شاید این که هر گاه سمت یک مسؤول مانند رئیس یا مدیر یا شهردار
یا یک مقام عالی مقام شهرستان هم چون فرماندار تغییر بیابد رسم بر این بوده که اهالی
قلم یا روزنامه نگاران یا آنانی که اهل ذوق هستند یا آن هایی که دستی در سیاست دارند
یا برخی از فعالین در عرصه ی مطبوعاتی و اجتماعی دست به قلم بشوند و این عزل و نصب
را از دریچه ی دید خودشان و از آیینه ی تفکرشان بر بدن کاغذ ثبت کنند و در حالت های
مختلف و شیوه های متفاوت و نگرش های گوناگون به بررسی این رخ داد و تحلیل این رویداد
بپردازند که از چند بُعد دور نیست!
اول این که در تصویر ذهنی گروهی از این قلم به دستان محترم ؛
شخصی که به عنوان آن مقام مورد نظر قبول مسؤولیت نموده اول و آخر منتخبین و منتصبین
عالم و آدم است؛ و از دید ایشان آن مقام لوح افتخاری است بر تارک تاریخ مدیریت شهرستان
و شاید کسی شایسته تر برای تصدی آن پست در هیچ کجای دنیا وجود نداشته و ندارد و کلید
قفل مشکلات و کمبودها و نارسایی ها و کم امکاناتی های شهرستان فقط و فقط در دست این
مقام تازه وارد به شهرستان است، و این گره های کوری که از سنوات قبل در رشته ی ریسمان
بد بافته شده و کلاف سر در گم شهرستان افتاده به دست توانمند آن مقام عالی مقام باز
می شود و لا غیر! و همان گونه که هویدا است این گروه محترم موافق با آمدن این مقام
عالی مقام به شهرستان بوده و هستند!
دوم این که در نظر عده ی دیگر از خیل آن قلم به دستان محترم،
شخصی که قبول زحمت نموده؛ یا با زور آمده! یا با اهرم قدرت نماینده ی مجلس و یا با
خواهش و تمنای برخی سیاسیون و رجال استان و شهرستان! و به نظر این عده ی محترم شاید
مقامی باشد که برای سرکوبی خواسته ها و اهداف آنان در شهرستان حضور یافته و باز شاید
در نظرشان مسؤول دست نشانده ای است از نوع رقیب انتخاباتی و دشمن حزبی که با طرح و
نقشه های قبلی و برای دست بردن در انتخابات آینده ی شهرستان پا به میدان گذاشته است،
و معتقدند که به هیچ وجه مورد وثوق آنان نیست و حتی به صورت علنی نیز این خواسته ی
از دید خود بر حق را در تریبون ها مختلف به گوش مسؤولان رده بالای نظام هم رسانیده
اند؛ و باز به اعتقاد این گروه محترم، آن مقام عالی مقام توان کار کردن و قدرت مدیریت
را ندارد و هرگز نمی تواند در شهرستان بزرگ کازرون اقدامات مثبتی را در حل بحران یا
گره گشایی کارها داشته باشد، و در این راستا چون از نظر حزبی و فکری با آنان هم سو
نیست اگر شدنی باشد هیچ گونه هم کاری را نیز با آن مقام عالی در دستور کار خود قرار
نمی دهند و ساز مخالفت و شاید انتقاد را می نوازند و از جمله این که نظامی کجا و فرمانداری
کجا؟! و قبل از آن که مهلت عملکرد را برای آن مقام عالی مقام تعیین بفرمایند از ناتوانی
و ضعف وی در جایگاهی که تکیه به آن زده صحبت به میان می آورند و مدیریت وی را در سمت
قبلی اش متناقض با مسؤولیت فعلی می شمارند و خود را ذی حق داشتن یک مسؤول از جنس و
حزب و تفکر خود می دانند و دلیل را پیروزی رئیس جمهور هم فکر و مورد حمایت خود در انتخابات
ریاست جمهوری می خوانند! هر چند که نماینده ی دخیل در تعیین آن مقام عالی مقام از طیف
کاملاً مخالف با این گروه محترمی است که قلم به دست برای مقاله شده اند! و هیچ شانس
با حق یا اختیاری را برای نماینده ی منتخب شهرستان در مجلس شورای اسلامی برای تعیین
تکلیف جهت انتخاب یا انتصاب فرمانداری که قرار است هم فکر با وی باشد قاءل نیستند،
در صورتی که در سنوات قبل این حق را برای خود محفوظ می دانستند که مسؤول مذکور یعنی
آن مقام عالی مقام حتماً باید هم حزبی یا هم جناحی یا هم فکر و هم سو با خود و نماینده
ی آنان باشد!
