سالهاست كه سرمايهگذاراني چند برخاستهاند تا در اين ديار، به تأسيس كارخانهي سيمان مبادرت ورزند اما عليالظاهر هر بار به عللي از قبيل عدم موافقت اداري، پيدا نكردن مكان مناسب، معارضين محلي، مخالفت مالك يا مالكين زمين مكان مورد نظر، و اخيراً بهانهي زيست محيطي باعث سرخوردگي، عقب نشيني سرمايهگذار و نهايتاً عدم اجراي چنين طرح و برنامهاي شده است! در اين خصوص ذهن و توجه مسؤولان و تصميم گيرندگان و همشهريان گرامي به ويژه دوست داران طبيعت را به نكاتي چند جلب مينمايم:
1- يك اقتصاد دان غربي معتقد است در زماني كه كشور دچار بحران بيكاري شديد است اگر دولت بتواند با پرداخت حقوق و دستمزد به بيكاران، از آنهابخواهد كه با سطل، آب دريا را به ساحل بريزند(كنايه از مشغول كردن بيكاران حتي به قيمت انجام كاري بيهوده)، ميبايست چنين اقدامي را انجام دهد تا آثار مخرب بيكاري(اعم از آثار رواني، اخلاقي، اجتماعي، سياسي، امنيتي و...) دامنگير كشور نشود!
نگارنده به اهميت مطلب فوق كاملاً معتقد است لذا همهي عزيزان بايد توجه داشته باشند كه بحران بيكاري شهرستان و تبعاتش بزرگتر از آن است كه به بهانهي آلوده گرديدن محيط زيست(اگر چنين آلايشي موضوعيت داشته باشد) براي تأسيس آن موانع ايجاد كرد. به طور قطع و يقين، رونق گردشگري(با احتمال توفيق دستيابي به آن) نميتواند به تنهايي بحران بيكاري شهرستان را جوابگو باشد.
2- تا آنجا كه در معلومات نگارنده ميگُنجد كارخانهي سيمان آلودگي مواد شيميايي ندارد و مواد اوليهي سازندهي آن(سنگ، آهك، سنگ گچ كه هر دو در لايههاي رسوبي منطقهي كازرون فراوانند) از طبيعت بوده و قابل بازگشت به طبيعت است. ميماند گرد و خاك و دود و حرارت خروجي از كورههاي كارخانه، كه آن هم با تدابير فني پيشرفتهي امروزي قابل كاهش تا حد كمينه است.
3- بايد متوجه باشيم كه دنياي صنعتي به ويژه در غرب و آمريكا و شرق آسيا به قيمت آلودن بيش از حد طبيعت و زيست گاهها به عمران و آبادي و قدرت و ثروت و رفاه امروزي دست يازيدهاند! شايد شنيده باشيد عليرغم منع توليد برخي مواد(مانند گاز درون يخچالهاي خانگي) توسط مجامع رسمي جهاني، هنوز برخي كشورها مِن جمله آمريكا، چنين مصوبه و محدوديتي را قبول نكرده و مشغول توليد كلان مواد مذكور هستند! جالبتر اينكه برخي كشورهاي پيشرفته كه با داشتن فنآوري قوي و پيشرفته و فروش و صدور نرم افزار آنها توانستهاند و ميتوانند درآمد سرشاري داشته باشند اما هنوز از توليد صنايع سنگين مانند اتومبيل سازي، ذوب و نورد فلزات، پتروشيمي دست برنداشتهاند فقط برخي حلقههاي پاياني توليد را به كشورهاي در حال توسعه(مانند ايران، اندونزي، مالزي، تركيه، كره و....) جهت بازاريابي، انتقال دادهاند چرا كه تعطيلي چنين صنايعي(هر چند به زيستگاههايشان آسيب جدي وارد كرده و ميكند) باعث بحران بيكاري گستردهاي ميشود.
