|
1- سال گذشته به دنبال طرح ناپخته و اختلاف انگیز نماینده مجلس کازرون مبنی بر جدایی بخشهایی از این شهر و به خیابان آمدن مردم و آن اجتماعهای آرام هر روزه، امام جمعه کازرون مرحوم حجت الاسلام خرسند اولین و تنها مسئولی بود که به جمع مرم پیوست و با آنها اعتراض کرد و حتی وقتی مردم پشت درهای نماز جمعه آمدند دستور داد مأموران اجازه دهند مردم معترض به داخل مصلی آمده و اعتراض خود را مطرح کنند. آن ایام اما اخبار کازرون را جز بی بی سی و شبکه های خارجی، رسانهای منتشر نمیکرد و آن رسانهها نیز اسمی از همراهی و مدیریت همراه با سعه صدر و و مردمی امام جمعه نمیآوردند. همه ما می دانستیم که همراهی امام جمعه نقش به سزایی در کنترل و مدیریت مسالمت آمیز آن حوادث داشت. متاسفانه زمانی که امام جمعه در مشهد بود عدهای از معترضان به دادگستری حمله کرده و به دنبال آن دو جوان کشته شدند.
2- در شب بیست و سوم ماه رمضان در حالی که مرحوم خرسند عصر و غروب روز قبل در منطقه قائمیه کازرون حضور داشت، و سحرگاه از مراسم احیا در مصلای کازرون برمیگشت، جلو در منزلش توسط فردی به نام درخشنده کشته شد. میگویند درخشنده در ساعاتی قبل از ارتکاب جنایت، در چهارراهی نزدیک منزل این شهید عزیز، در میان مردم غذای نذری توزیع کرده و از دستاندکاران تعزیه خوانی است. با این وصف چرا باید مرحوم خرسند را به عنوان قاتل جوانان کازرونی با چاقو اینطور مظلومانه شهید کند؟
3- به نظرم قبل از درخشنده کنارهگیری صدا و سیما و رسانههای وطنی از اطلاعرسانی درست و به قاعده باعث چنین جنایتی شد. وقتی اطلاعات و اخبار مردم را آن طرف آبیها شکل میدهند، قهرمانی مثل امام جمعه مردمی کازرون با آن درایت مثالزدنی، به راحتی در جایگاه «متهم» مینشیند.
4- محرز است که میتوان این اتفاق را فاز دوم اختلاف افکنی برای ضربه به انسجام اجتماعی مردم شهر کازرون دانست و توطئه و آمریت دشمن را در آن دید ولی دشمنی توطئه گران و معاندان نیازمند بستری است که متاسفانه در ماجرای اخیر با اطلاعات ناقص و غلط توسط رسانههای بیگانه و با کنارکشی رسانههای داخلی فراهم شد.
پی نوشت:
شهر زخمخورده و غریب کازرون جزو 11 شهر ایران
است که در رژیم گذشته در آن حکومت نظامی اعلام شد، با سابقهای طولانی در تاریخ قبل
از اسلام که معبدآناهیتا و آثار شهر بیشابور ساسانیان یادگار آن دوران است، و تاریخ
عرفانی و قابل توجه بعد از اسلام به گونهای که در قرن چهارم و پنجم مرکز سیره نویسی
نبوی در کل تمدن اسلامی بوده و بعدها در قرن هفتم ابواسحاق کازرونی فرقه اسحاقیه را
در آن بنا مینهد، با مردمی که چه از حیث لهجه و چه از حیث خلق و خوی در همدلی و آرامش
شهرهاند و با این اوصاف، رهاشده و بدون امکانات و توجه.