مقدمه: در تاريخ 13 خرداد ماه 1394 (مصادف با نيمه شعبان) جلسهاي با حضور دكتر شاهين محمدصادقي (نماينده كازرون در مجلس شوراي اسلامي) و آقاي حميدرضا گرامي (فرماندار كازرون) در محل مجمع طلاب و فضلاي استاد فارس با حضور كازرونيهاي مقيم قم برگزار شد. چند روز پيش كازرون نما اقدام به انتشار قسمت اول متن پياده شدهي اين جلسه كرد. اينك قسمت دوم و پاياني آن تقديم كاربران عزيز سايت ميشود.
تذكر اين نكته لازم به نظر ميرسد كه انتشار سخنان مطرح شده در اين جلسه از سوي كازرون نما تنها در جهت شفافتر شدن فضاي سياسي جامعه است. لذا انتشار آنها به معناي تاييد يا رد اين سخنان نيست.
***
نماينده طلاب: آقاي دكتر وقتمان خيلي كم است. حدود نيم ساعت وقت داريم و انبوهي از سئوالات باقي مانده. يك سئوالي كه مقداري حالت گلايه دارد و زياد مطرح شده اين است كه «چرا همیشه قبل از انتخابات و بعد از سه سال نمايندگي با جامعه روحانیت ارتباط برقرار میکنید؟ چرا هیچگونه جلسهای در طول ان مدت با روحانیت نداشتید؟»
دكتر محمدصادقي: خدا را شکر میکنم که همان اول این موضوع را یکی از نقاط ضعف خودم دانستم. با شما قبول دارم كه ارتباط نداشتم. ولی خدا را شاهد میگیرم که هیچ وجاهت تبلیغاتی در این جلسه برای من وجود ندارد به دلیلی که شاید بعداً بفهمید که اصلا موضوع تبلیغاتی نبوده است.
نماينده طلاب: از همينجا چون ارتباط دارد، پرسيدهاند كه چرا میخواهید از طرف شیراز کاندیدا شوید؟
دكتر محمدصادقي: من هنوز صراحتاً این را نگفتم ولی اگر فرض کنید که این درست باشد، کازرون دو تا نماینده داشته باشد بهتر است تا یک نماینده داشته باشد؟ من اگر از طرف شیراز هم مجلس بروم باز خود به خود نماینده کازرون هم هستم. چون كازرون جزو وجود من است. و اگر کس دیگری نماینده کازرون باشد. البته اگر اتفاق بيافتد. ولي هنوز قطعی نميتوانم خدمتتان بگویم.
نماينده طلاب: اين تصميم دلیل خاصي دارد؟
دكتر محمدصادقي: به نظرم نماینده مركز استان بودن معمولاً تأثیرگذاری بیشتری در استان خواهد داشت. نه در كشور. در كشور نمايندهي خاش و ايران شهر و نماينده تهران کسی که 8 هزار رأی به مجلس بیاید با کسی که با 2 میلیون رأی میآورد هر دو یک حق دارند و یک قدرت مانور دارند اما در مسائل منطقهای و بخصوص استان کسی که در مرکز استان هست قدرت مانور بیشتری برای همهي مسائل استان دارد.
نماينده طلاب: سئوال كردهاند وضعیت پتروشیمی کازرون چگونه است؟
دكتر محمدصادقي: يك سري اتفاقاتي در فاصلهي سالهاي 87 تا 92 در همهي مسائل نفت بخصوص در خط دنا که مربوط به کازرون بود، افتاد. مسحضرید كه بر اساس طراحی میبایست اتیلن از گچساران میآمد و در کازرون، نورآباد، دهدشت، بروجن و خود گچساران پتروشمی راه میافتاد. يك مشکلی در گچساران پیش آمد. شرکتی که قرار بود گاز بیدبلند2 را در گچساران احداث کند، پا پس كشيد. يك بخشی از آن خارجی بود که شامل تحریم شد، رفت. سرمایهگذار داخلی نتوانست کار را به اتمام برساند و بیدبلند2 متوقف شد.
میزان اعتبار مورد نیاز بیدبلند2 حداقل چهار میلیارد دلار بود که همچنین پولی برای یک مرکز در کشور وجود نداشت. وقتی هم که بیدبلند2 راه نمیافتاد اتيلنی تولید نمیشد كه بيايد در گچساران. خوراك تمام اين پنج تا، خوراك مادر را ميبايستي پتروشیمی گچساران درست ميكرد. وقتی که بیدبلند2 متوقف شد، به طور طبیعی پتروشیمی گچساران که مرکز اتیلن بود هم متوقف شد و در نتیجه تمام اين خطوط متوقف شد.