سوم این که از دید گروه محترم دیگر از طیف همان قلم به دست های
محترمی که در بالا از آن ها یاد شد، مقام عالی مقام جلوس کرده بر تخت ریاست و مدیریت؛
کسی می تواند باشد که هم ممکن است کارآمد و موفق باشد ( که از دید ایشان می بایستی
ورود این شخص را به شهرستان حرکتی مناسب دانست)، و هم ممکن است که این انتخاب موفقیتی
در بر نداشته باشد، اما ضروری است که به این مقام فرصت داده شود تا با خیالی فارغ از
نگرانی و دلهره از امواج انتقادها و پیش بینی های ناروا و پیش قضاوت های خصمانه به
کار مشغول شود تا عملکرد وی را مورد بازبینی قرار دهند و این تفکر برگرفته از نگاهی
اعتدال گرایانه و به دور از هر گونه تعصب و تند روی است! هر چند که ممکن است که دست
نوشته های این گروه از طرف گروهای دیگر با بر چسب ضرب المثل معروف هم به نعل و هم به
میخ می کوبد همراه باشد! ولی به هر صورت به نظر می رسد که تفکر این گروه از قلم به
دستان منطقی تر باشد تا دیگر تفکرات و تمایلات و خواسته های صنفی و حزبی و طایفه ای
آن دو طیف گرامی!
مطمئناً از این سه قضیه فراتر نیست؛ و گروه چهارمی نباید وجود
داشته باشد جز افرادی بی تفاوت به رخ دادها و اتفاقات جاری یا کهنه ی شهرستان! و یا
اشخاص و گروهی که تغییر و تحول و عزل و نصب ها را امری طبیعی در امور کشور و اهداف
نظام و قانون و مقررات رایج در کشور می دانند که کمتر اوقاتی در تاریخ سی و چند ساله
ی کشور یعنی از بعد از انقلاب وجود داشته که مردم رأساً در انتصاب مدیران و مسؤولان
ارگان ها یا ادارات و نهادها خصوصاً مسؤولان عالی رتبه ی شهرستان دخیل باشند و شاید
به ندرت این اتفاق رخ داده باشد چون این امر در اختیار دولت است و بس! اما یکی از این
موارد در چند سال پیش در همین شهرستان خودمان اتفاق افتاد که یک گروه معترضین به یک
رفتار ناپسند در عزل فرماندار وقت و انتصاب فرماندار جدید شهر ستان کازرون مبادرت به
یک نوع اعتراض کردند که از یک دید می شود آن حرکت را نوعی دموکراسی و احقاق حق و تظلم
خواهی دانست و از طرفی دیگر و به نظر نگارنده شاید شیوه ای از نقض قوانین! چون به هیچ
وجه در خور و شایسته ی امور جاری و ساری سیاست نظام و اختیارات دولت های وقت در انتصاب
مقام عالی مقام نیست که عده ای مردم علم مخالفت و پلاکارد اعتراض و نخواستن فلان مسؤول
را در دست بگیرند، یا برعکس برای حفظ یا ابقای مدیری دیگر با اردو کشی به مرکز استان
اقدام کنند! که با کمی تأمل می توان دریافت که عزل و نصب مثلاً فرماندار در اختیار
دولتی است که منتخب مردم است و همراه با اهرم قدرت نماینده ای است که باز هم منتخب
همین مردم است و اعتراض به این انتصاب ها نوعی دهن کجی به آن اکثریت مردم است! و شاید
بتوان برای این تفکر نیز بخش چهارم را نام گذاری کرد!
