عصر روز 19 دی ماه 1395 بود
که دوستان و آشنایان از گوشه و کنار زمزمه می کردند ؛ "هاشمی رفسنجانی فوت
کرد". در میان این زمزمه ها گاه خوشحالی ها و ناراحتی ها دیده می شد، مردم
طبق پیشینه ای که از آقای هاشمی در ذهن داشتند، قضاوت های مختلفی انجام می دادند
که گاه با تهمت ها و تندروی ها و برخی مواقع هم با مقدس نمایی و غلو همراه بود.
این تنش و اختلاف در بیان
شخصیت و منش هاشمی در بعد وسیع تری از رادیو تلویزیون جمهوری اسلامی ایران و شبکه
های معاند ماهواره ای هم شنیده می شد. صدا و سیمای ایران هاشمی را حواریون و انصار
امام و انقلاب، عالمی متفکر، فقیهی زمان شناس، مجاهدی خستگی نشناس و برادری مهربان
برای ضعیفان خطاب می کرد و ایشان را سفید سفید تحویل ملت ایران دادند. اما از
آنطرف، رسانه های ضد انقلاب آقای هاشمی را مزدور، ضد حقوق بشر، خفه کننده ی صدای
منتقدان، قاتل زنجیره ای، منشأ تمام فسادهای اقتصادی و دشمن انقلاب و رهبری معرفی
کرده و با سیاه نمایی، ایشان را یک چهره ی منفور
و منزجر نزد مردم معرفی می کردند.
با کمی درنگ در تاریخ
زندگانی آقای هاشمی رفسنجانی، متوجه کذب بودن و انحراف در هر دو طرف خواهیم بود،
چراکه هیچ یک از این توصیف هایی که در رسانه های داخلی و خارجی در مورد ایشان
ابراز می شود، جمعا و توأم با هم صحیح نخواهد بود و مردم هیچ یک را مورد قبول نمی دانند.
تکلیف رسانه های خارجی که
روشن است، اما رسانه ی ملی با توجه به فهم و درکی که از مردم ایران سراغ داریم،
نمی بایست اینقدر در مورد این شخصیت انقلابی غلو نموده و ایشان را مثل یک عارف
کامل معرفی نمایند. چراکه اگر مردم از فهم و درکی بالا برخوردار نبودند، در تشییع ایشان
به این صورت ظاهر نمی شدند، اگر مردم ایران به نقاط حساس سیاسی و اجتماعی معرفت
نداشتند، با لااله إلا الله خود هاشمی را تا حرم مطهر امام خمینی (ره) بدرقه نمی
نمودند، اگر مردم ایران بصیرت نداشتند، هیچ گاه در نقاط مختلف کشور برای ایشان
مراسم ترحیم برگزار نمی کردند. پس بر رسانه ی ملی بود که از رهبری معظم سبقت نمی
گرفت و مرحوم حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی را خلاف آنچه باید در اذهان مردم جای
گیرد معرفی نمی کرد.
اما آقای هاشمی رفسنجانی که
بود؟ و در دوران قبل از انقلاب، شکل گیری انقلاب اسلامی ایران و دوران پسا انقلاب
چه فعالیت ها و عملکردهایی را از خود نشان می داد؟
حجت الاسلام علی اکبر هاشمی رفسنجانی در سوم شهریور ماه سال
1313 در روستای بهرمان شهرستان رفسنجان و در خانوادهای نسبتاً ثروتمند به دنیا
آمد. او یکی از 9 فرزند میرزاعلی هاشمی بهرمانی و ماه بیبی صفریان است.
حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی تحصیل را، از سن 5 سالگی در مکتب
خانه ای در نوق آغاز نمود. در سن 14 سالگی به قم رفت و به تحصیل علوم دینی پرداخت
و به درجه اجتهاد نائل شد. اساتید وی در حوزه علمیه قم آیات عظام سید حسین
طباطبایی بروجردی، امام خمینی (ره)، سید محمد محقق داماد، محمدرضا گلپایگانی، سید
محمد کاظم شریعتمداری، عبدالکریم حائری یزدی، شهاب الدین نجفی مرعشی، محمد حسین
طباطبائی و حسینعلی منتظری بوده اند.
حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در سال 1337 با عفت مرعشی که دختری
از خانواده روحانی و از نوادگان سید محمدکاظم طباطبایی یزدی است، ازدواج کرد. او
خواهر حسین مرعشی، معاون سیدمحمد خاتمی در دوران ریاست جمهوری و از مدیران اصلی
دولت سازندگی است. ثمره این ازدواج 5 فرزند به ترتیب و به نامهای فاطمه، محسن،
فائزه، مهدی و یاسر است.
وی در آنجا تحت تاثیر
تعلیمات امام خمینی (ره) به سیاست روی آورد و به مخالفت با حکومت محمدرضا شاه
پهلوی و انقلاب سفید او پرداخت. با تبعید امام، نقش هاشمی در مبارزه با شاه و
نمایندگی امام در داخل کشور پررنگ تر شد. با وجود نگرش ضد غربی انقلابیون، او
سفرهای زیادی از ژاپن در شرق تا 20 ایالت از ایالات متحده در غرب کرد.
حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی پس از انقلاب
اسلامی، عناوین افتخاری متعددی را از مجامع علمی دنیا کسب کرده و دانشگاه تهران
نیز عنوان دکترای افتخاری علوم سیاسی را به وی اهدا کرده است.
حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی
بیش از آنکه به عنوان یک شخصیت علمی شناخته شده باشد، به عنوان یک چهره سیاسی مطرح
است و این هم به خاطر فعالیت های فراوان سیاسی وی در دوران قبل و بعد از انقلاب
است. وی فعالیت سیاسی خود را از سال 1340 آغاز کرد. او در دوران قبل از انقلاب،
بسیار به امام نزدیک بود.
هاشمی در دوران پیش از انقلاب و در طول نهضت امام خمینی (ره)
به صورت یک عضو فعال و همیشه در صحنه حضور داشته است. نمونه بارز حمایت ایشان از
امام خمینی (ره)، حرکتی بود که وی به همراه دیگر علما در اعتراض به زندانی شدن
امام انجام دادند. اینان که بعداً در ادبیات سیاسی به عنوان «مهاجرین» شناخته
شدند، به سمت تهران حرکت کردند و با اجتماع در جلوی شهربانی، اعلام داشتند یا امام
را بدون قید و شرط آزاد کنند و یا اینکه ما را همانند ایشان به زندان بفرستند.
حضور فعال وی در تمامی صحنه ها مایه قوت قلب مردم خصوصا در شهر
قم شده بود. به همین سبب شاه و ماموران ساواک به منظور فروکش کردن آتش انقلاب در
قم، چاره را در آن دانستند که افراد موثر را دستگیر و روانه زندان کند. از اینروی،
وی را به همراه آقای ربانی شیرازی، بدون در دست داشتن هیچگونه سند و مدرکی،
دستگیر کرده و به زندان بردند.
وی با گروه هایی که وجهه اسلامی داشته و مخالف رژیم بودند نیز
همکاری های زیادی داشت که نمونه بارز آن همکاری با گروه محمد بخارایی بود. رژیم که
به این همکاری پی برده بود، کوشش کرد تا مدرک و سندی در این زمینه بدست بیاورد و
حتی با شکنجه دادن آقای هاشمی تا سرحد مرگ، خواست از وی اعترافی بگیرد، ولی موفق
نشد.
از جمله فعالیت های سیاسی وی در دوران پهلوی، حرکت هدفمند در
راه نهضت بود.
یکی از این حرکت ها که دارای آثار
بسیار مثبت بود، تشکیل شبکه ای از روحانیون وفادار به اندیشه های امام بود به نام
«روحانیت مبارز». این تشکل که در اواسط سال 1356 تشکیل شد، از اعضایی همچون شهید
بهشتی، استاد مطهری، شهید مفتح، شهید باهنر، حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی، آیت الله
مهدوی کنی، آیت الله خسروشاهی، عبدالمجید ایروانی، حجت الاسلام ناطق نوری، معادی
خواه، شجونی، مهدی کروبی، هادی غفاری و... در آن حضور داشتند.
فعالیت های سیاسی هاشمی رفسنجانی در دوران نهضت باعث شده بود
تا امام خمینی(ره) وی را به عنوان یکی از افراد مورد اعتماد خود قرار دهد و از وی
به عنوان یکی از اعضای شورای انقلاب در کنار بزرگان دیگری همچون شهید بهشتی، شهید مطهری،
شهید باهنر و رهبر معظم انقلاب استفاده کند. اگرچه در بعد فردی، عمده فعالیت
مبارزاتی وی پیش از انقلاب را سخنرانیهای مختلف و کارهای انتشاراتی تشکیل میدادند،
ولی امام در دوران تبعید، نقش مدیر مالی مبارزات انقلاب و نیز ارتباط با سایر گروههای
انقلابی را نیز بر عهده وی گذاشته بود.
در چند سال اخیر، ایشان با موضع گیری ها و جهت دهی هایی که در
برخی امور کشوری، به خصوص در جریان فتنه سال 88 داشتند، مورد انتقاد جامعه ی انقلابی و حزب
اللهی قرار گرفت و اختلاف دیدگاه ها با اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران و رهبر
معظم انقلاب در خصوص فتنه گران و مواضع مختلفی که در همین روزهای اخیر درخصوص
رابطه و گفتمان ایران با استکبار داشت، موجب کاهش محبوبیت و قرار گرفتن ایشان در
موضع انتقاد شده بود.
از این تاریخ زندگانی می توان نتیجه گرفت در زندگی هاشمی رفسنجانی
نشیب و فراز های متعددی وجود دارد و خدمات و جان فشانی هایی که ایشان در شکل گیری
انقلاب و پیشبرد آن صورت گرفته را نمی توان نادیده گرفت، لذا اینکه ما اوصاف غلو
آمیز و دروغ را به هاشمی رفسنجانی نسبت دهیم، یا از طرف دیگر تهمت های ناروا و تفرقه زایی را به ایشان برچسب کنیم، خلاف
سیره ی اهل بصیرت و رهبری خواهد بود .