در این 3،4سال گذشته تلاشهای مختلفی انجام دادیم. بنده و نمایندهي گچساران آقای تاجگردون و گاهی اوقات نماینده چند شهر دیگر با هم میرفتیم جلسه.
هلدینگ خلیج فارس حدود 8 ماه پیش نهایتاً مسئولیت پالایشگاه بیدبلند2 را بر عهده گرفت که انشاءالله عملیات ساختمانی بیدبلند2 شاید در سال 94 شروع شود. اگر اين در گچساران تامين بشود بعد ما ميتوانيم برويم سراغ كازرون. مثل اين است كه شما ميخواهي حوضي بزني اما آب نداشته باشي. پس تا بیدبلند2 و مرکز فراوری اتیلن گچساران راه نیافتد هیچ کار اضافهاي نمیشود كرد.
نماينده طلاب: برداشت من اين بود كه الآن هيچ دورنمايي براي مساله پتروشيمي كازرون وجود ندارد.
دكتر محمدصادقي: الآن وجود دارد! چون الان بيدبلند2 را شروع كردهاند، تغيير و تحولات انجام شده، شرکتی که مسئولیت بیدبلند2 را بر عهده داشت آن را به شرکت هلدینگ خلیج فارس واگذار کرده است. بخشي از هلدينگ خليج فارس متعلق به ستاد اجرايي است، بخشي از آن مربوط به بازنشستگان نفت است. جاهاي مختلفي است. ميشود گفت سرمايهگذاري بسيار عظيمي است.
نماينده طلاب: فكر ميكنيد چند سال ديگر راهاندازي ميشود؟
دكتر محمدصادقي: اگر بيدبلند2 امسال شروع بشود كه تقريباً ميتوانم بگويم شروع خواهد شد، شايد مثلاً آخر سال 94 بتوانيم شاهد شروع عملیات ساختمانی پتروشيمي كازرون، نورآباد و کهگيلویه باشیم.
نماينده طلاب: چند سئوال درباره يمن و كشتي نجاتي كه حضرتعالي در آن حضور داشتيد مطرح شده است. از جمله اينكه «چرا کشتی نجات ایران در بدو حركت باابهت و حالت مقتدرانه شروع کرد اما در پایان با موضع منفعلانه مواجه شد؟ و ارتباط حضور حضرتعالی در کشتی نجات با مسئله نمایندگی چیست؟»
دكتر محمدصادقي: نمایندگی من با کشتی نجات هيچ ارتباطي نداشت. من سوريه، عراق و لبنان هم كه رفتم... بعد از زمان عملیات جنگ 33 روزه لبنان به آنجا رفتم. در قضيهي سوريه مدتی در سوریه بودم که بخشی از آن مربوط به دوره نمایندگی دورهي هفتم من بود که هیچ ارتباطی به نمایندگی نداشت. بخشی مربوط به زمانی است که رییس دانشگاه بودم. قبل از دوران نمايندگي مدتي در عراق بودم. در كربلا و در جاهاي ديگر.
در ماجراي اخير هم هيچ کس از مجلس نميدانست. من فقط گفتم دارم به مرخصي ميروم که هر روز صبح اسم مرا به عنوان غايب نخوانند. البته بعد از روز پنجم یا ششم بود که شورای عالی امنیت ملي به دلایلی تصمیم گرفت تا اعلام كند كه نمایندهي مجلس در اين كشتي حاضر است.
تا روز پنجم يا ششم سفر هيچ عكس و تصويري از من در رسانهها نبود چون من هم نميخواستم. بعد شوراي عالي امنيت ملي تصميم گرفته بود كه اعلام بكند. علتش هم اين بود كه بار سیاسی کشتی را بالا ببرند و هزينهي اقدامات طرف مقابل را افزايش بدهند. کاری به شخص من نداشتند.
ما به عنوان یک بسیجی راه افتاديم، رفتيم. با مجلس و دستگاههاي سیاسی هم هماهنگي نكردم. بار اول هم با هواپیما رفتیم که قضايايي كه شنيديد پيش آمد. و واقعاً ما براي برگشتن نرفته بوديم. هيچكدام از اين سرنشينهاي هواپيما و كشتي براي برگشتن نرفته بودند. حالا ما را به آن شكلي كه از اخبار شنيديد برگرداندند.
در اين سفر دوم من با آقايان وزارت خارجه، معاون وزير خارجه و دوستان ديگرمان، با مسئولان هلال احمر صحبت كردم، گفتم آيا هماهنگيهاي كامل انجام شده؟ گفتند: بله! با صلیب سرخ جهانی و سازمان ملل انجام شده. دوستان ما در يمن منتظرند و با سفارت عربستان در تهران هم هماهنگي شده و هيچ مشكلي نيست.
