پایگاه خبری کازرون نیوز | kazeroonnema.ir

کد خبر: ۱۸۹۲
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۳۸۷ - ۱۷:۵۰

 

 

در قرآن کريم آيات بسياري در مورد قيامت و حوادث مربوط به آن بيان شده است.ما در اينجا مضمون آن آيات را به طور فشرده ذکر مي کنيم:

 

وضع زمين و درياها و کوه‌ها

در زمين، زلزله‌ي عظيمي پديد مي‌آيد[1] و آنچه در اندرون آن است بيرون مي‌ريزد[2] و اجزاي آن، متلاشي مي‌گردد[3] و درياها شکافته مي‌شوند[4] و کوه ها به حرکت درمي‌آيند[5] و درهم کوبيده مي‌شوند[6] و مانند تلّ شني مي‌گردند[7] و سپس به صورت پشم حلاجي شده در مي‌آيند[8]و آنگاه در فضا، پراکنده مي‌شوند[9] و از سلسله کوه‌هاي سر به آسمان کشيده، جز سرابي باقي نمي‌ماند[10].

 

وضع آسمان و ستارگان

ماه[11] و خورشيد[12] و ستارگان عظيمي که بعضي از آنها ميليونها بار از خورشيد ما بزرگتر و پرفروغتر است به تيرگي و خاموشي مي‌گرايند[13]، و نظم حرکت آنها به هم مي‌خورد[14]، و از جمله ماه و خورشيد به هم مي‌پيوندند[15] و آسماني که هم‌چون سقف محفوظ و محکمي بر اين جهان، احاطه کرده است سست و متزلزل مي‌شود[16] و مي‌شکافد و از هم مي‌درد[17]و طومار آن در هم مي‌پيچيد[18] و اجرام آسماني به صورت فلز مذابي در مي‌آيد[19] و فضاي جهان پر از دود و ابر مي‌شود[20].

 

شيپور مرگ

در چنين اوضاع و احوالي است که شيپور مرگ، نواخته مي‌شود و همه‌ي موجودات زنده مي‌ميرند[21] و در جهان طبيعت، اثري از حيات نمي‌ماند، و وحشت و اضطراب بر جانها سايه مي‌افکند[22] مگر کساني که از حقايق و اسرار هستي، آگاهند و دلهايشان غرق معرفت و محبت الهي است.

 

شيپور حيات و آغاز رستاخيز

سپس جهان ديگري که قابليت بقاء و ابديت را داشته باشد، برپا مي‌شود[23]، و صحنه‌ي گيتي با نور الهي روشن مي‌گردد[24]، و شيپور حيات به صدا در مي‌آيد[25] و همه‌ي انسانها (بلکه حيوانات نيز)[26]در يک لحظه، زنده مي‌شوند[27] و سراسيمه و هراسان[28] همانند ملخها و پروانگاني که در هوا منتشر مي‌شوند[29] با سرعت[30] به سوي محضر الهي روانه مي‌گردند[31] و همگي در صحنه‌‌ي عظيمي فراهم مي‌‌‌آيند[32] و غالباً مي‌پندارند که توقفشان در عالم برزخ به اندازه‌ي يک ساعت يا يک روز و يا چند روز بوده است[33].

 

ظهور حکومت الهي و انقطاع سببها و نسبها

در آن عالم، حقايق آشکار مي‌شود[34] و حکومت و سلطنت الهي، ظهور تام مي‌يابد[35] و چنان هيبتي بر خلايق، سايه مي‌افکند که هيچ‌کس را ياراي بلند سخن گفتند نيست[36]، و هر کسي به فکر سرنوشت خويش است و حتي فرزندان از پدر و مادر، و خويشان و نزديکان از يکديگر، فرار مي‌کنند[37] واساساً رشته‌ي نسبها و سببها مي‌گسلد[38] و دوستيهايي که بر پايه‌ي منافع و معيارهاي دنيوي و شيطاني بوده تبديل به دشمني مي‌گردد[39]، و حسرت و پشيماني از تقصيرهاي گذشته، دلها را فرا مي‌گيرد.[40]

 

