پایگاه خبری کازرون نیوز | kazeroonnema.ir

کد خبر: ۱۷۰۹
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۳۸۷ - ۱۹:۱۰
رضا صنعتي

آنچه در پي‌ مي‌آيد متن سخنراني حجت الاسلام صنعتي در روز اول محرم امسال (مصادف با 9 دي ماه 1387) در جمع خواهران عضو كانون پيامبر اعظم (ص) است كه توسط واحد خواهران اين كانون تنظيم شده است. توجه شما را به مطالعه‌ي اين سخنراني جلب مي‌كنيم:

 

بسم‌الله الرحمن الرحيم و صل الله علي سيدنا محمد و آله الطيّبين الطاهرين

با عرض تسليت خدمت خواهران گرامي به مناسبت ايام سوگواري آقا اباعبدالله الحسين(ع) و اصحاب و ياران باوفايشان و آرزوي اينكه همه‌ي ما بتوانيم از رهروان راستين اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم‌اسلام) باشيم.

 

 
هدف امام حسين(ع) از قيام كربلا

همانطور که می دانید یکی از مهم‌ترین انگیزه‌های قیام امام حسین(ع)، بحث امر به معروف و نهی از منکر بوده است و خود امام می فرماید: «اني لم اخرج اشراً و لابطراً و لامفسداً و لاظالماً انما خرجت لطلب الاصلاح في امة جدي اريد ان آمر بالمعروف و انهي عن المنكر و اسير بسيرة جدي و ابي» من برای ظلم و فساد، خودخواهی و اموری از این قبیل قام نکردم بلکه من قیام کردم برای اینکه در امت جدم اصلاح کنم و امر به معروف و نهی از منکر را به جای بیاورم و سیره‌ي جدم رسول الله(ص) و پدرم امیرالمؤمنین علی (ع) را اقامه کنم. اینکه امام هدف از قیامشان را مسأله‌ي امر به معروف و نهی از منکر معرفی می کنند، نشان از جایگاه ویژه‌ي امر به معروف و نهی از منکر در مکتب ما دارد.

 

جايگاه امر به معروف و نهي از منكر در اسلام

این مسأله، هم در قرآن مجید و هم در روایات ما، مکرر تأکید شده است به گونه‌ای که اگر انسان این آیات و روایات را ملاحظه کند و با سایر دستورات و تعالیم اسلام مقایسه کند به اين نتیجه می‌رسد که مهمترین واجبات الهی (تأکید می کنم: مهمترین واجبات الهي) امر به معروف و نهي از منکر است.

 

قرآن مجید می‌فرماید: «کنتم خیر امة اخرجت للناس» شما برترین امت‌ها هستید. چرا؟ چون امر به معروف و نهی ازمنکر می‌کنید «تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر» یعنی ملاک برتری امت اسلام، امر به معروف و نهی از منکر معرفی شده است. نگفتند شما برترين امت‌ها هستيد چون بيشتر نماز می‌خوانید، بیشتر روزه می‌گیرید، ریاضت‌های بیشتری دارید، حج دارید، خمس دارید و زکات دارید! اینها را نگفتند! فرمودند: علت اینکه شما برترین هستيد، آن ست كه امر به معروف و نهی از منکر مي‌كنيد. این مسأله‌ي بسيار مهمی است.

 

پرسشي از امام علي(ع)

برای اینکه اشاره‌ای به این موضوع داشته باشیم و هم اینکه نگاهی به حوادث روزگار خودمان داشته باشیم؛ روایتی از امام علی (ع) انتخاب شده است تا اندكي درباره‌ي آن سخن بگوييم.

 

ماجرا از اين قرار بوده است كه امام در مسجد در حال سخن گفتن بودند كه شخصی از ايشان سؤال مي‌کند که اين تعبیر «میة الاحیاء» به چه معناست؟ در لسان دینی ما تعبیری با عنوان «میة الاحیاء» وجود دارد! «میة» یعنی «مرده» و «احیاء» یعنی «زندگان»! آن شخص از امام(ع) سؤال می‌کند: به چه کسی می‌گویند «میة الاحیاء»؟

 

مردم چهار گروهند!

