دشتِ کازرون، رویِش گاهِ لاله های «سُرْخْ خین»، چهارمِ «دی
ماه» روزگاهِ ۱۳۰۰ «سُرخینِه»ی کازرونیِ «نَهْرِ خین»!
تقدیم به همه ی شهدای ایران زمین به ویژه ۱۳۰۰ ستاره ی آسمانِ شهرستان کازرون
بازبینیِ تقویمهای نجومی نشان می دهد که هر شهر، منطقه و ناحیه
ای برای معرفی و پاس داشتِ جغرافیای زیست بومی و «بومی زیستانِ» خود، ضمنِ انتخابِ
« مُنٰاسِبَتیْ» خاص، «روزگاهی» را تعیین و مراسمِ «ویژه»ای را برگزار نموده و علاوه
بر تجلیل از پدید آورندِگانِ آن، همچنین اقداماتی را جهت آشناییِ نسل های بعدی با
اهداف و آرمان های صاحبان اصلی، صورت می دهند. در همین راستا «گرامی داشتِ» یاد و نامِ
کسانی که از جان و حیاتِ خود مایه گذاشته و تمامِ هستیِ اشان را برای راحتی، سربلندی،
امنیت افزایی و ماندِگاریِ کشور، دین و مردُمانِشٰان قربانی نموده اند، نه تنها وظیفه
ی ارگان ها، نهادها و مجموعه های دولتی است، بلکه تک تکِ آحادِ جامعه، به ویژه دغدغه
مندان و دل سوزانِ مسیرِ آن دلاور مردان، بایستی همه ی تلاش و کوششِ خود را برای گرامی
داشتِ هر چه باشکوه ترِ این ایام صورت دهند. با توجه با این که «چهارم» دی ماه و هم
زمان با آغاز عملیاتِ بزرگِ «کربلای چهار» و آسمانی شدنِ ۸۰ فرشته ی زمینی از این قطعه
ی باستانی، به عنوان «روزِ» کازرون نام گزاری گردیده، مطالبِ زیر مورد اشاره قرار می
گیرند.
اول)- ناحیه ی جغرافیایی و تمدنی کازرونِ بزرگ، ضمنِ برخورداری
از مناسبت ها و ایامِ فراوان [در خِلالِ تاریخِ چند هزار ساله]، ظرفیتِ تَکرارِ «روز»
های متعددی جهت نِکو داشتِ مردمان این سرزمینِ کُهن را داشته و داراست، از دفاعِ جانانه
ی اجداد و نوادِگان سُلطانی، شکست دادنِ چندین باره ی رومیان باستانی و اسارتِ خفت
بارِ واٰلِریَن و گوردیانوس توسطِ فرماندِهان دلیرِ ساسانی تا تولدِ تنها مَحْرَمِ
ایرانیِ اسرارِ پیام آورِ رحمانی، «سلمانِ محمدی»، شِکَستٰاندَنِ نیروهای بریتانیای
استعماری توسط مردم و سربازانِ ناصر دیوانِ کازرونی و... تنها بخشی از این مناسبت ها
بوده که البته در این میان «روزگاهِ» آسمانی شدنِ ٨٠ مُدافِع وطن و مجروحیتِ صدها «سَروْ قَدانِ» تاریخ
سازِ عملیات کربلای چهار، برگی از تقویم را به «کازرون» اختصاص داده است.
دوم)- دورانِ دفاع مقدس ۸ ساله و ۹۰ عملیات بزرگ و کوچکِ آن،
یادآورِ خاطراتِ رشادت ها، شجاعت ها و جان نثاری های خداپرستانه و میهن مدارانه ای
بوده که کنکاشِ تاریخِ چند هزار ساله ی ایرانیان، کم تر روزگار و ایامی این چنین را
به خود دیده است. در این میان دو لشکرِ بزرگِ رزمی، عملیاتی بسیج و سپاه و چندین مرکزِ
زمینی و هواییِ استان فارس، از آغازین روزهای تحمیلِ جنگ تا آخرین ساعاتِ پیروزی و
نبرد، دوشادوشِ دیگر هم سنگران، به پاسداری از مرزهای عقیدتی و جغرافیایی همت نموده
که در این میانه «کازرونی»ها، ۱۳۰۰ «جان نثارِ» خونین تن و هزاران «جان بازِ» خونین
عضو را در همین مسیر تقدیم نموده اند.