محکمه عدل الهي

آنگاه دادگاه عدل الهي، تشکيل مي‌شود و اعمال همه‌ي بندگان، حاضر مي‌گردد[41] و نامه‌هاي اعمال، توزيع مي‌شود[42]و انتساب هر کاري به فاعل آن، چنان آشکار است که ديگر نيازي نيست که از کسي بپرسند چه کرده‌اي؟[43]

در اين دادگاه، فرشتگان و پيامبران و برگزيدگان خدا به عنوان شهود حضور دارند[44] و حتي دست و پا و پوست بدنها گواهي مي‌دهد[45]و حساب همه‌ي مردم به دقت رسيدگي با ميزان الهي سنجيده مي‌شود[46] و بر اساس عدل و قسط درباره‌ي ايشان داوري مي‌گردد[47] و هر کس نتيجه‌ي سعي و کوشش خود را مي‌يابد[48] و به نيکوکاران، ده‌ برابر پاداش داده مي‌شود[49] و هيچ‌کس بار ديگري را نمي‌کشد[50] اما کساني که ديگران را گمراه کرده‌اند علاوه‌بر گناهان خودشان، معادل گناهان گمراه‌شدگان را نيز بر دوش مي‌کشند.[51] (بدون اينکه از گناهان آنان کاسته شود) هم‌چنين عوض و بدلي از کسي پذيرفته نمي‌شود[52] شفاعت کسي مقبول نمي‌گردد مگر کساني که از طرف خداي متعال، مأذون باشند و بر اساس معيارهاي مرضي خدا شفاعت کنند[53].

 

بسوي اقامتگاه ابدي

سپس حکم الهي اعلام شده[54] نيکوکاران و تبهکاران از يکديگر جدا مي‌شوند[55] و مؤمنان، روسفيد و شاد و خندان بسوي بهشت[56] و کافران و منتقدان، روسياه و اندوهگين و با ذلت و خواري به سوي دوزخ، روانه مي‌گردند[57] و همگي از دوزخ، عبور مي‌کنند[58] در حالي که از چهره‌ي مؤمنان، نور مي‌تابد و راهشان را روشن مي‌سازد[59] و کافران و منافقان در تاريکي به سر مي‌برند.

منافقاني که در دنيا با مؤمنان، اختلاط داشتند آنها را صدا مي‌زنند که رو به سوي ما کنيد تا از نور شما استفاده کنيم، و پاسخ مي‌شنوند که بايد براي اکتساب نور، به عقب (به دنيا) برگرديد! باز مي‌گويند: مگر ما در دنيا با شما نبوديم؟ و پاسخ مي‌شنوند: چرا، در ظاهر با ما بوديد ولي خودتان را گرفتار کرديد و دلهايتان دچار شک و ترديد و قساوت شد و امروز، کارتان يکسره شده و از شما و از کافران، عوضي پذيرفته نمي‌شود و سرانجام، کافران و منافقان در کام دوزخ فرو مي‌روند.[60]

هنگامي که مؤمنان به بهشت، نزديک مي‌شوند درهاي آن گشوده مي‌شود و فرشتگان رحمت به استقبال آنان مي‌آيند و با سلام و احترام، مژده‌ي سعادت ابدي به ايشان مي‌دهند[61].

و از سوي ديگر، هنگامي که کافران و منافقان به دوزخ مي‌رسند درهاي آن باز مي‌شود و فرشتگان عذاب، با خشونت آنان را  مورد سرزنش قرار داده به ايشان وعدة عذاب ابدي مي‌دهند[62].

 

بهشت

در بهشت، باغهاي وسيع به پهناي آسمانها و زمين[63] و پوشيده از انواع درختها با همه گونه ميوه‌ي رسيده و در دسترس[64] و ساختمانهاي با شکوه و نهرهاي آب زلال[65] و شير و عسل و شراب طهور[66] و از هر چيزي که مورد ميل و رغبت بهشتيان باشد[67] و فوق خواسته‌هاي آنان وجود دارد.[68]

بهشتيان با لباسهاي حرير و پرنيان و انواع زينتها آراسته[69] و رو در روي يکديگر بر تختهاي مرصّع و بسترهاي نرم، تکيه مي‌دهند و به حمد و سپاس الهي مي‌پردازند[70] و سخن بيهوده‌اي بر زبان نمي آورند و نمي‌شنوند[71]. نه سرما ايشان را مي‌آزارد و نه گرما[72] نه رنج و خستگي و ملالي دارند[73] ونه ترس و اندوهي[74] و نه در دل، کينه و کدورتي[75].