وقتي چنين مجامعي با آن همه پيشرفت(كه به مصداق ضربالمثل معروف؛ آردشان بيخته و غربالشان آويختهاند!) حاضر نيستند مضرات تعطيلي كارخانههايشان و بيكاريها و تبعات ناشي از آن را پذيرا باشند! نميبايست تحت تأثير شعارهاي زيبا و به حق حفظ محيط زيست، خود را از قافلهي توليد و كار و درآمد و ثروت عقب نگه داريم.
4- جالب است برخي افراد كه براي تأسيس كارخانهي سيمان نگران نابودي محيط زيست هستند براي عبور مسير خط ريلي(راهآهن) و تعريض و چند بانده شدن جادههاي مواصلاتي و حفر تونلهاي جديد به(تونل بناف) و تأسيس كارخانهي پتروشيمي مدام داد سخن ميدهند و تفسيرها و تحليلها و نقدها مينويسند و از آثار تخريبي آنها كه به مراتب سهمگينتر و خطرناكتر است حرف و حديثي بيان نميكنند و به نظر ميآيد برخي تحليلها لجبازانه است! ناگفته نماند كه آوردن و تأسيس هرگونه كارخانه و جاده و تونل و راهآهن حق مسلم شهرستان كازرون است لذا اين جانب معتقد بوده و هستم كه به قيمت تخريب بخشي از محيط زيست منطقه هم كه شده بايد براي رسيدن به آنها تلاش و كوشش شود.
5- مسؤولان امر ميتوانند به هنگام انعقاد قرار داد كارخانه از مؤسس يا مؤسسين بخواهند و تعهد بگيرند كه در فاصله و محدودهي تعريف شدهاي از حريم كارخانه، نهال كاري ودرختكاري و پوشش فضاي سبز ايجاد كنند و چنين شرط و تعهدي قطعات مورد استقبال سرمايهگذاران ذيربط قرار خواهد گرفت.
6- تأسيس اين كارخانه و هركارخانهي توليدي ديگر ميتواند باعث افزايش ثروت عمومي شهرستان گردد كه بالتبع مديريت شهري(شهردار يا دهيار) هم ميتوانند از قِبَل درآمدهاي حاصله، نسبت به گسترش فضاي سبز و سبز كردن تپههاي اطراف و جبران و ترميم خرابيهاي زيست محيطي اقدام كند.
7- متأسفانه عليرغم اين كه همه شعار جذب سرمايههاي فرا شهرستاني سر ميدهند اما هنگامهي عمل كه ميرسد، برخي افراد، جذب سرمايهگذارهاي موجود در سطح شهرستان را هم برنميتابند!
شنيده شده كه يكي از پزشكان خوشنام و سرمايهگذار شهر كه تصميم دارد در مركز شهر، مجموعهاي تجاري فرهنگي بنا كند ماههاست پشت در شوراي شهر معطل مانده است!! علاقهمندان به اين شهر دريابند كه براي ساختن و پيشرفت شهرستان بايد بلند نظر بود لذا مديران و تصميمگيران نشايد كه فرصت سوزيهايي در سطح شهرستان بر مردم تحميل كنند كه بدون شك ماندگاري هر سرمايهگذار در كازرون و اقدامات توليدي و خدماتي آنها باعث تشويق و تقويت جرأت ديگران خواهد گرديد تا سرمايههاي خود را به درون شهرستان انتقال دهند.
يك نمونه تجربهي تلخ براي سرمايهگذاران كاري بود كه جناب دكتر كاظميني در تپهي شادي انجام داد ولي متأسفانه كم مهريهاي مسؤولان و شهروندان باعث متضرر شدن و حتي پشيمان شدن ايشان گرديد.
نكتهي مهمتر اين كه تأسيس كارخانهي سيمان و هر اقدام توليدي و خدماتي ديگر باعث كاهش معاملات سرپايي و دلالي و واسطهگري در زمينههاي ملك و زمين و ماشين و... ميشود معاملاتي كه متأسفانه در سطح كشور و نيز در سطح شهرستان ما به فرهنگ اقتصادي تبديل شده است!!!