پایگاه خبری کازرون نیوز | kazeroonnema.ir

کد خبر: ۱۵۵۵
تاریخ انتشار: ۰۹ دی ۱۳۸۷ - ۱۸:۵۷
بهزاد رضوی فرد

1 : تولد تروریسم بین الملل به عنوان ریشه حوادث غزه

تأسيس صهيونيسم سياسي در اواخر قرن نوزدهم و نفوذ آن در حكومت انگلستان براي رسيدن به هدف اصلي اين سازمان ، همراه با خواست سياسي بريتانيا زمينه مناسب را براي اين كشور استعمارگر مهيا ساخت كه با انعقاد پيمان سايكس ـ پيكو در 1916 و انتشار اعلاميه بالفور در 1920 ، قيموميت فلسطين را به عهده بگيرد واز اين طريق به شكلي به ظاهر قانوني ، زمينه مهاجرت رسمي و غير رسمي يهوديان صهيونيست از سراسر اروپا و جهان را به فلسطين تحت قيموميت انگلستان مهيا سازد . آژانس ِ يهود را به عنوان نماينده يهوديان جهان در فلسطين به رسميت بشناسد و صهيونيستهاي مسلح هوادار آژانس يهود را درترتيبات امنيتي فلسطين وارد ساخت و بدين ترتيب سيطره آنها بر قدس از دهه 1920 بر خلاف مقاومتهاي بوميان و دفاع از شهركهاي صهيونيست نشين و با هدف تجاوز به سرزمينهاي مجاور در زير سايه قدرت دولت تت قيوميت شكل گرفت .

 

در دهه هاي 1930 به بعد ، كه بريتانيا مهاجرتهاي بي رويه و اقدامات تروريستي گروه هاي صهيونيست را خطرناك ديد ، تلاش كرد آنها را محدود سازد . گروه هاي افراطي كه تحت لواي آژانس يهود در صحنه فلسطين حضور داشتند به مخالفت با طرح محدود سازي مهاجرت انگلستان پرداختند . اين گروه ها به منافع بريتانيا نيز حمله كردند و علاوه بر ترور بوميان مظاهر قدرت انگلستان در فلسطين و خارج از آن را هدف قرار دادند .

 

جنگ جهاني دوم سبب تضعيف قدرت جهاني انگلستان شد. همين امر سبب شد كه توان حفظ دولت تحت قيموميت را نداشت . به همين دليل قيموميت آن را به سازمان ملل ارجاع داد . آژنس يهود  و صهيونيسم جهاني در يك چرخش استراتژيك كه مقدمات آن را از دهه 1930 آغاز كرده بودند به جانب ايالات متحده گرايش يافتند . امريكا كه در صدد پر كردن خلأ ناشي از افول انگلستان بود از طريق سازمان ملل متحد ،‌صهيونيستها را به آروزي ديرينه رساند . به اين ترتيب مهاجران صهيونيست غير فلسطيني‌، حاكميت فلسطيني را غصب كردند و رژيم اشغالگر قدس را پديد آوردند و به اشغال مناطق فلسطين پرداختند.

 

گروه هاي تروريست در فاصله سالهاي دهه 1930 تا اعلام استقلال رژيم صهيونيستي ، تأثيرات عمده اي بر استراتژي و سياست صهيونيسم جهاني و انگلستان گذاشتند . آنها  صهيونيسم را به تأسيس كشوري با ايده صرفا يهودي و نژاد پرستانه وارد كردند و اين بر خلاف ايده اوليه تشكيل حكومت دموكراتيك متشكل از همه اهالي بود كه هرتزل مطرح مي ساخت. سياستهاي دگرديس شده بريتانيا در رابطه با وطن ملي يهود را به چالش كشاندند و به انگلستان تحميل كردن كه توان نگهداري و حفاظت از اماكن خود را در فلسطين ندارد . اين امر در خروج انگلستان از فلسطين مؤثر بود.

 

پيروزي گروه هاي تروريستي در ايجاد رعب از طريق قتل عام و كشتارهاي بي رحمانه در مناطق فلسطين نشين همراه با عدم مقابله مؤثر انگلستان با اين اقدامات و خالي گذاشتن پشت اعراب و ممانعت از تجهيز آنها، عملا زمينه سقوط مناطق فلسطين نشين و آواره ساختن آنها را براي گروه هاي تروريستي و آژانس يهود تسهيل كرد و دولت تحت قيموميت حقوق بوميان فلسطين را رعايت نكردند.