پيش خدمتان زيبا در اطرافشان حرکت مي‌کنند[76] و جامهاي شراب بهشتي به آنان مي‌نوشانند که لذت و نشاط زايدالوصفي مي‌بخشد و هيچ‌گونه آفتي ندارد[77]. و از انواع ميوه‌ها و گوشت مرغان، تناول مي‌کنند[78] و از مصاحبت همسران زيبا و مهربان و ناآلوده بهره مي‌برند[79] و از همه بالاتر، از نعمت روحي رضوان الهي برخوردار مي‌شوند[80] و لطفهايي را از پروردگارشان دريافت مي‌دارند که ايشان را غرق سرور مي سازد و هيچ‌کس نمي‌تواند تصوري از مرتبه‌ي آن سرور، داشته باشد[81] و اين سعادت بي‌مانند و نعمتهاي وصف ناشدني و رحمت و رضوان و قرب الهي براي هميشه ادامه خواهد يافت[82] وپاياني نخواهد داشت.[83]

 

دوزخ

دوزخ، جايگاه کافران و منافقاني است که هيچ نور ايماني در دلهايشان وجود ندارد[84] و گنجايش آن، چنان است که پس از در بر گرفتن همه‌ي تبهکاران، باز هم «هل من مزيد» مي‌گويد[85]، سراسر آتش است و آتش، عذاب است و عذاب!!

شعله‌هاي آتش از هر سو زبانه مي‌کشد و صداي گوش‌خراش و خشم آلود آنها بر وحشت و اضطراب مي‌افزايد[86]، قيافه‌ها عبوس و درهم کشيده و سياه و زشت و چروکيده است[87]و حتي در چهره‌ي فرشتگان دوزخيان هم اثري از مهر و عطوفت و نرمي ديده نمي‌شود[88].

دوزخيان با غل و زنجير و بندهاي آهنين، بسته شده‌اند[89] و آتش سراپاي آنان را فراگرفته[90]، و خودشان آتش گيره‌‌ي آنند[91]. در فضاي دوزخ جز آه و ناله و ضجه و فرياد دوزخيان و نهيب دوزخبانان، صدايي به گوش نمي‌رسد[92]. بر سر و روي تبهکاران، آب جوشان مي‌ريزند که اندرون آنان را نيز ذوب مي‌کند[93] و هر گاه از فرط عطش و التهاب، درخواست آب کنند، آب داغ و آلوده و گنديده‌اي به آنان با حرص و ولع مي‌نوشند[94]، و غذايشان از درخت «زقّوم» است که از آتش مي‌رويد و خوردن آن بر سوزش اندرونشان مي‌افزايد[95]و لباسشان از ماده‌ي سياه و چسبنده‌اي است که خود، موجب عذابشان مي‌گردد[96]  و هم‌نشينان شياطين و جنيان گنهکارند که آرزوي دوري از آنان را مي‌کنند[97] و نسبت به يکديگر نيز لعن و نفرين مي‌فرستند[98]

همين که بخواهند زبان عذرخواهي به درگاه الهي گشايند فرمان دورباش و ساکت باش، خاموششان مي‌کند[99] پس به دوزخبانان پناه مي‌برند که شما را از خدا بخواهيد که اندکي از عذاب ما بکاهد، پاسخ مي‌شنوند: مگر خداي متعال، پيامبرانش را مبعوث نفرمود و حجت را بر شما تمام نکرد؟[100]

بار ديگر، درخواست مرگ مي‌کنند و جواب مي‌شنوند که شما براي هميشه در دوزخ خواهيد ماند[101] و با اينکه مرگ از هر سوي بر ايشان مي‌بارد نمي‌ميرند[102] و هر چه پوست‌بدنشان بسوزد بار ديگر پوست نوي مي‌رويد و عذابشان ادامه مي‌يابد[103].