ما با سه نگاه رفتيم. من اعتقاد قلبي دارم كه ما بايد كمك بكنيم نه فقط مالي بلكه كمك معنوي ـ
بهخصوص ـ بايد مواضع سياسي ما در حمایت از نهضت آزادی بخش و مخصوصاً شیعیان مظلوم معلوم باشد. ما در دفاع از سنیهای مظلوم هم ترديد نميكنيم. دفاع ما انصافاً شيعي نيست اما الان شيعيان بيشتر از همه مظلومند.
در قضيه يمن هم بنده به عنوان يك بسيجي به همان دليلي كه هويزه، شلمچه و فاو رفتم، بلند شدم و به يمن رفتم و به همان دليل هم برگشتم.
براي اين رفتيم كه به انقلاب اسلامي كمك كنيم ولی شرایطی پیش آمد که نهایتاً شورای عالی امنیت ملي کشور تصویب و به ما ابلاغ كردند که شما برگرديد. ميدانيد كه مصوبات شوراي عالي امنيت ملي بايد به تأييد بالاترين مقام كشور برسد.
انتقاد شفاهي يكي از حاضران: اولش با يك ابهتي در بوق و كرنا كردند ولي بعد منفعل شدند و...
دكتر محمدصادقي: حاج آقا! وقتي این خبر را به ما دادند اغلب سرنشینان کشتی گریه کردیم چون خيلي برايمان سخت بود اما وقتي كه فهميديم كه يك مصوبه در بالاترين سطح است پذيرفتيم.
هيچ كدام از ما از مردن نميترسيديم. ما براي مردن رفته بوديم. اما مرگ نکتهاي كه بود اینکه اگر ما برويم و کشتی را بزنند، عدهای شهید میشوند كه غالباً هم پزشك يا پرستار بودند. ما به يك درجاتي نايل ميشويم ولي اگر كه اين كشتي را ميزدند جمهوری اسلامی كه نميتوانست بايستد و نگاه كند و اگر ميخواست واكنش نشان بدهد، اين واكنش خيلي سنگين بود و اگر زمينهي آن غلط بود ما مقصر بودیم. با همین استدلالی ما هم علیرغم میل خودمان پذيرفتيم و برگشتيم.
نماينده طلاب: از فرماندار عزيزمان پرسيدهاند كه «جناب آقاي فرماندار! شما در اختلاف نظر میان دولت و سپاه حق را به کدامیک میدهید؟ چقدر از عملکرد دولت دفاع میکنید؟ در زمينههاي سياسي ـ فرهنگي اگر از عملكرد دولت دفاع ميكنيد نظرتان دربارهي دخالت سپاه در سیاست چیست؟ و اگر از سپاه دفاع میکنید آیا به نظرتان ادامهي اين مسئوليت از جانب شما منصفانه است؟»
فرماندار كازرون: با سئوال اين بنده خدا پس من ديگر بايد برگردم سپاه؟ خب بازنشسته شدهام! ببينيد! بحث اختلاف نظر را من نميدانم از چه منظري ميگوييد. ما كه اختلاف نظري نميبينيم. همه اعضای یک خانواده در جمهوری اسلامی ايران هستیم. بعضي وقتها در روشهاي تاكتيكي اختلاف هست اما اختلافنظر بر سر اصول نیست. در بحث عملکرد دولت تا زمانی که هر كس در مسیر ولایت و اهداف انقلاب اسلامي، اصول، ارزشها حرکت کند ما هستیم ولي اگر خداي نكرده بخواهد از خط قرمز نظام عبور شود، ما در همان جبههاي كه بودهايم در همان جبهه هستيم. تعارف هم نداریم. هيچ چشمداشتی نه به این مسئولیت و جايگاه داشته و نداريم. هيچ نوع دلبستگی هم ايجاد نکردهایم. اين يك موضوع. در بحث مسايل سیاسی ـ فرهنگی، سپاه دخالت نمیکند. موضوع را بعضي وقتها در قالب استكبار و استعمار تحت عنوان ايرانهراسي، اسلام هراسي، سپاههراسي در داخل هم بعضي موضوع را خلط ميكنند. رسالت و مأموريت سپاه طبق قانون اساسی دفاع از انقلاب اسلامي و دستاوردهای آن است. انقلاب هم محدود به جغرافیای ایران نمیشود. شما ببينيد الان در کشورهای مختلف سپاه در مباحث فرهنگی، مباحث آموزشی، مشاورهای کار میکند و حتی در این راه هم در بعضي جاها شهید میدهیم. يك رسالت چنين نهادي كه دفاع را ميخواهد انجام بدهد، بصيرتافزايي است. شاخص بصیرتافزایی هم گفتمان امام و رهبری است. ببينيد! دوستان اغلب در جلسات سپاه حضور پيدا كردهاند حالا به هر روشي از صحبتهاي هاديان [سياسي سپاه] هم استفاده كردهاند. بنابراین سپاه هیچ دخالتی در مباحث سیاسی نداشته و ندارد چون حضرت امام (ره) به صراحت فرمودند که نيروهاي نظامي دخالت نکند اما بصيرتافزايي و روشنگري جزو وظايفي است كه بالاخره يك نهادي كه نزديك به 25 ميليون نفر در قالب بسيج سازماندهي كردهاند را بر مبناي گفتمان امام و رهبري نسبت به موضوعات مطلع بشود.