نگارنده، این مقدمه را شروعی بر مقاله ای که در پیش روی خود
دارید و در ارتباط با فرماندار جدید یعنی آقای گرامی است می داند و شاید خود را عضوی
کوچک تر از ردیف همان قلم به دستان محترمی می داند که از رسم دیرینه ی گفته شده تبعیت
می کنند با این تفاوت که اعتقاد اصلی خود را برای انتخاب مدیران شهرستان خصوصاً عالی
مقام ها یا عالی رتبه ها فقط بومی گرایی می داند و همان گونه که در اکثر نوشته های
خود اصرار بر بومی گرایی داشته و حضور اندیشه ها و نخبه ها و مدیران موفق این دیار
را در شهرستان نعمتی خدادای می داند که نشان از لیاقت و شایستگی فرزندان این شهرستان
است این حس ناسیونالیستی را پر اهمیت می داند اما با حفظ و رعایت مصلحت می توان خلاف
آن را نیز پذیرفت! و دلیل این گفته را که برخی از آن به عنوان آیا قحط الرجال است؟
می داند! چون در مواردی که پست های مدیریتی بدون رئیس است یا با سرپرستی به دست غیر
بومی ها اداره می شود و دست به دامان فرزندان همین شهرستان می شویم تا سکان هدایت مثلاً
فلان اداره را در دست بگیرند با جواب رد از طرف آن ها روبرو می شویم و همین است که
یا باید با سرپرستی بسوزیم و بسازیم یا حاضر به قبول شخصی غیر بومی و شاید ضعیف بر
ریاست آن صندلی باشیم!
نگارنده اعتقاد قلبی دارد که انسان های توانمندی در همین شهرستان
خودمان وجود دارند که از جایگاه رفیع مدیریتی برخوردار هستند و پست های کلیدی در رسته
های مختلف اداری، نظامی، علمی، پزشکی و هنری کشور دارا هستند که به راحتی می توان از
ده ها نام یاد کرد؛ اما به دلایل خاص و اختلاف سلیقه های متفاوت این افراد در عین حالی
که سرشار از انرژی و تخصص کاری می باشند و با عشق و علاقه و در حسرت خدمت به زادگاه
خود زندگی را می گذارانند قادر به ایفای نقش در سمت خدمتگزاری در شهرستان و محل تولد
خویش نیستد!
آقای گرامی اول از هر چیز مقامی غیر بومی است که آمدن ایشان
به شهرستان به عنوان فرماندار بر گرفته از همان گفته های حقیر است که اختلاف سلایق
رجال سیاسی شهرستان و آنانی که در عزل و نصب ها دخالت دارند در انتخاب یک نیروی بومی
و هم شهری، وقوع این حالت را در بر می گیرد! آقای گرامی هیچ سابقه ای در امر فرمانداری
ندارد و این اولین تجربه ی ایشان است آن هم در شهرستان بزرگی چون کازرون و با وجود
بخش هایی که هر کدام به نوبه ی خود قابلیت شهرستان شدن را دارند و با وجود مردمی از
نژاد ها و با گویش های متفاوت لری و ترکی و عربی و طیف گسترده ای از عشایر دایمی که
کار ایشان را به مراتب سخت تر می کند که با شناخت قبلی از توانمدی های وی، برای ایشان
آرزوی موفقیت می کنیم!
فرماندار محترم در بین انبوهی از یاران نماینده محترم و دوستان
و همکاران محترم سابق خود و شهروندان و مدعوین به جلسه ی تودیع و معارفه ی فرمانداران
قدیم و جدید برای بار دوم در یک سمت مهم پا به شهرستان کازرون گذاشت که این استقبال
تقریباً در تاریخ سیاسی حضور و غیاب فرمانداران کم نظیر و بی اغراق بی نظیر بود و به
جرأت می توان گفت کسی که با این استقبال روبرو می شود از پشتوانه ی حمایتی خوبی برخوردار
است آن هم حامیانی که از طیف محترم بسیجیان و پاسداران و ایثارگران و رزمندگان باشد
هر چند که کازرونی ها در طول تاریخ نشان داده اند که خوش پیشواز بد بدرقه هستند اما
باید نشست و دید که آقای گرامی فرماندار گرامی شهرستان چه کار خواهد کرد و چه گونه
می خواهد با امت کازرونی تا کند که در دنیا به معرفت و مردانگی و صداقت معروفند و برخی
از آنان نیز هم چنین در مواقعی در زیرآب زنی و تخریب و دو دستگی در تمام جهان همتا
ندارند! و باید دید که آیا بدرقه ی این مقام عالی مقام نیز آن چنان پر شور خواهد بود
یا نه؟!