از بهشتيان درخواست اندکي آب و خوراک مي‌کنند و پاسخ مي‌شنوند که خداي متعال نعمتهاي بهشتي را بر شما حرام کرده است[104] و بهشتيان از آنان مي‌پرسند: چه چيز موجب بدبختي شما شد و به دوزختان کشاند؟ مي‌گويند: ما اهل نماز و عبادت خدا نبوديم و به مستمندان کمک نمي کرديم  با تبهکاران هم سو مي‌شديم سو مي‌شديم و روز قيامت را تکذيب مي‌کرديم.[105]

آنگاه به ستيز با يکديگر مي‌پردازند[106]، گمراه‌شدگان به گمراه‌کنندگان مي‌گويند: اين شما بودنيد که ما را گمراه کرديد، آنان پاسخ مي‌دهند: شما به دلخواه از ما پيروي کرديد[107]

زيردستان به زبردستان مي‌گويند: اين شما بوديد که ما را به اين بدبختي کشانديد، آنان پاسخ مي‌دهند: مگر به زور، شما را از راه راست بازداشتيم؟[108]

سرانجام، به شيطان مي‌گويند: اين تو بودي که موجب گمراهي ما شدي، و او پاسخ مي‌دهد: خدا به شما وعده‌ي راستين داد و نپذيرفتند، و من و عده‌ي دوزخ دادم پذيرفتند، پس به جاي سرزنش من، خويشتن را سرزنش کنيد، و امروز هيچ‌کدام نمي توانيم به فريادديگري برسيم[109]. و بدين‌سان چاره‌اي جز تن دادن به کيفر کفر و نافرماني خودشان نمي‌بينند و جاودانه در عذاب مي‌مانند[110].

 

منبع:آموزش عقايد آيت الله مصباح يزدي

 


پی نوشت ها :

 

[1] - زلزال/ 1، حج/ 1، واقعه/ 4، مزمل/ 14

[2] - زلزال/ 2، انشقاق/ 4

[3] - الحاقه/ 14، فجر/ 21

[4] - تکوير/ 6، انفطار/ 3

[5] - کهف/ 47، نحل/ 88، طور/ 10، تکوير/ 2

[6] - الحاقه 4، واقعه/ 5

[7] - مزمل / 14

[8]- معراج/ 9، قارعه/ 5

[9] - طه/ 105- 107 مرسلات / 10

[10] - کهف/ 8، نبأ/ 20

[11] القيامه/ 8

[12] - تکوير/ 1

[13] -تکوير/ 2

[14] - اتفطار/ 2

[15] - القيامه/ 9

[16] - طور/1، الحاقه/ 16

[17] - الرحمن/ 37، الحاقه/ 16، مزمل/ 18، مرسلات/ 9، نبأ/19، انفطار/ 1، انشقاق/ 1

[18] - انبياء/ 104، تکوير/ 11

[19] - معراج/ 8

[20] - فرقان/ 25، دخان/ 10

[21] - زمر/ 68، الحاقه/ 13، يس/ 49

[22] - نمل/ 87-89

[23] - ابراهيم/ 48، زمر/ 67، مريم/، ق/ 32 38

[24] - زمر/ 69

[25] - زمر/ 68، کهف/ 99، ق/ 20، 42،نبأ/ 18 ، نازعات/ 13- 14، مدثر/ 8، صافات/ 19

[26] - انعام/ 38، تکوير/ 5

[27] - کهف/ 47، نحل/ 77، قمر/ 50، نبأ/ 18

[28] - ق 20

[29] - قارعه/ 4، قمر/ 7

[30] - ق/ 44، معارج/ 43

[31] - يس/ 51، مطففين/ 30، القيامه/ 12، 30، و نير رجوع کنيد به آيات «حشر» و «نشر» و «لقاءالله» و «رجوع الله» و «رذالي الله»

[32] - کهف/ 99، تغابن/ 9، نساء/ 87، انعام/ 12، آل‌عمران/ 9، هود/ 103

[33] - روم/ 55، نازعات/ 46، يونس/ 45، اسراء/ 52، طه/ 103،- 104، مؤمنون/ 113، احقاف/ 35

[34] - ابراهيم/ 21، العاديات/ 10، الطارق/ 9، ق/ 22، الحاقه/ 18

[35] - حج/ 65، فرقان/ 26، غافر/ 16، انفطار/ 19

[36]  - هود/ 105، طه/ 108، 111، نبأ/ 28

[37] - عبس/ 34- 37 شعراء/ 88، معارج/ 10- 14، لقمان/ 33.

