دكتر اسماعيل كهرم در گفت و گويي؛ دیدگاههای کارشناسی خود در مورد آسیبهای حاصل از ایجاد راه روستایی در حاشیه تالاب پریشان را بیان کرد. وی در مورد حریم دریاچه و مرز مداخلات در مناطق تحت حفاظت میگوید:
مرز و محل توقف یک تالاب همان لبه آب یا آخرین نقطه پیشروی آب آن نیست، بلکه یک محوطهای در اطراف آن وجود دارد که این محوطه، یک منطقه امن است که در انگلیسی به آن Buffer میگویند.
غرض از پیشبینی و نهادن چنین حائلی در اطراف مثلاً پارکهای حفاظت شده و یا پارک ملی و یا یک دریاچه، این است که بلافاصله از زمین کشاورزی وارد دریاچه نشویم و پسابهای زمینهای کشاورزی، سموم دفع آفات، کودهای شیمیایی و غیره بلافاصله وارد آب آن نشود. بنابراین جاده سازی درست در منطقهای که قرار است امن و حائل باشد، دقیقا به معنای درافتادن با جان این دریاچه است
علاوه بر این مساله جادهسازی، اکنون بیش از ۷۰۰حلقه چاه در اطراف این دریاچه حفر شده که از آب آن استفاده میکنند. بنابراین آب دریاچه در سالهای گذشته مرتب در حال کاهش بوده و همچنین از نیزارهای آن بهرهبرداری میکنند و آتش میزنند و نیز تعداد پرندهها هم در حال کاهش است.
بهغیر از مناطق بافر(Buffer) یا منطقه امن اطراف دریاچه، بخشی از زمینهایی که بر اثر کم شدن آب دریاچه پدیدار شدهاند هم مورد استفاده اداره راه قرار گرفته است. اما این احتمال وجود دارد که بعد از گذشت دوره کم آبی و زیاد شدن مجدد آب دریاچه، این جاده یا تأسیسات دیگر با خطر آب گرفتگی روبهرو شوند. درست همان اتفاقی که برای بسیاری از تأسیسات، خانهها و ویلاهای ساخته شده در حاشیه دریای مازندران در سالهای گذشته پیش آمد.
بله، چنین اتفاقی میافتد. ولی در آن زمان دیگر وزارت راه فعلی پاسخگو نیست.
یک کاری بهطور مقطعی انجام گرفته، هزینهای را اینها صرف کردند و اگر چهار یا پنج سال دیگر باز هم دریاچه به حالت پر آبی برسد و آن جادهای که ساخته شده غرقآب شود، کسی پاسخگو نیست. ملاحظه میفرمایید که کارهای مقطعی و بدون مطالعه و بدون لحاظ کردن نظرات سازمان حفاظت محیط زیست، چقدر زیان بخش است و درعمل اتلاف انرژی و وقت و پول مملکت خواهد بود.
بعد از بالاگرفتن اعتراضات وسیع نسبت به این عمل اداره راه، دستور توقف عملیات راهسازی البته به صورت موقت از سوی دادستانی کازرون صادر شد. اما روز هفتم بهمن ماه رییس اداره راه و ترابری کازرون در گفتوگو با خبرگزاری مهر اعلام کرد: کار ما جادهسازی است و این کار را هم انجام میدهیم. اسماعیل کهرم ضمن اشاره به چندگانگی نهادهای تصمیمگیرنده در این زمینه میگوید:
با کشیدن این جاده و تعریض آن دو مسئله اینجا نمودار میشود؛ یکی این که دستگاههای مملکتی باهم همخوانی و هماهنگی ندارند. درست مثلاینکه یکی از این دستگاهها از کشوری دیگر و از مملکت خارج آمده و دلش خواسته جاده بکشد و سازمان محیط زیست که اینجا مظلوم واقع شده نمیتواند جلوگیری کند.
یعنی با این که حفاظت و حراست از این دریاچه در اختیار سازمان محیط زیست است، ناگهان وزارت راه تصمیم میگیرد بیاید جاده را عریض کند و اطراف آن را بزند و بکوبد و آنها هم نمیتوانند هیچگونه دفاعی انجام دهند. به راستی موجب تاسف است که اینجا مسئله محیط زیست مانند همان مرغی است که در مثل، در عزا و عروسی سر آن را میبرند و قربانی میشود
دریاچه پریشان که از سال ۱۹۷۱جزو تالابها و دریاچههای حفاظتشده قرار دارد، دارای ارزشهای زیستمحیطی منحصر به فردی است. دکتر کهرم در مورد ویژگیهای آب این دریاچه توضیح میدهد:
دریاچه پریشان و یا تالاب پریشان یک دریاچه آب شیرین نیست، بلکه یک دریاچه آب لب شور است، یعنی یک چیزی بین آب شیرین و شور است. اتفاقاً این دریاچهها از خواص حیاتی بیشتری نسبت به دریاچههای آب شور و یا آب شیرین برخوردار هستند و اینطور که الان از راههای علمی قابل ااثبات است، حیات اساساً در چنین محوطههایی آغاز شد.
حداکثر وسعت دریاچه پریشان درسالهای پرآبی ۴ هزار هکتار است و البته هر چقدر که این وسعت بیشتر شود آب تقریباً شیرینتر میشود و اگر آب به میزان زیادی تبخیر شود آب آن کاملاً شور هم میشود. دریاچه در حقیقت نقطه پایانی است بر رشتهکوهایی زاگرس در غرب ایران و همیشه از اهمیت زیادی برخوردار بوده است.
چون در یک منطقه خشک و بیآب قرار گرفته که علاوه بر اینکه آب و ماهی و پرنده و نی را در اختیار کسانی که اطراف این دریاچه زندگی میکنند قرار میدهد، سفره آبهای زیر زمینی را مشروب میکند و به درد زمینهای کشاورزی میخورد. از طرف دیگر نیز هر ساله حدود ۲۵۰هزار پرنده مهاجر به آنجا و همچنین به دریاچه دشت ارژن که در مجاورت آن قرار دارد میروند