سال 88، عدهای که خود را مدافع مردمسالاری، پیرو امام و خط و امام و شهدا میدانستند، با ادعای تقلب و تغلب در انتخابات ریاست جمهوری آن سال، علاوه بر ایجاد شبهه و تشویش اذهان عمومی، زمینه را برای ضدانقلاب داخلی و خارجی و تمام کسانی که با مردمسالاری دینی، و اسلام انقلابی و سیاسی که حضرت امام خمینی احیاگر آن بودند، فراهم کردند تا آنان از این فرصت بدست آمده، ضرباتی بس سهمگین را بر پیکره انقلاب، نظام، آرمانهای امام و شهدا، و از همه مهمتر اسلام اصیل و انقلابی وارد نمایند و تا آن جا پیش روند که در توهم و خیالات خود، رویای از پا در آوردن انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، در سر بپرورانند. در این زمان بود، که ولیامر زمان، امام خامنهای، با تمسک به شیوه اسطوره امامت و عدالت، جد والایش امیرالمومنین، در رویارویی با ناکثین و قاسطین و مارقین، و با شعار ”این عمار" راه جدیدی را برای مدافعان انقلاب و اسلام گشود که در نهایت با درایت و مدیریت بیمثال ایشان، فتنه فتنهگران، به خاک مذلت نشست.
متاسفانه در این رویارویی سخت، عدهای از همرهان غافل شدند، و سودای قدرت، آنان را سخت فریفت.
نظام جمهوری اسلامی، با سعه صدر در طول بیش از 6 ماه، اغتشاش و ناامنی، با معارضان برخورد نمود و کسانی را که دائم بر طبل جنگ میکوبیدند، همچنین کسانی که از سوی دستگاههای امنیتی بیگانه و گروهها و احزاب محارب، ماموریت داشتند، برخورد قاطع نمود.
در این میان، محاربانی که از روی عمد وارد عرصه شده بودند با کمک مردم شناسایی، دستگیر، محاکمه و براساس جرمشان مجازات شدند. اما دو تن اصلی که زمینه فتنه را آماده، و همچنان به خیال واهی خویش بر طبل فتنهگری میکوبیدند، بنابه مصالح نظام و با توجه به سوابقشان، تحت نظارت قرار گرفتند تا کس یا کسانی به آنان صدمه وارد نکنند که بار دیگر سبب فتنهای جدید شود.
اکنون، با گذشت بیش از 5 سال، در آستانه ورود به محرم حسینی، عدهای با طرح توبه ”حر بن یزید ریاحی" سرداری که روز عاشورا، دنیا را پشت سر نهاد و بهشت را، با توبه به هنگام خویش خریدار شد، قصد دارند تا فتنهگران را تطهیر و بار دیگر برایشان حیات سیاسی بسازند.
در مورد برخورد اباعبدا...(ع) به عنوان پیشوای تاریخی شیعه، و عملکرد این امام معصوم که بایستی در نظام جمهوری اسلامی مورد توجه قرار گیرد، با جناب حر بن یزدی ریاحی، باید به چند نکته اشاره نمود:
1-نظام جمهوری اسلامی، در طول حیات35 ساله خود، بارها این شیوه عملکرد را مدنظر قرار داده و دادگاههای انقلاب اسلامی با کسانی که چونان حر نه تنها توبه نمودند، بلکه برای پاک کردن گذشتهشان به همکاری پرداختهاند، و حتی کسانی که تنها به توبه لسانی اکتفا نمودند، و گاه در برخی بزنگاهها سربرداشته و هویت خویش را آشکار نموده، سعه صدر به خرج داده و بر روش اسلاف خود، پیامبر اعظم(ص) و ائمه هدی(ع)، توبه آنان را پذیرفته است. تا آن جا که برخی از آنان در جایگاههای حقوقی یا فرهنگی نشستهاند. برخی از این توابین حرمنش، در طول هشت سال دفاع مقدس، و یا در رویارویی با گروهکهایی که گاه خود قبل از توبه، در آن فعالیت مینمودند وارد عرصه شدند و موفقیتهایی نیز کسب نمودند. برخی از آنان در دفاع مقدس یا در درگیری با گروهکها یا رخت شهادت پوشیدند یا به مقام جانبازی نائل شدند. در میان شهدای هر شهر و دیاری، از این دست شهدا وجود دارند.
که اگر نبود برخی نگاههای غلط و سوءاستفاده کنندگان، نام برخی از این شهدا را میآوردم.
2-نگاهی گذرا به عملکرد حر نشان میدهد، حر هیچگاه به جنگ با سیدالشهداء اقدام ننمود. دوم این که حر فتنه نکرد و از اول که به عنوان نماینده و سپهسالار قشون یزیدی به کربلا آمد، شفاف و با صداقت با شهید کربلا سخن گفت و همین شفافیت بود که باعث شد از سوی ابن مرجانه، عمر سعد فرماندهی قشون را به عهده گیرد.
سوم این که حر از همان ابتدا، هرچند به دستورات صادر از مافوق جامه عمل میپوشاند، اما از همان ابتدا، نمازهایش را به امامت امام میخواند، و این نشان از آن دارد که حر از همان ابتدا، امامت حسین بن علی را پذیرفته بود.
3-در طول این 5 سال بارها و بارها، کسانی از سوی مقام معظم رهبری و یا جایگاههای حقوقی مثل دستگاه قضایی یا مجلس شورای اسلامی یا افراد حقیقی و حقوقی، همچون جناب آقایان مرحوم عسگراولادی، بادامچیان، ناطق نوری، مرحوم آیتا... مهدویکنی و ... برای گفتگو با این دو نفر ماموریت یافتند و با آنان به سخن نشستند تا این که به شیوه عمار شاید بتوانند از آنان توبهای حتی به مصلحت یا اظهار پشیمانی بگیرند، اما آنان نه تنها هیچگاه به نصیحتهای خیرخواهانه آنان گوش ندادند، بلکه مغرورتر از پیش، سخن گفتند. و این نه تنها هیچ شبهاتی به داستان کربلا و قصه حر ندارد بلکه بیشتر شبیه فتنه جمل است که بارها امیرالمومنین، برخی از یاران، همچون عمار یاسر و محمد بن ابابکر را برای برگشتن سران جملی راهی اردوگاه شتر سرخموی نمود، اما آنان نه تنها این شیوه علی را نشنیدند که آن را حمل بر ضعف کردند.
حال باید پرسید، آیا نظام جمهوری اسلامی با آنانی که علیرغم فتنهگری، به ظلمشان علیه نظام، اعتراف نمودند، چه در زندان یا بیرون زندان، چگونه رفتار نمود؟ آیا آنان هماکنون آزاد نیستند و رسانهها در اختیار ندارند؟