[38] - بقره/ 166، مؤمنون/ 101

[39] - زخرف/ 67

[40] - انعام/ 31، مرمي/ 39، يونس/ 54

[41] - آل عمران/ 30، تکوير/ 14، اسراء/ 49

[42] - اسراء/ 14- 14، 71، الحاقه/ 19، 25، انشقاق/ 7، 10

[43] - الرحمن/ 39

[44] - زمر/ 69، بقره/ 143، آل عمران/ 140، نساء/ 41ف 69، هود/ 18، حج/ 78، ق/ 21، نحل/ 84، 89

[45] - نور/ 24، يس/ 65، فصلت/ 20- 21

[46] - اعراف/ 8، 9، انبياء/ 48، مؤمنون/ 102- 1-3، قارعه/ 6-8

[47] - يونس/ 54- 93، جاثيه/ 17، نحل/ 78، زمر/ 69، 75

[48] - النجم/ 40- 41، بقره/ 281- 286، آل عمران/ 25، 161، انعام/ 70، هود/ 111، ابراهيم/ 51، طه/ 15، غافر/ 17، جاثيه/ 22، طور/ 21، مدثر/ 38، يس/ 54، زمر/ 24

[49] - يس/ 54، زمر/ 24

[50] - النجم/ 39، انعام/ 146، فاطر/ 18، زمر/ 7

[51] - النحل/ 25، عنکبوت/ 13، ضمناً از اينجا مي‌توان حدس زد که کساني هم که موجب هدايت ديگران شده‌اند ثواب مضاعف خواهند داشت چنان که صريحاً‌ در روايات آمده است.

[52] - بقره/ 48- 123، آل عمران/ 91، لقمان/ 33، مائده/ 36، حديد/ 15

[53] - بقره/ 48، 123، 254، مدثر/ 48

[54] - انبيا/ 28، بقره/ 255، يونس/3، مريم/ 87، طه/ 109، سبأ/ 23، زخرف/ 86، النجم/ 26

[55] اعراف/ 44

[56] - انفال/ 37، روم/ 14- 16، 43، 44، شوري/7 هود/ 105- 108 يس/ 59

[57] - زمر/ 73، آل‌عمران/ 107، مرمي/ 85، القيامه/ 42- 24 مطففين/ 24، غاشيه/ 8، عبس/ 38- 39

[58] - زمر/ 60- 71، آل عمران/ 106، انعام/ 124، يونس/ 27، مريم/ 86، طه / 101، 126 – 124، ابراهيم/ 43، قمر/ 8، معارج/ 44، غاشيه/ 2، اسراء/ 72، 97، عبس/ 40، 41

[59] - مريم/ 71- 72

[60] - حديد/ 12

[61] - زمر/ 73، رعد/ 22، 24

[62] - زمر/ 71/ 72، تحريم/ 6، انبياء/  103

[63] - ال عمران/ 133، حديد/ 21

[64] - الحاقه/ 23، الدهر/ 6، 18، 21، مطففين/ 28

[65] - بقره/ 25، آل عمران/ 15 و دهها آيه ديگر

[66] -  محمد/ 15، الدهر/ 6، 18، 21، مطففين/ 28

[67] - نحل/ 31، فرقان/ 16، زمر/ 34، فصلت/ 31، شوري/ 22، زخرف 71، 70، ق/ 35

[68] - ق/ 35

[69] - کهف/ 31، حج/ 23، فاطر/ 33، دخان/ 53، دهر/ 21، اعراف/ 32

[70] - اعراف/ 43، يونس/ 10، فاطر/ 34، زمر/ 74

[71] - مريم/ 62، نبأ/ 35، غاشيه/ 11

[72] - دهر/ 13

[73] - مريم/ 62، نبأ/ 35، غاشيه/ 11

[74] - اعراف/ 35، حجر/ 48

[75] - اعراف/ 43، حجر/ 47

[76] - طور/ 10، واقعه/ 17، دهر/ 19

[77] - صافات 45- 47، ص/ 51 طور/ 23، زخرف/ 71، واقعه/ 18- 19، دهر/ 5- 6- 15- 19، نبأ/ 34، مطففين 25- 28

