امنيت ؛ نيازي است فطري و لازم براي هر جامعهي كوچك و بزرگ، كه لزوم تأمين آن، غيرقابل انكار و از وظايف مديران و حاكمان جامعه مي باشد.
در جامعهي شهري ما ـ كازرون ـ ، چند صباحي است كه اين اصل اساسي مورد بيتوجهي يا بهتر بگويم بيمهري و بيتدبيري قرار گرفته و بر آن خدشههاي غير قابل قبول وارد گرديده است. اگر به آمار قتل ، دزدي و تجاوز و ... در طول سه سال گذشتند توجه نماييم و آمار 28 قتل در 6 ماههي اول سال 85 را با 24 قتل در يك سالهي گذشته ـ 1384ـ مقايسه كنيم روند رشد صعودي ناامني را به وضوح خواهيم ديد.
در طول اين چند سال مقالات بسياري در علت يابي نا امنيهاي موجود و يا ضرورت تأمين امنيت و... درنشريات مختلف شهرستان به رشتهي تحرير در آمده است اما به نظر ميرسد چند اصل كه در به وجود آمدن اين وضعيت نقش اساسي دارند مورد غفلت واقع شده است. مطمئناً ضعف مديريت شهرستان و ضعف برخورد دستگاه قضايي و انتظامي با متخلفين و مجرمين دلايل شهود و غيرقابل انكار در ايجاد چنين وضعيتي است اما دلايلي ريشهاي و اساسيتر از نظر نويسنده نيز در به وجود آمدن ناامني در جامعه شهري كازرون دخيل است كه در زير به آنها اشاره خواهيم كرد:
1 . مهاجرت سرمايههاي اجتماعي:
سرمايههاي اجتماعي موجود در هر جامعه را به عنوان مولدين امنيت آن جامعه ميشناسند اما در جامعهي شهري ما با مهاجرت نخبگان كه سرمايه هاي اجتماعي بومي شهرستان بودند به علل گوناگون كه ذكر آنها در اين مقال نميگنجد فضاي امنيتي شهر به ناامني محلات شهرستان سمت و سو پيدا كرد. تا چندي پيش حضور خانوادههاي سرشناس و امين مردم در هر محله و خصوصاًً حضور افرادي كه حكم ريش سفيدي را در اين محلات داشتند، ضامن امنيت آن محل بودند. از طرف ديگر نوع تربيت اخلاقي فرزندان خصوصاً تربيت ديني آنان و اصالت دينمداري در اين خانوادهها باعث ايجاد امنيت رواني ، اخلاقي ، اجتماعي و فرهنگي در محلات كازرون بودند.
يعني خانوادههاي اصيل كازروني و نخبگان هر محله به نوعي مولدان امنيت در شهرستان بودند كه با خروج و مهاجرت تعداد زيادي از اين گروهها و خالي شدن بسياري از محلات از آنان، امنيت نيز در تمام ابعاد آن رو به افول و ضعف گذاشت. از طرف ديگر مهاجرت خانوادههايي كه با ارزشها و سنتهاي ديرين، كهن و اسلامي جامعه شهري ما فاصله داشتهاند، به شهر كازرون، باعث ايجاد يك نوع تضاد فرهنگي گرديده است، كه خود اين تضاد فرهنگي عاملي در ناامني جامعهي ما شده است.
2 . فراموش شدن نهادها و گروه هاي پاسدار امنيت:
از طرف ديگر در 10سال پيش حضور فعال فرهنگي ، سياسي و امنيتي نيروهاي بسيج و پايگاه هاي مقاومت در محلات و پاسداري اين عزيزان از اخلاق و فرهنگ و امنيت مردم و تأثيرگذاري بسيار قوي و مثبت اين نهاد فرهنگي ـ نظامي بر جامعهي محلي كازرون در ابعاد مختلف فرهنگي ، اخلاقي، اجتماعي و پرورش جوانان در مساجد خود به خود ضامن برقراري امنيت محلات ميشد. اما در چند سال گذشته با بيتوجهي گاه مغرضانه و گاه ناآگاهانه و جاهلانه نسبت به اين نهاد تأثيرگذار توسط دولت ، ناامني براي مردم و امنيت براي متخلفين سودجو مهيا گرديد.
نتيجه تضعيف يا بي توجهي به نقش امنيتي همه جانبهي اين نهاد فرهنگي ـ نظامي كه وظيفه پاسداري از آرمان هاي انقلاب اسلامي نيز برعهده دارد، چيزي جز ناامني اخلاقي، فرهنگي و اجتماعي در محلات و شهرستان نميباشد و باعث به وجود آمدن حس امنيت در قبال انجام جرم براي مجرمين خواهد شد كه شده است.
در كنار اين مسأله، تضعيف هدفدار و مغرضانهي نهادهاي امنيتي و انتظامي كشور توسط برخي گروههاي خاص سياسي و نحلههاي فكري كه منافع گروهي و شخصي خود را حتي بر امنيت جامعه خود ترجيح ميدادند، دليلي واضح و روشن براي به وجود آمدن فضاي ناامن فعلي براي مردم است كه تا آن جا به پيش مي رود كه يك مجرم فضا را آنقدر امن مييابد كه به خود اين جرأت را ميدهند كه امام جمعهي موقت شهرستان را نيز بربايند .
