با درود به دوستان و همشهریان گران سنگ کازرون بویژه دست اندر کاران سایت "کازرون نما" که بدون رودربایستی باید گفت به مردم کازرون و پیرامون خدمت های شایان کرده اند و برای آن خون دل خورده اند. مسئولان شهری نیز به گمان من در این مورد از روی ناآگاهی دل هنرمندان و گردانندگان سایت ها و هفته نامه ها را شکسته و در اجتماع رمیدگی روحی و گریز آفریده اند. از آنجا که من از دیر باز سایت کازرون نما را در تعطیلات آخر هفته  و به هنگام استراحت می خوانم و در رابطه ی با کازرون و شهرهای پیرامون از جمله خشت و کنارتخته و چنارشاهیجان گزارش ها و رویدادها را دنبال می کنم، جا دارد دیدگاه خود را بر ابتکار مدیر سایت و اشاره به "افت فعالیت سایت کازرون نما" بنویسم.

نگارنده در سایت کازرون نما با برخی از چهره های دیرپای وبلاگ نویس که شاعران و نویسندگان بالنده هستند، دوست و آشنا هستم. این دوستان با تلاش خود و کارهای فرهنگی خواسته و می خواهند در گستره فرهنگ به شهر و دیار خود کازرون و پیرامون آن خدمت کنند؛ اما برخورد غیر حرفه ای برخی از مسئولان ناشی که تمامیت خواه بوده و به ریا و تزویر خود را تافته ی جدا بافته در اخلاق می دانند، خیلی ها را در گستره کار فرهنگی دلسرد کرده است.

 کازرون نما همان گونه که اعلام کرده بی طرف است؛ می بایست دست این قبیله از ما بهتران را از سر سایت و نویسنده و خواننده جوان آن دور نگهدارد. من بر این باورم همان گونه که دوست عزیزمان آقای بحرانی در پایین نوشته خود آورده اند، سایت به خانه تکانی و چند جوان پر جوش و خروش نیاز دارد. برای نمونه جوانان بدون کاشتن کینه سایت را پربار کنند و دست اندرکاران کار کشته نیز بدون وانمود و ساز و کرنا، آن ها را یاری دهند.

 بگذار بدون تعارف بگویم که شهر کازرون و سایت کازرون نما به جوانان نویسنده و شاعر پیله ای نیاز دارد. شاعر و نویسنده و هنرمندی که نهراسد و بداند که ناوک قلم درنده خویی و خود خواهی را سرانجام به کنار خواهد زد و به مشتی سیاست باز و سیاست ساز سیلی خواهد نواخت. سیاست جزیی از زندگی است و دکمه پیراهن هم سیاسی است و به قول ارسطو انسان یک حیوان سیاسی است اما در انتخاب می بایست دید کدام سیاستمدار به نیاز جوانان آگاهانه می نگرد. دیگر روزگار حرف قشنگ سیاسی گفتن به سر آمده و نوبت دو در دو، چهار اقتصادی فرارسیده است.

دست اندر کار و یا دست اندرکاران کازرون نما می بایست در گوشه ای از شهر در سالن کتابخانه و یا سر سرای یک مدرسه در اتاقی با گروهی هر چند کوچک برنامه های شعر و داستان خوانی شکوه مند راه انداخته تا اندک اندک جمع مستان برسند. در اینجا نباید فراموش کرد که هیچ ایرادی نباید باشد که ادیب و پیش کسوتی بدون خودنمایی و قلمبه گویی راهنمای جوانان در کار شایسته فرهنگی باشد و در همان حین کازرون نما سکوی پرتاب اندیشه و هنر این جوانان شود و ابتکار به دست بگیرد. کازرون نما نباید نماد مردسالاری باشد و می بایست به هنرمندان و نویسندگان و شاعران دختر نیز در کار هنری اشان پر و بال و میدان مانور بدهد.