 

اقدامات تروريستي و پيروزيهاي گروه هاي افراطي سبب شد كه رهبران اين گروه ها پس از تشكيل رژيم صهيونيستي به عنوان شخصيتهاي درجه يك و سياستمداران آينده اين رژيم مطرح شوند . نتيجه اين اقدامات به صهيونيسم جهاني و آژانس يهود تفهيم كرد كه براي بقاي رژيم خود همواره از همين اقدامات استفاده كنند(1) بنابراین تا ریشه های اختاپوسی این تروریسم افراطی زنده است هزاران کشتار دیگر همچون غزه متولد خواهد شد.

 

2. بازتاب حادثه غزه در روابط بین الملل

روز شنبه گذشته  ( 27 دسامبر 2008 ) تمام خبرگذاریهای دنیا به ناگاه با خبری مواجه شدند که برای منطقه مورد بحث یعنی غزه در 40 سال گذشته بی سابقه بود. بمباران ناجوانمردانه مقرهای نظامی و غیر نظامی حماس با 60 فروند هواپیمای شکاری پیشرفته توسط قصابانو تروریستهای اسراییلی.آمار سیصد شهید و بیش از ششصد زخمی یادآور یک عملیات نابرابر و بی رحمانه نظامی است.(2) تا به حال به جز درخواست دولت لیبی برای تشکیل جلسه شورای امنیت ، هنوز هیچ گونه اقدام عملی و جدی از سوی کشورهای عربی برای توقف حملات به غزه صورت نگرفته است . به نظر می رسد این اقدامات نیز تحت فشار افکار عمومی منطقه ایی و جهانی صورت می گیرد.

 

    چند روز پیش که توافقنامه نانوشته آتش بس بین حماس و اسراییل رو به پایان بود و حماس به خاطر تداوم نسل کشی مردم از طریق گرسنه نگه داشتن آنها حاضر به تمدید آتش بس نبود، روزنامه القدس العربی به نقل از  «عمر سلیمان» رئیس سازمان اطلاعات و جاسوسی مصر به کشورهای عربی اعلام کرده بود که قرار است اسرائیل به منظور تحت فشار قرار دادن حماس برای پذیرش آتش بس بدون پیش شرط به غزه حمله محدودی انجام دهد. با این وجود کشورهای عربی هیچ اقدامی در راستای جلوگیری از این فاجعه انسانی انجام ندادند . حتی به دلیل مخالفت با حماس متهم به همکاری با اسراییل هستند .

 

        اما انفعال کشورهای عربی تحت تاثیر تعریف منافع ملی خود خواهانه آنها در همکاری با اسراییل نمی تواند رافع مسئولیت مدعیان طرفداری از حقوق بشر شود. کسانی که اعدام یک شرور محکوم به قتل نفس و هتک نوامیس مردم در یک کشور موسوم به جهان سوم را نقض صریح حقوق بشر دانسته ، و این دست حوادث را در سطح گسترده ایی در رسانه های وابسته خود محکو م می کنند ، چگونه است که در مقابل قتل و عام بیش از 300 نفر از شهروندان بی گناه غزه در کمتر از یک ساعت فقط نظاره گر و در اندک مواردی روایتگر جنایات هستند ؟

 

         تجربه تاریخی نشان می دهد که مدعیان حمایت از حقوق بشر و مبارزه با تروریسم این دو مقوله را مطابق با منافع و اهداف ملی خود تعریف کرده اند. به همین دلیل عملکرد آنها در این حوزه ها نسبی، کاملا دو گانه ، متناقض و با توجه به مقتضیات زمانی و عمدتا مکانی ، خاص و متفاوت است . به همین دلیل است که حتی قتل و کشتار مردم عادی غزه به حکم مخالفت با جنبش حماس نه تنها تروریسم و جنایت علیه بشریت به حساب نمی آید که نوعی دفاع مشروع تلقی می شود. دفاعی که قتل غیر نظامیان را جایز می شمرد !


3. مبنای حقوقی مساله

ریشه حقوقی آنچه امروز در کشتارگاه غزه می گذرد به بحث  «حقوق بین الملل بشر دوستانه»(3) که خود ریشه در عنوان « حقوق  بشر دوستانه » دارد بر می گردد. اصطلاح  لاتین  jus in bello  یعنی « حقوق جنگ» با عبارت  jus ad bellum  یعنی « حقوق جنگیدن» دو چیز متفاوت و قابل تفکیک‌اند.

 

در سال 1945 نیز منشور ملل متحد عنوان جنگ را وارد متن قانون نکرد و تنها عبارت «دفاع مشروع» را پذیرفت(4) برای انسانی کردن جنگ بایستی سربازانی با اندیشه مذهبی و فلسفی وجود داشته باشند. لذا در اندیشه‌های دور دست بشر دوستانه به عهد باستان می‌رسیم که مثلن در کتاب « هنر جنگ » متعلق به 500 قبل از میلاد، چینی‌ها شکست دشمن را در شکست اخلاقی دنبال می‌کنند.