قرائت سوال مكتوب يكي از حضار توسط دكتر محمدصادقي: سلام دكتر عزيزم! محمولهي كشتي نجات را در دريا خالي ميكرديد بهتر از اين نبود كه اين محموله به دست دشمنان بيافتد؟! دكتر! رفتيد بار را تحويل داديد، آمديد! خسته نباشيد!
دكتر محمدصادقي: خداییش ما نه از سعودیها میترسیدیم، نه از آمریکا ولی بعضی وقتها بحث تکلیف پیش میآید. انسان تكليفمحور است. اينكه ما از خودمان خلق روش بكنيم فكر نميكنم جالب بود. برای ما سادهترین، شیرینترین و قهرمانهترین کار این بود که بگوييد: تهران هر غلطي ميخواهد بكند، ما گوش نميدهيم! ولي فكر نميكنم اين خيلي...
اعتراض يكي از حضار: آقای دکتر الان دارد یک مبحثی پیش میآید که نتایج مناسبتی گرفته نمیشود. بعضي از دوستان میگویند پس همه چيز به مقام معظم رهبری برميگردد. ايشان آنجا نشسته و این تغییرات را دارد احاطه میکند. در صورتی که در طمان امام، حضرت امام میفرمودند: شما بزنيد ولي اين آقایان نميزدند! الآن كه حضرت آقا همه چیز دست خودشان است امر میکنند، نهی میکنند. آن روز گفتند با قدرت برويد جلو، كشتي ما به منزلهي خاك كشور اسلامي است. هر كه زد فلان ميكنيم. بعدش هم موضوع عوض ميشود و مقصر اصلي را هم مقام معظم رهبري معرفي ميكنند.
دكتر محمدصادقي: نه! نه! اصلاً! اتفاقاً... ابداً اینجوری نیست. اگر همهي ما، مجلسیها، دولتیها و سیاسیون به فرمایشات و رهنمودهای رهبری گوش میدادند که چنین مشکلاتی نداشتیم. در جاهايي كه سر بزنگاه گير ميافتيم به گردن ايشان مياندازيم. آن بندهي خدا هم مجبور ميشود موضع بگيرد. اما وقتي به هر دليل موضعي گرفت ما كه نميتوانيم زيرش بزنيم.
درقضیهي سوریه شما فکر میکنید دولتهای آقایان احمدینژاد و روحانی مایل بودند که به سوریه و اسد کمک بکنند؟ مطلقاً! ابداً دلشان نمیخواست کمک کنند. خود من مستقم درگیر بودم. من در آن قضيه مسئول یک بخشی از کار بودم. خود آقا پای کار ایستادند و گفتند این کار را بکنید. در قضیهي عراق و بعضی جاهای دیگر واقعاً همينجوري است. تمام بار اين مسايل را شخص ايشان به عهده میگيرد و خودشان مدیریت میکنند. يك جاهایی میرسد که آقا سر دوراهیهاي خاصي قرار ميگيرند و مجبور ميشوند كه يك تصمیماتی بگیرند.
نماينده طلاب: اين پرسش را هم جناب آقاي دكتر و هم آقاي فرماندار جواب بدهند: با توجه به اهمیت مسئلهي فرهنگی آیا فعالیتی در جهت همفکری و همسویی فرهنگي بين مسئولان در فعالیتهای فرهنگی داشتهاید؟ اين سئوال خود بنده هم هست. یکی از مشکلات ما در شهرستان این است که همه مسئولین شاید به نحوی بخواهند کار فرهنگی بکنند و بودجه مخصوص به كار فرهنگي هم در محدودهي ادارهي خود دارند اما در عمل اتفاق خاصی نمیافتد. آیا برای همسویی و همفکری مسئولین در جهت فرهنگی کاری شده است؟ نتیجه فعالیتها و کمکهای شما به بخش فرهنگی چه بوده است؟ لطفا پاسخ شما تكرار مكررات نباشد.
