به
گزارش کازرون نما، مرحوم مهندس رجبعلی طاهری در 29 شهریور ۱۳۱۵ در کازرون متولد شد. او از چهرههای مبارز دانشجویی و مردمی
پیش از انقلاب بود و از دهه چهل فعالیتهای مبارزاتی خود را آغاز کرد. او اولین
فرمانده سپاه در استان فارس و نماینده مردم کازرون در دوره اول مجلس شورای اسلامی و همچنین یکی از اعضای شورای
مرکزی حزب جمهوری اسلامی بود. وی در سال ۱۳۷۲ خورشیدی، یکی از نامزدهای ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران بود
که با اکبر هاشمی رفسنجانی به رقابت پرداخت.
مرحوم مهندس رجبعلی طاهری در
روز 24 مهر ماه 1392 (مصادف با عید سعید قربان) پس از چهار روز کما در سن 77 سالگی
دار فانی را وداع گفت.
مخالفت مهندس طاهری با دولتی شدن تجارت خارجی - 30 فروردین
1360
ساعت
هفت صبح در جلسه هیأت رئیسه شرکت کردم. هشت دقیقه دیر رسیدم و هشتاد تومان
جریمه شدم. علت تأخیر این است که بچهها را همراه میبرم و به مدرسه و به
محلکارشان میرسانم و چارهای هم نیست. نمیشود با ماشین مستقل بروند و امنیت
هم ندارند که همیشه با وسائل نقلیه عمومی بروند. بچهها هم گرفتار مشکلات
من شدهاند.
بیشتر درباره کیفیت مطرح
کردن شرکت در اتحادیه بینالمجالس بحث کردیم. جلسه علنیداشتیم. در فرصت
تنفس با آقای محمد یزدی، درباره کم کاری و ضعف عملی هیأت بررسیاختلافات
بحث کردیم و اینکه وظیفه اصلیشان را که رسیدگی به کار روزنامهها، مخصوصا
روزنامه «انقلاب اسلامی» – که به تشنج دامن میزند – انجام نمیدهند و
پرونده گروگانها – کهربطی به آنها ندارد – وقتشان را میگیرد. ایشان تا
حدودی قبول کرد و پذیرفت که اگر بخواهند به تخلفات احتمالی گذشته رسیدگی
کنند، از مسائل روز غافل میمانند و مخالفان همین را میخواهند.
بعد از جلسه، دو نفر از
روحانیون مازندران آمدند و شکایت روحانیت مازندران را ازاستاندار ابلاغ
کردند. عصر، جلسه «گروه ملی» بود، حدود هشتاد نفر بودیم و انتخابات به
عملآمد و کار تمام شد و دو نفر برای شرکت در بینالمجالس در مانیل، انتخاب
شدند.
سپس، در شورای [مرکزی]
حزب جمهوری اسلامی شرکت کردم، بحث درباره دولتیکردن تجارت خارجی بود که
فقط مهندس طاهری موافق نبود.
بعد از آن، در جلسه مشترک
مسئولان اجرایی و نمایندگان حزب شرکت کردم. دستور
جلسه، انتقاد از حزب و روزنامه بود که تقریبا تمام انتقادات وارد بود
و همه حاکی از ضعف تشکیلات و عدم انسجام و انضباط حزبی بود. آقای
بهشتی قدری دفاع کردند و من هم انتقادها را پذیرفتم، ولی گفتم اکثریت
حضار، به وظایف حزبی عمل نمیکنند و فقط توقعات از ما چندنفر مؤسسان حزب
است.
شب، مهمان آقای لاهوتی
بودیم؛ از امام و ماها شکایت داشتند که چرا در جریان حادثهکوچصفهان
از ایشان حمایت نشده است. باید با ایشان صحبت و احساساتش را آرام و تنظیمکرد.
بچهها در بحث شرکت داشتند.
http://hashemirafsanjani.ir/fa/node/201238
حمایت مهندس رجبعلی طاهری در تایید نخست وزیری ولایتی - 29 مهر
1360
نزدیک ساعت ده، به مجلس
رسیدم. ابتدا به کمیسیون داخلی رفتم که طرح اطلاعات مرکزی مطرح بود. بین
سپاه و اطلاعات نخست وزیری اختلاف است. قرار شد جلسه دیگری باشد. در جلسه
کمیسیون آئین نامه شرکت کردم. شور دوم لوایح، مطرح بود. ناهار را در مجلسبودم.
عصر جلسه هیأت رئیسه داشتیم.
اول شب مهندس طاهری آمد
و توضیحاتی داد، درباره تلاشهایی که مخالفان دکتر ولایتی برای زدن رأی
نمایندگان مینمایند. و سپس بهزاد نبوی و دو
نفردیگر از اعضای کادر مرکزی مجاهدین انقلاب اسلامی آمدند، برای منصرف کردن
من از موافقت با نخست وزیری دکتر ولایتی و بیش از یک ساعت صحبت کردند. نه
آنها قانع شدند و نه من. آنها میگویند، ضعیف است، چهره نیست یا سابقه افتخار
آمیز مبارزه ندارد و من میگویم دینامیک و پرکار و پشتکار دار و متقی و
مکتبی است. بیشتر روی پرورش و مهندس موسوی تکیه میکنند. تلفنی با منزل
صحبت کردم و اطلاع دادم که به منزل نمیروم. عفت هم به دیدن خانمرجائی
که تازگی از حج برگشته، رفته بود.
احمد آقا از قم تلفن کرد.
