اگر
کمی اهل رسانه از هر نوع آن چه مجازی و یا رسانههای سنتی مانند روزنامه باشید، بحث
داغ این روزها را در کازرون به روشنی درک خواهید کرد.
این
روزها بحثها و بگو و مگوهای اجتماعی در فضای مجازی کازرون حول محور ایجاد مرزبندی
جدید در شهرستان است. موضوعی که با واکنش به شدت تند در کازرون هم از طرف مسئولان و
هم مردم عادی روبرو شده است. یک طرف ماجرا مردم و طرف دیگر حسین رضازاده نماینده دور
دهم کازرون در مجلس شورای اسلامی است که از یک سال گذشته روزه سکوت گرفته و اگرچه صداها
را میشنود، اما همچنان علاقهای به پاسخ ندارد و گفتههای غیر رسمی حاکی از تلاش شبانهروزی
وی برای ایجاد مرزهای جغرافیایی و اداری جدید در شهرستان کازرون است، تلاشی که مردم
حوزه نمایندگیاش در کازرون به شدت با آن مخالفند.
استدلال
کازرونیها برای مخالفت و جلوگیری از ایجاد مرزبندیهای جدید در جغرافیای شهرستان تاکید
بر این موضوع است که کازرون به دلیل چندین بار تقسیم جغرافیایی در گذشته، بخش قابل
توجهی از مساحت و وسعت خود را همچون بخش ارژن که این روزها به کام شیرازیهاست، بخشهای
تاریخی گوردختر که نصیب دشتستانیهاست و همچنین
منطقه نورآباد را از دست داده است و حال با این همه بذل و بخشش در گذشته، این روزها
با وسعت ناچیز و محدود خود دیگر توان تقسیم و بخشش دوباره ندارد.
کازرونیها
معتقدند هرگونه ایجاد تقسیمبندی مجدد در عمل به معنای نابودی کیان و موجودیت شهرستان
تاریخی کازرون خواهد بود و بدعت ایجاد مرزبندیهای جغرافیایی جدید محدود به یک بخش
نخواهد بود و با ادامه آن در عمل وسعت شهرستان کازرون به یک بخش کوچک تقلیل مییابد.
در
کنار این مخالفتها، استدلالهای دیگری همچون بی نتیجه بودن ایجاد شهرستانهای کوچک
و ذرهای و در عمل از دست دادن قدرت تاثیرگذاری شهرستان فعلی کازرون در استان مطرح
است و گفته میشود تقسیم مجدد کازرون و ایجاد کوچکترین شهرستانها در این قسمت از استان
فارس در عمل چاه ویلی خواهد بود که باعث خواهد شد بعد از این صدای این شهرستانهای
کوچک و ذرهای در میان شهرستانهای بزرگی مانند جهرم، مرودشت، لار و فسا در استان به
هیچ جایی نرسد.
به
این استدلالها اگر هشدارهای ایجاد درگیری قومی و امنیتی و شدت گرفتن تنش داخلی میان
مردم منطقه را بیافزائیم، خواهیم دید تا چه میزان تصمیم ایجاد مرزبندی جدید در شهرستان
میتواند احساسی و بدون کارشناسی لازم صورت گرفته باشد. در واقع گویا مرزبندی جدید
در شهرستان تصمیمی به طور صرف از روی احساس میباشد که به نتایج بیهدف و خطرناک آن
توجه نشده است.
شاید
حتی اگر برخی از مردمان دلخوش به ایجاد مرزبندی جدید، از این موضوع آگاه گردند که شهرستان
جدید و کوچکشان در عمل حرفی در میان شهرستانهای بزرگ فارس نخواهد داشت و حتی جایگاه
فعلی خود را به دلیل از دست رفتن بخش مرکزی و قدرتمند کازرون از دست خواهند داد، در
نوع قضاوت خود برای ایجاد مرزهای جدید بی نتیجه تجدید نظر و با سبک و سنگین کردن این
وعده احساسی، منطقیتر و معقولانهتر
به مسئله نگاه کنند.
با
این حال استدلال طرف مقابل و نمایندهای که براساس گفتهها و شواهد به شدت در تلاش
برای ایجاد مرزی بندی جدید در شهرستان میباشد قابل توجه است.
گفته
شده ایجاد مرزبندیهای جدید با شعار محرومیتزدایی دنبال میشود، حال آن که در نگاه
مردم کازرون این محرومیتزدایی از یک بخش در عمل به معنای محرومسازی بخش دیگر از داشتهها
و سرمایههای تاریخی، جغرافیایی و محیط زیستی محدود خود خواهد بود.
در
این میان و در شرایطی که ایجاد هرگونه مرزبندی با مخالفت سرسخت و ایجاد تنشهای قومی
و امنیتی روبه رو میباشد، راه چاره چیست؟
برخی
معتقدند راه چاره این گره سردرگم و سنگ به چاه افتاده آن است که نماینده مدعی محرومیت
زدایی اهداف خود را به جای تمرکز بر یک بخش متوجه کل شهرستان نماید. در این صورت اگر
ایجاد مرزبندی جدید و ارتقا بخش به معنای محرومیت زدایی یک بخش میباشد این نگاه میبایست
به کل شهرستان عمومیت یابد و در واقع مسئله ارتقای کل شهرستان مطرح شود نه فقط یک بخش.
در این شرایط رضازاده اگر به
طور بیطرفانه و آن گونه که سینه چاکان و طرفدارانش میگویند با نیتی صادقانه به فکر
محرومیت زدایی منطقه است، این هدف مقدس خود را میبایست به کل شهرستان تعمیم دهد و
در واقع بجای ارتقای یک بخش، کل شهرستان را به استان ارتقا دهد. در این صورت هم بخش
مورد توجه رضازاده آن گونه که مدعی است به هدفش خواهد رسید و هم محرومیت زدایی مورد
ادعای رضازاده بجای یک بخش برای کل شهرستان خواهد بود.
شاید
همین موضوع است که باعث شده تا این روزها کازرونیها به شدت با هرگونه ایجاد مرزبندی
جدید در شهرستان تاریخی خود به شدت مخالف باشند و راه حل آن را ارتقای کل شهرستان به
استان عنوان نمایند