امام علي(ع) در پاسخ به این شخص، افراد جامعه را به چهار گروه تقسیم می‌کنند:

 

1. گروه زندگان

گروه اول «المنكِر للمنكر بیده و لسانه و قلبه فذلک المستكمل لخصال الخیر» گروه اول کسانی هستند که وقتی منکرات را می‌بینند، گناه را می‌بینند، فساد را می‌بینند؛ اولاً قلباً آزرده می‌شوند، ناراحت می‌شوند که چرا در جامعه، در محیط علنی اجتماع - خصوصاً در جامعه‌ي اسلامی - فلان گناه به طور علنی وجود داشته باشد؟! قلباً آزرده می‌شوند. علاوه بر اینکه قلباً آزرده می‌شوند، آماده‌ي نهی از منکر لسانی (زباني) هم هستند و آن جایی که گناه آشكاري را می‌بینند به وظيفه‌ي خود در نهي از منكر زباني عمل می‌کنند و علاوه بر اینکه نهی از منکر لسانی دارند، اگر پای میدان عمل هم باشد، اگر در شرایط خاصي نهی از منکر عملی هم تكليف باشد و براي جلوگيري از فساد به فراتر از نهي از منكر زباني نياز باشد، به اقدام عملي احتياج باشد، آنها مرد میدان نهی از منکر عملی هم هستند. پای میدان نهی از منکر عملی هم ایستاده‌اند و از احکام الهی، از قانون‌ها و نوامیس الهی دفاع می‌کنند.

 

این گروه اول افراد زنده‌ای در جامعه‌ي خودشان هستند. انسان‌های فعال، مؤمن، متدین، مدافع دین، مکتب و مذهب در سه میدان قلب، زبان، عمل حاضر در میدانند. این گروه اول بود که ان شاء الله خداوند همه‌ی ما را جزو این گروه قرار دهد.

 

2. گروهي با دو خصلت از زندگان

گروه دوم: «و منهم المنکِر بلسانه و قلبه و التارک بیده و ذلک مستمسک بخصلتين من خصال الخیر و مضيع خصلةً» کسانی هستند که وقتی منکرات را می بینند قلباً آزرده می‌شوند، نهی از منکر لسانی را هم انجام می‌دهند. پای میدان نهی از منکر زباني هستند و گناهي را که می‌بینند، صاحب آن گناه را از عملش نهی می‌کنند، می‌گویند: چرا چنین کاری را انجام می‌دهی؟ چرا فلان گناه را مرتکب می‌شوی؟ نصیحت می‌کند. نهی می‌کنند. اما اگر پای میدان عمل پیش آمد، در میدان عمل دیگر حاضر نیستند! اهل اقدام عملي نيستند! جرأت ورود در میدان عمل (اگر در شرایط خاصي تکلیف باشد) را ندارند! پايشان می‌لنگد.

 

امام می فرمایند:  این گروه دوم «مستمسک بخصلتين من خصال الخیر و مضيع خصلةً» به دو خصلت از خصال خیر تمسک کردند، چنگ زدند. دو خصلت از خصال خیر را دارند. هم قلباً آزرده می‌شوند، هم در نهی از منکر لسانی حاضرند اما یکی از خصلت‌ها (يعني نهي از منكر عملي) را ضایع کردند. به هر حال بیش از آنکه مرده باشند زنده‌اند.

 

به هر حال اگر کسی از این گروه دوم باشد باید تلاش کند ضعف خود را در خصلت سوم برطرف کند. بايد منشأ آن ضعف را در وجود خود پيدا كرده و آنرا برطرف كند. تلاش کند جزو گروه اول باشد. گاهی یک خصلت روحی از زمان بچگی با انسان همراه بوده، مثلاً از شجاعت کمی برخوردار است. بالاخره عوامل مختلفی باعث می‌شود که انسان آن خصلت سوم را نداشته باشد. خب باید شناسایی کند كه چه عواملی باعث شده كه او مرد میدان عمل نباشد و در میدان عمل حاضر نباشد. عامل آن را شناسایی کند و برطرف کند.