گفت: امام برای مراعات امنیت و حفاظت، با پیشنهاد من درخصوص اجازه رفتن
دوستان دیگر، جهت اقامه نماز جمعه بهجای من موافقت کردهاند و از احتمال
رأی نیاوردن دکتر ولایتی، اظهار نگرانیکرد. برای برگزاری مراسم چهلم فوت
آقای[شهابالدین] اشراقی، شهادت آقای[اسدالله] مدنی و سالگرد شهادت حاج
آقا مصطفی[خمینی] در قم است.
http://hashemirafsanjani.ir/fa/node/206527
تامین خسروخان قشقایی(1)- 23 خرداد 1361
جلسه علنی داشتیم. درباره
تجاوز اسرائیل به جنوب لبنان و مخالفت با آتشبس – که اسرائیلاعلام کرده –
صحبت کردم و نیز راجع به این که عراق با منوط کردن اجازه عبور کمکهای ما
به پذیرش آتش بس از طرف ایران باج خواهی میکند.
امروز یک هواپیما کمکهای
ما را به سوریه منتقل کرد. ترکیه روزانه به یک هواپیما اجازه میدهد که از
حریم هواییاش عبور کند. در زمان تنفس مجلس برای گروهی از شاگردان تربیتمعلم
دختران صحبت کردم. چون دو مطلب فوری
در دستور داشتیم، عصر هم جلسه علنی برگزار کردیم.
بعدازظهر، برای فرمانداران
سراسر کشور که در سمیناری جمع شدهاند، صحبت کردم. سپس بهشورای مرکزی حزب
رفتم. بحث درباره انجمن حجتیه و دستگیری خسرو قشقایی داشتیم که آقای مهندس
طاهری مدعی است که به او تأمین داده شده بود که آمد، اما سپاه و
استانداری قبول ندارند و میگویند که او برای فرار به خارج از کشور به
شیراز آمده بود. راجع به حزب – شاخهمحلات – نیز که علیه آقای[فضلالله]محلاتی
در جلسه آقای[عبدالمجید]معادیخواه شعار دادهاند، صحبت شد. امشب آقای جلود نخست وزیر
لیبی که از ایران دیدن میکند، در جلسه سران شرکت کرد. میخواهند که پیمان
همکاری کامل و دفاع مشترک ببندیم ولی ما اصرار داشتیم که قراردادها از
موارد خاص شروع شود، مثلا از یک پیمان نظامی در مقابل اسرائیل یا تأسیس
مدرسه تربیت مبلغ یا... . شام را همان جا خوردیم. مقامات لیبی تلاش دارند
که در آینده عراق، مؤثر باشند.
امروز خبر رسید که ملک
خالد شاه عربستان در گذشته و آقای فهد جای او را گرفته است. ساعت دوازده
و نیم شب همراه احمد آقا – که در جلسه بود – به خانه آمدم.
http://hashemirafsanjani.ir/fa/node/202680
تامین خسرو خان قشقایی(2) – 2 تیر 1361
من و عفت و فاطی و مهدی
و یاسر برای روزه گرفتن سحری خوردیم. والده به علت پیری و کهولت روزه
نمیگیرند. تا نزدیک ساعت نه صبح خوابیدم. تمام وقت در خانه ماندم و به
مطالعه و استراحت و نوشتن خاطرات و خطبه عربی نماز جمعه پرداختم.
وزیر خارجه تلفن کرد و
گزارشی از اوضاع داد. شب احمد آقا تلفن کرد و گفت که امام در مورد مسائل
لبنان به همان نظر تأکید دارند و مصر هستند. به آقای[سیدحسین]موسوی تبریزی
تلفنکردم و گفتم که آقای غفور [صادق]خلخالی را به زندان تهران منتقل
کنند. افطار همه بچهها جمعبودند. یاسر خوب مقاومت کرده، هفده ساعت روزهدار
بود؛ هنوز به تکلیف نرسیده.
دادستانی جزوهای از وضع
خسرو قشقایی را فرستاد تا ثابت کند که او با تأمین برنگشته و بهمنظور فرار به
شیراز آمده. مهندس طاهری مدعی است که او با تأمینایشان آمده است. ممکن
است که خسرو[قشقائی] درصدد فرار بوده ولی تأمین آقای طاهری را وسیلهای
برای نجات از دستگیری احتمالی کرده باشد.
http://hashemirafsanjani.ir/fa/node/202974
دادخواهی مهندس طاهری از رای دادگاه صنفی - 12 بهمن 1361
صبح زود به مجلس رفتم.
گزارشها را خواندم و سپس به جلسه علنی رفتم. قبل از دستور درباره سالروز
برگشت امام به ایران صحبت کردم و آن را روز رحمت نامیدم. در تنفس برای
جمعی ازتماشاچیان سخنرانی کردم. ظهر عقد ازدواج دانشجوئی را بستم.
عصر آقایان کامیاب و عباس
صفریان سفرای جدیدمان در ژنو و گابن آمدند و از حوزه مأموریتشان مطالبی
گفتند. آقای طباطبائی سرپرست بنیاد مستضعفان آمد و گزارشی داد. سه نفر از [اعضای]
شورای اسلامی بانک صادرات آمدند و از ضعف مدیریت با ذکر رکود کارها و بیعلاقگی
مدیران به انقلاب اسلامی شکایت داشتند و گزارشی دادند. آقای[مصطفی]هاشمی[طبا]
وزیر صنایع آمد. گزارشی از وضع صنایع داد و برای نجات قانون حفاظت کمک
خواست. خانواده شهید استاد [کامران]نجاتاللهی آمدند و برای ادامه تحصیل
فرزندشان کمک خواستند.
آقای رئیس جمهور آمدند و
راجع به اختلاف نظر فرماندهان نیروی زمینی و سپاه در کیفیت حمله مذاکره
کردیم و با جبهه تماس گرفتیم. قرار شد اگر اختلاف دارند به تهران بیایند.