نویسنده از افراد بسیاری و از صاحب نظران و دوستان و آشنایان
در شهرستان و حتی در مرکز استان از خصوصیات و شخصیت و اخلاق و منش آقای فرماندار یعنی
جناب گرامی جویا شده که حتی یک مورد نظر منفی را به خاطر نمی آورد که در خصوص این انسان
شنیده باشد و حتی از ملایم بودن و اعتدال و مدیر و مدبر بودن ایشان تعربف و تمجیدها
شنیده و در اولین دیدار حضوری با ایشان می شد که این خصوصیات بارز شخصیتی را در وی
مشاهده نمود که البته دلیلی بر آن نیست که در صورت خدای نکرده راه خطا رفتن یا کم کاری
و اهمال ورزیدن سبب شود که نویسنده قلم انتقاد را بر زمین بگذارد! که تعریف و تمجید
امروز سندی بر تداوم این نمرات خوب در کارنامه ی ایشان نیست بلکه آن چه دهان نویسنده
را می بندد و قلمش را غلاف می کند عملکرد مثبت آقای گرامی است که مورد ارزیابی صاحبان
سلیقه و اربابان سیاست و اهالی فهم و خصوصاً آحاد مردم قرار می گیرد؛ و آن چه که مد
نظر مردم فهیم شهرستان است اهمیت دادن آقای فرماندار به تمامی طیف ها و احزاب و گروه
ها است، و چیزی که خواسته ی قاطبه ی عموم است، با یک دید نگریستن تمامی تفکراتی است
که در بطن جامعه فعالیت سیاسی دارند و فرزند انقلاب و از اصل نظام هستند، که ایشان
خود این چشم انداز را صریحاً ابراز نمودند!
آقای گرامی در وهله ی اول مهمان ما کازرونی ها است و ما مردم
کازرون به مهمان نوازی معروف و مشهور خاص و عام هستیم، حال چه بهتر که مهمان عزیز تازه
وارد منشاء خیر و برکت باشد و چه بهتر این که ایشان سبب وحدت بین جناح های مختلف شهرستان
که بیش تر از دو طیف هم نیست باشد، چون فرماندار متعلق به همه ی مردم است خصوصاً فرمانداری
که برخاسته از دولت اعتدال است و فرمانداری که بومی شهرستان نیست که بخواهد به سمتی
خاص متمایل شود! و مطمئناً با رعایت این مسایل می توان امیدوار بود که شهرستان کازرون
با حمایت همه جانبه ی همه ی جناح های حاضر در تمامی عرصه های انقلاب و مسایل اجتماعی
به سمت پیشرفت و آبادانی روی بیاورد و لازم به ذکر است که آقای فرماندار بایستی منتظر
عکس العمل های خوب یا بد و مغرضانه و یا منتقدانه ی اهالی قلم و روزنامه نگاران مختلف
باشد! که عملکرد مثبت و تلاش و تکاپو و احترام به خواسته های منطقی شهروندان و عزت
دادن به آنان و تکریم ارباب رجوع می تواند قلم هر نویسنده ی منصفی را در تحسین عملکرد
خود بچرخاند و بی شک نمره ی مثبتی است در کارنامه ی قبولی آقای گرامی که به دست مردم
شهرستان کازرون به امضاء می رسد که می تواند سند و مدرک قابل قبولی برای آینده ی یک
فرماندار خوب و خدمتگذار منتظر خدمت در پست های مدیریتی بالاتر در اقصا نقاط کشور باشد؛
چون همان گونه که گفته شد مدیریت در شهرستان کازرون با آن همه عقاید و سلایق گوناگون
و خواسته های برحق مردمش کاری است بس دشوار که پیروز این میدان می تواند به راحتی در
هر کجای کشور مدیری موفق باشد؛ پس به نظاره می نشینیم تا که شاهد باشیم که این مقام
عالی مقام با مشاوران خود که انسان های شاخص و خوب و مثبتی نیز هستند و معاونان جدید
و قدیم خود چه گلی را بر سر مردم دیار قهرمانان و آزادی خواهان و فرهنگ دوستان فرهنگ
دار، و متدینین با اصالت خطه ی تاریخی کازرون خواهد زد! خلاص!!
