به
گزارش کازرون نما به نقل از وبلاگ جغرافیای طبیعی کازرون، جلسه با قرائت
آیاتی از کلام الله مجید توسط آقای سعیدی و سخنان آقای روزبهی آغاز شد. ایشان با
بیان دغدغه های مردم در مورد مکان یابی نا مناسب کارخانه مذکور، متذکر شد: قرار
گرفتن مکان
کارخانه بر روی تنها باقیمانده منابع آب شرب مردم کازرون، یک هشدار کاملا جدی برای
همه ی ماست.
در
ادامه آقایان فرشته حکمت و کاظمینی نیز به عنوان مخالفان احداث این کارخانه در
مکان دشتک دوان، سخنان خوبی ارائه کردند که مورد توجه حاضرین قرار گرفت. تاکید این
دو فعال محیط زیست بر روی حفظ پوشش گیاهی با ارزش منطقه و جهت
مسیر باد به سمت شهر بود.
آقای
فرشته حکمت معتقد بود که این منطقه استعداد بالایی برای پرورش گیاهان دارویی دارد
و حتی از این طریق می توان مشاغل متعددی برای افراد ایجاد نمود. آقای کاظمینی نیز
معتقد بود که ما مخالف توسعه نیستیم، بلکه توسعه باید در چارچوبی باشد که در آینده
به سلامتی مردم آسیب نرساند. بنابراین باید مکانی برای احداث این کارخانه برگزیده
شود که کمترین آسیب را به منابع طبیعی و منابع آب وارد
آورد و آلودگی هوا نیز بدنبال نداشته باشد. کاظمینی معتقد بود: منابع آب های شمال
شهر کازرون آب های فسیلی بوده که طی میلیون ها سال آرام آرام در سفره های زیر
زمینی به دام افتاده است و بنابراین باید به شدت از آنها مراقبت گردد و در مصرف آن
نهایت دقت صورت پذیرد.
تقریبا
تمام حاضرین در جلسه که نمایندگان افکار عمومی بودند، هم
صدا با یکدیگر خواستار کارشناسی
دوباره برای یافتن مکان مناسب برای آن
بودند.
تنها
حامی احدث کارخانه سیمان در مکان تعیین شده، نماینده ی فرماندار یعنی آقای هادی صنعتی بود که
در اوایل جلسه با دو پوشه از اسناد و مدارک مربوط به احداث این کارخانه وارد شد و
معلوم بود که ماموریت دارد تا از حق و حقوق سرمایه گذاران کارخانه سیمان دفاع کند.
ایشان
با ارائه برخی نامه ها که تاریخ همه ی آنها مربوط به سالهای دهه
80 بود، معتقد
بود که این آقایان به طریق قانونی پیش رفته اند و از مراجع ذی صلاح محیط زیست مجوز دارند .
البته
در اینجا برخی دوستان معترض شدند که آیا وضعیت آب و هوا و خشکسالی و منابع آب
امروز کازرون، مانند ده یا
پانزده سال پیش است؟ همچنین از
ایشان سوال شد: آن زمان که به این سرمایه دار مجوز دادند، دریاچه پریشان مملو از
آب بود؛ آیا
اکنون نیز این دریاچه وجود دارد؟ که
البته ایشان جواب خاصی برای این سوال نداشت.
سوال
دیگری که از هادی صنعتی شد، آن بود که: شما
نه به عنوان نماینده فرماندار، بلکه به عنوان یک شهروند کازرونی که می خواهید در
این شهر زندگی کنید آیا با احداث این پروژه در این مکان موافقید یا مخالف؟ پاسخ آقای صنعتی به این سوال
نوعی مغالطه به نظر می رسید. ایشان گفت: بنده رشته تخصصی ام حقوق است و راجع به
محیط زیست اطلاع و تخصصی ندارم؛ بنابراین به نظر کارشناسان امر مراجعه می کنم.
