|
مادرم کازرونی است و پدرم خشتی
و بزرگ شده کازرونم. هنوز دوران ابتدایی فردوسی و راهنمایی امیرکبیر و دبیرستان بستانپور
و خاطرات تلخ و شیرین گذشته با دوستان با ارزشم نوستالوژی های ماندگار زندگیم هستند.
خشتی ها می گویند کازرونی! کازرونی ها می گویند خشتی! بوشهری ها می گویند کازرونی!
تهرانی ها می گویند شیرازی! و همیشه ضمن افتخار به زادگاهم؛ حالم به هم می خورد از
این مرزبندی های سطحی در عصر کربن و انبیک (NBIC: نانوفناوری؛ زیست فناوری؛
فناوری اطلاعات و علوم شناختی) که حتی خالق فناوری های روز دنیا هم به این نتیجه رسیده
اند که برای خلق تمدن چهارم بشری، بایستی همگرا و هم افزا شد و نه چند پاره؛ علی ایحال
این روزها که اخبار حضور پرشور و یکپارچه همشهریان عزیزم را می بینم و می شنوم، از
یک طرف مشعوف از این همه وحدت و همصدایی و تبعیض گریزی، و از طرفی افسوس و غبطه می
خورم از چهار دهه فرصت سوزی بعد از انقلاب با قطب بندی های متفاوت شهری و روستایی؛
چپی و راستی و... . و چه لطمات و صدمات جبران ناپذیری که مردم نجیب و متحمل کازرون
تاکنون تجربه نکرده اند متاسفانه!
دوستانم بیاییم بدون حب و بغض
یا شیفتگی و تنفر نگاهی به پشت سرمان بیاندازیم. در چهل سال گذشته شهرستان کازرون نمایندگان
منتخب منتسب به قریب به اتفاق همه بخش های مختلف و مرکز کازرون را تجربه کرده است و
همه بزرگواران هم به جای خود تلاش ها و خدمات ارزشمندی را از خود به جای گذاشته اند.
اما چیزی که اظهرمن الشمس و عیان است این است که هرجا منتخبین در هر دوره از وظایف
اصلی و شان واقعی نمایندگی شان که همانا پیگیری
خالصانه و صادقانه حقوق همه مردم شهرستان و همه بخش ها و مرکز بوده تخطی نموده اند،
منشاء بروز اختلاف و جدایی و تحقیر دیگر بخش ها شده و فرصت ها را سوخته و بر باد داده
اند؛ غافل از اینکه گنج ها و داشته های اصلی و حقیقی این مرز بوم نه آناهیتا و تنگ
چوگان؛ نه دشت برم و بلوط های قشنگش؛ نه کوهمره و کوهای سر برافراشته اش، نه بالاده
و دشت های حاصلخیزش و نه خشت و نخل های استوارش، بلکه مغزهای نخبگان و فرهیختگان و
انسان های فداکار و از خود گذشته اش است که در گوشه گوشه شهرستان فارغ از خشتی و کازرونی
و کوهمره ای و بالاده ایی و... استعدادهایشان و عشق و علاقه اشان برای ساختن دیارشان
پابه پای پیشرفت و توسعه دیگر شهرها و کشورها به فراموشی و نادیده انگاری سپرده شده
است.
تجارب انقلاب و جنگ و سازندگی
نشان داده که هرجا این مرز بندی ها نتوانسته مانع وحدت و یکدلی و یک پارچگی مردم پیشرو
و پیشتاز این مرز بوم بشود، افتخارات ماندگار و ارزشمندی رقم خورده است. آخر سخنم این
است به همه بزرگوارانی که کلامشان و گامشان و تصمیمشان موثر و کار آمد و کارساز است
که بیایید ضمن اینکه گوش شنوایی برای شنیدن مطالبات همه بخش و روستاها و مرکز شهرستان
داشته باشیم، با سعه صدر و حوصله مندی از این مقطع حساس با کنشی مدبرانه و عقلانی گذر
کنیم.
* دانشیار دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه خلیج فارس
و رئیس دانشگاه جامع علمی کاربردی استان بوشهر