3 . دوري از پرورش ديني :
پرورش ديني جوانان توسط 2 نهاد مشخص و اساسي در چند سال اخير مورد بي مهري قرار گرفت:
جامعه آموزشي و علمي به همراه روحانيت و سازمان هاي تبليغي و اسلامي كه در حكومت جمهوري اسلامي تشكيل گرديد ميبايست عامل به آيهي شريفهي« وَ يُزكيهِم و يُعلمهُم الكِتابَ وَ الحِكمَه » ميبودند، اما آن گونه كه امروز ديده ميشود اين نهادها خصوصاً آموزش و پرورش و مراكز آموزش عالي ما كه در برگيرنده كادر مديريتي و اساتيد ميباشد تعليم را بر تربيت مقدم دانستند كه از آن بدتر ميتوان گفت پرورش را به فراموشي سپردند، پرورشي كه مقدمهي فراگيري علم و دانش است و علم بدون تزكيه نه تنها مفيد نيست بلكه گاه به فروپاشي نظام اجتماعي نيز ميانجامد همانگونه كه در كشورهاي پيشرفتهي امروز جهان شاهد آن هستيم.
بايد به اين نكته توجه شود كه يكي از تفاوتهاي نظام آموزش جامعهي اسلامي با ديگر حكومتها در توجه به نوع پرورش متعلمان است كه هدف رسيدن به سعادت و كمال انساني، با همكاري و همراهي دو بال پرورش و آموزش در كنار هم ميباشد كه غفلت از يكي، خصوصاً پرورش، عواقبي بس خطرناك براي جامعهي اجتماعي ما خواهد داشت كه امروزه شاهد بروز اين خطرات و نابسامانيهاي فرهنگي ـ اجتماعي هستيم كه فقط و فقط نتيجهي عدم توجه به پرورش در نظام آموزشي ماست .
متأسفانه در دولت گذشته بنابر استدلالاتي كه دولت مردان عرصهي تعليم و تربيت مبلغ آن بودند، نهاد مقدس پرورشي از بدنهي آموزش و پرورش حذف گرديد و در واقع روح نظام آموزشي ما را از آن گرفتند كه امروز اكثريت جامعهي فرهنگي ما بر اين نكته معترفند كه ضربهي مهلكي بر پيكرهي نظام تعليم و تربيت ما وارد گرديد كه در شهرستان خود به خوبي شاهد اين نقصان بودهايم.
نهاد روحانيت نيز مطمئناً در اين مشكل بيتقصير نيستند. اگر اين قشر عزيز و فرهيخته خود را به جوانان و نوجوانان ميقبولاندند و با آنان از درِ رفاقت در ميآمدند و در بين آنان حضور فعال و صميمانه داشتند و مرجع پاسخگويي به شبهات ديني و فكري فعال جوانان بودند، مطمئناً امروز داراي جامعهاي مذهبيتر ميبوديم كه البته امروز با ظهور نسل جديد روحانيون جوان، پرنشاط و فعال در شهرستان، تشعشع انوار نوراني معارف اسلامي بر جامعهي دانشآموزي ما تابيده است كه جاي بسي اميد و خوشحالي و تبريك است.
ب : نهاد خانواده :
خانوادههاي ما بعد از پيروزي انقلاب شايد نقش تربيت ديني فرزندان خود را بر عهدهي دولت گذاشتند و حتي به ادامهي تربيت ديني خود همت نگماردند. وظيفهاي كه در سالهاي قبل از انقلاب پدران و مادران خود عهدهدار آن بودند و همين تربيتها بود كه زمينهي بروز انقلاب اسلامي را فراهم نمود.
گفته ميشود در سالهاي قبل از انقلاب تشكيل جلسات مذهبي به شكل خانگي رواج بسيار خوبي داشته است كه باعث رشد معنوي و ديني جوانان و خانوادههاي كازرون ميشده است و به همين علت بوده است كه هميشه كازرون را به عنوان يك جامعه شهري مذهبي در كشور ميشناختهاند و امروز غفلت خانوادهها از تربيت ديني جوانان خود به همراه غفلت نظام آموزشي ما از اين نوع تربيت عوامل ، ضعف ديني و غيرقابل انكار جوانان امروز كازرون گرديده است .
اين مسأله توسط حتي دانشمندان غربي نيز به اثبات رسيده است كه يك جامعهي ديني در امنيت رواني ، اخلاقي ، فرهنگي و اجتماعي بسيار بهتري نسبت به يك جامعهي سكولار قرار دارد و امروز بايد اذعان كنيم اگر به حل اين مشكل اساسي شهرستان خود نپردازيم ، مطمئناً به سمت جامعهاي سكولار گام خواهيم برداشت و امروز بايد زنگ خطر را براي خانوادهها و مديران و اساتيد جامعهي شهري خود به صدا در آوريم كه سكولاريزم در انتظار بيتوجهي شما نسبت به تربيت ديني جوانانتان است و سكولاريزم يعني ناامني اخلاقي ـ فرهنگي ، اجتماعي و رواني جامعه شهري ما.