«من یک محیط زیستی ام»... جمله ای خاص با برداشت های متفاوت...
شاید
اولین اقدامی که موجب شد مردم کازرون به حضور جریانی خاص به نام «محیط زیستی ها» در
کازرون پی ببرند، ماجرای جاده کشی روی دریاچه ی پریشان بود. جاده کشی روی پریشان برمی
گردد به حدود سال 87 که نماینده وقت کازرون طی یک حرکت پوپولیستی می خواست جاده ی مواصلاتی
منطقه ی شرق پریشان – فامور – را از روی چشمه ها و بستر پریشان نیمه خشکیده گذر دهد
که همین اقدام اگر چه ناقص موجب شد تا دو چشمه ی پریشان پویایی خود را در آن برهه ی
حساس از دست بدهند، اما این حرکت با واکنش فعالین محیط زیست مواجه شد و آن ها با حضور
به موقع خود در صحنه و آگاهی رسانی به مردم و در نتیجه ایجاد فشار بر روی مدیریت وقت
شهرستان و حتی استان، باعث شدند که این طرح به ظاهر قانونی رسوا شده و ابتر بماند و
همانجا بود که قشر محیط زیستی های کازرون برجستگی خود را در بین سایر فعالین اجتماعی
به رخ کشید. پس از این ماجرا فعالین محیط زیستی کازرون در قالب سازمان های مردم نهاد
مختلف به فعالیت های فرهنگی و آموزشی خود در حوزه ی محیط زیست ادامه دادند و جهش این
جریان در شهرستان، تولد سه تشکل محیط زیستی دیگر در اوایل دهه ی نود بود.
ظهور
تشکل های جوان زیست محیطی در دهه ی نود در حالی بود که تشکل های فعال در دهه ی هشتاد
به خاطر کمبود نیروهای اجرایی و پراکنده شدن موسسین و گردانندگان آن ها و مشغولیت آن
ها به کار و زندگی رو به محاق و کم کاری رفته بودند. اما ایجاد تشکل های محیط زیستی
جوان و تازه نفس و محبوبیت نسبی آن ها میان اقشار مردم و فعالیت های کم نظیر و فاخر
ایشان در این حوزه روحی تازه به کالبد محیط زیستی های کازرون دمید.
حضور
قوی و پر شور سمن های محیط زیستی کازرون در مدارس و مهد کودک ها و اجرای برنامه های
آموزشی، برگزاری همایش های سالانه پیاده روی و پاکسازی و درختکاری و سمینارهای علمی
که با استقبال کم نظیر مردم روبرو شد و ده ها برنامه ی فرهنگی دیگر باعث شد تا قاطبه
ی مردم جامعه برداشت مثبتی از جمله واره ی «محیط زیستی» و فعالین محیط زیست داشته باشند.
علاوه
بر این ها، دو واقعه ی مهم در سال 95 در کازرون رخ داد که هم نشانگر رشد سطح فکر قاطبه
ی مردم و همچنین نشان دهنده ی برد و نفوذ قابل توجه تشکل های محیط زیستی کازرون بود.
این دو واقعه جلوگیری از احداث شتابزده ی کارخانه ی سیمان در تابستان 95 و همچنین جلوگیری
از تفکیک و مسکونی کردن زمین روبروی بیمارستان کازرون بود که طی یک فرایند مشکوک حریم
چاه آب شرب کازرون را مورد تعرض قرار داده بود؛ که البته این جریان هنوز ادامه دارد
و به سرانجام قطعی نرسیده است. اما از نتیجه ی این مخالفت همین بس که ارگان های شهرستانی
و استانی طی این جریان به قدرت و پویایی جامعه ی مدنی در کازرون پی بردند. همچنین حضور
چند هزار نفری مردم در پیاده روی روز جهانی تالاب ها در کنار پریشان، افزایش جمعیت
اعضای تشکل های مردم نهاد محیط زیستی، آرای بالای فعالین محیط زیست و افراد مورد حمایت
این قشر در انتخابات ها، همه نشانگر محبوبیت و قدرت این قشر در جامعه ی کازرون بوده
و هست. بگذریم از اینکه این محبوبیت فریبنده عده ای را واداشت تا برای جلب آراء در
انتخابات شورای اسلامی شهر یا برای جذب محبوبیت در بین مردم بدون داشتن هیچ سابقه ای
خود را محیط زیستی جا بزنند و با تمسک به هر ابزاری خود را به *تشکل های فعال محیط
زیستی* نزدیک کنند.
اما
در کنار این برخورد و برداشت مثبت و خوشایند از فعالیت های محیط زیستی، دید دیگری نیز
بر این جریان سایه انداخته که چندان مثبت نیست. اینکه سازمان محیط زیست و محیط زیستی
ها مانع پیشرفت اند و با بهانه های واهی و برای جان چند جانور چوب لای چرخ های توسعه
می کنند، تعبیر متحجرانه ای از این جریان است که خدا را شکر در جامعه ی امروز ایران
کمتر مورد استفاده قرار می گیرد و اگر هم کسی مانند فلان وزیر دولت یازدهم که محیط
زیست را مانع معدن کاوی و توسعه ی کشور دانسته بود صحبتی این چنینی ارائه دهد، با واکنش
شدید رسانه ها و افکار عمومی مواجه می شود. اما به هر حال واقعیت این است که در بین
بعضی اقشار کسانی هستند که فعالیت های محیط زیستی را اگر چه مفید و خوب می دانند، اما
از آنجا که هنوز به عمق بحران محیط زیست و ارزش طبیعت پاک پی نبرده اند، این مسئله
را از اولویت های جامعه نمی دانند و با رویکردی منفی با بعضی فعالیت های محیط زیستی
مواجهه می کنند.