ممنون که نظر گذاشتید
در مورد شهرستان با نظر حضرت عالی کاملاً موافقم
اما اگر تحت تاثیر دیگران قرار گرفت و آبرو و عزت وایثارگری های خود را به دنیای سیاست وقدرت دیگری فروخت ، ایشان بازنده اصلی خواهند بود.
البته امیدوارم همواره ایثارگر و بسیجی بماند و در دنیا و آخرت مدیون نشوند.
ان شاء الله التعالی
متین فرمودین
اما بعید می دانم که چنین شخصیتی دچار این خطای بزرگی که فرمودید که ممکن است در آینده اتفاق بیافتد و گفته ی جناب عالی به نوعی قصاص قبل از جنایت است را مرتکب شود
بنده هم دعای شما را تکرار می کنم اما اطمینان دارم که این نمونه انسان ها هرگز یا کمنر دچار لغزش عقیده یا وسوسه ی قدرت می شوند.
از متن فوق بسیار خوشحال شدم.بخصوص نگارنده اصل رو بر حمایت از فرماندار محترم گذاشته.
البته همانطور که از فحوای کلام نگارنده محترم قابل استنباطه فعلا اصل بر حمایت از ایشان گذاشته ولی ایشالا همین گونه بشود.
البته چنان زنده باشیم در آتیه هم منتظر مقاله جدید نگارنده محترم در نقد وبررسی عملکرد فرماندار محترم در یکی دوسال آینده خواهیم ماند.
آقای ریاضی سربلند باشید.
کمال تشکر دارم
و ممنون از حسن نیت جناب عالی
به نظر بنده واقعیت هم همین گونه است و بایستی به انتخاب یا انتصاب منتخبین خودمان احتام بگذاریم و البته این حق ماست که اگر خدای نکرده ابن منتخبین بی راه رفتند یا سهل انگاری و اهمال ورزیدند تذکرشان بدهیم و انتقاد کتنیم
باز هم سپاسگزارم
اگر منظورتان تقلب است که بنده هم میپذیرم که در انتخابات سراسر دنیا تقلب هایی صورت می گیرد و جالب این که این تقلب در آرا از طرف همه ی طرفداران کاندیداهای محترم رخ می دهد که بنده و جناب عالی اگر کازرونی باشی از همه ی این تقلبها کم و بیش خبر داریم که فلان کاندید چند شناسنامه در یکی از ادارات
و. .... و اگر نظرت فرد خاصی تاثیر گذاردر انتخابات بوده که به جرات میگم اشتباه میکنی و افرادی جزو شورای برگزاری انتخابات بودند که همگی متدین و با تقوا بودن و هیچ گاه آخرت خود را به دنیای کسی نمی فروشند
و امیدوارم که هیچ انسانی هیچ گاه حاضر به پایمال کردن حق و از بین بردن عدالت نباشد
سپاسگزارم که نظر گذاشتید
باسخ دادید
پشت سر مهندس صالح پور میشه نماز خواند
و رفتار بسیار ناشایستی با ایشان شد
و الا عزل و نصب ها در تمام دوران تاریخ بشر بوده
اما انسانیت با عزت و احترام گذاشتن به انسان ها نمود پیدا میکند
کمال تشکر از جناب عالی
كازرون نما لطفا كامنت ها رو گزينشي منتشر نكن.
خب مهندس هم اکثریت پیروز در اون انتخابات خواستا فرماندار همسو با خود بودن.مثل الان که اکثریت پیروز خواهان فرمانذار همسو بودن.
ولی خیلی ها به شدت مقابله با این خواست منطقی کرده اند.
کازروننما لطفا منتشر نمایید.
ممنون و سپاسگزار
از صمیم قلب تشکر می کنم و مطمئناً از راهنمایی جناب عالی استفاده خواهم کرد
باز هم ممنون از این که نظر گذاشتید
خوب جناح شما كه مشخص است بهتر بود اين مقاله ها توسط فرد ديگري نوشته مي شد.
و تشکر از نظری که گذاشتید