سال ها پیش، تقریبا اواخر دهه هفتاد حضور در جمع صمیمی گروه
کوهنوردی پویندگان که البته آن موقع با نام گروه ورزش صبحگاهی شناخته می شد، موجب
آشنایی من با زیبایی و ارزشمندی طبیعت کم نظیر دیارم شد. از همان سال ها نخستین
جرقه های آغاز تلاش های محیط زیستی در وجودم شکل گرفت. همواره با خود می اندیشیدم
که باید برای این محیط زیست منحصر به فرد کاری کرد. باید مردم را به ارزش داشتن
این توانمندی ها آگاه ساخت. نوشتن چند دست نوشته ساده و خودمانی در باره ی طبیعت و
لزوم پاسداری از آن که در هفته نامه محترم طلوع چاپ گردید و سپس راه اندازی ستون
هفتگی "دور کازرون بگردیم" در هفته نامه بیشاپور به مدت چندین سال و این
چند سال آخر نوشتن همین ستون کوله پشتی در هفته نامه سلمان ادای دین و وظیفه ای بود که همیشه و همه وقت در
قبال طبیعت شهرم و مردم خوبش احساس می
کردم .
در همه ی این سال ها دوستان خوب و با ارزشی در عرصه محیط
زیست نصیبم شد که به دوستی با این عزیزان مفتخرم و اگر نامی از عزیزی نمی برم، بدین
دلیل است که اطمینان دارم آنان راضی به
این کار نبوده و نیستند. دوستانی که برخی از آنان را در میان شعله های آتش و دود
پریشان یافتم. دوستانی که مطمئناً شما خوانندگان عزیز نیز آنان را می شناسید.
دوستانی که سالیان درازیست با نام فعالان محیط زیست شناخته شده اند. دوستانی که بی
هیچ چشمداشت و بی هیچ مزد و منتی سال هاست برای اعتلای نام شهرشان از جان و دل
مایه گذاشته اند. هم آنانی که همایش های محیط زیستی را برپا می کنند و درختکاری می
کنند و بین گردشگران کیسه های زباله توزیع می کنند و جلو آسیب های بزرگی که ممکن
است به منابع طبیعی مان آسیب برساند قد علم می کنند. همان کسانی که با قطع یک درخت
انگار که دست و بال خودشان قطع شده باشد پر پر می زنند و به این در و آن در می کوبند تا جلو تخریب بیشتر طبیعت را
بگیرند .
بی شک مهندس درویش
فعال بزرگ محیط زیست ایران را همگان خوب می شناسند. دوسال پیش این مرد
وارسته جمله زیبایی در حق مردم کازرون بیان کرد که بیان دوباره ی آن لازم و ضروری
است: "مردم کازرون محیط زیستی ترین مردم این کشورند". و البته این
واقعیت نهفته در سخنان مهندس درویش یک شبه و به یک باره به وجود نیامده است.
دوستان بسیاری به خصوص در این ده سال خون دل خورده و صادقانه تلاش کرده اند تا
بنیان یک شهر محیط زیستی برپا گردد. کارهای فرهنگی زیادی در این شهر صورت گرفته و
مردم آگاهی زیادی در زمینه مسایل زیست محیطی به دست آورده اند تا آن جا که امروز
بدون شک جامعه بزرگ فعالان محیط زیست در این شهر به یک وزنه سنگین و غیر قابل چشم
پوشی مبدل شده اند. اما در اینجا بنده به عنوان کوچک ترین عضو این جامعه بزرگ
احساس می کنم که اگر این دوستان نسبت به اهداف و برنامه ها و رسالت واقعی خویش
شناخت نداشته باشند و الزامات و ساز و کارهای درست و واقعی خویش را نشناسند، ممکن
است در آینده مانند هر گروه اجتماعی دیگر
دچار آفت شده و از رسیدن به اهداف خود باز بمانند.
گروه های محیط زیست رسالت و هدف:
بدون تردید اصلی ترین رسالت و هدف نهاد های مردمی و محیط
زیستی، آگاهی بخشی به جامعه و تلاش برای ارتقا فرهنگ عمومی است. انجام کار پایه ای
بر روی کودکان و آموزش روش های پاسداری از منابع ملی و طبیعت به یکایک شهروند
بالاترین رسالت برای گروه های محیط زیست است.