وزیر اطلاعات سوریه به
ملاقات آمد. پیام حافظ اسد را آورد و هدفش گرفتن اطمینان از سویما برای
عربستان سعودی بود. سعودیها مدعیاند هواپیماهای ما به حدود کشورشان
تجاوزکردهاند. گفتم سیاست ایران تعرض به همسایگان نیست ولی آنها هم باید
منافع ما را در نظر داشتهباشند.
شب وزیر کشاورزی آمد. از
تضعیف مدیریت و نبودن خطوط روشن اقتصادی شکایت داشت. وزیر راه [و ترابری]
آمد و گزارشی از وضع راه آهن و فرودگاه داد. از برخورد ستاد پیگیری [فرمانامام]،
با آقای نوریان مدیر عامل هواپیمائی کشوری، شکایت داشت. به آقای [میرحسینموسوی]
نخست وزیر گفتم، قرار شد مهلت بدهند.
آقایان امامی و مهندس
طاهری آمدند و از اینکه آقای پوراستاد را دادگاه صنفی به 61 روز زندان
محکوم کرده، گله داشتند و این را از خط مقابلبرای محروم کردن ایشان از
نمایندگی میدانستند.
http://hashemirafsanjani.ir/fa/node/210021
حمایت از عضویت جمعی از نمایندگان مجلس در حزب جمهوری اسلامی -
26 بهمن 1361
چند لایحه را تصویب کردیم،
منجمله لایحه عفو در آمد صادرات از مالیات. با
این لایحهنمایندگان چپ رو سخت مخالفت کردند. من ناچار به عنوان موافق
صحبت کردم و جو را شکستم و تصویب شد.
در تنفس برای پاسداران و
ورزشکاران که تماشاچی مجلس بودند، صحبت کردم. معمولا برای تماشاچیها در
تنفس صحبت میکنم و اگر نکنم گله میکنند.
ظهر وزیر دفاع آمد؛ برای
توجیه عدم توفیق وزارت در امر خرید اسلحههای پیشنهادی که دلیلدرستی هم
نداشت. آقای مهدی کروبی سرپرست بنیاد شهید هم آمد و مقداری طلا و جواهرات
که از مردم خیر عرب برای بنیاد شهید توسط من فرستاده بودند، تحویل گرفت.
آقای [مصطفی] تبریزی نماینده بجنورد هم آمد و از اینکه در شهرش بعضیها به
او و رفقایش به عنوان امتی فشار میآورند، گله داشت و کمک میخواست. مهندس طاهری هم لیست جمعی از نمایندگان
را که تقاضای عضویت در حزب جمهوری اسلامی کرده بودند، آورد و مشورت کرد.
عصر گروهی از اطباء آمدند و
برای فعالیت روی وزارت بهداشت و درمان که با مخالفت شورای نگهبان در
مجلس گیر کرده است، کمک میخواستند. گروهی
از قضات شرع دادگاههای انقلاب آمدند و از عملکرد ستاد پیگیری [فرمان هشت
مادهای] امام شکایت داشتند. از فرودگاه هم اعضای دادستانی، تلفنی همین
شکایت را داشتند.
آقای[علی اکبر] ناطق نوری
هم از برخورد نمایندگان خوزستان با ستاد بازسازی مناطق جنگزده شکایت آورد
و حق با ایشان است. گروهی از مسئولان نیروی زمینی آمدند و راجع به تعویض مسئولان
نیروی دریائی افرادی را معرفی کردند و هم برای تعویض ستاد ارتش و افرادی
را همبرای [دفتر] مشاورت [ارتش] معرفی کردند که مدتها قبل خواسته بودیم و
پیشنهاد ترفیع درجهصیاد شیرازی را هم داشتند. شب پرسنل اطلاعات سپاه
آمدند، برایشان صحبت کردم و نصیحت نمودم.
http://hashemirafsanjani.ir/fa/node/199605
موضع مشترک مهندس طاهری و عسکراولادی - 5 اسفند 1361
در جلسه علنی چند لایحه تصویب
شد و طرح ایجاد دفاتر برای نمایندگان در حوزههای انتخابیه رد شد. اکثریت
نمایندگان روحیه خوبی دارند و حاضر نیستند بودجهای بر بیتالمال تحمیل شود.
در تنفس برای [جمعی از اعضای] امور تربیتی و سپاه و ورزشکاران صحبت کردم. ظهر
چند ملاقات داشتم. آقای [سیدمحمد] کیاوش [نماینده اهواز] وضع لبنان را گفت
و دکتر [حسن]روحانی خواستار اعزام بازرس از مجلس به جبهه برای تعقیب ضعف
کار فرماندهی بود.
از ستاد نماز جمعه آمدند و
برای مخارج پول میخواستند. آقای مهدیان ماهی صدهزار تومان میدهد ولی
اینها بیشتر لازم دارند. تأمین امنیت مراسم و تهیه تجهیزات و اصلاح شرایط
محل نماز هزینه دارد.
عصر کلاس درس مواضع حزب
جمهوری اسلامی داشتم و ملاقاتی با دفتر مشاورت [ارتش] و وزیر[فرهنگ و]
آموزش عالی و اخوان محمد و محمود. محمد به لاهه میرود برای بررسی درباره مسائل
دعاوی ایران و آمریکا. شب جلسه فوقالعاده شورای مرکزی حزب جمهوری
اسلامی برای بحث در اختلاف دو جناح بود. آقایان بهشتیزاده و زورق از یک
جناح و آقای عسکراولادی و آقای مهندس طاهری از جناح دیگر حرفهایشان را
زدند.
http://hashemirafsanjani.ir/fa/node/199677
رایزنی مهندس طاهری در خصوص کیفیت واحد حزبی مجلس - 24 خرداد
1362
بعد از نماز صبح خوابیدم.