 کازرون نما همان گونه که گفته است می خواهد از جانبداری از مسئولان و سوداگران سیاسی دوری جوید. جوانان از دیدگاه جامعه شناختی و به دلیل تنگدستی و بی کاری دل پر دارند. بنابراین باید با کارها و ابتکارهای فرهنگی سوپاپ اطمینان و راه نفس کشیدن بی بغض او را تامین نمود تا بدون ترس به موقعیت اجتماعی و جایگاه و جای پای شهروندی ، تا بهبودی اقتصادی به بیراهه کشانده نشوند. ادا و اطوارهای تکه پاره کردن شهرستان کازرون هنر نیست، هنر در کمک رسانی و دل به دست آوردن جوانان و هنرمندان شاعر و نویسنده و نقاش و موزیسین و سایت ها و هفته نامه هاست.

من بر این باور نیستم که شبکه های اجتماعی اینستاگرام، تلگرام، واتساپ و فیس بوک باعث رکود سایت کازرون نما شده، بلکه بر این پا می فشارم که ناشیگری در امور فرهنگی از مسئولان شهری است که با سانسور جوانان را از همه چیز دلسرد کرده است چرا که باور را در او کشته اند. باید به یاد داشت که سایت ها نیز جزیی از شبکه اجتماعی هستند. باید سایت کازرون نما را شایسته ورود بیله ی هنرمندان جوان نمود. بگذار کم تجربه باشد. در کنارشان راهنمای با تجربه نیاز است. بگذار متناقض باشند جوان روزی به روال اندیشه و پختگی بیشتر خواهد رسید. حافظ شیرازی هم متناقض بود. حافظ جوانی و میانسالی و پیری، سه حافظ است. یکی از باده می گوید و دیگری قرآن از بر می خواند و سومی "دیو بگریزد از این قوم که قرآن خوانند" سر می دهد.

نکته دیگر این که دست اندرکاران سایت در کنار کار خود اگر بتوانند و کاغذ را بر روی آنان بند نکنند یک هفته نامه یا دست کم ماهنامه و یا گاهنامه ای چاپی و کاغذی راه بیندازند که این کار به پشتیبانی موسسات دولتی در شهر نیاز هست اما این کمک نباید هفته نامه و سایت و دست اندرکاران را به بند و برده گی بکشاند. سایت و هفته نامه نیز می تواند در پاسخ آن تبلیغات بازرگانی و فراخوانی های سازمان ها و ادارات را چاپخش کند.

 تبلیغات بازرگانی چشم و گوش بازاریان را نیزبه سوی سایت و هفته نامه می کشاند. اما  دست اندرکاران سایت و هفته نامه نباید جانبدارانه باشند بلکه بی طرف بوده و اندیشه های گوناگون شهروندان را بازتاب دهند. از سوی دیگر رابطه سایت و هفته نامه با رسانه شنیداری چون رادیو نیز گسترش یابد و به گونه ای کارها و آگهی های فرهنگی دانشگاه را نیز بازتاب دهند. پیوند سایت و هفته نامه با گزینش گفتار و نوشته های پر مغز و محتوا در شبکه های اجتماعی فیس بوک، اینستاگرام ، واتساپ و تلگرام نیز راهگشای پیشرفت و کاربرد سایت و هفته نامه خواهد بود.

در اداره سایت باید ابتکار داشت. باید از جوانان نوشته و کار خواست. یکی دو سه نفر از سن و سال داران ویراستاری بر روی نوشته جوانان داشته باشند تا آن ها نه تنها روش خوب نوشتن را فرا بگیرند بلکه به نوشتن تشویق شوند. به عبارتی سایت کازرون نما اردوگاهی شود و جوانان شهر از دختر و پسر را در نوشته ها یاری کند. برای باز کردن اشتهای فرهنگی جوانان که سال ها نا امید نگاه داشته شده اند می بایست دست به کار شد و ابتکار داشت.

 تلگرام، واتساپ، فیس بوک و اینستاگرام سد راه و باعث افت سایت کازرون نما نیست همان گونه که پیدایش دوربین نقاشی را از گردونه بیرون نکرد. پیدایش سینما راه را بر تئاتر نبست. سر برون آوردن تلویزیون درهای سینما را تخته نکرد. نمونه ها فراوانند. به امید کاشت بذر خوب و نیکوی فرهنگی در کشتزار روان و فرهنگ اجتماعی  جوانان عزیزشهرها و دیارمان چنارشاهیجان، خشت و کنارتخته و کازرون.

* دکتر محمود دهقانی استاد دانشگاه تکنولوژی سیدنی استرالیا