متاسفانه در شهر ما با وجود آنکه کارهای خوبی در این زمینه
صورت گرفته است، اما بیشتر انرژی و توان فعالان محیط زیست به دفاع در برابر
تهاجمات و آسیب های وارده به منابع طبیعی گذشته است. برای مثال در دو سال گذشته
تمام انرژی و توان دوستان ما متوجه رفع خطر احداث کارخانه سیمان در دشتک دوان و یا
مسئله جلوگیری از تغییر حریم چاه های آب شرب کازرون شده است. البته به جای
سپاسگزاری از این عزیزان، گاهی شنیده می شود که آنان را مخل توسعه و پیشرفت شهر
معرفی می کنند که جای افسوس بسیار دارد. برچسب و اتهامی که اصلا رنگ واقعیت
ندارد. برای مثال در همین قضیه کارخانه سیمان هیچگاه فعالان محیط زیست مخالف راه
اندازی کارخانه سیمان نبوده اند، بلکه معتقد به مکان یابی مجدد و انتخاب مکانی
بوده اند که کمترین آسیب را به آب وخاک و هوای این شهر بزند.
گروههای محیط زیست و الزامات کار:
یکی از مهمترین الزامات ورود به فعالیت های اجتماعی و زیست
محیطی، داشتن نیت خالص برای کار و تلاش است. یک فعال محیط زیست هرگز نباید درصدد
استفاده ابزاری از عنوان محیط زیست برای رشد و ترقی خود باشد. در واقع باید شفاف
تر گفت که محیط زیست نردبان ترقی و شهرت هیچ کس نبوده و نیست. کسانی که پا به عرصه
محیط زیست می گذارند نباید هیچ نیتی جز آگاهی بخشی به جامعه و تلاش بی ریا برای
شناسایی هویت طبیعی شهرشان داشته باشند.
گذاشتن وقت و گذشتن از وقتی که متعلق به خود و خانواده است
یکی دیگر از الزامات و ضروریات کار محیط زیستی است. گاهی لازم می شود در گرمای
سوزان تابستان برای نجات دریاچه ی بیمار پریشان از لهیب شعله های آتش پاشنه کشید و
گاهی لازم است در سرمای سوزان زمستان در یک بامداد سرد برای پاکسازی طبیعت از زباله
آستین ها را بالا زد. آری میدان محیط زیست
میدان عمل است و مرد عمل می خواهد و بیش از شعار به شعور و شناخت و ایمان
قلبی به کاری که باید انجام شود نیاز دارد.
گروههای محیط زیست و آفت ها:
همان گونه که هر گروه و هر شخصی ممکن است در طول مسیر زندگی
دچار آسیب و آفاتی گردد، گروه های محیط زیست نیز از این قاعده جدا نیستند. در واقع
بهتر بگوییم که اگر دوستان و فعالان محیط زیست از اهداف و برنامه ها و رسالت واقعی
خویش دور گردند و الزامات کار خویش را فراموش نمایند، قطعا در آینده ی نه چندان
دور دچار آفت شده و از هم خواهند پاشید. برخی از مسایلی که می تواند به عنوان آفت
و آسیب تلاش های چندین و چند ساله فعالان محیط زیست را بر باد دهد را با هم مرور
می کنیم:
سیاسی کاری: ذات NGO ها دوری از مسایل سیاسی و جناح بازی های
رایج است. یک فعال محیط زیست وابسته به هیچ گروه سیاسی نیست و وام دار هیچ جناحی
نخواهد بود. در عرصه ی محیط زیست همه افراد باید ذائقه های سیاسی خود را کنار
گذاشته و خالصانه در کنار هم برای رشد و توسعه پایدار شهرشان تلاش کنند.
نفوذ افراد ناخالص: یکی دیگر از آفات کار ورود افرادی به حوزه محیط زیست است
که اعتقاد چندانی به اهداف و رسالت واقعی کار محیط زیست ندارند. برای نمونه در
زمان شروع انتخابات ریاست جمهوری یا نمایندگی مجلس و به خصوص در جریان انتخابات
شورای شهر، معمولا شعارهای انتخاباتی رنگ و بوی محیط زیستی پیدا می کند؛ شهر من
خانه ی من، شهر من دوباره تو را خواهم ساخت، شهرسبز به باور سبز نیاز دارد و... . شعارهایی
که البته به تجربه ثابت شده که اندک زمانی پس از انتخابات به دست فراموشی سپرده
خواهد شد .
در واقع گروهی از افراد با توجه به این مسئله که فعالیت های
محیط زیستی یک برگ برنده و یک وزنه غیر قابل انکار به شمار می رود تلاش می کنند تا
خود را به هر شکل ممکن به این بدنه قدرتمند اجتماعی چسبانده و محیط زیست را نرده
بان ترقی خویش قرار دهند. در این میان وظیفه فعالان محیط زیست آن است که در برهه
های حساسی مانند انتخابات شورا ها با درایت و پختگی بیشتری عمل نموده و ضمن
شناسایی نامزدهایی که بیشترین سنخیت را با محیط زیست دارند، و معرفی آنان به مردم،
از نفوذ و ورود کسانی که صرفا به دنبال کسب رای بوده و ممکن است در صورت انتخاب
شدن همراه و همگام با اهداف محیط زیست نباشند جلوگیری به عمل آورند.