اما شاخص ما در معرفی حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی کیست، از چه
کسی احوال ایشان را جویا شویم؟
با مراجعه به متن خردمندانه و سرشار از نکته ها و مملو از پند
ها که رهبر معظم انقلاب در پی ارتحال
ایشان منتشر نمودند، متوجه می شویم که
هاشمی را همسنگر و هم رکاب سال های مبارزه و انقلاب و همکار در این سال ها معرفی
می کند، هوش وافر و صمیمیت کم نظیر در آن سال ها و تکیه گاه بودن ایشان را در سال های
انقلاب و نه سال های اخیر را یاد آور می شوند، اختلاف نظر ها را کتمان نمی کنند، آن
را از انظار عمومی پنهان نمی دارند و ایشان را یک چهره ی کاملا سفید و منزه از عیب
معرفی نمی فرماید. وسوسه ی خناس ها که در سال های اخیر با شدت به سمت آقای هاشمی
سرازیر شده بود را ذکر می کنند و از عدم تاثیر این وسوسه ها در محبت آقای هاشمی
نسبت به خودشان صحبت می نمایند، یعنی
حقایق را تماما ذکر می کنند و از کلمه ای دروغ، غلو و تهمت علیه ایشان استفاده نمی
فرمایند.
در ادامه، رهبری معظم انقلاب اسلامی(مدظله العلی) می
فرمایند: با فقدان هاشمی، اینجانب هیچ شخصیت دیگری را
نمیشناسم که تجربهای مشترک و چنین درازمدت را با او در نشیب و فرازهای این دوران
تاریخساز به یاد داشته باشم.
این نکات حتما باید مورد
توجه قرار گیرد که رهبری معظم فقدان آقای هاشمی را مساوی با چه چیز دانسته اند و
فقدان ایشان موجب چه مسأله ای می دانند.
در آخر این پیام تسلیت رهبری
معظم انقلاب،حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) همه مسئولان و دست اندر کاران مملکت را مورد
خطاب قرار می دهند و همه را متوجه مسأله ی حساب و قیامت می نمایند و می فرمایند:
اکنون این مبارز کهنسال در محضر محاسبهی الهی با پروندهای مشحون از تلاش و
فعالیت گوناگون قرار دارد، و این سرنوشت همهی ما مسئولان جمهوری اسلامی است.
حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی با آن همه فعالیت گوناگون و
اختیارات و نفوذ بین المللی که داشتند در یک لحظه همه را تقدیم خاکیان کرده و به
ندای معبود لبیک گفت. حال در سرایی دیگر مورد محاسبه ی خداوند قرار گرفته و اعمال
خود را یک به یک به خداوند عرضه می دارد، بر طبق آن سرنوشت ابدی ایشان تعیین تکلیف
می شود. سرنوشت همه ی ما مردم و مسئولان اینچنین خواهد بود. عبرتی که در این فراز
از پیام رهبری در خطاب به مسئولین آمده باید مورد توجه قرار گیرد و سرلوحه ی تمام
مسئولین باشد و بدانند که خادم همین مردمی هستند که به خاطر آنها پست و مقام گرفته
و ارتزاق می شوند. مسئولین باید بدانند که امضای آنها، قضاوت آنها، موضع گیری آنها
و خدمات آنها مورد بازخواست خداوند قرار می گیرد و روزی باید پاسخگوی این فعالیت
ها باشند. اگر خادم بوده اند که رحمت و بهشت خداوند را خریده اند و خدای ناکرده
اگر خائن به مملکت و مردم ، وَإِنَّ جَهَنَّمَ
لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعینَ .
والسلام علی عبادالله الصالحین
احسان روانان
5 بهمن ماه 1395
بنیان واساس مقاله شما بر راستی وواقعیتها نیست
۱_گفته اید صداوسیما هاشمی را عالمی متفکر،فقیهی زمان شناس و......خطاب میکرد
برادرعزیز صداوسیما چندین سال بودبه ندرت حتی حاضر میشد تصویر ایشان را درقاب تلوزیون نشان دهد چندین سال بود که ازصداوسیما مسقیم وغیرمستقیم به ایشان همه هجمه ها انجام شد
اما اینکه بعدازفوت ایشان صداوسیمای میلی به تعریف وتمجید ازایشان برخواست ازان ناشی میشود که واکنش مردمی درفضای مجازی ودرغم فوت این مردتاریخ سازانچنان گسترده ووسیع بود که صداوسیما احساس کرد ازقافله عقب مانده وصداوسیما همگام بامردم نیست بنابراین بااینکه درلحظات اولیه حاظر نمیشد خبرها رو پوشش دهدبلافاصله چرخش نمود واخبار ایشان رابااب وتاب به روی خروجی خودبرد.صداوسیما سعی نمود خودش را زیرعلم هاشمی بگیرد ووجهه ای برای خودش کسب بکند وبه حسابا نگذارد طرفداران واقعی هاشمی که مردم بودند زیرتابوتش باشندتاصدایشان شنیده نشود امادیدیم صدایشان شنیده شد ودیدیم فرزند هاشمی نگذاشت رییس سازمان صداوسیما زیرتابوت پدرش رابگیرد.ودرخصوص فقیهی زمان شناس بودن ومجاهدی خستگی ناپذیر و....... اینها واقعیتهاست حال اگر شما ازایشان بغض دارید ونمیتوانید ایشان راانگونه ببینیدمسئله ای جداست
۲_خنده دارومضحک است که میگویید رسانه ملی هاشمی رادرذهن مردم معرفی کرده.چرا دیگران را انگونه که میخواهد جلوه نمیدهد تا زیر تابوت رامردم بگیرند؟!!!!!چرا مردم نسبت به هاشمی اینگونه مقبولیت نشان دادند؟؟؟؟چرا نسبت به دیگران که ازبزرگان هم بودند وطی سالهای گذشته فوت نمودند مردم اینگونه حساسیت نشان نمیدهدند؟!!!!
