|
در ماجرای شکلگیری و پیروزی
انقلاب اسلامی، کازرون یکی از پیشگامان بوده تا آنجا که در کنار تعداد کمی از شهرهای
بزرگ و تاثیرگذار، مورد غضب نظام ستمشاهی و حکومت نظامی قرار میگیرد. از آن پس نیز
مردم کازرون در کنار انقلاب اسلامی بوده و هستند. برای نمونه در هشت ماه از سال
1388 که بسیاری از شهرهای کشور در آتش فتنه و جهل عدهای میسوخت، کازرون آرامش عمیقش
را حفظ کرد و یک روز پیش از حماسه 9 دی مردم تهران، حساب خود را با حرمتشکنان روشن
کرد. یا در دیماه سال 1396 که سودجویانی از وضع معیشت مردم استفادهی ابزاری کرده
و شهرهای کوچک و بزرگ کشور را ناامن کردند، مردم کازرون که در کنار دردهای معیشتی،
اقتصادشان در خشکسالی میسوزد، عاقلانه سکوت کردند تا ثابت کنند اهل آشوب نیستند.
این روزها که طرح تفکیک شهرستان
کازرون به دو شهرستان «کازرون» و «کوهچنار» به مرحله اجرا نزدیک شده اما خبرهای متفاوتی
میرسد. گذشته از این که خود طرح از زاویههای متعدد قابل نقد و البته بر خلاف مصلحت
عمومی است، برخوردهای مسئولان شهر و استان با اعتراضهای محترمانهی مردم، قصهای است
پر غصه!
وقتی درخواست مجوز رسمی برای
برگزاری تجمع بر اساس اصل 27 قانون اساسی میشود، پاسخ میدهند که باید از مدتی قبل
چنین درخواستی میشده و زمان کوتاه است! اما مردمی که از مسئولانشان ناامیدند به میدان
میآیند. امام جمعه، فرماندار، اعضای شورای شهر و... هم به تجمع غیرقانونی مردم میآیند.
از طرفی تجمع غیرقانونی را حماسه مینامند و از طرفی تهدید به برخورد با ادامهی این
حماسه میکنند! آخر سر هم میگویند صدای شما شنیده شده و ادامه را به مسئولان بسپارید!
چند پرسش اینجا مطرح است:
1- چرا برای اعتراض قانونی زمینه
مهیا نشد؟ مگر جز این است که در بعضی موارد مجوز تجمع و راهپیمایی کمتر از دو روزه
صادر و شرایط فراهم شده؟ چرا تاکید میشود و حتا به حاضران از راه پیامک هشدار داده
میشود که در «تجمع غیرقانونی» شرکت نکنند؟ مگر «تجمع قانونی»ای هم در کار بوده؟!
2- بعضی مسئولان از جمله نمایندههای
مردم در شورای اسلامی شهر کازرون اعلام میکنند که به خود ایشان هم خبر موثقی نرسیده
و قصهی «محرمانهبازی» و «شایعهسازی» در این موضوع همهگانی است. اگر مسئولی در شهر
هست که مطلع است یا مطلعی میشناسد، مردم را روشن کند. بعد از آن مردم برای پرسششان
تجمع نخواهند کرد!
3- کلاهتان را قاضی کنید. مدتهاست
این طرح پیش رفته و در این مدت هیچکس نه مانعش شده و نه حتا به مردم پاسخی داده. اگر
نبود همین تجمعها، این همراهی کلامی هم اتفاق میافتاد؟ بعد از 5 روز تجمع و فریاد
هنوز نه نماینده شهرستان و نه نماینده ارشد دولت در استان در جمع معترضان برای شرح
ماوقع و بیان دلایل حاضر نشدهاند. چه طور امید مردم به توضیح بعد از این باشد؟
سخن پایانی این که مردم آنجا
به میدان میآیند که در خیرخواهی یا توانایی تصمیمگیرانشان تردید کنند. بهتر است
آقایان به جای نقد مردم، عملکرد خود را واکاوی کنند.