بعضی
از این افراد اشتغال و توسعه ی اقتصادی را اولیت جامعه می دانند و بعضی اوقات به تعریض
و کنایه فعالان محیط زیست را از مرفعان بی در جامعه می خوانند درحالی که خودشان می
دانند که امروز دیگر هویت محیط زیستی منحصر به افراد خاصی نیست، بلکه اقشار مختلفی
در عمل و فکر و گفتار خود را محیط زیستی می دانند. اگر چه نظریه ی توسعه ی پایدار جواب
قاطعی به کسانی هست که این عقیده را داشته و اشتغال را از حفظ محیط زیست مهم تر می
دانند. اما گاهی این مخالفت ها با جریان های محیط زیستی رنگ سیاسی و جناحی به خود می
گیرد و گاهی هم برخی جریان های فعال اجتماعی از روی حسادت سعی در منفی جلوه دادن فعالیت
های برجسته ی *جریان محیط زیستی* کازرون دارند.
به
هر روی همانگونه که امروز نهضت محیط زیستی کازرون پذیرفته است که میزان بیش از حد تخریب
در منابع طبیعی به دلایل معیشتی یک واقعیت است که باید کم کم با فرهنگ سازی و ارائه
ی راهکار های مطلوب و جلب مشارکت بومیان کاهش یافته و اصلاح گردد. شایسته است مخالفان
جریان محیط زیستی هم بپذیرند که اگر مطالبه گری ها و شفاف سازی های این جریان نبود
امروز کازرون جولانگاه رانت خواران و زمین خوارانی بود که هرکدام کمر همت بسته بودند
تا نه تپه ای در این شهر سالم بگذارند و نه آب و خاک و هوای پاکی.
در
پایان روی سخنم با مسئولین رده بالای شهرستان است که گاهی از جریان محیط زیستی کازرون
به عنوان جریان های *افراط گر* یاد کرده و گرچه منکر لزوم این فعالیت ها نیستند، اما
هنوز حیاتی بودن گسترش این جریان ها را باور نکرده اند. بهتر است مسئولان کازرون از
مقامات کشوری و سیاسی گرفته تا مقامات معنوی همچون امام جمعه ی محترم به تشکل ها و
جامعه ی فعال و تاثیر گذار محیط زیستی های کازرون نه به چشم تهدید بلکه به چشم فرصت
بنگرند و از این پتانسیل ها برای کمتر شدن حجم کار ارگان های دولتی و همچنین افزایش
پویایی جامعه ی مدنی کازرون استفاده کنند.
اگر چشم ها کمی شسته شود و عمیق تر به بحران محیط زیست نگاه شود شاید به همین زودی ها روزی برسد که هر فردی که بر روی زمین زندگی می کند پس از نام و نام خانوادگی خود با افتخار بگوید: «من یک محیط زیستی ام»
ما نمی دونیم که چرا هر چی آدم حاشیه دار و رانت خور هست میاد تو این شهر سرمایه گذاری می کنه و ما باید قدمش رو گرامی بداریم
درصد رشد جمعیت کازرون در سرشماری سال 95 تقریبا معادل 0.078 % بود.
جمعیت شهر کازرون در سال 95 با افزایش حدود 7000 نفری به کمی کمتر از 97000 نفر رسید که آمار جالبی به حساب نمی آید.
در حال حاضر شهرهای هم تراز کازرون درصد رشدی بسیار قابل توجه تر از کازرون دارند.
جهرم با درصد رشد حدود 0.25 درصدی به بیش از 142000 نفر رسید و جمعیت برازجان با افزایش 0.15 درصدی به 110000 نفر.
البته از این نقطه نباید غافل شد که اگر جمعیت کازرون را با شهرهای مذکور همراه با حومه (روستاهای نزدیک به شهر - بخش مرکزی) در نظر بگیریم جمعیتی تقریبا یکسان دارند. زیرا کازرون روستاهای بزرگ تر و بیشتری دارد و جهرمی ها روستاهایشان را جزو محدوده شهرداری آورده اند و به همین دلیل جمعیت این روستاها جزو جمعیت شهری جهرم محاسبه می شود که این امر به شهرداری کازرون نیز توصیه می شود.
یکی از دلایل رشد شهرهای ذکر شده این است که آن ها گروه های مخرب محیط زیستی ندارند که جلوی هر پروژه ی اشتغال زایی را بدون کوچکترین مطالعه ای بگیرند و با رفتارهای خود شهر را به تباهی بکشانند.
به هر حال با این روند شهر کازرون روز به روز بیشتر موقعیت خود را از دست می دهد و باید چاره ای اندیشید.