۳_غلو درمورد هاشمی توسط رسانه میلی؟!!!!جل الخالق. بعد مرتبط کردنش با مردم وحضور مردم !!!!!بعد هم نتیجه نباید ازرهبری رسانه میلی سبقت میگرفت !!!!! خدایا شکر ازاین اگاهی که به من دادی خدایا شکر
۴_کاهش محبوبیت ایشان؟!!!!!کدوم شخص تاثیرگزاری که طی سالهای گذشته فوت کرده اند بیش ازدونیم ملیون نفر درتشییع جنازه اش شرکت کرده اند؟!!!!به جز منتظری که درمراسم ایشون هم ملیونها نفر درقم شرکت کردند.اگرمحبوبیت نداشت چرا نزاشتید کاندیدای رییس جمهوری بشه؟!!!!!!!!دیگه بعضی چیزا رونمیگم
۵_درود برایت الله هاشمی رفسنجانی،ایت الله هاشمی رفسنجانی زنده است ،صدای ایت الله هاشمی خاموش نشدنی است درود بر شرف وازادگی ایت الله هاشمی درود برمردم داری ایت الله هاشمی
از اینکه از بین روحانیون شهرستان کسی را میبینم که برخلاف آقای صنعتی، با استفاده از هوش سرشار خود، راه و رسم و شیوه ی نگارش رو در راستای پیمودن پله های ترقی بصورت جهشی بکار میبره خوشحالم.
بنده هم مانند شما یک فصل الخطاب دارم و اونم صحبت ها و نظرات مقام معظم رهبری ست که منویات ایشون رو بدون لحظهای تامل و تفکر بروی دیده گانم میگذارم.
فقط یک نقد و توصیه به شما دارم اخوی،
تحلیل کردن و نوشتن بر اساس منویات این بزرگوار بسیار خوب و منطقی و در راستای اجر دنیوی و اخرویست، ولی فقط نوشتن از نظرات ایشان.
جنابعالی در جایی از نوشتارتان از اختلاف دیدگاه اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران با آقای هاشمی در جریان فتنه 88 نوشتید و این عامل رو موجب کاهش محبوبیت ایشون دانستید که باید به اطلاع جنابعالی برسانم که خواهشمند است از طرف ملت ایران سخن نگویید.
چون بنا بر شواهد موجود، موضع گیری ایشان در جریان فتنه ای که در سال 88 بوقوع پیوست و حمایت ایشان از مظلومان آن حوادث، موجبات محبوبیت ایشان رو فراهم کرد به نحوی که در آخرین انتخابات و علیرغم تخریب های گسترده صدا و سیما علیه ایشان و همچنین تاکید بسیاری از بزرگان به رای ندادن به ایشان و لیست انگلیسی شان بصورت شفاف و علنی، این بزرگوار با رای بی سابقه مردم تهران نفر اول شدند و لیست ایشان هم رای آورد در صورتی که در آخرین باری که ایشان قبل از فتنه 88 خودشان را در معرض انتخاب مردم برای مجلس ششم قرار داده بودند نفر سی ام شدند.
این یعنی محبوبیت مردمی ایشان از سال 88 به بعد افزایش داشته.
امیدوارم ما هم در اوج محبوبیت از دنیا برویم که رضایت خلق میتواند رضایت خداوند متعال رو هم بدنبال داشته باشد.
من چند تا سوال دارم :
چرا جوانان انقلابی که دلسوز این شهر هستند و خالصانه کار فرهنگی میکنند رو نمیگذارید فعالیت داشته باشن ؟ چرا به اونها ضد ولایت فقیه میگید ؟ چرا اونها رو دشمن شهر میدونید؟ چرا هرکدوم از اونا یه گوشه ایران دارن کار فرهنگی میکنند و اونجا غوغا میکنند .
اخیرا یه عکس به دستم رسید با مضمون نمایشگاه نفوذ ؛ یه طلبه کازرونی به نام حمیدی پور تو یکی از مساجد بزرگ قم با 4 تا بچه نوجوان یه نمایشگاه برپاکرده بودند که از صداوسیما اومدن و گرازش گرفتن. اونوقت تو کازرون شماها که نمیدونید کار فرهنگی یعنی چه دین مردم رو به بازی گرفتید و روز ب روز شهر رو به پرتگاه نزدیک میکنید .
