|
روح الله می گفت: "بد نیستم، اما بدی های روزگار را بی جهت تحمل می کنم. همه اش فکر این هستم که کاری باید کرد، اما نمی دانم کدام کار بی آنکه از کننده آن، قهرمان بسازد، باری از دوش بارکشان درمانده برمی دارد! (نادر ابراهیمی.سه دیدار.جلد دوم)
از کودکی خاطره گریه کودکان فلسطینی در تلوزیون سیاه و سفید
و رنگی، زیر آماج بمب و موشک و گلوله، در خاطرم مانده است. کودکانی که نمی دانم بزرگ
شده اند یا نه؟! کودکانی که گلوله و فشنگ را بهتر از اسباب بازی هایشان می شناختند.
سرزمین کوچکی که قلب اسلام است اما پاره پاره گشته. هم به صورت
و تن، هم به جان و معنا!
فلسطین را با زور تیرهای مسلسل ها و بمب افکن ها به چند خاک
و مرز تقسیم کرده اند اما انشقاق بین اراده ها و گسستن همبستگی ها، از ضعف فکری و ایمان
ماست. اسلامی که تسلط هیچ دژخیم و حتی فکر شرک آلودی را بر پیروانش نمی پسندد و حکم
جهاد را بدین سبب به آنان واجب نموده است، هنگامی سرزمین هایش به دست اعداء الظالمین
می افتد که مسلمانان رسم مسلمانی را بجا نیاورند.
هنگامی سرزمین هایش به دست اعداء الظالمین می افتد که مسلمانان
جهان به دو عنوان "کشورهای اسلامی" و "سایر مسلمانان" تقسیم می
شوند. هنگامی سرزمین هایش به دست اعداء الظالمین می افتد که کشورهای اسلامی، عنوان
فارس و ترک و عرب می گیرند. زمانی که برای مسلمانان عرب، شیعه و سنی مهم است. حتی در
خاک کوچک فلسطین هم که باشی، فرق می کند که زیر کفشهایت غزه نام دارد یا کرانه باختری؟!
و صهیونیستی که آب او را خواهد برد اگر هر مسلمان یک سطل آب بریزد، ریشه دوانیده در
سراسر دنیا و از هر رگ و ریشه خونی می مکد و جان می گیرد.
به فرموده شهید بزرگوار مطهری، چرا هر صهیونیست در هر جای دنیا،
خود را موظف می داند که بخشی از درآمدهای سالیانه خود را برای کمک به اسرائیل تخصیص
دهد، اما مسلمانان که تعداد آنها بیش از صهیونیست هاست، این چنین برای فلسطین دغدغه
ندارند؟!
ما مسلمانان کدام آموزه دین خود را کنار گذاشته ایم که ظلمی
این چنین را بر سر خود آوار کرده ایم؟ چرا جبهه مبارزه فلسطین با اشغالگران، و جبهه
مبارزه سوریه و عراق و لبنان با تکفیری ها، و جبهه مبارزه افغانستان با طالبان، و جبهه
مبارزه ایران بر سر حق مسلم هسته ای خود با زیاده خواهان غرب، و صحنه کشتار مسلمانان
میانمار و.... از یکدیگر جداست؟؟!!
کدام کشور مسلمان خود را از مبارزه فلسطین کنار کشیده که سر
خود را دردسر ندهد؟ حال آنکه همه ما به تنهایی به جنگی مشغولیم. براستی بهتر نیست نیروهای
خود را یکجا جمع کرده و در خط مقدم جبهه اسلام، فلسطین، به مبارزه بپردازیم؟!
آیا مبارزه فرهنگی ما تنها به شعار و ایجاد انزجار بسنده می
کند یا در عمل نیز تحریم و انزوای صهیونیست جهانی را دنبال می کند؟! و کدام چاره، هدف
ما را به درستی دنبال می کند؟!
آیا گروه های فکری و فرهنگی در تمامی کشورها و در کشور عزیز
ما، اتحاد را سرلوحه کار خود می دانند؟!
تاریخ اتحاد ما کی خواهد بود؟؟!!