همچنین از آقای صنعتی سوال شد: چرا
باید به جای آقای... (سرمایه گذار)، پرونده کارخانه سیمان هر روز توسط برخی
مسئولین شهر اینجا
و آنجا برده شود؟ و کارهای آن پیگیری شود؟
در
اینجا بود که به دنبال بالا گرفتن بحث ها، نوبت به سخنان امام جمعه کازرون حجت
الاسلام محمد خرسند رسید. ایشان
طبق اظهارات خودشان گفتند: من تا الان در چند و چون این کارخانه سیمان نبوده ام؟؟
البته ایشان دل نگرانی ها و دغدغه های مردم را قابل درک خواند و گفت: در این زمینه
توصیه می کنم که هم مخالفان احداث کارخانه و هم موافقان (آقای صنعتی و فرمانداری) بدون
تعصب صحبت
کنند و در فضای آرام به
بیان نظرات خود بپردازند.
ایشان
در بخش مهمی از صحبت خود گفت: اگر بنده روزی به این نتیجه برسم که وجود این
کارخانه درمکان مذکور لطمه و آسیبی به سلامتی مردم می رساند، با قاطعیت مخالفت
خواهم کرد؛ و از کسانی هم که پیگیر این کارخانه هستند می خواهم که اگر واقعا مکان
مناسب دیگری وجود دارد که آسیب کمتری به محیط زیست می زند، اقدام
دوباره ای انجام دهند.
حجت
الاسلام خرسند تاکید کرد: مسئله آب برای من بسیار حائز اهمیت است و اگر این
کارخانه تهدیدی برای آب مردم باشد، یقینا با آن مخالفت خواهم کرد.
در
لابه لای بحث های داغی که در جلسه مطرح می شد، گاهی حرف های جالبی بر زبان عده ای
از شهروندان جاری می شد که بسیار شنیدنی بود، مثلا در جایی که آقای صنعتی معتقد
بود باد غالب در دشتک دوان به سمت کازرون نیست، یکی از کسبه ی بازار با زیرکی گفت:
حاج آقا آیا بوی گل شب بو ها و بوی گل های دن به کازرون می رسد؟؟ اگر می رسد، پس
گرد و خاک سیمان نیز قطعا به شهر خواهد رسید.
آقای
صنعتی بر اساس برخی مدارک موجود در پرونده کارخانه سیمان که به همراه داشت، معتقد
بود: فاصله کارخانه مذکور تا شهر 7 کیلومتر است؛
که خوشبختانه یکی از دوستان پس از پایان جلسه، هادی صنعتی را برای بازید میدانی به
محل دشتک دوان برد و با کمک دستگاه جی پی اس، فاصله بیمارستان ولی عصر تا نقطه
مذکور را به
ایشان نشان داده که دقیقا 3100 متر بود
همچنین
این دوست عزیز با پرتاب خاک به هوا از آقای صنعتی سوال می نماید خاک به کدام سمت
رفت؟ و پاسخ ایشان: به سمت شهر
و
ایشان ادامه داد: پس آن چیزهایی که شما آقای صنعتی درجلسه گفتید، آیا با این مشاهدات میدانی
شما اختلاف دارد یا
خیر ؟؟ پاسخ ایشان: والله چه بگم...
در
پایان جای این سئوال وجود دارد که واقعا کسانی که از احداث کارخانه سیمان در این
منطقه حمایت می کنند، چه انگیزه و هدفی را دنبال می کنند؟ و آیا نمی توان به جای
کارخانه سیمان، یه شعبه کارخانه بستنی با برند معروف... (که توسط همین سرمایه گذار
محترم در شیراز راه اندازی شده) را در این شهر راه اندازی کرد؟ قابل ذکر است شرکت
بستنی ... در زمینی به مساحت ده هکتار برای 8000 نفر اشتغال ایجاد نموده است.
آبا
باز باید نشست و منتظر بود تا همان بلایی را که نیروگاه سیکل ترکیبی بر سر دریاچه
پریشان آورد، این بار کارخانه سیمان بر سر منابع آب، و هوای شهر ما بیاورد؟ و آیا ما
فقط باید تماشاگر باشیم؟
اگر قرار به احداث کارخانه سیمان هستش مکان مناسب در نظر گرفته شود ۵۰ درصد سهام نیز به مردم کازرون به صورت حقیقی و نه صوری فروخته شود ۵۰ درصد هم سهم سرمایه گذار باشد.