ساعت هشت صبح به جلسه علنی رفتم. قبل از رسیدن من، آقای یزدی جلسه را
آغاز کرده بود. چند لایحه تصویب شد. چند سئوال انجام گردید. ظهر آقای [بهرام]
تاجگردون [نماینده گچساران] به اتفاق آقای نوری بروجردی از هیأت پیگیری
فرمان [هشت مادهای] امام در کهکیلویه [و بویراحمد] آمد و از عدم اجرای
تصمیمات هیأت و آقای قائمی گله داشت. [آقای علی طاهری] نماینده ایذه هم
از مشکلات ایذه و ضعف روحانیت آنجا گفت. [علی] آقا محمدی نماینده همدان
هم راجع به حزب [جمهوری اسلامی] و نمایندگان و حرکتهای سیاسیکاری بعضی
از نمایندگان گفت. آقایان [قربانعلی]دری [نجفآبادی] و [علی] موحدی ساوجی
از جلسهای با حضور حدود سی نفر از نمایندگان ـ که احتمالا خط خاصی رادنبال
میکنند ـ اطلاع دادند که آثارش هم در مجلس مشهود است؛ تحت عنوان حل مشکل
ها.
عصر از روزنامه صبح
آزادگان آمدند و کمک می خواستند. آقای بشارتی از جهاد قم آمد و از عزل خودش
و از نماینده امام در جهاد شکایت داشت. آقایان
فرح بخش و وزیری از شرکت نفت آمدند و از آقای غرضی [وزیر نفت] به خاطر
سختگیریها، شکایت داشتند؛ گفتم نمونه مشخص بیاورند. آقای
مهندس طاهری آمد و راجع به کیفیت اداره واحد حزبی مجلس، مشورت کرد.
عدهای از روحانیون افغانی
آمدند و گزارشی از وضع شیعه در هزاره جات افغانستان ـ که بهادعای آنها
بیش از چهار میلیون نفر هستند و تحت عنوان شورای اتفاق، منطقه مستقلی
دارند و تابعامامند ـ دادند. از آقای سید مهدی هاشمی به خاطر حمایت از
گروههای معارض، در مقابل آنها، شکایت داشتند. قرار شد با دکتر ولایتی [وزیر
امورخارجه] صحبت شود. آقای[محمد علی]هادی [نجفآبادی]
آمد و راجع به آقای [محمد حسین] حکیم که از ترکیه ـ بیاجازه ـ بهایران
آمده است و میخواهد پیامی به آقای سید محمد باقر حکیم [سخنگوی مجلس اعلای
انقلاب اسلامی عراق] بدهد و در هتل تحت نظر است، صحبت کرد. معتقد بود، بهتر
است او را به خانهای منتقل کنیم و تحتالحفظ باشند. با [آیتالله]آقای
خامنهای تلفنی صحبت شد؛ قرار شد همان جا مراقبت نمایند. آخر شب آقای هادی
تلفنی اطلاع داد که [آقای محمد حسین حکیم] گفته بعثیها در زندان، در
مقابل چشمش چند نفر از علمای آلحکیم را تیر باران کردهاند و گفتهاند برو
بهایران و این را به سید محمد باقر بگو. تهدید کردهاند که اگر برنگردد،
فرزندانش را خواهند کشت؛ قرار شد فردا با امام صحبت شود و تصمیمگیری نماییم.
خیلی خسته بودم. زودتر خوابیدم.
http://hashemirafsanjani.ir/fa/node/202689
شکایت از تندروی دادگاه انقلاب - 13 مرداد 1362
در جلسه علنی مجلس، از
شهید دکتر [حسن] آیت – به مناسبت سالگرد شهادت – تجلیل کردم. تفسیر قانون
اراضی شهری داشتیم و لایحه وزارت جهاد سازندگی، مشکلی داشت، حل کردم.
آقای[مرتضی] فهیم [کرمانی] کمک میخواست، برای
تحویل تعدادی موتورسیکلت برای جبهه که پول آنها را شخصی خیر، تقدیم میکرد.
آقای مهندس طاهری مطالبی راجع به دادگاه انقلاب شیراز داشت و از تندروی
آنها انتقاد میکرد. آقایان [احمد] سالک و [یونس]محمدی میخواستند که در
سمینار انجمنهای اسلامی بانکها، شرکت کنم؛ نپذیرفتم.
ظهر در دفترم، آقای کروبی
[نماینده الیگودرز] آمد و راجع به مسائل جاری، مطالبی داشت. آقای
[احمد]علیزاده [نماینده قائم شهر]، آمد و درباره مسائل اختلافی حوزه
نمایندگیاش توضیحاتی داد. آقای [سید محمود]علوی [نماینده لارستان] با دو
نفر از ایرانیان ساکن کویت آمدند – که میلیونها تومان برای جبههها و بیمارستان
لامرد کمک کردهاند – برای تسهیلات در اجرای اینامور، کمک میخواستند. آقای
محمد هاشمی و بستگانش برای عقد ازدواج دخترش با فرزند مرحوم غروی – که در
آمریکا دانشجو است – آمدند. آقای حمیدزاده هم تذکراتی درباره امور مجلس و
روحانیت داشت.