 

یک سرباز هیچ‌گاه نباید به غیر نظامیان و اموال آنها حمله‌ور شود و...  حتی در اندیشه‌های «آسوکا»(5) امپراتور هند ( 264 تا 227 قبل از میلاد ) بنا بر اندیشه‌های بودیسم و براساس پرهیزگاری، میراثی اخلاقی و بشر دوستانه را برای چگونه جنگیدن تبیین می‌کند.

 

        او معتقد است: « ارتش باید توسط پزشکان کارآزموده همراهی شوند.دشمن مجروح را بایستی با ترحم و دلسوزی مداوا کرد و او را نزد خویشانش باز گرداند.»(6) از این رو بی‌شک مبنای اولیه حقوق بشر دوستانه و همچنین  حقوق بین الملل بشر دوستانه در جنگ است کما اینکه شکل گیری نهاد صلیب سرخ ( سال 1863 ) نیز بر همین مبنا است. اصطلاح « حقوق بین الملل بشر دوستانه » اصالتا از قرن نوزدهم ظاهر می‌شود ( 1864) و از سال 1945 کم‌کم  مطرح و رسما از سال 1970 مورد استقبال واقع می‌شود. این  عنوان حقوقی زاییده « حقوق ژنو »(7) در سال 1864 است اما مبنای دیگر آن را می‌توان « حقوق لاهه»(8) یا « حقوق جنگ » که اساس آن به « اعلامیه سن پترزبورگ »(9) (1868) بر می‌گردد، قرار داد.(10)

 

در واقع می‌توان گفت که حقوق بین الملل بشر دوستانه به  نوعی منتهی به شکل گیری و ایجاد سیستم  حقوق کیفریِ بین الملل شده است. با توجه به  اساسنامه دادگاه‌های کیفری یوگسلاوی سابق و رواندا، دو دسته از جرایم بسیار مهم را در می‌یابیم که شامل« جرایم جنگی » و « جرایم علیه  بشریت» و نوع ویژه آن یعنی « نسل  کشی» می‌شود.

 

در واقع یکی از این دو مورد جرم انگاری مربوط می‌شود به  حفاظت و پاس‌داشتِ ارزش‌های «حقوق بشر بین المللی» و دیگری نیز به  حمایت و حفاظت از « حقوق بشر» منجر می‌گردد. البته نسبت بین دو جرم فوق بویژه در قلمرو جرایم بین المللی خالی از کمی ابهام و عدم وضوح نیست.

 

       حقوق بین الملل بشر دوستانه در واقع برای سامان دهی به مخاصمات بین المللی  و بین کشورها ایجاد نشده بلکه آرمانش  احترام به حاکمیّت کشورها و رعایت روابط دو جانبه میان کشورها است. لذا  تنها  در لحظه‌ای  که  هیأت حاکمه کشورها در معرض جدال با حقوق بشر قرار می‌گیرد و همچنین در موارد مخاصمات نظامیِ داخلی - مانند نسل‌کشی رواندا - حقوق بین الملل بشر دوستانه  شروع به مداخله  می‌نماید.(11) برخی معتقدند به  طور کلی حقوق کیفریِ بین الملل از نظام حقوق بشر بین المللی و همچنین از حقوق کیفری ملی قابل تفکیک است . به عنوان مثال دادگاه کیفری بین المللی (CPI) به موجب اساسنامه‌اش ایجاد شده تا خطیرترین جرایم مورد اهتمام جامعه بین الملل مانند نسل کشی تروریسم ِ صهیونیستی  را و نه صرف تجاوزات به نظام حقوق بشر را مجازات کند.

 

4 . نسل کشی وحشیانه ترین جرم در حقوق  بین الملل کیفری

اتفاقا چندین روز قبل یعنی 9 دسامبر 2008  شصتمین سالگرد تصویب کنوانسیون جهانی پیشگیری از نسل کشی و مجازات عاملان اين جنایت بود! این کنوانسون در سال 1948 تصویب و از سال ۱۹۵۱ به اجرا در آمد و تاکنون ۱۴۰ کشور آن را امضاء کرده اند(12) این کنوانسیون امضاء کنندگان را موظف می کند تا از وقوع نسل کشی، پیشگیری کرده و عاملان اینگونه جنایت را مجازات کنند. بعد ها این عنوان مجرمانه در سال 1991 و 1994 در اساسنامه های دادگاههای کیفری بین المللی یوگسلاوی سابق و رواندا نیز به رسمیت و قابل مجازات شناخته شد.تا این که در سال 1998 در اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی دایمی که مقر آن در لاهه است نیزپیش بینی شد و امروز هیچکس نمی تواند از مجازات آن فرار کند.  از لحاظ پیشینه تاریخی در زمان محاکمات دادگاه بین المللی و البته نظامی  نورنبرگ ( برای محاکمه سران آلمان نازی پس از جنگ دوم جهانی ) ، مفهوم حقوقی «نسل کشی» هنوز مطرح نشده بود.

