|
خداوند هستی آفرین ، آفرینش انسان را از گل آغاز کرد ( وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طِینٍ- سجده – 7 ) و سپس روح خودش را در کالبد خاکی دمید (وَ نَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ - سجده – 9 ) تا به واسطه ی آن انسان از حیوانات برتری یابد و بتواند در مسیر کمالات والای الهی قرار گیرد یعنی وجود انسان ، این آفریده زیبای خداوند( لقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ – 4 – تین) از دو بعد مادی – معنوی یا جسمانی – روحانی تشکیل شده است .
از آن جا که روح انسان از عالم الهی است که به قالب خاکی دمیده شده است و به عالم مادیات علاقه ای ندارد لذا هنگامی که وارد دنیای مادی می شود از فراق و دوری دنیای عالم خود ناله سر می دهد و می گرید .
اما زمانی که مادر مهربان پستان در دهانش می گذارد و نوزاد طعم شیرین شیر مادرش را احساس می کند و به مرور زمان با محسوسات و مادیات محیط پیرامون خود سرگرم می شود کم کم با عالم مادی انس و الفت می گیرد و همین مانوس شدن سبب می شود که عالم روحانیت و معنویت که فطرت وجودش می باشد فراموش کند .
هراندازه این وابستگی به دنیا و عالم مادی بیشتر شود انسان بیشتر از عالم الهی و معنوی فاصله می گیرد و به همین علت است که خدا را فراموش می کند و به الهه های ساختگی مشغول می شود . از خدا می گریزد و به خود می پردازد و اگر هم از روی عادت اندک راز و نیازی با خدا داشته باشد از نیایش خود لذتی نمی برد و انجام این عبادت ناچیز هم برایش دشوار و طاقت فرسا است.
به همین دلیل است که خداوند متعال در هر زمانی سفیرانی را مامور کرده است تا فطرت حقیقی که همان عالم معنویت است در انسان ها بیدار کنند و جلو سرکشی و طغیانگری بندگان وابسته و دلبسته به دنیا را بگیرند .
گاهی این علاقه و دلبستگی به عالم مادی به جایی می رسد که به فرموده قرآن کافران می گویند: حیاتی جز همین زندگی دنیایی که در آن به سر می بریم در کارنیست ( معاد را انکار می کنند) . گروهی از ما میرند و گروهی دیگر جای ایشان را می گیرند و جز طبیعت و روزگار ما را هلاک نمی سازد. ( جاثیه – 24)
پس بر ماست تا به ندای حق که از حنجره پاک رسولان وحی الهی امر شده است ، گوش دهیم و با نظر کردن به روح که راکب و سلطان مملکت تن است ، در پرورش آن بکوشیم تا در سرای جاویدی که در پیش داریم با سربلندی و سرافرازی به سوی صاحب خود بازگردیم که (إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَيْهِ رَاجِعونَ) . ان شاء الله
این گریه طبیعی هست ، و هر کس می تواند نظریه خاص خودش رو داشته باشه ، مثل اون دوستی که گفته بود خو گشنشن ، ممه میخواد
فقط می توان گفت خدایا ما را به حال خودمان رها نکن
ضمنا جا دارد از سیاست شما در انتشار حداکثری نظرات تشکر کنیم البته امیدوارم در عمل هم واقعا چنین باشد و الگویی برای دیگر وبسایت ها که روالشان بیشتر بر سانسور است تا انتشار! یا حق