توبه کنیدو اگه نمیتونید توشهر دین مردم رو حفظ کنید ؛ کنار بکشید تا اهلش بیاد روی کار .
الهی عفوک عفوک عفوک
توصیه می کنم که از رفتار صدا و سیما ناراحت نباشید چرا که از یک رسانه میلی (نه ملی) توقعی بیش از این نیست که تا یک روز قبل از مرگ هاشمی انواع و اقسام تهمتها را به او بزند و ناگهان بعد از مرگ او ورق برگردد و انواع و اقسام تجلیل ها را از او بجا آورد. اساسا اینها مرده آدمهای روشن بین و منتقد را بیشتر می پسندند. با عرض معذرت این رفتار صدا و سیما بر شما نیز تاثیر داشته است. شما در این متن تمجیدهایی از هاشمی داشته اید. می شود بفرمایید آیا یک دهم از این تمجیدها را در زمان حیاتش نیز انجام دادید؟ اگر سندی دارید نشان دهید تا ما هم به انصافتان پی ببریم.
ثانیا شما تعریفهای اخیر صدا و سیما از هاشمی را کذب نامیده اید. عبارت شما این است: «صدا و سیمای ایران هاشمی را حواریون و انصار امام و انقلاب، عالمی متفکر، فقیهی زمان شناس، مجاهدی خستگی نشناس و برادری مهربان برای ضعیفان خطاب می کرد... رسانه ی ملی... نمی بایست اینقدر در مورد این شخصیت انقلابی غلو نموده...» آیا می دانید تک تک این تعبیرهایی که در این پاراگراف ذکر کرده اید را مقام معظم رهبری برای هاشمی بکار برده است؟! به راستی چه چیزی را تکذیب می کنید؟! سخنان رهبری را؟!
آیا سواد و دانش حوزوی هاشمی در حد سطح علمی شما بود که از او فقط با عنوان «حجت الاسلام» یاد می کنید؟!
نوشته اید هاشمی سفید مطلق نبود. برادر من! مگر چه کسی - جز معصومین (ع) – سفید مطلق است؟! خود شما سفید مطلقید؟! دیگر شخصیتهایی که شما قبولشان دارید سفید مطلقند؟!
در بخشی دیگر از مقاله تان از مواضع هاشمی در سالهای اخیر انتقاد کرده، این مواضع را مخالف با اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران و رهبر معظم انقلاب و باعث کاهش محبوبیت او دانسته اید!
اولا شما هیچ عبارتی را از رهبری نمی یابید که اختلاف خود با هاشمی را فراتر از اختلاف در نظر و اجتهاد نامیده باشند. ثانیاً جدای از قضاوت درباره درستی یا نادرستی مواضع هاشمی هیچ کس نمی تواند منکر این مساله شود که او در اوج محبوبیت خود این دنیا را ترک و به محضر الهی وارد شد. رای بی سابقه او در انتخابات خبرگان رهبری و تشییع کم نظیرش نمونه هایی از این واقعیت است. پس سلایق خود را به پای اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران نگذارید.
از مواضع او در استکبارستیزی انتقاد کرده اید. الان بسیاری سردار سلیمانی را پیش گام استکبارستیزی می دانند. آیا شنیدید او درباره هاشمی گفت: «هاشمی همان حالتی که از اول داشت را تا آخر داشت او تاکتیکهای گوناگونی داشت اما هم استکبارستیز بود هم صهیونیسم ستیز»
نکته آخر اینکه عبارتی در پیام تسلیت رهبری وجود داشت که شما هیچ اشاره ای به آن نکرده اید. ایشان فرمودند: «فقدان همرزم و همگامی که سابقهی همکاری و آغاز همدلی و همکاری با وی به پنجاه و نه سال تمام میرسد، سخت و جانکاه است.» به کلمه «همگام» و بار معنایی آن کاری ندارم. اما توصیه می کنم فرهنگ لغتی بیابید و معنای «جانکاه» را در آن بجویید.
موفق باشید.
هیچ پسوندی نداره ، از کجا شما میگی آقای روانان خودش رو حجت الاسلام نامیده ؟؟؟؟؟؟؟
شما که اینقدر راحت تهمت میزنی دیگه چرا ؟؟؟؟
رهبری در حکم تنفیذ اولین دوره ریاست جمهوری آیت الله هاشمی (در سال 1368) ایشان را «عالمی مجاهد و فقیهی اسلام شناس» نامیدند.
همچنین در حکم تنفیذ دومین دوره ریاست جمهوری آیت الله هاشمی (در سال 1372) ایشان را «عالمی متفکر و فقیهی زمان شناس» نامیدند.
علاوه بر اینها در سال 69 در دیدار با گروهی از آزادگان این تعبیرها را برای آقای هاشمی بکار بردند: «یک مجتهد قطعی»، «از لحاظ درسهای حوزه یی یک مجتهد» و «از لحاظ تفکرات اسلامی، یک متفکر سطح بالا با سوابق فراوان از لحاظ تفکرات اسلامی»
مگر شرط مجتهد بودن نوشتن کتاب در زمینه فقه و اصول یا نگارش تقریرات دروس مراجع است؟ اگر بله می شود کتابهای فقهی و اصولی و تقریرات ... را برایمان نام ببرید؟!
