|
آدم دلش می خواست که ساعت ها در کنارش بنشیند
و به حرف ها و پند و اندرزهایش با جان و دل گوش بدهد! از بس که مهربان بود و با ادب
و به نوعی الگوی اخلاقی ورزشکاران خصوصاً هندبالیست ها بود.
این که از خانواده ی مومن و مذهبی بود بر
هیچ کس پوشیده نیست؛ اما خودش انسانی خوش اخلاق پرهیزکار مودب و مهربان بود که هیچ
گاه صدای بلندش را کسی نفهمید.
این ها گوشه ای از خصوصیات اخلاقی اش بود
که یک مربی خوب ورزشی بود هم چنان که در جبهه های حق علیه باطل هم فرمانده بود و مربی
قایق های موتوری و تند رو.
منبع عکس: وبلاگ "یادی از گذشته ورزش کازرون"
یکی از بهترین بازیکنان هندبال در دوره ی
خودش یعنی دهه ی شصت بود و پستی که در زمین هندبال بازی می کرد گوش چپ بود که تخصص
خاصی در این گوش داشت و از کوچک ترین روزنه و با یک شیرجه آن هم روی زمین آسفالت توپ
را به تور دروازه می چسبانید.
اصلاً وجودش برای تیم روحیه بود و همیشه با
مهربانی با دیگر بازیکنان حرف می زد حتی وقتی همبازیش توپ را به هدف نمی زد یا پاس
بد می داد یا بازی را خراب می کرد بلافاصله با مهربانی و نرمش تمام با او صحبت می کرد
و روحیه می داد.
"حسین
سبزواری فرد" را می گویم
یک انسان به تمام معنا، یک مربی اخلاق خوب،
یک شهید کم نظیر که اکثر خصایل خوب انسانی را داشت و یک قهرمان واقعی بود که خیلی دوست
داشتنی و با معرفت بود و اروند رود و کارون و هویزه و مجنون خاطرات این شهید را هنوز
مرور می کنند!
روحش شاد
یادش گرامی و پر رهرو باد
صرفا جهت اطلاع دوستان در سال 1391 مطلبی از شهید حسین سبزواری (ان موقعیکه درباره شهدا نوشتن مد نبود)در وبلاگ یادی از گذشته ورزش کازرون و دو هفته نامه طلوع و شهر سبز کار کردم واین عکس اختصاصی وبلاگ بوده که متاسفانه مدیریت وقت سایت آنرا بنام سایت کازرون نما لوگو زدند.
نکته جالب آنکه یک ماهنامه آلمانی این عکس رو با مطلب آن کار کرد واز طریق یکی از دوستان اجازه گرفت برای چاپ مطلب و عکس اما متاسفانه در شهر و کشور خودمان ...