دكتر محمدصادقي: پاسخ همان چيزي است كه خدمتتان عرض كردم. آن چیزی که از دست ما برمیآمد را انجام داديم. جلسات غیرمنظمي هم با حاج آقا خرسند، بعضی از دوستان، ائمهي جمعهي شهرهای اطراف و بعضي از مسئولان استان. واقعاً خیلی ناهماهنگ عمل نميکنیم. ممكن است خيلي ايدهآل عمل نكنيم اما بر اساس وسع ناچیز و بضاعت اندکي که در اختیار ماست سعی کردیم که کارمان را انجام بدهیم. جلساتي با سپاه و بسيج و نهادهای دیگر داريم كه آنجا در حد توانمان کار میکنيم و نه بيشتر.
نماينده طلاب: در صورت امكان به صورت مصداقي بيان كنيد.
دكتر محمدصادقي: اگر بگوييم فرهنگ صرف مسائل دینی مثل مسجد و امثال اینها باشد من عرض کردم که نزدیک به یک میلیارد تومان کمک به مساجد كردهايم برای فرششان، کولرشان، تعمیراتشان، ساختشان و امثال اينها شده. يك کمکهایی هم در اختیار بعضی از مراکز فرهنگی مثل کانونهای فرهنگی یا پایگاههای مقاومت قرار گرفته. یا برای ساخت جایگاههای نماز،تعمیراتشان، راهاندازی اردوهای راهیان نور يا اردوهایی که برای زیارت مرقد امام (ره) و امثال اینها انجام شده، يا بعضي از جلساتي كه به صورت جمعي برگزار ميشده اينها تقریبا کارهایی است که از دستمون بر میآید.
انتقاد يكي از روحانيان از برخورد جناحي و حذفي يكي از مسئولان فرهنگي: ...
نماينده طلاب: لطفا اين مسايل را در جلسهاي با حضور خود ايشان مطرح كنيد...
فرماندار كازرون: امسال سال دولت و ملت همدلي و همزباني است... در راستای توضیحاتی که جناب آقای دکتر داشتند بحث همفکری مسئولان، ما سال گذشته که توفیق پیدا کردیم به شهرستان کازرون بیایم جلسات سه جانبهای داشتم را با حاج آقا خرسند، جناب آقای دکتر محمدصادقی و جلساتی که با سایر علمای شهرستان، مسئولین و معتمدین و کسانی که در حوزههای سرمایهگذاری بودند، با پیشکسوتان، ایثارگران، اصلاً بابی را باز کردیم که هر جلسهای که در سطح مثلاً شورای اداري و... هست به نام يك شهید باشد. زنده نگه داشتن و معرفی شهدای شهرستان، طبیعتاً این کارها انجام میشود. ولي دوستان ببینید وقتی وارد یک کار اجرایی میشوید آنقدر مسائل جانبی حاکم میشود که فاصلههایی ایجاد میکند. پس بنابراین، این تلاشها صورت گرفته و صورت میگیرد وقتهاي شبانهروزی هم گذاشته میشود ولی مشکلات و عقبماندگیهایی که هست و از فرصتها خوب استفاده نشده، چه در مسائل فرهنگسازی، چه مباحث آموزشی انباشتگی ایجاد کرده است. ما الآن با یک زلزلهي خاموش 8 ریشتری بنام خشکسالی مواجه هستیم. شاخص کازرون کشاورزی و دامپروری است. سال گذشته ما حدود 50 هزار تن گندم داشتیم ولی امسال به زیر 20 هزار تن رسیده است.
خیلی مسائل و مشکلات ديگري هست كه باید برطرف شود تا به مسائل فرهنگی کمک کند. اگر اشتغالزایی ما درست شود به مسائل فرهنگی كمك ميكند. به کم شدن معضلات اجتماعی کمک میکند. ما امسال کازرون را به عنوان شهرستان سلامت معرفی کردیم. نیت هم این است که يك نفر از راهرو دادگستري كم كنيم، يك نفر را از پشت ميلهي زندان نجات بدهيم. در این موضوعات باید همفکري بشود. کار فرهنگی را هم توضيح دادم كه به دو روش است. يكي ترويجي ـ اقناعی است مثل همین حلقههای صالحین. يادش بخير آقای مشی و برادرشان حلقهي صالحين را سال 82 اجرا ميكردند. ساعت 2 شب به ميهمانسراي سپاه ميآمدند اگر ما در جمعشان حاضر نميشديم ناراحت ميشدند. لذا کار تبلیغی اقناعی را بايد از آن منظر و كار شکلی تبلیغی را به مردم واگذار كرد. مشاركت مردم را جلب كرد مثل جشن ميلاد آقا امام زمان (عج) كه مردم خودشان وارد ميشوند. و معطل دولت نشويم.