بقیه مطالبتان که اصلا ارزش پاسخ ندارد.
پاسخ به ناشناس
ناشناس بغض وعداوت وکینه تا کجا؟!!
فقط یک جمله کوتاه درقالب سوال، جواب سنگینی به شماست ۱_
ایت الله هاشمی رفسنجانی اگر مجتهد نبود چگونه همه ادوار مجلس وارد خبره گان شد؟!!!!ایت الله هاشمی اگر مجتهد نیست چگونه ریاست مجلس خبره گان رو عهده دار شد؟!!!!!
۲_میزان حال فعلی افراد است وایت الله هاشمی تا اخر عمر ازانقلاب وازادی خواهی مردم دفاع کرد ومردم با حضور بیش ازدوونیم ملیون نفر این موضوع را نشان دادند
اما شما بگوویید مصباح یزدی کجای انقلاب بود؟!!!مصباح یزدی چرا جلو شاه ایستادگی نکرد؟!!!چرا مصباح یزدی وقتی اقای خامنه ای واقای رفسنجانی رفتند وگفتند بیا باشاه مبارزه کنییم قبول نکرد؟!!!اقای مصباح کجای انقلاب بود؟!!!اقای مصباح کجای جنگ بود؟!!!!!!اقای محمد یزدی کجای جنگ بود؟!!!
۳_دوست عزیز رهبری از ایت الله صانعی اجتهاد گرفته اند اما شما با ایت الله صانعی چه کارکرده اید؟!!!!!!!
ایا زمانی که رهبری جایگزین امام شد مرجع تقلید بود؟!!!!ا...
۴_درباره مهدوی کنی و... که گفتی چند نفر ازمردم زیرتابوت اینان راگرفتند؟!!!!!و چرا ملیونها نفر درمراسم خاکسپاری هاشمی حضورداشتند؟!!!!
۵_انچه شما را ازار میدهد ازادی خواهی هاشمی است .شجاعت هاشمی است .مردم داری هاشمی است .بله اقای ناشناس هاشمی دردل وقلب مردم بود .هاشمی زنده است وبعد ازفوتش هم تندروها وانحصارطلبان را می ازارد
دهه فجر مبارک .
دومین فرد انقلاب هاشمی بود .انقلاب زنده است چون هاشمی زنده است
رهبری در حکم تنفیذ اولین دوره ریاست جمهوری آیت الله هاشمی (در سال 1368) ایشان را «عالمی مجاهد و فقیهی اسلام شناس» نامیدند.
همچنین در حکم تنفیذ دومین دوره ریاست جمهوری آیت الله هاشمی (در سال 1372) ایشان را «عالمی متفکر و فقیهی زمان شناس» نامیدند.
علاوه بر اینها در سال 69 در دیدار با گروهی از آزادگان این تعبیرها را برای آقای هاشمی بکار بردند: «یک مجتهد قطعی»، «از لحاظ درسهای حوزه یی یک مجتهد» و «از لحاظ تفکرات اسلامی، یک متفکر سطح بالا با سوابق فراوان از لحاظ تفکرات اسلامی»
او همچنین درباره اساتید و هممباحثههایش مینویسد: «از جامع المقدمات تا كفايه درس اساتيد زيادى را ديدم. در ميان آنها، در ادبيات شهيد سعيدى، دكتر محسن جهانگيرى و آقايان سيد موسى صدر و محمدى و صالحى نجفآبادى و شب زنده دار؛ و در فقه و اصول آقايان منتظرى، مشكينى، سلطانى، تبريزى، صدوقى، اعتمادى، نورى و مجاهدى را به خاطر دارم. در درس خارج از درسهاى آيات عظام بروجردى، امام راحل، داماد، گلپايگانى، شريعتمدارى، حايرى يزدى، نجفى مرعشى استفاده كرده ام. در فلسفه و تفسير از درس علامه طباطبايى و آيت اللَّه زاهدى و آيت اللَّه منتظرى بهره بردم. البته استفاده هاى اساسى علمى و اخلاقى و فكرى را از محضر امام راحل بردهام. با آقاى ربانى املشى- به عنوان هممباحثه- آشنا شديم، كه تا آخر دوران تحصيل همچنان با ايشان هممباحثه بوديم... در همه سطوح تحصيلى، از مقدمات تا خارج... هممباحثه ديگر ما آقاى تربتى- برادرهمسر آقاى مرواريد و پسر بزرگ مرحوم اسلامى- بود كه الآن پزشك است. به همين ترتيب، درس را ادامه داديم و زمانى با آقايان صانعى و بهجتى مباحثه داشتيم.»
خوب به یاد دارم که قبلا در خاطرات برخی شخصیتها خواندهام که برخی کتابهای حوزوی را نزد آقای هاشمی تلمذ کردهاند. گشتم اما متاسفانه پیدایش نکردم.
به هر حال این نوع تخریبهایی که در حق هاشمی میشود گرچه باعث سنگین شدن بار گناهان تخریب گران است اما در نهایت هاشمی را درخشانتر میکند.