 

اگر اكثر افراد جامعه از دو گروه اول بودند...

اگر این دو گروه، اکثریت جامعه را شکل بدهند، واقعاً فساد از جامعه رخت برمی‌بندد و فساد قدرت رشد نخواهد داشت. حتي اگر اکثر افراد جامعه از گروه دوم هم باشند، فساد جرأت رشد در جامعه پیدا نمی‌کند اما اگر اکثریت جامعه عضو گروه‌هاي سوم و چهارم بودند؛ آن وقت می‌بایست برای جامعه نگران بود.

 

3. آنها كه هنوز نمرده‌اند!

گروه سوم مگر چه كساني هستند؟ امام علي (ع) درباره‌ي اين گروه می‌فرماید: «و منهم المنکر بقلبه و التارک بیده و لسانه فذلک الذی ضیّع اشرف الخصلتین من الثلاث و تمسك بواحدة» گروه سوم کسانی هستند که وقتی منکر را می‌بینند فقط قلباً آزرده می‌شوند، نارحت می‌شوند که چرا فلان گناه، فلان منکَر در جامعه وجود داشته باشد. قلباً آزرده می‌شوند اما نه جرأت و جسارت نهی از منکر لسانی دارند و نه جرأت و جسارت نهی از منکر عملی! نه پای میدان زبان هستند نه پای میدان عمل! حتی توان اینکه به کسی که فلان گناه علني را مرتکب شده بگويند: اين گناه را انجام نده را نيز ندارند! بله! قلباً آزرده می شوند اما این جسارت را ندارند که ناراحتی خود را ابراز كنند. این بسيار بد است.

 

تبديل واجب به حرام!

گاهی بدتر از این افرای در جامعه پیدا می‌شوند که در وجودشون تعصبات دینی هنوز نمرده است اما چون شجاعت و جسارت نهي از منكر را ندارند اولا یک واجب الهي (نهي از منكر) را ترک می‌کنند. ثانیاً به جاي آن یک حرامی را هم مرتکب می‌شوند! چه حرامی؟ مثلاً شخصي گناه غيرآشكاري را مرتکب شده و او به طريقي از اين گناه اطلاع يافته است آنوقت بجای اینکه با روش صحيح او را نهی از منکر کند، در برابر او سکوت می‌کنند اما پشت سر او اقدام به بدگويي و بيان گناه آن شخص مي‌كند!

خب اگر تو آن گناه را از او سراغ داری چرا نمی‌روی به خودش بفهماني كه نباید اين گناه را مرتكب شود؟! چرا خودش را نهی از منکر نمی کنی؟ چرا ثواب نهی از منکرت را با گناه غیبت معاوضه می‌کنی؟

 

به هر حال امام مي‌فرمايند: این دسته‌ي سوم آن دو خصلت شريف‌‌تر (نهي از منكر عملي و زباني) را ضایع کردند اما هنوز رمقی دارند چون قلباً از گناه و منكرات آزرده می‌شوند. هنوز نمرده‌اند! بیشتر وجودشون مرده است اما هنوز رمقی در وجودشان هست چرا که از دیدن و شنیدن گناه آزرده می‌شوند. گرچه اکثر وجودشان مرده است اما فعلاً می‌شود آنان را جزو زنده‌ها محسوب كرد.

 

4. گروه مردگان!

