برخلاف اظهارات اخير مدير كل دفتر آلودگي آب و خاك سازمان حفاظت محيط زيست كشور، بايد اذعان داشت كه در صورت احداث كارخانهي مذكور درمنطقه شمال شهر كازرون، تنها ميراث به جا مانده از اين شهر و تنها جاذبه باقيمانده يعني آب و هواي پاك اين سامان، دستخوش دگرگوني و نابودي خواهد شد.
احداث كارخانه سيمان در مكان پيشهادي علاوه بر مجاورت با شهر كازرون و نزديك بودن به سفره آب آشاميدني شهر به دليل ايجاد گرد و غبار غليظ در آينده نه چندان دور، هواي شهر كازرون و روستاهاي اطراف را تحت تأثير خود قرار ميدهد، حتي اگر از تجهيزات فيلتراسيون هم در آن كارخانه استفاده شده باشد. زيرا تجربه نشان داده چنانچه فيلترها جهت جلوگيري از ايجاد آلودگي هوا، مؤثر بود معضل 40 ساله كارخانه سيمان شيراز اينگونه لاينحل باقي نميماند.
بهتر است قدري شفاف تر با مردم سخن بگوئيم. چه شده است كه امروز جناب مدبري عزيز كه گويا خود هم اهل همين ديار است و از همين آب و هوا نشو و نما يافته و مردم اين سامان برگردن او حق و حقوقي دارند، اينگونه بيمحابا و به اصطلاح كارشناسانه از عدم آلودگي كارخانه سيمان شمال شهر كازرون سخن به ميان ميآورد؟ آيا چنين اظهارنظر صريح و غيركارشناسانه، ذهنيتهاي معنيداري در ذهن خوانندگان ايجاد نميكند؟
جا دارد كه نظر آقاي مدبري كازروني، مدير كل مركز منطقهاي كنوانسيون بازل در جنوب غرب آسيا كه خود بهتر از بنده مي داند به اين نكته معطوف كنم كه امروزه كشورهاي پيشرفته و توسعه يافته درصددند تا كارخانه هاي آلاينده خود را به كشورهاي جهان سوم در حال پيشرفت انتقال دهند و آلماني ها هم در راستاي همين سياست مايلند كارخانه استوك و مستعمل سيمان خود را (به قول ايشان داراي استاندارد آلماني) به ثمن بخس به اين شهر قالب كنند .
اگر حقيقتاً كساني هستند كه دغدغه كارآفريني دارند و كاسه اي زير نيم كاسه نيست بسم ا... !
چرا نمي آيند و چنين كارخانهاي را در مناطقي ديگر از شهرستان كه آلودگي آن كمترين زيان زيست محيطي دارد، احداث كنند؟ كم نداريم مناطقي از شهرستان كه داراي استانداردهاي لازم جهت احاث كارخانه مذكور و فاقد تناسب لازم جهت طرحهاي كشاورزي ميباشد. اگر چه خود كاملاً واقفم كه مسوولين شهرستان در مقابل اين خواسته غيرحق و ناشايست چهرههاي ذي نفوذ و پنهان پشت اين قضيه تاكنون تسليم نشده و نخواهند شد ( انشاء ا... ) لكن با توجه به اينكه متقاضيان احداث اين پروژه، درخواست تصرف بيش از 120 ( يكصد و بيست) هكتار از اراضي منابع ملي تحت پلاك 304 بخش هفت فارس در شمال كازرون نموده اند و بنا به دلايل صدرالاشاره :
الف: ايجاد آلودگي محيط زيست شهري
ب : نزديك بودن به سفره آب آشاميدني شهر و احتمال نفوذ فاضلاب و پس آبهاي شيميايي در آن
و از همه اينها مهمتر اعتراض شديد مردمي، لازم ميدانم از مسوولين شهرستان بخصوص فرماندار محترم درخواست نمايم با عنايت به اينكه رياست كميسيون ماده 21 دستورالعمل واگذاري اراضي منابع ملي و دولتي براي طرح هاي غيركشاورزي با استاندار محترم ميباشد لذا شايسته است موضوع را به طور جدي پيگيري نمايند تا شاهد كوتاه شدن دستان پنهان و آشكار تخريب گران محيط زيست و آب و هواي شهرمان كازرون باشيم.
منبع: هفته نامه بيشاپور، 20 آبان 1387، ش 138، ص 3.
2- باز هم بر اساس اطلاعات حاصله، سرمایه گذار ارسنجانی است که به دلیل ذخایر مناسب سنگ آهک در این منطقه، آن را برای اینجا پیشنهاد کرده اند.
3- به قول نظر همشهری دیگرمان، با این مسائل شخصی، داریم این سرمایه گذاری را از شهرمان فراری می دهیم
4- باز هم شنیده ام لرهای همسایه مان، به سراغ ایشان رفته و پیشنهاد ساخت آن را در ممسنی داده اند و اینکه هر گونه همکاری با سرمایه گذار انجام می دهند.
5- نمی دانستم آقای پرویزی متخصص محیط زیست هم هستند!! چون زمانی که ایشان در مدیریت شهر بودند، و بیمارستان کازرون روی سفره آب زیرزمینی ساخته شد، لابد ایشان تخصص محیط زیست خود را نگرفته بودند تا با ساخت آن مخالفت کنند!! آن زمان ایشان کاسه ای زیر نیم کاسه داشتند یا الآن؟؟
6- امیدوارم ایشان غرض ورزانه به این مسئله فکر نکنند و سد راه توسعه این شهر عقب نگه داشته شده به دلیل افکار اینچنینی، نشوند.