دكتر محمدصادقي خطاب به فرماندار: آقای گرامي! نوشتهاند كه «یکی از اقدامات و پیگیریهای شما انتصاب سرهنگ گرامی به عنوان فرماندار کازرون است. ما به ايشان علاقه داريم ولی انتخاب شما برخلاف سلیقهي اکثریت مردمی بود که به آقای روحانی رأی دادند. 70 درصد مردم كازرون. چرا این کار را انجام دادید؟»
پاسخ دكتر محمدصادقي: من فکر میکنم که این مطلب در کل کشور بد فهمیده میشود. حداقل اين است كه آقای روحانی یک روحانی است. حالا ما به مواضعش ايراد داريم، به عملکردش ممكن است نقدي داشته باشیم. به بعضي از مواضعش به صورت جدي نقدهايي را وارد ميكنيم. اما معنایش این نیست که كسي است خارج از چهارچوب و دایره انقلاب. این معنایش این نیست که وقتی آقای روحانی آمد همه کسانی که به ايشان رأی ندادهاند باید کنار بروند. یکی از بلاهایی که کشور به آن گرفتار ميشود همین است. خیلی از دوستان ما در شهرستان میگویند اين همه آدم قبل از تو رییس و رؤساي ادارات بودند، ما برنده شديم بایستی همهشان را عوض کنی. یکی از ايرادهایی که رفقاي خودم به من دارند همين است! بعضي از آنهايي كه به شما ميگويند ما به فلاني ديگر رأي نميدهيم دليلشان همين است. ميگويند ما را رييس نكرده، اين را رييس كرده! چون ما را رييس نكرده دفعهي ديگر با او نيستيم.
اگر با آمدن آقای روحانی همه کسانی که پایبند به انقلاب و اسلام و زجر كشيده و زحمت كشيدهاند قرار است کنار بروند که واویلاست. در دولت آقای روحانی چندین وزیر و غیر وزیر ممکن است وجود داشته باشند که با ايشان نبوده باشند و اگر قرار است چنین طرز تفکری بر كشور حاکم شود که مصیبت بار است.
آقاي احمدينژاد وقتي آمد چندتا از وزرا و معاونان آقاي خاتمي مثل وزير راه را گذاشت. يك كسي كه دارد كارش را انجام ميدهد و شايستهي يك كاريست به درد يك كاري ميخورد بگذاريم كارش را بكند.
ما با استانداري، وزارت كشور دائماً در تماس بوديم. فرماندار قبلی اصرار به رفتن داشت و یا وزارت کشور اصرار داشت که ایشان را تعویض کند افراد مختلفی با نسبتها، سنخیتها و دیدگاههای مختلفي معرفی شدند. آخر کار وزارت کشور به آقای گرامی رسید. یکی از افتخارات من این است که همکار خوبی مثل آقای گرامی دارم. يك آدمي که نزدیک به 30 سال از زندگیش را براي انقلاب گذاشته و برای دفاع از فکر و اندیشه جمهوري اسلامي گذاشته است. امتحاناتشان را هم خوب پس داده است. خودشان هم میدانند که ايشان گزينهي اول من نبود. چندین نفر دیگر هم از دیدگاههای مختلفی بودند كه وزارت کشور به هر دليلي این افراد را نفي کرد و در آخر ایشان را انتخاب کردند. خدا وکیلی یک فرمانداری که شش دانگ حواسش را و وقتش را و كارش را برای دفاع از حق و حقوق مردم گذاشته است. ایشان برای خشکسالی، برای آب، براي مشکلات کشاورزی، براي کارهای فرهنگی، براي روستاها، براي ورزش و... مایه میگذارد. آیا واقعاً ملاک حق و باطل رأی دادن و ندادن به افراد است؟ من اگر بخواهم اینجوری عمل کنم اقلاً بيست و خوردهاي نفر از رؤسای شهرستان هستند که به من رأی ندادهاند و اگر دوباره انتخابات شود باز هم به من رأی نمیدهند. دارند کارشان را انجام میدهند. من بگويم اين را برداريد كه يك آدمي بيايد كه براي من كار كند؟! قرار نیست که برای من کار کند. بايد براي مردم و حل مشكلات آنها كار كند.