اینگونه سرمایه گذاری می بایست یه سهمی نیز برای مردم منطقه داشته باشد.
اینگونه نباشد که یک نفر به واسطه سرمایه ای که به مرور زمان و البته با تلاش شبانه روزی و صد البته سرمایه خدادادی این مناطق در کازرون به دست آورد و مردم شهرستان هیچ سهمی از سود کارخانجات نداشته باشند و فقط آلودگی و کم آبی و خشک شدن دریاچه سهم آنها باشد.
من روز سه شنبه به دعوت یکی از دوستان تو ای جلسه شرکت داشتم . راستش تا اون روز وقتی اسم کارخونه سیمان رو می آوردند زیاد بهش توجه نداشتم ولی با توضیحاتی که چند تا از آقایون دادند و پیامدهای ناگواری که در آینده وجود این کازخونه در چند قدمی شهر می تون برای همه ی ما و بچه هامون داشته باشه و منابع آب مون رو هدر بده و هوامون رو پر از آلودگی کنه احساس خطر جدی می کنم . امیدوارم که کسانی که تصمیم گیرنده هستند درست منطقی واصولی تصمیم بگیرند و کاری نکنند که همین اندک مردم باقی مونده توکازرون هم مهاجرت کنند و از این شهر جز ویرانی چیزی نمونه
بایستی دست سرمایه گذار را بوسید. در کازرون همه کارشناس محیط زیست، آب، بیمارستان، جاده و ...شده اند. دیگر احتیاجی به ادارات نیست چون مردم خودشان در همه موارد تصمیم می گیرند. الان در بیشتر کشورها کارخانه سیمان در وسط شهر کار می کند. ولی متاسفانه کازرون با بقیه جاها فرق می کند. از موقعی که این گروهها در کازرون شکل گرفته برکت و روزی از کازرون رفته است. ما در کل موافق با این کارخانه هستیم. امام جمعه محبوب و مردمی کازرون همه کازرون این افراد و این نهادها و گروهها نیستند که بخواهند تصمیم بگیرند. کار را به کارشناس مربوطه باید سپرد.
((منابع آب کازرون از نوع کارستی و در أهکهای شمالی شهر (تنگ تیکو و ...) قرار دارد و ارتباط هیدروژئولوژیک با دشتک ندارد
و خیلی صحبتهای دیگر
اما نکته این است که مخالفتها به دلایل دیگری است که از سال 86 شروع شد
محیطزیست بهانه است
من هم قبلا نظراتم را در سایتها گفتم و متهم شدم به همراهی با سرمایه گذار
و دیگر تصمیم گرفتم نظری ندهم و سکوت اختیار کنم
من بخاطر علاقه به شهرم جلوی نوذری وزیر وقت نفت ایستادم و پتروشیمی کازرون را از سیف آباد و دریاچه پریشان به بیدزرد انتقال دادم تا جلو اثرات را بگیرم
و موفق شدم
اما وقتی می بینم لشکری از افراد هدفمند قد علم کرده اند سری را که درد نمی کند دستمال نمی بندم
شاید همین رفتارها بوده که شهرمان مظلوم تر و مظلوم تر شده است
در سالهای اخیر تنها مشکلی که با کارخانه های سیمان در کشور داشته ایم مربوط به کارخانه های سیمان ساخته شده در سی چهل سال گذشته یا قدیمی تر است مانند شیراز و ری و آبیک. خاطرم نیست کارخانه های بیست سال قبل مشکل ایجاد کرده باشند
تا جایی که یادم می آید طرح سیمان کازرون با ماشین الات آلمانی بود و ده درصد هزینه ها مربوط به هزینه های زیست محیطی بود
در ضمن مرفولوژی دشتک به گونه ای است.که باد به سمت نمی آید. مدلسازی هوا هم انجام شده است
بوی گلهای شب بو مربوط به کوه آهکی تنگ بالای پارک طالقانی است. کوهنوردها و صحراگردها بهتر می دانند که بر روی رسوبات مارنی این گلها می رویند یا نه))