|
به گزارش کازرون نما، در این اطلاعیه که
ساعتی قبل منتشر گردید، آمده است: برطبق ماده 60 قانون انتخابات ریاست جمهوری،
اسامی نامزدهای انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران که صلاحیت آنان
مورد تایید شورای محترم نگهبان قرار گرفته است به ترتیب حروف الفبا به شرح زیر
اعلام می گردد
1- آقای سیدمصطفی آقامیرسلیم فرزند سید
جلال
2- آقای اسحاق جهانگیری کوه شاهی فرزند
حسن
3- آقای حسن روحانی فرزند اسدالله
4- آقای سیدابراهیم رییس الساداتی فرزند
سید
5- آقای محمدباقر قالیباف فرزند حسین
6- آقای سیدمصطفی هاشمی طبا فرزند سید ابوالقاسم
همچنین در این اطلاعیه آمده است: به
استناد ماده 66 قانون یاد شده، فعالیت های انتخاباتی نامزدها از تاریخ انتشار اگهی
رسما آغاز و 24 ساعت قبل از شروع اخذ رای یعنی در ساعت 8 صبح روز پنجشنبه 96/2/28
خاتمه می یابد.
چرا احمدینژاد رد صلاحیت شد؟
به موجب اصل ۱۱۵ قانون اساسی، رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد:
ایرانی الاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور.
بیشک نمی توان کسی را که ۸ سال رئیس جمهور بوده، رجل سیاسی و مذهبی ندانست. احمدی نژاد، ایرانی و ایرانی الاصل است، مؤمن و معتقد به مذهب رسمی کشور است. لازم است شورای نگهبان پاسخ دهد که احمدینژاد ۱۲ سال و ۸ سال قبل کدام یک از ویژگیهای مصرح در اصل 115 قانون اساسی را دارا بوده، که امروز دارا نیست. مدیر و مدبر نیست یا حسن سابقه و امانت و تقوی ندارد؟ یا مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران نیست؟
اگر امروز او را مدیر و مدبر نمیدانند، حتما به کارنامه ۸ ساله اش نگریسته اند! حتما اماره و قرینهای هست که به استناد آن احتمالا او را امانت دار و متقی ندانستهاند! یا حتما فعل یا ترک فعلی را مرتکب شده که نشانه عدم ایمان و اعتقاد او به مبانی جمهوری اسلامی بوده است. خوب است شورای محترم نگهبان خاصه دبیر آن، در رابطه با تک تک این موارد توضیح دهد.
پذیرفتن این که احمدینژاد مدیر و مدبر و امانت دار نیست، به معنای این است که اصول گرایان تصدیق می کنند که او در گذشته، بیت المال و منابع کشور را حیف و میل کرده است. آن هم در شرایطی که کشور بهترین درآمد نفت را داشت. امنیت کشور را به مخاطره افکنده و با هاله نور و هولوکاست و ماجراجوییهایش، کشور را منزوی و اعتبار پول و پاسپورت و منزلت ایران و ایرانی را بر باد داده است. پس چرا تاکنون کسی او را بابت این موضوعات بازخواست نکرده است؟ چرا دستگاه قضایی تاکنون از کنار این مسائل به سکوت گذشته است؟
اصولگرایانی که تمام قد، همه منابع مادی و معنوی جامعه را مصروف کارآموزی و پرورش و حفظ احمدی نژاد کردند، امروز کجایند و چه پاسخی دارند؟ آنانی که وحدت جامعه را خدشه دار کردند و جامعه را دوپاره نمودند و تخصص و سابقه و شایستگی را کناری نهادند و "فتنه" ساختگی شان را معیار حق و باطل قرار دادند، امروز چه پاسخی در پیشگاه ملت و تاریخ دارند؟
و مهم تر از همه این که حفظ احمدی نژاد به چه بهایی؟
اصولگرایان پاسخ دهند که آیا میارزید برای کسی که کمتر از 4 سال تشت رسوایی اش از بام بر افتاد، کشور را از مهم ترین سرمایههای اجتماعیاش محروم کنند؟ میارزید با احمدینژاد، علم حذف معدود یادگاران باقی مانده امام و نهضت امام را بر دارند؟ و جمعی را سران فتنه و دیگرانی را ساکتان آن بنامند؟ میارزید برای حفظ احمدی نژاد ملیون ها رأی دهنده به میر قلبها را تحقیر و توهین کنند؟ میارزید ننگ کهریزک را تا ابد در پرونده شان ثبت کنند؟ میارزید خون ندا و سهراب و ده ها جوان مظلوم و بی گناه را هدر کنند؟ میارزید سال ها عمر و جوانی نسلی را با احمدی نژاد تیره سازند و امیدشان را کم فروغ و آینده شان را مبهم سازند؟ آیا حفظ احمدینژاد به قیمت از هم پاشیدن کانون گرم ده ها خانواده و حبس و تبعید صدها جوان و زن و مرد این آب و خاک میارزید؟
دلواپسانی که امروز دلواپس حضور احمدینژاد شدهاند، ننگ حمایت از احمدینژاد را با آب زمزم کوثر هم نمیتوانند پاک کنند! میرحسین موسوی بر سر جنازه برادرزادهاش گفت: صبر، صبر و صبر! آن چه امروز شاهدیم ماحصل آن صبر، و پایمردی در دفاع از حقوق مردم است.
اگر امروز، کسی نگران سلامت انتخابات نیست به برکت همان صبر است. آنان که رنج برده اند و هزینه دادهاند و خوار در چشم و استخوان در گلو به خاطر کشور و ملت و آرمان های انقلاب، مادرانه، خون جگر خورده اند، ممکن است ببخشند، ولی فراموش نمیکنند! بیتردید و تعارف، امروز، موسوی و رهنورد و کروبی از یک سو و عزیزانی چون نرگس محمدی و ضیاء نبوی از سویی دیگر که همچنان رنج میکشند و مهر میورزند و سخن از صلح و آشتی دارند و پیامبر بیزاری از خشونتاند، سرآمدان و سرافرازان این آزمون صبرند! آن چه بر احمدینژاد رفت تجلی این حکمت زیباست که "ادب مرد به ز دولت اوست"! افسوس که مؤدبان در حبس و حصرند و بازماندگان از دولت، وقیحانه خاک بر آفتاب میپاشند! اما چه فایده؟! عبت میپویند! چون: تعز من تشاء و تذل من تشاء بیده الخیر!
صورت زیبای سید عزیزمان را در حجاب کردهاند، اما سیرت زیبایش به "تکراری"، به لطف یزدان و به یاری ملت، خاتم دیگری از حماسهها خواهد آفرید!
والسلام – مهدی شیرزاد