عصر [جمعی از اعضای] حزب
جمهوری اسلامی استان اصفهان آمدند. برای آنها مفصلاصحبت کردم. کودک خردسالی
از آنها خیلی خوب صحبت کرد؛ قلم و ساعتم را به او هدیه دادم. با شورای
مرکزی حزب [جمهوری اسلامی] استان اصفهان، جلسه
مشورتی داشتیم. آقایاجارهدار، معاون وزارت کشور آمد و با احتیاط از مواضع
آقای ناطق نوری [وزیر کشور] درموضعگیریهایش در دولت گفت که منجر به تضعیف
خودشان شده؛ میخواست نظر من را بفهمد. افسری از تسلیحات ارتش آمد و میخواست،
برای پسرش ـ که به اتهام همکاری با گروهکها،بازداشت شده ـ شفاعت کنم؛
طبق معمول ذیل نامهاش، از دادستان انقلاب خواستم که رسیدگیکند. از اول
انقلاب تاکنون، معمول من، این است که به این گونه مراجعات، ترتیب اثر
میدهم وگاهی هم موثر میشود؛ لذا این گونه مراجعات، خیلی زیاد دارم و
لابد بی مفسده هم نیست ولی درمجموع، فکر میکنم، ارجح باشد.
آقای [محمد نبی]حبیبی،
استاندار تهران آمد و گزارشی از وضع استانداری داد که اینجا مثلاستانداریهای
دیگر نیست و استاندار، مرجع کل امور استان نیست. بخشهای مختلف، مستقیما بدون
ارتباط با استانداری، عمل میکنند و این وضع، باعث عدم تمرکز امور و اتلاف نیروها
و عدم هماهنگی بخشها و دوباره کاریها است. ایشان، مشغول برنامهریزی است
که مثلاستانهای دیگر، روال درستی تنظیم شود. من هم استقبال کردم و قرار
شد تایید کنیم. آقای محسنرضایی [فرمانده سپاه پاسداران] از پیرانشهر تلفن
کرد و خبر فتح ارتفاع مهم گردهمند را داد و اهمیت آن را یادآور شد. او گفت
از اول شروع [عملیات] والفجر۲ تاکنون، حدود دو هزار شهیددادهایم، ولی
موفقیتها، خیلی زیاد است. گفت از فردا، تبلیغات شروع میشود. خواست که یکی
ازفرماندهان، راجع به پیروزیها در نمازجمعه تهران، صحبت کند. شب به خانه
آمدم. بچهها همگیمیهمان بودند. خودم، املت درست کردم و نان از پاسدارها
گرفتم. شام خوردم و خوابیدم. آنها، دیروقت آمدند.
http://hashemirafsanjani.ir/fa/node/204147
توضیحات مهندس طاهری در خصوص طرح گاز کنگان - 29 آذر 1366
قبل از اذان صبح بیدار شدم و
به رادیو که قرآن تلاوت میکرد، گوش دادم. بعد از نماز صبح و شنیدن اخبار رادیو
آمریکا و صرف صبحانه به محل راداری که چند روز پیش موشک خورده و تعمیر شده و از
دیروز به کار افتاده است، رفتیم.
از آنجا به [نیروگاه] انرژی
اتمی رفتیم و از آثار تخریب حملات هوایی عراق بازدید کردیم. حدود سی بمب و موشک طی
سه حمله به سوی تاسیسات انرژی اتمی اصابت کرده که ده عدد آنها موثر بوده و به بخشی
از ساختمان ها و تاسیسات آسیب وارد کرده، ولی قابل جبران است. پدافند ضعیف عمل
کرده است. سپس از اسکلهای
بازدید کردیم که از سازمان انرژی اتمی است و بین دو نیروی دریایی ارتش و سپاه،
برای استفاده از آن اختلاف است. توصیه کردم که همراهی داشته باشند. ارتش چهار
دستگاه مین روب قدیمی دارد که خیلی هم موثر نیستند و سپاه چندین قایق دارد. از
آنجا با هلیکوپتر به سوی کنگان حرکت کردیم. در مسیر، سواحل خلیجفارس را از بوشهر
تا آنجا بازدید کردم. از منطقه خورموج و بردخون گذشتیم؛ دیدنی است. جاده خاکی
ساحلی دارد که روستاها را به هم وصل میکند. مردم نوعاً ماهیگیرند و تعدادی نخل
دارند. قسمتهای شمالی تر بهترند. بندرهای دیر و کنگان را از آسمان دیدیم. در محل
طرح گاز کنگان فرود آمدیم. مهندسین آمدند و توضیح دادند. جالب است. میگویند حدود
سیصد میلیارد متر مکعب گاز دارد و بناست بعد از تکمیل دو فاز، روزانه هشتاد میلیون
متر گاز از آن استحصال شود. از یک چاه در حال تکمیل و از یک مرکز تفکیک گاز و
تاسیسات آبی بازدید کردیم و توضیحات دادند. سپس به محل پالایشگاه رفتیم. نماز
خواندیم و ناهار خوردیم. مهندس حیدری، توضیحات پالایشگاه را داد و خود تاسیسات را
هم دیدیم. مهندس کوپائی و مهندس طاهری و مهندس عظیمیان و مهندس توکلی هم
توضیحات دادند. با هلیکوپتر به سوی بندر طاهری و سپس سایت شیرینو رفتیم. در
شیرینو فرود آمدیم. این سایت قبل از انقلاب ساخته شده، ولی عملیاتی نشده و بعد از
انقلاب مقدار زیادی تخریب شده است و اخیراً معتادها را به آنجا تبعید کردهاند.