نماينده طلاب: از حضور همه كساني كه در اين جلسه شركت كردند تقدير ميكنيم.
فرماندار كازرون: جلسه جلسهي خوبي بود من يك پيشنهادي در جهت تكميلش دارم. بعيد ميدانم در شهرستان يك چنين جمعي وجود داشته باشد. شما هر وقت دوستان مهيا هستند از قبل بگوييد، آن اداراتي را هم كه در نظر داريد، از رؤساي دانشگاهها، آموزش و پرورش، دستگاههاي فرهنگي، ادارات خدماتي ما در قالب يك اردو هم براي زيارت حرم ميآييم و هم ديدار با شما. شما هم ديگر به صورت چالشي هر سئوالي ميخواهيد بپرسيد.
نماينده طلاب: آقای فرماندار! همین حرارتی را که یکی از برادرها برای کار فرهنگی در شهرستان داشتند، به بنده و حاج آقا جعفری منتقل میکنند و نیازمند حمایت معنوی و مادی هستند.
فرماندار كازرون: من درباره بودجههاي دولتي توضيح دادم. امسال هنوز هیچ ابلاغی در مورد حمایت های مالی در قالب بودجههای دولتی نداشتیم. حتي ماده 180 كه در اختيار نماينده هست، 90 درصد تكليفي بوده است. فقط حدود 10 درصد به نماينده اختيار داده بودند كه در سرفصلها كارهايي انجام دهد. حاج آقا! دولت بودجهها را بر اساس اولويتهاي كشور به صورت تكليفي ابلاغ ميكند. اگر دست ما باز باشد از خدايمان است. من تا قبل از اينكه به اين جايگاه بيايم خودم مطالبهگر بودم. حالا كه آمدهام ميترسيم كه به ما بگويند ضد ولايت هم شدهاي!
دكتر محمدصادقي: من يك مطلبی در مورد دولت و مجلس عرض کنم. سياست ما در رابطه با دولت همان چیزی است که آقا ميفرمايند خیلی از چیزها را ممكن است آقا قبول نداشته باشد اما چون بنا بر حمایت از دولت قانونی است که با رأی مستقیم و آزاد مردم انتخاب شده، تا زمانی که اين دولت بر سر کار است ما باید کمکش کنیم و این اصل پذیرفته شده است. تکلیف شرعی و قانونی ماست. ما كه نيامدهايم خداي نكرده چوب لاي چرخ دولت بگذاريم. ممکن است بعضی از رفتارها را هم نپسندیم اما آنجایی که فکر میکنیم كه يك کاري باد انجام بشود، جادهای ساخته شود، منبع آبی ساخته شود از دولت حمایت میکنیم. آنجايي هم كه بايد نقد بكنيم، نقد ميكنيم. آن دوستاني هم كه گفتند اگر حداقل نظقهاي پيش از دستور يا مصاحبههاي من را ديده باشند من بعضي وقتها تند هم حرف ميزنم. اما چارچوب اين است كه ما از دولت حمايت كنيم و ميكنيم.
در خصوص کارهایی که در سطح شهرستان انجام شده 2،3 دقيقه عرض كنم. ما در زمينه سد توفیقات خوبی داشتیم. در منطقه جره و بالاده سد نرگسی حدود 5 درصد پیشرفت فیزیکی داشت که الآن بالای 40 درصد به پیشرفت فیزیکی رسیده است. امیدواریم فصل بارندگی سال 95، سد نرگسی با اعتبار بالای 120میلیارد تومان به بهرهداری برسد. 12 هزار هکتار از بخش جره و بالاده را که آبیاری خواهد کرد که خود این هم پیامدهای اقتصادی، فرهنگی دارد و هم پيامدهاي سیاسی و اجتماعی. دربارهي سد چروم یا سد بوشکان در سمت غرب شهرستان هم کارهایی شده است. اميدواريم امسال عمليات ساختمانياش شروع شود. اين دو تا از آن چيزهاي ماندگار است.
در رابطه با برق، کازرون جز محدود شهرهای استان فارس بود که جز منطقه گرمسیری شد. يعني تعرفه مثل استان بوشهر حساب شد و این موضوع خیلی وقت ما را گرفت. برای جلوگیری از افت ولتاژ، یک ایستگاه جدید در نیروگاه کازرون ساخته شد و دو تا ایستگاه جدید هم در قائمیه ساخته شد که دچار افت ولتاژ نشویم. خط انتقال درست شد. تفاوت پرداخت برق مردم در سه سال گذشته با منطقه گرمسیر تقریباً سالی 15میلیارد تومان یعنی چیزی نزدیک به یارانهای که دولت به مردم میدهد در زمینه برق به مردم شهرستان کمک میشود.