اما گروه چهارم: امام درباره‌ي اين گروه مي‌فرمايند: «و منهم تارک لانكار المنکر بلسانه و قلبه و یده فذلك ميّت الاحياء» گروه چهارم کسانی هستند که وقتی گناه را می‌بینند براي مقابله‌ي با آن نه در میدان عمل حاضرند، نه اهل نهي از منكر زباني هستند و نه حتي قلباً آزرده مي‌شوند! به قول ما ککشان هم نمی‌گزد! مي‌گويند: به ما چه! مگر سرمان براي دردسر درد مي‌كند! گاهی حتي با گناهکاران می‌گویند و می‌خندند و رفاقت دارند! گناه برایشان یک چیز طبيعی و عادی است به همين دليل از اینکه گناه را می‌بینند آزرده نمی‌شوند!

 

چرا عده‌اي از ديدن گناه ديگران ناراحت نمي‌شوند؟

این البته علت دارد. افرادی این حات را دارند که قلب خودشان به گناه آلوه شده است. انسان تا قلبش به گناه آلوه نشده باشد از دیدن گناه، از شنیدن گناه ناراحت می‌شود. اما وقتی قلب انسان آلوده شد دیگر از اینکه ببیند شخص دیگری گناه مرتکب می‌شود اون هم آزرده نخواهد شد! چرا؟ چون خودش مبتلاست. چون خودش گرفتار است. کسی که خودش گرفتار است ممکن است تا یک مدتی هم بتواند ظاهر خودش را حفظ کند اما چون شاهد گناه و معصیت خداوند در وجود خودش هم هست كم‌كم از قباحت و زشتي گناه در ذهن او كاسته مي‌شود و به جايي مي‌رسد كه از گناه خود و ديگران حتی قلباً هم آزرده نمی‌شود!

 

هم‌چنانكه سیر الی الله و حرکت انسان به سمت خداوند تدریجی است و سالك الي الله گام به گام به سمت خدا نزدیک‌تر می‌شود، گاهي حرکت سقوطی انسان هم تدریجی است. گاهي انسان در مرحله‌ي اول یک گناهی را مرتکب می‌شود، از انجام آن گناه لذت مي‌برد، بعد براي درك مجدد آن لذت دوباره مرتكب گناه مي‌شود تا جايي كه به آن گناه عادت مي‌كند و کسی که به یک گناه عادت کرد، قباحت آن گناه برای او از بين مي‌رود و چون ماهیت گناه معصیت خداست، او به معصیت خدا عادت کرده و وقتی كسي به معصیت خدا عادت کرد ارتكاب گناهان ديگر نيز براي او آسان خواهد شد چون ماهيت همه‌ي گناهان یکی است! ماهيت همه‌ي گناهان معصیت و نافرمانی خداوند است.

 

وقتی انسانی در یک موضوعی مداوم خدا را نافرمانی می‌کند و عادت بر آن پیدا می کند کم کم این عادت به موضوعات دیگر هم کشیده می‌شود و انسان را از آن حالت زندگی، زنده بودن، فعال بودن، از آن حالت نورانیت قلب خارج می‌کند و به قساوت و تاریکی قلب می‌کشاند. و كسي كه خود را گناهكار مي‌بيند از گناه ديگران نيز آزرده نخواهد شد.

 