سپس سپاه آنجا را گرفته و دو سه روز است که نیروی هوایی به آنجا وارد شده و بناست
در چند روز آینده رادار آنجا را فعال کنند که برای دفاع در مقابل نفوذ هواپیماهای
عراق به جنوب خلیجفارس موثر باشد. حضور سپاه جدی نیست. گویا فقط قصد تصرف آنجا را
داشتهاند. از آنجا بر فراز عسلویه و نای بند و گاوبندی پرواز کردیم و سپس به
جزیره لاوان رفتیم. حدود یکساعت از تأسیسات نفتی بازدید کردیم: اسکلهها، انبارهای
نفت، کمپها، سایت و پالایشگاه و... و توضیحاتی درباره منابع و مراکز نفتیمان در
خلیجفارس شنیدیم. اطلاعات مفید و جالبی بدست آمد. شب از فرودگاه، با هواپیمای
فالکون پرواز کردیم. از فانوسها برای پرواز شب روی باند استفاده کردند. به خاطر
اینکه چراغ ندارد، اجازه دادیم که خاموشی را دیگر مراعات نکنند و جزیره را روشن
کردیم. چندین حمله هوایی عراق به جزیره و سکوهای نفتی و حمله اخیر آمریکا به سکوی
نفتی باعث شده که تولید نفت در این منطقه به کلی تعطیل شود. ساعت نه شب به تهران
رسیدیم. هواپیمای محافظانم در شیراز فرود آمده است. هوا خوب نبود. با لباس نظامی
به خانه آمدم. بچهها مهمان محسن بودند. محسن شام من را آورد؛ جای یاسر خالی است.
با خبر شدیم که عملیات دیشب نیروی زمینی ارتش در زبیدات موفق نبوده است. میگویند
علت آن بارش باران بود.
http://hashemirafsanjani.ir/fa/node/195585
رایزنی مهندس طاهری در رابطه با جنگ و صلح و نیروهای مسلح - 27
مرداد 1367
ساعت نه و نیم به مجلس رفتم.
تا ده گزارش ها خوانده شد. آقای [سیروس] ناصری
از وزارت خارجه آمد و در مورد مسائل آتش بس مشورت کرد. احتمال تاخیر در عقب نشینی
عراق با عجله ای که عراق در استفاده از شط العرب دارد، می تواند توازن ایجاد کند.
معاون وزیر خارجه چین آمد.
پیام دوستی و توسعه روابط آورد. پیامی به غلام اسحاقخان در مورد مرگ ضیاءالحق
امضاء کردم. با آقای خامنهای در گلف تلفنی صحبت کردم و درباره رفتن ایشان برای
تشییع جنازه به پاکستان صحبت شد.
عصر آقای محتشمی [وزیر کشور]
آمد. درباره نیروهای انتظامی و پاکسازی در کردستان و احتمال ادغام نیروها مذاکره
کرد. آقای مهندس طاهری آمد. درباره
جنگ و صلح صحبت کرد و خواستار کار در رابطه با نیروهای مسلح شد.
آقایان مسیح مهاجری و محمد
رضا بهشتی آمدند. درباره امور جاری صلح، بازسازی و روابط با غرب مذاکره شد. تا
ساعت نه شب در دفترم کار کردم. به سپاه و نزاجا دستور داده شد، سعی کنند تا زمان
آتش بس، به هر مقدار ممکن در جاهایی که از مرز عقب هستند، خود را به مرز نزدیک کنند.
به منزل آمدم.
خبرنگار
خبرگزاری رویتر در تهران، پیرامون اوضاع سیاسی اقتصادی ایران پس از جنگ نوشت: یک
دیپلمات غربی دیروز درست چند ساعت پیش از اعلام تاریخ آتش بس گفت: « دلایل پایان
دادن به جنگ، دقیقاً خود عواملی هستند که پس از برقراری صلح، رهبری ایران را با
شدیدترین اعتراضات روبرو خواهد کرد.» وی اقتصاد درهم شکسته ایران، شکستهای
نظامی، از بین رفتن روحیه مردم به خاطر حملات موشکی و شیمیایی عراق، کهولت سن و
عدم سلامت آیت الله خمینی رهبر ایران را به عنوان برخی از اهرمهای فشار دانست که
تهران را مجبور کرد، بین تداوم جنگ و بقای انقلاب یکی را انتخاب کند. در حالی که
رئیس جمهوری ایران دوشنبه گذشته اعلام کرد که نیروهای ایران در نتیجه جنگ در وضعیت
بسیار قوی به سر می برند، تعیین خطوط مرزی، مبادله اسرای جنگی و مسئله ناراضیان
سازمان مجاهدین خلق، همه مسائل مهمی هستند که میتوانند سریعاً در مذاکرات مستقیم
دو کشور برای ترک مخاصمه، تأثیر سوء بر جای گذارند.»
http://hashemirafsanjani.ir/fa/node/204602
حضور مهندس طاهری در مجمع تشخیص مصلحت نظام - 22 شهریور 1367
صبح زود به مجلس رفتم. در
گزارش ها فشار دنیای غرب بر عراق محسوس است. درجلسه
علنی شرکت کردم. نتایج استخراج آراء کابینه در مجلس قرائت شد. بعضیها میخواستند در مورد دکتر [علیرضا]
مرندی [وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی] تشکیک کنند. حرف حسابی نداشتند. از سه
وزیر ساقط شده دلجویی کردم. ساعت ده به دفترم برگشتم. اعضای کمیسیون دفاع آمدند.
درباره کیفیت رابطه کمیسیون با نیروهای مسلح و جنگ مذاکره شد.
ظهر آقاي علي جنتي آمد.