در پاسخ دوستان منتقد به مقاله ، باید بگم که تمام القابی که جناب روانان به آقای هاشمی استناد دادند برگرفته از بیانات رهبری بود ، چراکه در کلام رهبری هم آمده حجت الاسلام هاشمی ، بنابراین ایشون در این مورد هم از رهبری تبعیت کرده اند و پا رو جلوتر از رهبری نگذاشته اند .
در مورد محبوبیت در هنگام تشییع جنازه ی آقای هاشمی هم ایشون درست فرمودند که قاطبه ی مردم ایشون رو محبوب نمیدونستند ، حتی اگه شما تهران تشریف داشتید به وضوح میدیدید که مردم حزب اللهی به جهت مصلحت و خدماتی که هاشمی در سالهلی دور انجام داده بود تو تشییع شرکت کرده بودند . اگه شکی دارید به تیتر سایت های خبری یه سری بزنید که نمونه اش این بود : هاشمی روی دوش مخالفین و منتقدین تشییع شد.
من جناب روانان رو نمیشناسم و تا حالا ایشون رو ملاقات نکردم اما این بیان از یک فرد کاملا آزاد اندیش و بدون تعصب صادر شده که کاملا مطیع رهبری هست .
من از دوستان تقاضا میکنم یه کم مطالعات سیاسیشون رو بدون تعصب و با رعایت انصاف بالا ببرند . تا چنین انتقادات بی مطالعه ای رو به چنین مقاله ی آزاد اندیشانه ای نکنن .
ممنون
رئیسی دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی تهران
حرف مردم بود
ممنون
منتظر مقالات بعدی شما بزرگوار هستیم .
ممنون
متشکرم
خودت بیشتر از هرکسی نیاز داری بهت بگن ولایت مدار
جیگرم مسخره کردن کار خوبی نی . برو خودت درست بکن.
روانان اصلا بچه ی کجان ؟ کازرونین ؟ مو تاحالی اسمش نفهمیدم .
آقوی بحرانی مطالب جاهای دیگه هم میذاره تو سایت ؟
آیت الله امثال امام خمینی ها - بهجت ها - حسن زاده آملی ها - طباطبایی ها هستند ، علت همن اینه که اونها ارتباط خاص و تنگاتنگی با خدا دارند و خودشون رو به طور خاص به خدا نزدیک کردند .
همه ما باید سعی کنیم سرباز امام زمان (عج) باشیم . حالا یا با اسم آیت الله یا با القاب دیگه .
پس هاشمی رفسنجانی چجور رای اول شد توتهران ؟؟؟؟؟حتما اونجا هم محمد یزدی رای اول شده خخخخخ یا مثلا مصباح یزدی رای اول شده ؟؟؟؟برادر عزیز به شعور مردم توهین نکن توعالم سیاست هم بهتر واقع گرایی روپیگیری کنید نه براساس اوهومات حرف بزنید مشکل اینه که شما مقلدی وتکیه شما برمردم نیست بلکه بر ..... خیلی چیزا رونمیگم دیگه
موفق باشید
ماه محرم تو شاه امین الدین منبر داشت چیزای طب سنتی و خانواده میگفت ، اگر کسی شماره ش داره یا میدونه کجو میشه پیداش بکنیم قربون دستش بگه تا پیداش کنم چن تو سوال دارم .
قربون همه بچه های کازرون
بعد رهبری فرمودند : هرکسی از این حرف ها میزنه خائن هست .
بعد هاشمی پستش رو حذف کرد و حرفش رو تکذیب کرد .
خدا بهمون رحم کرد که به رحمت خدارفت .
خدا بیامرزدش .
ممنون حاج آقا روانان
برادر عزیز گویا شما هنوز فکر میکنید مردم پشت کوه هستن وازهیچ چیز اطلاع ندارن گذشت دوران سانسور ازاطلاعات توسط رسانه میلی شما امروز روز رسانه های مجازی است که اخبار واطلاعات درزمانی کوتاه به دست مردم میرسه
رای خاکستری ؟؟؟؟خب چه ربطی داشت ؟؟؟؟؟مغلطه وسفسطه نکن برادر
خب رای خاکستزی رو میخواستید شما جمع کنید چرا نکردید؟؟؟؟؟؟چون مردم بنده خدا به شما اعتماد ندارن چون حرفهای شما رو ناراست میدونن چون تظاهر میکنید
چون سانسور میکنید چون مردم روفقیرتر کردید چون فضای بسته حاکم میکنید چون باچوب وچماق به سفارتخونه ها حمله میکنید باچوب وچماق به فرزند شهید مطهری حمله میکنید با چوب وچماق به لاریجانی حمله میکنید وهو میکنید ایشون رو چون تحریم رو برگرده مردم تحمیل کردید چون زبان ها رومیبندید چون فساد دربیت المال روسیستماتیک کردید چون ...... به این خاطرها مردم بهتون رای ندادن ورای نمیدن چهره های سرشناش رو ردصلاحیت میکنید هاشمی رو ازترس اینکه رایش ۳۰ ملیونی و شاید بیشترباشه رد صلاحیت کردید حنای شما دیگه رنگنداره اینده ازان ملت است
پیروزی دوباره روحانی رو توسال ۹۶ خواهی دید ودربرابر عظمت مردم بایست سرتعظیم فرود بیاری البته شما ها عادت ندارید واقعیت روبپذیرید ودراوهومات به سرمیبرید خودمون هستیما عجب مغلطه ای کردیا ولی زمانش گذشت من اگر برخیزم تو اگر برخیزی همه برمیخزند مراقب خیزشها باش دوست خوب خاموشه ولی یهو فوران میکنه موفق باشید
آقا چرا نباید مسئولین شهر کازرونی باشن ؟
مگه کازرونی ها قحط الرجال دارن که شما میرید از روستاهای دیگر مناطق مسئول میارید .