خروج از انسانيت

امام می‌فرمایند: این گروه چهارم همان «ميت الاحياء» هستند. اینها مردگان در میان زندگانند! ظاهرشان این است که انسان زنده هستند اما باطنشان مرده است! اساساً آنها از نظر اسلام محترم نيستند! یک تعبیری گاهی افرادی به کار می برند معلوم نیست كه اين تعبير را از کجا آورده‌اند! از قوطی کدام عطاری بیرون آمده است؟! اینكه انسان‌ها جداي از اينكه داراي چه دين و مسلك و تفكر و روش و منشي باشند چون انسان هستند پس كرامت دارند! همه‌ي انسان‌ها به صرف انسان بودن، فارغ از اینکه چه عقیده، چه مکتبی، چه دین و چه مرامی داشته باشند، کرامت دارند! اين حرف در بعضی از مجامع روشنفکرنمايي خیلی تکرار می‌شود! ما می‌گوییم این حرف از کجا آمده که انسان و لو اینکه چه مذهب و دینی داشته باشد کرامت دارد؟ ما قرآن را می‌خوانیم. ملاک ما برای ارزیابی اینطور گزاره‌ها قرآن و روايات معصومين (ع)است. قرآن چه گفته؟ قرآن درباره‌ي  بعضی از انسان‌ها مي‌فرمايد: «اولئک کالانعام بل هم اضلّ سبیلاً» می‌فرماید: بعضي از انسان‌ها مثل حیوان بلكه گمراه‌تر از حيوانند! چه کسی گفته هر انسانی به صرف اینکه انسان است کرامت دارد؟! شاید اگر خداوند متعال فقط می‌فرمود: «اولئك کالانعام» حیوانات حق داشتند؛ اعتراض کنند که خدایا! شما به این موجود دو پا عقل دادی، قدرت تفکر، تعقل، اندیشه، قدرت نطق دادی، آن وقت وقتي نافرماني می‌کند، معصیت می‌کند، با ما  مقایسه‌اش می‌کنی؟ واقعاً حق اعتراض داشتند! ولذا خداوند متعال می‌فرماید: «بل هم اضل سبیلاً» آنها گمراه‌تر از حیوانات هستند

 

مؤمنِ دريايي باشيم!

در ادامه‌ي روایت امام علي (ع) تعبیر بسیار عجیبی را در مورد امر به معروف و نهی از منکر بيان مي‌كنند. اول صحبت اشاره کردیم اما اینجا صریح روایت است. امام می‌فرمایند: «و ما اعمال البر کلها و الجهاد فی سبیل الله عند الامر بالمعروف و نهی عن المنکر الاّ کنفثة فی بحر لجی» اينجا در رابطه با همه‌ی نیکی‌ها و امر به معروف و نهی از منکر مقایسه‌ای صورت گرفته است. امام می‌فرماید: اگر همه‌ي نیکی‌ها و خوبی‌ها که از جمله‌ي آن‌‌ها جهاد در راه خداست را یک جا جمع کنید و با امر به معروف و نهی از منکر مقايسه كنيد، آیا این‌ها با هم برابر می‌شوند؟ نه! امام می‌فرمایند: همه‌ي اینها با هم مثل یک قطره هستند اما امر به معروف و نهی از منکر دریایی موّاج است! خیلی تعبیر عجیبی است یعنی اگر ما نمازمان را به بهترين شكل و سر وقت بخوانیم، روزه‌مان را درست بگیریم، حجّمان را بجا بیاوریم، خمسمان را بدهیم، زکاتمان را بدهیم، صدقه بدهیم، نماز شب بخوانیم، عبادات مختلف، دعا، شرکت در مجالس مذهبی، همه اینها را كه در جاي خود اهميت بسيار زيادي دارند را درست بجا بياوريم حتی جهاد در راه خدا هم داشته باشیم اما امر به معروف و نهی از منکر نداشته باشیم، مثل این است که یک قطره از دین را داشته باشیم!

 حال باید خود را بررسی کنیم كه آیا ما جزو مؤمنان قطره‌ای هستیم یا مؤمنان دریایی و ببینیم جزو کدام یک از این چهار گروهی که حضرت امیر المومنین (ع) معرفی کردند هستيم. این را بررسی کنیم. ارزیابی کنیم؛ اگر نقصی داریم، اگر جزو گروه اول نیستیم؛ حالا هر گروه دیگری كه هستیم سعی کنیم سریع خودمان را برسانیم، نقصهای خود را جبران کنیم.

 

از نقص در جان و روزي خود نترسيد!