درباره كارهاي دفتر فرماندهي مذاكره شد. عصر [آقاي محمد حسين جلالي] وزير دفاع
آمد. درباره خريدهاي نظامي مذاكره شد. آقاي [خسرو] عروج [فرمانده سپاه حفاظت
انصار] آمد. درباره مشكلات سپاه ولي امر مذاكره شد. تلفني با نخست وزير و رئيس
جمهور درباره تعيين سه وزير كه رأي نياوردهاند، براي آن وزارتخانهها مذاكره
كردم. نخست وزير گفت تسليم نظر رئيس جمهور است. آقاي محسن رضائي از سقوط آقاي رفيق
دوست از وزارت [سپاه]، تلفني ابراز ناراحتي و چاره جويي كرد.
شب مجمع تشخيص مصلحت جلسه
داشت. بازاريها و وزارت اطلاعات از عملكرد تعزيرات حكومتي انتقاد كردند و آقايان
[حميد]ميرزاده و مهندس طاهري جواب دادند و قرار شد سازمان بازرسي كل كشور، موارد
اختلاف را بررسي كند.
بعد از شام جلسه سران قوا
داشتيم. روي سه وزير به سرعت توافق شد. آقايان دكتر [محمدعلي] نجفي و [غلامعلي]
حداد عادل به ترتيب براي وزارت آموزش و پرورش، [علي] شمخاني براي وزارت سپاه و
[عيسي] كلانتري براي وزارت كشاورزي. بعد از قهر نخست وزير و توجههاي امام وضع
بهتر شده. دير وقت به خانه رسيدم. تا ساعت دوازده شب عفت هم بيدار بود كه داروي
مهدي را به او بدهد. اخبار دوازده شب [راديو] را گرفتم و خوابيديم.
آقاي [محمدجواد] لاريجاني
اطلاع داد كه آخرين مذاكره در ژنو انجام شده و بنا است دكتر ولايتي به ايران
برگردد و سپس به نيويورك برود. عراق عقب نشيني كرده. قبلاً اعلان كرده بود به
نيويورك نميرود.
http://hashemirafsanjani.ir/fa/node/205354
پیگیری در رابطه با عدم سوء استفاده از نظر امام (ره) در مورد
عناصر ضد انقلاب - 8 آبان 1367
صبح زود به مجلس رفتم. ساعت
هشت به جلسه علنی رفتم. تسلیتی در مورد وفات آقای [سید روح الله] خاتمی پیش از
دستور دادم. طرح 13 آبان روز مبارزه با استکبار جهانی تصویب شد.
در تنفس برای خانوادههای
شهدای اهواز و اصفهان صحبت کردم. کاروان زینب و ستاد جذب کمک اهواز هم بودند.
آقایان [مرتضی] الویری، [علی] آقا محمدی و [محسن] نوربخش آمدند. درباره کیفیت
اعمال نظر شورای بازسازی پیشنهادی داشتند که مراحل برنامه ریزی مطابق معمول عمل
شود و شورا در هر مرحله اعلان سیاست کند. ظهر آقای [محمدرضا] علیزاده از شورای
نگهبان درباره آقای صمدی اهری آمد. درباره انتخابات گرگان مذاکره شد. جمعی به
انتخاب آقای علوی اعتراض دارند. عصر مدیران واحدهای بنیاد مستضعفان آمدند. برای
آنها صحبت کردم. گزارش دادند که 35 میلیارد تومان گردش پول در سال و بیش از یک
میلیارد تومان کمک مستقیم به محرومان دارند. آقای تولائی و آقای[مسعود] نیلی آمدند.
درباره ارز ساصد [سازمان صنایع دفاع] از بانک مرکزی شکایت دارند. شب مهندس
طاهری از شیراز آمد. گزارشی از شیراز در مورد سوء استفاده از نظر امام در مورد ضد
انقلاب داشت.
با دکتر شبستری درباره کسالت
عفت ، تلفنی صحبت کردم. گفت عکس ها مرضی نشان نمی دهد. پس از دقت بیشتر جواب می دهند.آقای
شمخانی خواست که فردی نظامی همراه هیأت به ژنو برود. شب به خانه آمدم.
http://hashemirafsanjani.ir/fa/node/195386
تسلیت هاشمی به خانواده مهندس طاهری – 29 مهر 92
درگذشت مهندس رجبعلی طاهری
از مبارزین قبل از انقلاب که پس از پیروزی انقلاب نیز خدمات شایسته ای از خود به
یادگار گذاشت، موجب تأسف و تأثر خاطر گردید
آیت الله هاشمی رفسنجانی با
صدور پیامی درگذشت مهندس رجبعلی طاهری، از مبارزین قبل از انقلاب را تسلیت گفت.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی
آیت الله هاشمی رفسنجانی متن کامل پیام تسلیت ایشان بدین شرح است:
انالله
و اناالیه راجعون
خاندان محترم رجبعلی طاهری
درگذشت مهندس رجبعلی طاهری
از مبارزین قبل از انقلاب که پس از پیروزی انقلاب نیز خدمات شایسته ای از خود به
یادگار گذاشت، موجب تأسف و تأثر خاطر گردید.
این مصیبت را به خانواده
مرحوم و مردم کازرون تسلیت می گویم و از درگاه خداوند متعال برای آن مرحوم غفران
الهی و برای بازماندگان صبر و اجر مسألت می کنم.
http://hashemirafsanjani.ir/fa/node/220350
تسلیت فرزند مهندس طاهری به خانواده هاشمی– 22 دی 95
بسم اللّه الرحمن الرحیم
دوچیز حاصل عمر است نام نیک و ثواب وزین
دو درگذری کل من علیها فان
حضور خانواده محترم حضرت
آیت اللّه هاشمی رفسنجانی (رضوان اللّه
تعالی )
سلامعلیکم بما صبرتم
پدر
هر منصب و جاه و جبروتی که برای عوام و نظام داشته باشد، برای خانواده پدر است.