به خدا دارید ظلم میکنید .
4 تا آدم با جرات مثل همین آخوندی که این حرف ها رو زده و این مطلب رو نوشته تو شهر باشن به خدا شهر گلستان میشه .
امثال همین آخوند از مردم هستن و دردشون می فهمن . اگر 4 تا کلام آیت الله خامنه ای بین مسئولینی که ادعای ولایت دارن عمل بشه کازرون که هیچ ، دنیا گلستان میشه .
دستتون درد نکنه آقای بحرانی و همه دست اندر کاران .
از طرف یک معلم دلسوز و زجر کشیده
به گزارش جماران به نقل از روابط عمومي مجمع تشخيص مصلحت نظام، آيت الله هاشمي رفسنجاني در ديدارهاي نوروزي ديروز خود در جواب سوال يكي از حاضران كه پرسيده بود: «ماجراي سخن شما درباره موشك و گفتمان كه در توييتر منتشر شده بود، چيست كه باعث سوءاستفاده بعضي ها براي القاي اختلاف بين شما و مقام معظم رهبري شده است؟»، گفت: نقل اين جمله براي من هم تازگي داشت و گفتم كه اصل آن جمله را بياورند كه آوردند و ديدم مربوط به تاريخ ١٤ آبان ١٣٨٧ يعني هفت سال قبل و در مصاحبه مفصل با يك گروه فيلمساز هلندي با موضوع «تاريخچه كاربرد سلاح هاي شيميايي عليه ايران»، است. رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام، با ابراز تاسف از تحريف و تقطيع خودسرانه اين جمله و سوءبرداشت از آن و تعجيل بعضي از جريان ها و گروه ها براي سوءاستفاده از اين جمله گفت: اولابه عنوان كسي كه در طول دوران زندان ستمشاهي، قرآن تفسير مي كردم، مصداق و تفسير عملي آيه «واعِدّوا لهُم ما استطعتُم مِن قُوّةٍ ومِن رِباطِ الخيلِ تُرهِبون بِهِ عدُوّ الله وعدُوّكم» را در شرايط موجود كه دشمنان، انقلاب، ايران و اسلام را تهديد مي كنند، تجهيز قواي نظامي كشور، از جمله تقويت قدرت موشكي كشور را لازم مي دانم. ثانيا اگر عامه مردم هم ندانند، مسوولان به ويژه نظامي ها، به خوبي مي دانند كه صنايع موشكي در زمان جنگ كه من فرماندهي آن را داشتم، از صفر توسط نيروهاي جهاد سازندگي، سپاه پاسداران و ارتش شروع شد و بعدها در زمان رياست جمهوري ام تقويت شد و من هميشه بر ضرورت تكميل و تقويت پروژه موشكي ايران به عنوان قدرت دفاعي و بازدارنده تاكيد داشته و دارم. رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام افزود: در دوره رياست جمهوري ام طرحي براي ساخت ماهواره زهره از سوي وزارت پست و تلگراف داشتيم كه در نهايت براي پرتاب نياز به موشك هاي بالستيك نيرومند بود و به موازات آن براي چنين موشك هايي برنامه ريزي كرده بوديم كه بايد هزاران كيلومتر قدرت برد داشته باشد كه البته به دليل خاصي آن طرح متوقف شد، ولي پيشرفت توسعه اين صنعت هيچگاه از اولويت نيفتاد. رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام، به سابقه فعاليت جهاد سازندگي براي دسترسي ايران به موشك هاي دوربرد اشاره كرد و گفت: اولين موشك را جهاد سازندگي به كمك سپاه پاسداران ساخت كه به نوعي مهندسي معكوس از موشك هايي بود كه از برخي كشورها به شكل خيلي محدود مي گرفت. وي افزود: اواخر جنگ اولين موشك هفتاد كيلومتري را ساختيم و كم كم موشك را در ايران يك صنعت بومي كرديم. آيت الله هاشمي رفسنجاني، با بيان تاريخ چگونگي دسترسي ايران به انواع موشك ها گفت: به خاطر اهميتي كه به اين صنعت مي دادم، فرزندم محسن را كه در كانادا مشغول تحصيل در دوره دكترا بود و رشته اش مفيد براي اين صنعت بود، به ايران فراخواندم كه صنايع موشكي را در سپاه و جهاد سازندگي تقويت كرديم، چون به تجربه ديده بودم كه موشك قدرت خوبي براي دفاع و پيشگيري است.