سوم)- «پاس داری» از وطن، «پاس داشتِ» نمادهای وطن مَدارانه،
«پاس بانی» از ارزشهای خداخواهانه و نکوداشتِ مناسبت های دین گرایانه آن هم در جوامعی
با گذشته های دورِ متمدنانه، همچون ایرانیانِ بزرگ با نگاه ها و بینش های موحدانه،
نه تنها مورد تاکید و تایید رسولانِ و نمایندگان پروردِگارِ یگانه واقع گردیده بلکه
حتی برای پدیدآورندِگان و بازآفرینانِ چنین مناسبت ها و ایامی، ثَواب دنیوی و آثار
و برکاتِ اُخروی نیز مقرر نموده اند. بر همین اساس است که بنا به تعبیرات آیات و روایات،
وجودِ «ایام الله»ها در میانِ زمان ها و ملت ها، موجبِ برتریِ بعضی ماهها، روزها و
ساعات و اَرجَح دانستنِ جایگاهِ دست اندرکارانِ «گرامی دارانِ» آن ها نسبت به دیگران
بوده است.
چهارم)- یادآوریِ نام و نشانه و باز شناختِ شخصیتِ بزرگْ مردان
و زنانِ تاریخ سازِ جهانی، کشوری، استانی، شهری و منطقه ای، بیش از آن که منفعتی برای
«شخصِ» آنان، نسل های گذشته و خانوادههایشان در پی داشته باشد، قطعا مفید برای «واماندِگان»
و «درجازدِگان» خواهد بود و بر همین مبنا پیشنهاد می شود به جای طرحِ مباحث نمایشی
و نمایشِ مباحثِ سیاسی و یا تماشای «سیاسی گرانِ اجتماعی» و غیرِ مرتبط با خُلق و
خُویِ شهدا و پیش گامانِ مسیرِ ایثارگری، راه های وصول به آرمان های آن خداشیفتِگان
و چگونگی عَمَلی کردنِ نگاه هایِشان در بین جوانان و آیندِگان مورد بررسی قرار گیرد،
چه در غیرِ این صورت نه تنها در شناساییِ اهداف و تفکراتشان پیش رفتی حاصل نخواهد شد
بلکه در ترویجِ افکارِشان بین آیندِگان جامعه نیر «بی راهه» خواهیم رفت.
پنجم)- ضمنِ سپاسِ صمیمانه از همه ی سازمان دهندِگانِ «یادواره»هایی
با مِحوریتِ «جان فِدایانِ» خونین بدن و مدافعان حریمِ «وطن» و «حرم»، یادمان باشد،
همه ی ما که در کشورِ پهناورِ ایران، و یا شهرستان بزرگِ کازرون، نفس می کشیم، «مدیون»
شهدا، جانبازان و بازماندگانشان هستیم، به ویژه کسانی که از صدقه ی سرِ آن مجاهد مردانِ
مظلوم به ولایت، وکالت، صدارت و نان و نوایی رسیده اند فراموششان نشود که در قِبالِ
قرار گرفتنِ هر فردی در یک مسئولیت، انسان هایی، دقیقا به تعدادِ شهدای کربلا[۷۲ نفر]،
جانِ شیرینشان را فِدا و پیشانی هایشان را در قربان گاهِ «عِشقِ» به ولایت و میهن بر
زمین نهاده اند و به همین خاطر است که هرگونه بی حُرمتی، بی توجهی، کم کاری و بی مبالاتی
نسبت به آن «بی همتایانِ دوران»، خیانت در امانت، غَصبِ جایگاهِ ریاست و حُرمَتِ حقوقِ
وزارت، محسوب و وِزر و وَبالِ دنیوی و نفرین و عقوبتِ اُخروی را در پی خواهد داشت.