بعضی از افراد امر به معروف و نهی از منکر را از ترس جان يا روزي‌شان ترک می‌کنند اما امام علي (ع) در ادامه‌ي روايت این ضمانت را به ما می‌دهند که: «و ان الامر بالمعروف و النهی عن المنکر لایقرّبان من اجل و لاینقصان من رزق»  امر به معروف و نهی از منکر اولا ً اجل کسی را نزدیک نمی‌کند و اگر اجل كسي از ابتدا در امر معروف و نهی از منکر قرار داده نشده باشد، با به جا آوردن آن، اين اجل فرا نمی‌رسد. بله! اگر از ابتدا اجل ما در امر به معروف و نهی از منکر مقدر شده باشد مثلا مقدر شده باشد كه ما نهی از منکري انجام بدهيم و به واسطه‌ي این نهی از منکر؛ کشته بشویم، شهید شویم، چه افتخاری بالاتر از این؟ مگر نه اينكه ما می‌گوییم: ياحسين! ای کاش در صحرای کربلا بودیم و ترا یاری می‌کردیم؟ خب یاری کردن امام حسین(ع) مگر غیر از این است که امر به معروف و نهی از منکر کنیم؟ خب اگر قرار است اجل ما با امر به معروف و نهی از منکر برسد چه بهتر از این و اگر اجل ما فرا نرسیده امر به معروف و نهی از منکر هم اجل کسی را نمی رساند.

 

ثانیا:ً امر به معروف ونهي از منكر روزي كسي را كم نمي‌كند. روزی انسان که دست بنده‌ي خدا نیست. روزي هر كس دست خداوند است. پس روزی کسی با امر به معروف و نهی از منکر قطع نمی‌شود.

 

امر به معروف و نهي از منكر بايد روش‌مند باشد

البته اینجا یک تذکر لازم است، داده شود:  امر به معروف و نهی از منکر اصول و روش دارد. صرف اینکه كسي بگويد من می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و با هر روشی که دلش خواست عمل کند، صحيح نيست. ما می‌گوییم امر به معروف و نهی از منکر بايد روش‌مند است. آن چيزي كه اسلام به ما توصيه كرده است: ابتدا در چهره در مرحله‌ي بعد با زبان نرم و ليّن تا آنجایی که امکان دارد بعد اگر نتيجه نداد لحن را تندتر بايد كرد اما مرحله عملي امر به معروف و نهي از منكر در صورت تشكيل حكومت مقتدر اسلامي تنها بر عهده‌ي مسئولان مربوطه است. در اين زمان فراتر از نهی منکر لسانی از ما خواسته نشده است البته اگر مسئولان به وظايف خودشان عمل نكردند بايد همانها را هم امر به معروف و نهي از منكر كرد.

 

بالاترين امر به معروف و نهي از منكر

امام علي(ع) در آخرین قسمت از این روایت مي‌فرمايند: «و افضل من ذلك كلّه کلمة عدل عند امام جائر» بافضیلت‌ترین امر به معروف و نهی از منکرها این است که حرف حقی، امر به معروف و نهي از منكري را در مقابل حاکم ستمگری بیان کنيم. یعنی در امر به معروف و نهی از منکر نيز بايد منکرات بزرگ را بیش از بقیه‌ي منکرات هدف گرفت. البته اين بدان معنا نيست كه منكرات كوچك‌تر را رها كنيم بلكه به اين معني است كه بزرگ‌ترین نهی از منکر این است که منکر بزرگ را بشناسد و آن را نشانه بگیرد و آن را نهی کند، حاکم ستمگر را نهی کنيم

 

امروز وجود آمريكا و اسراييل بزرگ‌ترين منكرات است

و کدام حاکم ستمگری امروز ستمگر از آمریکا و اسرائیل است؟ امروز کدام ظلمی بزرگ‌تر از ظلمي است که توسط این رژیم‌های سفّاک شکل می‌گیرد؟ مردم مظلومی مثل مردم غزّه را در محاصره قرار دهند، بعد آنها را بمباران کنند، در طول مدت کوتاهی بیش از سیصد و خورده‌ای نفر را به شهادت برسانند. کدام منکر از این بزرگ‌تر؟ کدام حاکمِ ستمگري از این‌ها ستمگرتر سراغ داريد؟ و عده‌ای سکوت کند، نگاه کنند و نهایتاً تأسفی بخورند، هیچ ناراحتی در چهره‌ی آنها مشاهده نشود! بعضی از سران کشورهای اسلامی بروند بنشینند یا آن ستمگران بگویند و بخندند و رقص شمشیر داشته باشند!