در زمینهي ساخت و ساز راه خوشبختانه راه شیراز به دشت ارژن تقریباً تمامش اتوبان است. اعتبار خرج شده در این قسمت نزدیک به 40میلیارد تومان است (در خان زنيان و دشت ارژن). حدود 5 میلیارد خرج روشنایی تونلها شده، حدود 10 میلیارد تومان خرج اتوبان کازرون به سمت پلآبگینه شده و حدود 4 میلیارد تومان خرج تونل محرم شد كه انشاءالله ماه آينده عمليات ساختمانياش شروع بشود. از وزير خواهش كرديم. محور كمارج اتوبان شد. از تنگ ابوالحیات تا قائمیه اتوبان است. حدود 20 میلیارد تومان هزینه شده است و در خود تنگ ابوالحیات اتوبانی را میسازند که من قبل از سفر يمن به آنجا رفتم. خوشبختانه 12 یا 10 کیلومتر آن را کوهبُری انجام دادند. فکر کنم نزدیک به 15میلیارد تومان آنجا هزینه شده است و مجموع اعتباراتی که مجموعاً در راهسازي براي شهرستان هزینه شده بالای 95میلیارد تومان است. در حالیکه در مقایسه با دوره قبل 90 برابر بوده است.
راجع به بیمارستان هم من عرض كنم. در کازرون يك دستگاه سی تی اسکن جدید نصب شد. ساخت MRI هم حدود 40 درصد پیشرفت فیزیکی داشته که زمین آن را هم از اداره اوقاف گرفتیم. پشت ترمينال است. بیمارستان خشت به بهرهبرداری رسید. بیمارستان قائمیه را هم دولت در برنامه امسال گذاشته كه تا پایان امسال به پایان برسد. حدود 6 میلیارد تومان آنجا هزینه شده است. بیمارستان امام علی (ع) (بیمارستان دانشگاه آزاد) هم تا الان حدود 30 میلیارد تومان آنجا هزینه شده و قرار بود تا پایان اردیبهشت امسال به پایان برسد ولی خود دانشگاه آزاد کملطفی کرد. ما فکر میکنیم تا پایان هفته دولت شاید به بهرهبرداری برسد. ساختمان و تجهیزات آن هم به اتمام رسیده است.
در نهایت در این دوره مجموع اعتباراتی که در شهرستان هزینه شده است بالای 360 یا 370 میلیارد تومان است. تقریباً به 20 روستا گاز رسانی شد و 20 روستای دیگر گازرسانی آن در دست اقدام است.
نماينده طلاب: با تشكر. از حضورتان استفاده كرديم.
لطفن با جسارت از انتخاب خود دفاع کنید و به مردم دروغ نگید.
دلیل مخالفت بنده با شما در چندین نظری که ذیل مطالبتون گذاشتم هم صرفن بخاطر همسویی شما با سیاست های افراطگرایان مجلس در حمایت تمام قد از دولت گذشته و مقابله با دولت فعلی هست. ولی دیگه توقع ... به این بزرگی رو از شما نداشتم.
آقای گرامی هم شناختی ازشون ندارم ولی به نظر آدم خیلی خوبی هست. امیدوارم که در انتخابات همراستا با دولت و بدون اعمال نظر و اجتهاد شخصی و پیشینه سپاهی بودنشان ( با توجه به صحبت های خودشون در این جلسه) فقط برگزار کننده باشن نه حامی یک جریان خاص.
مجتبی خان نمیدونم چند کلاس سواد داری ولی لطفا
املا کلمات را صیحح بنویس
بد اموزی داره
صرفا جهت طلاع
صرفا
تنوین لطفن هم که نذاشتی ( لطفاً )
صحیح هم که نوشتی "صیحح "
اطلاع هم که نوشتی " طلاع "
بد آموزی هم که با آ بی کلاه نوشتی
صرفن هم باز بدون تنوین نوشتی
صرفاً جهت اطلاع لطفاً ( تا دل شمام نشکنه )
از خشم خدا نمی ترسید از کازرون نگاه بترسید که توی فیلم طنز از نماینده هم نمی ترسه چه برسه به شما!!! در سایتتون رو تخته میکنه و شما رو از صحنه اینترنت محو میکنه!!!
☼☼☼☼☼ افتاد؟؟؟ ☼☼☼☼☼
توی فاز روشنفکری گفتم خوب نیست ادم زبون مادریشو نادانسته اشتباه بنویسه
من که خدای ناکرده قصد بدی نداشتم
حالا به هر صورت ببخشش از بزرگانه
از شما بعیده
ذره بین بیراه نمیگه