همسر و فرزند و اهل بیت ایشانند که ضایعه فقدانش را درک میکنند والا مابقی شب
هنگام راحت به بالین میروند و در روز به فکر کار یومیه خویشند. داغ غم پدر را من
نیز دارم و خوب میدانم که پیامهای تسلیت از جایی به بعد رنگ تملق و وظیفه به خود
میگیرند و پیش صاحبان عزا رنگ میبازد. آنگاه است که فرزند دلش میخواهد فریاد
زند: «بس کنید این تسلیت های دروغین را، من پدرم در خاک خفته است.» باری به رسم
ادب و به گرامی داشت دوستی و همکاری دیرین پدران فقیدمان و به پاس پیام تسلیتی که
حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی (رضوان الله تعالی)، به مناسبت درگذشت زندهیاد حاج مهندس رجبعلی طاهری
(رضوان ا... علیه) دادند؛ اینجانب وظیفه خود میدانم که شهادت دهم
«اللّهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ الّا خَیْراً وَ انْتَ اعْلَمُ بِهِ مِنّا» و
از خداوند منان برای آن فقید سعید علو درجات و برای بازماندگان معزز صبر و اجر و
سلامتی مسألت نمایم.
علی طاهری
22 دی ماه 1395
http://efaa.ir/news/250-13951022.html
سایت کازرون نما برای یک دوره چندماهه تعطیل شد. پس از بازگشایی و فعالیت مجدد این سایت، فعالیت خبری و تحلیلی سایت به شدت کاهش پیدا کرده و بروزرسانی خبرها به کندی و با تاخیر زیاد انجام میشه. تنوع مطالب هم کم شده.
همچنین به نظر میرسه که تعداد مخاطبان سایت هم به شدت کاهش پیدا کرده. این رو کاملا از تعداد کامنتها میشه فهمید. تا یکسال پیش، هر خبری که روی خروجی این سایت قرار می گرفت، حداقل 5 تا 10 کامنت داشت، ولی الان چی بشه که یک نفر بیاد یک کامنت بذاره...!!!!
به طور کلی، نوعی فضای رخوت، سکوت و روزمرگی بر سایت حاکم شده که اصلا جالب نیست. چیزی به نام نشاط رسانه ای رو من نمی بینم.
اگه مدیر محترم سایت، در این باره توضیح بدن، ممنون میشم. واینکه حداقل راهکارهایی برای خروج از این وضع و روزگار بیان کنن. البته وضعیت سایت مشابه (کازرون نگاه) هم تقریبا همینطوری هست.
خودم چند تا مورد تو ذهنم هست، میخوام یه تحلیل و همفکری با مدیریت سایت انجام بدیم:
به نظر من، فضای حاکم بر اقتصاد کشور، تا حدی مردم رو دچار دلسردی و ناامیدی و افسردگی کرده. افزایش شدید قیمتها، کاهش قابل توجه قدرت خرید مردم و نزول سطح رفاه عمومی باعث شده که مردم آنچنان رغبتی به پیگیری مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شهر نداشته باشن و ذهن مردم به شدت درگیر مسائل اقتصادی شده.
دلیل دیگه، مهاجرت گسترده مردم از کازرون به شهرهای اطراف، بخصوص شیراز میتونه باشه. تا حدی که متاسفانه یک فرهنگی تو این شهر جاافتاده که مهاجرت به شیراز تبدیل به یک افتخار و دستاورد بزرگ شده. خوب طبیعتا وقتی مردم اصیل کازرون مهاجرت میکنن، دیگه کاری به وضعیت شهر ندارن و رسانه های شهر هم به انزوا و فراموشی سپرده میشن.
دلیل دیگه، شاید رشد استفاده از شبکه های اجتماعی مثل توییتر، تلگرام، اینستاگرام و ... و روی آوردن مردم به شبکه های خبری موبایلی و ماهواره ای باشه. به نظر میرسه که مردم بیشتر وقت خودشون رو صرف پیگیری پست های مسئولین، سلبریتی ها و ... میکنن و اصطلاحا ذائقه فضای مجازی مردم عوض شده. فارغ از محاسن و معایبی که این پدیده داره، ولی از دیدگاه بنده، مردم دیگه برای سایتهای خبری و تحلیلی محلی، ارزش چندانی قائل نیستن و بیشتر به فعالیتهای سطحی و سرگرمی در فضای مجازی روی آوردن.
در هر حال، بنده به عنوان یک شهروند کازرونی از چنین حال و هوایی اصلا خوشحال و راضی نیستم و به نظرم ما داریم دچار سقوط اجتماعی میشیم. ارزشها، آرمانها و امور کلیدی و با اهمیت داره به فراموشی سپرده میشه و مسائل سطحی، بی ارزش و ... داره اهمیت پیدا میکنه.
مثلا اینقدر که برای عکس، زندگی خصوصی و نظرات یک سلبریتی اهمیت قائلیم و اون رو دنبال می کنیم، حاضر به آسیب شناسی جامعه، حل مشکلات فرهنگی و اجتماعی، بالارفتن سواد رسانه ای، روی آوردن به فرهنگ اصیل ایرانی، اسلامی و ... نیستیم.
نتیجه چنین وضعی شده همین که سایتهای خبری تحلیلی محلی مانند کازرون نما به فراموشی سپرده میشن و مخاطبان اونها به شدت ریزش میکنه.
خوشحال میشم اگه مدیریت محترم سایت، در این زمینه توضیحاتی ارایه کنن که آیا ایشان هم چنین نظری دارن و یا اینکه عوامل دیگری رو دخیل میدونن. متشکرم.