[78] - ص/ 51، طور/ 22، الرحمن/ 52، 68، واقعه/ 20- 31 مرسلات/ 42، نبأ/ 32

[79] - بقره/ 25، ال عمران/ 15، نساء/ 57، صافات/ 48- 49ف  ص/ 52، زخرف/ 70، دخان/ 54، طور/ 20، الرحمن/ 56- 70- 74، واقعه/ 22-23-34-37، نبأ/ 33

[80] - آل عمران/ 15، توبه/ 21- 72، حديد/ 20، مائده/ 119، مجادله/ 29، بينه/ 8

[81] - سجده/ 17

[82] - بقره/ 25- 82، آل عمران/ 107- 36، 198، نساء/ 13، 57، 122ف مائده/ 85، 119، اعراف/ 42، توبه/ 22، 72، 89، 100، يونس/ 26، هود/ 23، 108، ابراهيم/ 23، حجراً/ 48، کهف/ 3، 108، طه/ 76، انبياء/ 102، مؤمنون/ 11، فرقان/ 16، 76، عنکبوت/ 58ف لقمان/ 9، زمر/ 73، زخرف/ 71، احقاف/ 14، ق/ 34، فتح/ 5ف حديد/ 12، مجادله/ 22، تغابن/ 9، طلاق/ 11، بينه/ 8

[83] - دخان/ 56، (فصلت/ 8، انشقاق/ 25، تين/ 6)

[84] - نساء/ 140 و دهها آيه ديگر

[85] - ق/ 30

[86] - هود/ 106، انبياء/ 100، فرقان/ 12، ملک/ 7- 8

[87] - آل عمران/ 106، ملک- 27، مؤمنون/ 104، زمر/ 60

[88] - تحريم/ 91

[89] - رعد/ 5 ابراهيم/ 49، سبأ/ 33، غافر/ 71، 72، الحاقه/ 32، دهر/ 4

[90] - ابراهيم/ 50، فرقان/ 13، انبيا/ 98، جن/ 15، تحريم/ 6

[91] - بقره/ 24، آل عمران/ 10، انبياء/ 98، جن/ 15، تحريم/ 6

[92] - فرقان/ 13- 14، انشقاق/ 11

[93] حج/ 19، 20، دخان/ 48

[94] - انعام/ 70، يونس/ 4، کهف/ 29، واقعه/ 42- 44، 55، محمد/ 15

[95] - صافات/ 62- 66، ص / 57، دخان/ 45- 46، واقعه/ 52- 53، نبأ/ 25، غاشيه/ 6- 7

[96] - ابراهيم/ 17 طه/ 74 فاطر/ 36

[97] - زخرف/ 38- 39 شعراء/ 94- 95، ص / 85

[98] - اعراف/ 37- 39 عنکبوت/ 25، مرسلات/ 35- 36

[99] - مؤمنون/ 108، روم/ 57، غافر/ 52، مرسلات/ 35- 36

[100] - غافر/ 49- 50

[101] - زخرف/ 77

[102] - ابراهيم/ 17، طه/ 74، فاطر/ 36

[103] نساء/ 56

[104] - اعراف/ 50

[105] - مدثر/ 39- 47

[106] - ص/ 59- 69

[107] - اعراف/  38- 39، صافات/ 27- 33، ق / 27- 28

[108] - ابراهيم/ 21، سبأ/ 31- 33

[109] - ابراهيم/ 22

[110] - بقره/ 39، 81، 162، 217، 257، 275، آل عمران/ 88، 116، نساء/ 169، مانده/ 37، 80، انعام/ 128، اعراف/ 36، توبه/ 17، 63، 68، يونس/ 27، 52، هود/ 107، رعد. 5ف نحل. 29، کهف/ 108، طه/ 101، سجده/ 20، مؤمنون/ 103، احزاب/ 65، زمر/ 72، غافر/ 76، زخرف/ 74، مجادله/ 17، تغابن/ 10، جن/ 23، بينه/ 6
 