 

اگر دین ندارند لااقل آزاده مرد باشند! اگر به معاد اعتقاد ندارند لااقل آزاده باشند! کدام حیوانی این طور رفتار می‌کند که آنها رفتار می کنند؟ اینکه بعضی‌ها می‌گویند: خب فلسطين فلسطین است، چه ارتباطی به ما دارد؟! اینطور نیست که بگوییم ما مسلمانیم اما مسلمان جمهوری اسلامی ایران! نه! همه‌ي ما با هم برادریم. اگر جایی به انسانی ظلم شود و توان دفاع از او را داشته باشيم، ما مکلف به دفاعیم چه رسد به اينكه آن مظلوم مسلمان هم باشد. بعضی‌ها ژست روشنفکرانه به خود می‌گیرند که ما به کشور خودمان برسیم، نمی‌خواهد به کشور دیگری كمك كنيم غافل از اينكه امروز فلسطین و لبنان خط مقدم مبارزه است اگر رژیم صهیونیستی بر آنها غلبه كند فقط به آنها کفایت نمی‌کند. امروز دفاع لبنان و فلسطين فقط دفاع از خودشان نيست. آنها در حال دفاع از ما هم هستند.

 

بياييد در اين ماه عزيز از «حرّ» درس بگيريد. او در ابتدا قلب دوستان خدا را لرزاند. راه را بر امام حسين(ع) و اصحابش بست. خود او گفت: «اللهم اني ارغبت قلوب اوليائك» خدايا من قلب دوستانت را لرزاندم. اما توبه كرد با حالت پشيماني به سپاه امام حسين(ع) محلق شد و جان خود را بر سر دفاع از ارزشهاي اسلامي فدا كرد.

 

تهيه و تنظيم: واحد خواهران كانون پيامبر اعظم(ص) - كازرون

 

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مخاطبین محترم؛
۱) کازرون نما، معتقد به آزادی بیان و لزوم نظارت مردم بر عملکرد مسئولان است؛ لذا انتشار حداکثری نظرات کاربران روش ماست. پیشاپیش از تحمل مسئولان امر تشکر می کنیم.
۲) طبیعی است، نظراتي كه در نگارش آنها، موازین قانونی، شرعی و اخلاقی رعایت نشده باشد، یا به اختلاف افكني‌هاي‌ قومي پرداخته شده باشد منتشر نخواهد شد. خواهشمندیم در هنگام نام بردن از اشخاص به موازین حقوقی و شرعی آن توجه داشته باشید.
۳) چنانچه با نظری برخورد کردید که در انتشار آن دقت کافی به عمل نیامده، ما را مطلع کنید.
۴) در صورت وارد کردن ایمیل خود، وضعیت انتشار نظر به اطلاع شما خواهد رسید.
۵) اگر قصد پاسخ گویی به نظر کاربری را دارید در بالای کادر مخصوص همان نظر، بر روی کلمه پاسخ کلیک کنید.
مشاركت
آب و هوا و اوقات شرعی کازرون
آب و هوای   
آخرين بروز رساني:-/۰۶/۰۲
وضعيت:
سرعت باد:
رطوبت:%
°
كمينه: °   بیشینه: °
فردا
وضعيت:
كمينه:°
بیشینه:°
کازرون
۱۴۰۳/۰۹/۰۴
اذان صبح
۰۵:۱۲:۰۴
طلوع افتاب
۰۶:۳۵:۳۳
اذان ظهر
۱۱:۵۰:۵۰
غروب آفتاب
۱۷:۰۴:۴۱
اذان مغرب
۱۷:۲۱:۵۷