 

          در 2 سپتامبر 1998، دادگاه جنایی بین المللی رواندا (دادگاهی که از سوی شورای امنیت  سازمان ملل تأسیس شد) پس از محاكمه در برابر یك دادگاه بین المللی، اولین حكم محکومیت را برای آنچه که جنایتِ نسل کشی تعریف شده بود، صادر كرد. مردی به نام ژان پل آقایسو به دلیل اعمالی كه هنگام به عهده داشتن سمت شهرداری شهر تابا در رواندا انجام داده و یا تحت نظارت وی صورت پذیرفته بود، به جرم نسل کشی و جنایات علیه بشریت مجرم شناخته شد.

 

يكي از ابعاد محوري جرم نسل كشي ماهيت گروهي قربانيان آن است . يك ويژگي اصلي نسل كشي اين است كه اين پديده صرفا شامل کشتار ميليونی و انبوه انسانها نمي باشد . نسل كشي توالي و هدفي بدخواهانه را نشان مي دهد كه در طي آن يك گروه انساني شناسايي شده و مورد هدف قرار مي گيرد . اعضاي اين گروه به طور فزاينده اي مورد ارعاب قرار مي گيرند، محاكمه مي شوند از اموال و دارايي هاي خود محروم گشته ، اذيت و آزار مي شوند، از خانه و كاشانه آبا و اجدادي خود رانده مي شوند و در نهايت در مسير قتل عام قرار مي گيرند. جالب اینکه دقیقا این ویژگی ها امروز در مورد گرسنه نگه داشتن و سپس قتل عام مردم غزه مصداق پیدا نموده است. 

 

نسل كشی یعنی هر یك از اعمال زیر كه با هدف نابود كردن بخش یا تمامیت یك ملت، قوم، گروه نژادی یا مذهبی انجام گیرد. ماده شش اساسنامه دادگاه تازه تاسیس کیفری بین المللی دائمی(CPI)(13) آورده است:

الف) كشتن اعضای گروه؛

(ب) وارد کردن صدمات جسمی یا روحی شدید به اعضای گروه؛

(پ) تحمیل تعمدی نوعی از شرایط خاص زندگی بر یک گروه با هدف نابودی فیزیکی بخش یا تمامیت گروه

(ت) تحمیل اقداماتی جهت جلوگیری از زاد و ولد در گروه؛

(ث) انتقال اجباری كودكان گروه به گروهی دیگر.

 

انتظار این بود که با این همه زحمات چندین دهه متفکران حقوقی برای تاسیس حقوقی لازم ااجرا در صحنه بین المللی ، حال که این ضمانت اجرای نسبی با عنوان حقوق کیفری بین الملل و در قالب دادگاه کیفری بین المللی در لاهه شکل گرفته حد اقل بانیان آن خود به قواعدش پایبند باشند. مروری بر موضع گیری های پیشین مجمع عمومی و شورای امنیت سازمان ملل متاسفانه ما را با خاطراتی سراسر تلخ و تبعیض آمیز مواجه می نماید. جالب تر اینکه دیری نسیت (چهارشنبه 7 آذر 1387) که مجمع عمومی سازمان ملل با تصويب 6  قطعنامه  ! از اسرائيل و حاميان آن خواستند از جنايتکاري و اشغالگري دست بردارند!

 

تحیر انسان آنگاه افزونتر می شود که می بیند شورای امنیت سالها با حدت و شدت بر روی پرونده دارفور سودان کار کرده و نهایتا به دلیل ارتباط سازمانی شورای امنیت با دادگاه کیفری بین المللی ، دادستان این دادگاه را وادار می کند تا علیه عمر البشیر( رییس جمهور سودان )  کیفر خواست صادر کند اما در حادثه جدید و اسف ناک غزه با وجود پیشینه دهها ساله اشغال فلسطین و کشتار روزمره فلسطینیان این دادگاه هیچ تکانی که به خود نمی دهد هیچ ! حتی شورای امنیت و دبیر کل ِ نالایق و ناتوان سازمان ملل را هم به کمترین تکاپو وا نمی دارد.