 

 

نویسنده: علی سهراب پور
مطالب مرتبط :
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۴
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۳:۴۰ - ۱۳۸۷/۱۱/۱۴
1
0
جناب اقای سهراب پور لطفا ارتباطتان را با جامعه بیشتر کنید تا با درنظرگرفتن مشکلات جامعه قلم بزنید نه براثر پندار شخصیتان . باتشکر
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۹:۱۰ - ۱۳۸۷/۱۱/۱۵
0
1
با سلام!
در رابطه با نظر خواننده عزیزی که نظر داده اند باید بگویم:
اولا:مسئله قیامت و توجه به مرگ و رستاخیز ،مسئله ای است که همیشه جوامع بشری به آن نیاز شدید دارند.و خیلی از مشکلاتی که در جوامع وجود دارد و من جمله جامع ما همین غفلت از مرگ و قیامت است.پس اگر خوب بیاندیشید خواهید در یافت که این مسئله یکی از مشکلات جامعه هست.

ثانیا:شما می توانید نگاهی به وبلاگ حقیر بیاندازید تا متوجه شوید تمام مطالبی که بنده نوشته ام چیزی جز مسائل اجتماعی و مشکلات و سوالات جوانان نیست.

ثالثا:اگر فرصت ندارید به وبلاگ حقیر نگاه کنید لااقل به مطلب قبلی من با عنوان مشکلی به نام خود ارضایی که در همین سایت منشر شده نگاهی کنید.

رابعا:بحمدلله بنده رابطه ام با جامعه مخصوصا جوانان بسیار زیاد است و خدا را از این بابت همیشه شاکرم.

موفق باشید

علی سهراب پور
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۴۵ - ۱۳۸۷/۱۱/۲۰
1
0
بارك الله به اقاي سهراب پور كه اين قدر با حوصله به جواب پرداخته اند ولي من فكر مي كنم هنوز هم مي شود با سعه صدر بيشتري با منقدين برخورد كرد مخصوصا اگر يه مقدار لحن صحبتمون رو عوض كنيم.
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۱:۵۰ - ۱۳۸۷/۱۱/۲۱
0
1
با سلام!

از تذكر شما صميمانه تشكر مي كنم

علي سهراب پور
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مخاطبین محترم؛
۱) کازرون نما، معتقد به آزادی بیان و لزوم نظارت مردم بر عملکرد مسئولان است؛ لذا انتشار حداکثری نظرات کاربران روش ماست. پیشاپیش از تحمل مسئولان امر تشکر می کنیم.
۲) طبیعی است، نظراتي كه در نگارش آنها، موازین قانونی، شرعی و اخلاقی رعایت نشده باشد، یا به اختلاف افكني‌هاي‌ قومي پرداخته شده باشد منتشر نخواهد شد. خواهشمندیم در هنگام نام بردن از اشخاص به موازین حقوقی و شرعی آن توجه داشته باشید.
۳) چنانچه با نظری برخورد کردید که در انتشار آن دقت کافی به عمل نیامده، ما را مطلع کنید.
۴) در صورت وارد کردن ایمیل خود، وضعیت انتشار نظر به اطلاع شما خواهد رسید.
۵) اگر قصد پاسخ گویی به نظر کاربری را دارید در بالای کادر مخصوص همان نظر، بر روی کلمه پاسخ کلیک کنید.
مشاركت
آب و هوا و اوقات شرعی کازرون
آب و هوای   
آخرين بروز رساني:-/۰۶/۰۲
وضعيت:
سرعت باد:
رطوبت:%
°
كمينه: °   بیشینه: °
فردا
وضعيت:
كمينه:°
بیشینه:°
کازرون
۱۴۰۳/۰۹/۰۲
اذان صبح
۰۵:۱۰:۳۹
طلوع افتاب
۰۶:۳۳:۵۴
اذان ظهر
۱۱:۵۰:۱۵
غروب آفتاب
۱۷:۰۵:۰۹
اذان مغرب
۱۷:۲۲:۲۲