در این گفتگو با اشاره به جلسات سری مقامات سازمان سیا ونماینده سرویس اطلاعاتی انگلیس آمده است : «ما به این نتیجه رسیدیم که پیروزی انقلاب اسلامی ایران فقط نتیجه سیاست های اشتباه شاه در مقابله بااین انقلاب نبوده است ، بلکه عوامل دیگری مانند ... استفاده از فرهنگ شهادت دخیل بوده ؛ که این فرهنگ از هزار وچهارصد سال پیش توسط نوه پیامبر اسلام (امام حسین علیه السلام ) به وجود آمده وهر ساله باعزاداری درایام محرم این فرهنگ ترویج وگسترش می یابد » .

سپس برای مقابله با این فرهنگ می افزاید :« ما تصمیم گرفتیم با حمایت های مالی از برخی سخنرانان ومداحان وبرگزار کنندگان اصلی این گونه مراسم ها، عقاید وبنیان های شیعه وفرهنگ شهادت را سست ومتزلزل کنیم » . (1)

متاسفانه آثار سوء این حمایت ها در بعضی مراسم ها نمود قابل توجهی پیدا کرده است که البته ازجمله مهمترین انحرافات به وجود آمده ، انحرافات عقیدتی و مبنایی در عزاداری هاست که گاه گاه از مداحان مطرح نیز زمزمه آن به گوش می رسد وهمین انحرافات عقیدتی ریشه بسیاری از اشتباه های رفتاری در مقوله عزادار ی است ؛ از جمله آن انحرافات این است که بیان می شود جریان امام حسین (ع) وروش عزاداری ایشان از محدوده عقل بیرون است و اینجا وادی عشق است ودر وادی عشق ، عقل و احکام عقل را باید کنار گذاشته وعاشقانه عمل کرد ، واز همین جا نتیجه می گیرند که ما در عزاداری ها نباید تابع نظر مرجع تقلید خود یا تابع ولایت فقیه باشیم چون این تبعیت ها از احکام عقل است لذا قمه زدن را باوجود مخالفت مقام ولایت باآن، در سطح وسیعی انجام می دهند ویااعمالی چون برهنه شدن وغیره رانیز باحکم عشق انجام می دهند اگرچه عقلا مخالف نظر مرجع تقلیدشان بوده وحرام باشد اما به حکم عشق حلال می شود .

بگذریم از اینکه انسان به یا د این بیت یزید می افتد که در توجیه شراب خواری خود می گوید :
وان حرمت یوما علی دین احمد فخذها علی دین المسیح ابن مریم اگر بر دین اسلام شراب حرام است من آن راطبق دین مسیح ابن مریم می نوشم !

وانسان تعجب می کند از آنان که ادعای عشق حضرت ابوالفضل العباس را دارند اما از هیچ فضیلتی ازفضایل ایشان که مهمترین آنها تبعیت محض از ولایت بود ، پیروی نمی کنند .

در عین حالی که باید توجه داشت که به بیان زیبای آیه الله جوادی آملی جایگاه عشق فوق عقل است نه پایین تر از آن ، یعنی وقتی گفته می شود : فلان کار عاقلانه نیست ؛ به این معناست که براساس وهم وخیال است ؛ ولی گاه بایدگفته شود : نه تنها عاقلانه است بلکه عاشقانه است . چراکه درصورتی که عشق بیاید نور عقل تحت الشعاع نوری قوی تر قرار گرفته ودیگر عقل اثر ندارد اما به جهت وجود چیزی برتراز عقل ؛ لذا عشق وعقل هر دو در راستای هم می باشند ، منتها عشق قوی تراز عقل است لذانمی توان مواردی راکه خلاف عقل است به عشق نسبت داد بلکه برای ورود به وادی عشق باید از پله عقل گام برداشت .

پي‌نوشت:
1. روزنامه جمهوری اسلامی ، شماره 7203 ، 5/3/83 ، ص 16