 

       البته این بی تحرکی و خیانت به وجدان و وجودِ رنجورِ  بشریت آنگاه قابل فهم و حل شدنی است که بدانیم متاسفانه امروز حقوق بین الملل در چنبره « روابط ناسالمِ بین المللی »  گرفتار آمده. امروز حقوق بین الملل و همچنین حقوق کیفری بین الملل به عنوان ابزار ها و ضمانت اجرا های برخورد با تجاوزگری صهیونیسمِ تروریست ، قربانی روابط اختاپوسی ِ این غده سرطانی با عده ای کشورهای منفعت پرست غربی و حکام جاهل و واداده عرب شده است. برای بنده به عنوان کسی که در این رشته درس می آموزد این دومین بار پس از جنگ 33 روزه و حماسه حزب الله لبنان است که این رشته علمی  گرفتارسکته قلبی شده ! نه آن روز و نه امروز هزاران قطعنامه و ملیونها جلد کتاب و مواد قانونی به خاطر حیوانیت و تفسیرهای خودخواهانه حقوق بشر نما ها نتوانست جان انسانهای بی گناه را نجات دهد. « بشر» و « انسانی»  که همه فلسفه و ذات تمدنِ پر طمطراق غربی را از اساس بنیان نهاده امروز به دلیل فلسطینی بودن به فراموشی سپرده شده است. آیا به راستی حقوق بشر و حقوق بین الملل هر دو مر ده اند؟!

 

پی‌نوشت :

1. مجيد صفاتاج، تروريسم صهيونيستي، ناشر: جمعيت دفاع از ملت فلسطين، 1381.

2. اسراییل نام این عملیات را سرب مذاب نامیده.

3. Droit international Humanitaire

4. Denis Alland et stephanc Rials, op.cit, p. 487.

5. Açoka

6. ماخذ پیشین.

7.  Droit de Genéve

8. Droit de La Haye

9. La déclaration de Saint – pétersbourg

10. Denis Alland et stephanc Rials , op.cit , p. 487.

11. Jean francois FLAUSS , « Les nouvelles Frontières du droit international  humanitaire » Bruylant , 2003 , p.91.

12. رافائل لمکین عاملی مهم در مطرح كردن اصطلاح "نسل کشی" در سازمان ملل نوبنیاد بود که در آن نمایندگانی از سراسر دنیا جمع شده بودند تا مفاد یک قانون بین المللی در خصوص نسل کشی را به بحث بگذارند. در 8 دسامبر 1948، متن نهایی به اتفاق آراء پذیرفته شد. كنوانسیون سازمان ملل در مورد منع و مجازات نسل کشی در 12 ژانویه 1951 پس از تصویب بیش از 20 کشور دنیا به موقع اجرا در آمد.

Cour. 13 Pénale internationale.


 

 

مطالب مرتبط :
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مخاطبین محترم؛
۱) کازرون نما، معتقد به آزادی بیان و لزوم نظارت مردم بر عملکرد مسئولان است؛ لذا انتشار حداکثری نظرات کاربران روش ماست. پیشاپیش از تحمل مسئولان امر تشکر می کنیم.
۲) طبیعی است، نظراتي كه در نگارش آنها، موازین قانونی، شرعی و اخلاقی رعایت نشده باشد، یا به اختلاف افكني‌هاي‌ قومي پرداخته شده باشد منتشر نخواهد شد. خواهشمندیم در هنگام نام بردن از اشخاص به موازین حقوقی و شرعی آن توجه داشته باشید.
۳) چنانچه با نظری برخورد کردید که در انتشار آن دقت کافی به عمل نیامده، ما را مطلع کنید.
۴) در صورت وارد کردن ایمیل خود، وضعیت انتشار نظر به اطلاع شما خواهد رسید.
۵) اگر قصد پاسخ گویی به نظر کاربری را دارید در بالای کادر مخصوص همان نظر، بر روی کلمه پاسخ کلیک کنید.
مشاركت
آب و هوا و اوقات شرعی کازرون
آب و هوای   
آخرين بروز رساني:-/۰۶/۰۲
وضعيت:
سرعت باد:
رطوبت:%
°
كمينه: °   بیشینه: °
فردا
وضعيت:
كمينه:°
بیشینه:°
کازرون
۱۴۰۳/۰۹/۰۸
اذان صبح
۰۵:۱۴:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۳۸:۴۷
اذان ظهر
۱۱:۵۲:۰۸
غروب آفتاب
۱۷:۰۴:۰۶
اذان مغرب
۱۷:۲۱:۲۸