجاد کند. شمشیر زهرآگین ترور شخصیت ی ایشان در قالب تهمت هایی هم چون حامی فئودال و سرمایه دار بودن حتی توسط دوستان دیروزش او ار از راه ولایت و عمل به قوانین شرع منصرف و ناامید نکرد.

منافقینی که او را آمریکایی و طرفدار سرمایه داران و فئودال ها معرفی می کردند از صدر تا ذیل شان به طرف کثیف ترین و عقب مانده ترین رژیم های مرتجع و دیکتاتور و سرمایه دار غلتیدند و بالاخره سر در آخور امپریالیست های سرمایه دار اروپایی و آمریکایی و صهیونیزم گذاشتند و به خفت و مزدوری آن ها تن دادند. برخی دوستان بی تقوی هم که تا دیروز با مهندس در یک سنگر به جهاد علیه طاغوت می پرداختند بعد از پیروزی انقلاب از روی حسادت و جهت پُست و مقام و جمع آوری غنیمت ها، همان تهمت های ناروای منافقین مُلحد را تکرار کردند و بر او جفاها روا داشتند چرا که جرم مهندس طاهری تبعیت از ولایت و روحانیت مبارز و فقاهت حوزه های علمیه و تبری جُستن از هر نوع نفاق و التقاط و تندروی و کج روی و سازش با طاغوت و طاغوتیان بود، لذا اگر به فضای سال های اول انقلاب برگردیم و نظری بیاندازیم شعارهای دهان پُرکن مبارزه با فئودالیست و سرمایه دار و مخالف بندجیم ( مربوط به تقسیم اراضی شهری ) و مخلاف دولتی شدن کارخانه ها و ... آن چنان اذهان جوانان و انقلابیون را مشغول کرده بود به گونه ای که کمتر کسی جرئت می یافت از روی تعقل و شرع به این مسائل بپردازد و اظهارنظر کند لذا مرحوم مهندس طاهری از معدود افرادی بود که با تکیه بر نظرات فقهی و عقلی با تندروی های آن روزگار مبارزه کرد و تمام اتهامات را به جان خرید امّا سال های بعد حقانیت نظرات آن مرد روشن ضمیر معلوم گردید امّا آن چه مایه ی عبرت است همانا سرنوشت طراحان آن شعارهای تُند است که اکنون به آن جا رسیده اند که همگی به صاحبان ثروت و قدرت و مُکنت و مرفهین بی درد تبدیل شده اند و به آلاف و الوف دست یازیده اند. رجبعلی طاهری خود و خانواده اش علی رغم حضور در همه ی صحنه های انقلاب و ایثار و شهادت و علی رغم دارابودن استعداد و درجات علمی و تخصصی به مسائل و شُبهات مالی و اقتصادی و معاملاتی و املاک آلوده نشدند.

-          شاید تصویر کردن صحنه های قدرت طلبی های بنی صدر اولین ریاست جمهور ایران برای نسل امروز سخت باشد. آن مرد خائن برای کسب قدرت بدون در نظر گرفتن چارچوب قوانین، بلواها و جوسازی های بسیاری راه انداخت و با مجلس شورا مقابله می کرد اما معدود رَجُل سیاسی مثل طاهری در سطح کشور و مجلس بودند که قاطعانه و به طور عَلَنی در برابر زیاده خواهی های او می ایستادند. و چه زود صحت حرف های آن مرحوم معلوم شد و مخالفینش با شرمندگی دریافتند که حق با رجبعلی طاهری بوده است امروز دوست و دشمن متوجه گردیده اند که مرحوم طاهریمرد خدا و تقوی و مجاهدی بود که در هر سنگری احساس وظیفه کرده به تکلیف عمل می کرده است. ساده زیستن، حضور در میان مردم کوچه و بازار در هر مکان و زمان، روح ملکوتی او را در جسم نحیفش به ظرافت گلبرگ های گل محمدی می نمود به طوری که با مشاهده چهره ی نورانیش، سکنیه و آرامش خاصی به مخاطب منتقل می کرد، او یکی از آویختگان به شاخه ی طوبی بود که به سوی بهشت پر کشید، بهشتی که بهای مجاهدت هایش است.

روحش متعالی و راهش پر رهرو باد. انشاءا...